به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 فروردین 99 [ 03:11]
    تاریخ عضویت
    1394-7-08
    نوشته ها
    74
    امتیاز
    4,610
    سطح
    43
    Points: 4,610, Level: 43
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 140
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 13 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    مشكل دوستم با نامزدش

    سلام اينبار ميخوام مشكل دوستمو كه ازم خواسته اينجا باهاتون درميون بزارم رو قرار بدم و تجربيات و نطراتتون رو بدونه
    دوستم دوران نامزدي قرار داره مشكل اينه كه خانواده شوهرش پرجمعيت هستند و ايشون كم جمعيت و دوستم جمعه ها كه ميخوان با نامزدشون از ظهر برن بيرون اقا قبول نميكنه و بعدد از ظهرا مياد دنبال خانم تا شب ،حالا خانمم هر چقدرم بگه باز اقا قبول نميكنه بهونه ي نيومدنِ اقا يك بار اين بوده كه صبح هاي جمعه دير بيدار ميشه كه دروغ از اب دراومده يك بار گفته كار داره و يك مدت گفته بجاي ظهر و ناهار عصر ها مياد دنبال خانم و منت هم گذاشته كه هيچ فرقي نداره بالاخره همديگرو ميبينن با چند ساعت اينطرف اون طرف،خلاصه بهونه هاي زياد اورده تا اينكه يه بار اخر شوهر گفته دليل نيومدنم دنبالت طهر جمعه ها اين هست كه خواهرام با خانوادشون چون ظهرهاي جمعه خونه ما هستن بخاطر همين ميخوام ظهر ا با اونا باشم و عصر ها بيام دنبالت!خانم گفته منم بيا با خودت ببر ظهر هاي جمعه ولي اقا گفته نميشه چون عروساي ديگه نميان و تورو هم نميتونم ببرم مگر اينكه همه باشن!حالا دوستم برداشته يه برنامه گذاشته كه شباي پنجشنبه كه باز خواهراش هستن اينم ببره اونجا و طهر هاي جمعه شوهر بياد خونه اين خانم و تا شب باهم باشند!با اين حال باز دوستم ناراحته كه چرا تو اولويت نيست و شوهرش حتما حتما يه روز از اخر هفته رو ميخواد تو خونه خودشون باشه حالا چه با نامزد چه بي نامزد!!!همش احساس ميكنه از داخل خانواده كسي بهش برنامه ميده يا اين اقا خودش از نيش و كنايه افراد خانوادش ميترسه !اخه يك بار اين اواخر همون روز پنجشنبه دختر خواهرش از دهنش در رفته كه به داييش گفته ديگه نميشه تورو جمعه ها ديد و پيدات كرد و خواهرش با اشاره و چشم ابرو به دخترش نزاشته دختر حرفشو ادامه بده!!! اونطور هم كه من اطلاع دارم اين اقا بچه اخر از هفت تا بچه هست و مهربونتر و وظيفه شناستر از بقيه،خونوادشونم خيلي ريلكس و شلوغ هستن و شوهر هر وقت هم كاري بخواد براي خانم كنه بهشون نميگه يا مثلا جايي بخواد بره با نامزدش بهشون نميگه چون كمي حسود هستند و با شوخي و متلك به هم حرفاشونو بهم ميزنن .بنظر شما اين دوستم چطور رفتار كنه تا شوهرش مستقلتر بشه از لحاظ فكري و بفهمه كه زنش براش ميمونه نه كس ديگه و اولويتش تو زندگيش اول زنش باشه؟چطور از متلاكا و كنايه هاي اعضاي خانوادش نترسه و اثري تو زندگيش نداشته باشه؟يك بار خودش گفته اولويت من تو زندگيم تو و مادر و پدرمه!اين حرف واقعا از لحاظ روانشناسي درسته در مورد مردي كه ديگه زن داره؟

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 دی 97 [ 00:50]
    تاریخ عضویت
    1393-6-05
    نوشته ها
    496
    امتیاز
    17,675
    سطح
    84
    Points: 17,675, Level: 84
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 175
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,385

    تشکرشده 1,898 در 451 پست

    Rep Power
    130
    Array
    سلام. ابتدا عرض کنم دوستتون باید خودشون برای مشاوره اقدام کنند. به هر حال اینجا سوالی برای من هست که چرا خیلی از خانوم ها دوست دارند همسرشون رو از خانواده اش تصاحب کنند؟ دقیقا عملی که آقایون ازش نفرت دارند! بعد هم میگن مستقل نیست! یعنی چی مستقل نیست؟ پسر بیچاره باید قید خانواده اش رو بزنه که مستقل شناخته بشه؟ چرا باید قید خانواده اش رو بزنه. چرا ما خانوم ها انتظار داریم اولویت همسرمون باشیم؟! اگه اول نباشیم چی میشه؟ یعنی چی که بفهمه زنش براش میمونه نه کس دیگه ای؟ چرا ما خانوم ها گاهی انقدر خودخواهیم، درک نمیکنیم طرف خانواده داره، دوستشون داره، میخواد مقداری وقتشو با اونا هم بگذرونه، دوست و رفیق داره، احتیاج داره مدتی رو با دوستاش بگذرونه. منظور من آقایون افراطی نیست که مدرسان شریفی رفتار میکنن، " تفریح کجا بریم؟ خونه مامانم، شام چی بخوریم؟ خونه مامانم، سفر کجا بریم؟ خونه مامانم..." ولی خداییش دو ساعت ظهر جمعه زمین به آسمون نمیاد. این که بگه اولویتش اونو پدر مادرشه جای شکرگذاری داره. وای به حال مردی که پدر مادرش رو بعد ازدواج فرو بگذاره. وظیفشه به پدر و مادرش خدمت کنه. زن باید تشویق کنه همسرش رو به حمایت از پدر مادرش و خودش هم در این حمایت سهیم باشه.
    به نظر من اگر زنی میخواد خوشبخت باشه باید بپذیره اولویت چندم همسرش باشه، بعد از خداوند و پدر مادر و فرزندانش.
    بهتره خانوم ها این رو به خودشون دیکته کنند که غرض اصلی ازدواج برای یک زن آرامش همسرشه و باید براش گذشت داشته باشن. ولی اکثر خانوم ها بعد ازدواج فقط غر میزنند، فقط آرامش مرد رو مختل میکنند و مرد ها رو از خودشون فراری میدن. " چرا دیر اومدی خونه؟ چرا اینو خریدی اونو نخریدی؟ چرا با خواهرت رفتی بیرون منو نبردی، چرا این، چرا اون..."
    عزیز من بفهم نه تو جای کسی رو تنگ میکنی نه کسی جای تو رو. هر کسی جایگاه خودش رو داره.
    خودش رو میخوای ، خانواده اش رو نمیخوای. نمیشه که عزیزم. انصاف داشته باش.
    خطاب به خانوم ها بازم میگم زن نباید بیخیال باشه که مرد افراط کنه، عین مجردی صبح ظهر شب با خانواده یا دوستاش باشه. ولی مانند تو که بهش احتیاج داری اونم به خانواده اش، دوستاش و زمانی برای خودش احتیاج داره. انقدر رو مخش نباش.
    تنها نفس خداست که اگر بر گل دمیده شود انسان می آفریند.
    ویرایش توسط عشق آفرین : یکشنبه 17 بهمن 95 در ساعت 12:28

  3. 5 کاربر از پست مفید عشق آفرین تشکرکرده اند .

    andrya (چهارشنبه 20 بهمن 95), mehdi.ma.mm (یکشنبه 17 بهمن 95), saeeded (یکشنبه 17 بهمن 95), ستاره زیبا (سه شنبه 19 بهمن 95), شیدا. (دوشنبه 18 بهمن 95)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 دی 97 [ 00:50]
    تاریخ عضویت
    1393-6-05
    نوشته ها
    496
    امتیاز
    17,675
    سطح
    84
    Points: 17,675, Level: 84
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 175
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,385

    تشکرشده 1,898 در 451 پست

    Rep Power
    130
    Array
    البته آسمون به زمین نمیاد. اشتباه لپی بود.
    تنها نفس خداست که اگر بر گل دمیده شود انسان می آفریند.

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 شهریور 00 [ 12:26]
    تاریخ عضویت
    1390-1-14
    نوشته ها
    345
    امتیاز
    12,728
    سطح
    73
    Points: 12,728, Level: 73
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 122
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    640

    تشکرشده 935 در 291 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    70
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط عشق آفرین نمایش پست ها
    سلام. ابتدا عرض کنم دوستتون باید خودشون برای مشاوره اقدام کنند. به هر حال اینجا سوالی برای من هست که چرا خیلی از خانوم ها دوست دارند همسرشون رو از خانواده اش تصاحب کنند؟ دقیقا عملی که آقایون ازش نفرت دارند! بعد هم میگن مستقل نیست! یعنی چی مستقل نیست؟ پسر بیچاره باید قید خانواده اش رو بزنه که مستقل شناخته بشه؟ چرا باید قید خانواده اش رو بزنه. چرا ما خانوم ها انتظار داریم اولویت همسرمون باشیم؟! اگه اول نباشیم چی میشه؟ یعنی چی که بفهمه زنش براش میمونه نه کس دیگه ای؟ چرا ما خانوم ها گاهی انقدر خودخواهیم، درک نمیکنیم طرف خانواده داره، دوستشون داره، میخواد مقداری وقتشو با اونا هم بگذرونه، دوست و رفیق داره، احتیاج داره مدتی رو با دوستاش بگذرونه. منظور من آقایون افراطی نیست که مدرسان شریفی رفتار میکنن، " تفریح کجا بریم؟ خونه مامانم، شام چی بخوریم؟ خونه مامانم، سفر کجا بریم؟ خونه مامانم..." ولی خداییش دو ساعت ظهر جمعه زمین به آسمون نمیاد. این که بگه اولویتش اونو پدر مادرشه جای شکرگذاری داره. وای به حال مردی که پدر مادرش رو بعد ازدواج فرو بگذاره. وظیفشه به پدر و مادرش خدمت کنه. زن باید تشویق کنه همسرش رو به حمایت از پدر مادرش و خودش هم در این حمایت سهیم باشه.
    به نظر من اگر زنی میخواد خوشبخت باشه باید بپذیره اولویت چندم همسرش باشه، بعد از خداوند و پدر مادر و فرزندانش.
    بهتره خانوم ها این رو به خودشون دیکته کنند که غرض اصلی ازدواج برای یک زن آرامش همسرشه و باید براش گذشت داشته باشن. ولی اکثر خانوم ها بعد ازدواج فقط غر میزنند، فقط آرامش مرد رو مختل میکنند و مرد ها رو از خودشون فراری میدن. " چرا دیر اومدی خونه؟ چرا اینو خریدی اونو نخریدی؟ چرا با خواهرت رفتی بیرون منو نبردی، چرا این، چرا اون..."
    عزیز من بفهم نه تو جای کسی رو تنگ میکنی نه کسی جای تو رو. هر کسی جایگاه خودش رو داره.
    خودش رو میخوای ، خانواده اش رو نمیخوای. نمیشه که عزیزم. انصاف داشته باش.
    خطاب به خانوم ها بازم میگم زن نباید بیخیال باشه که مرد افراط کنه، عین مجردی صبح ظهر شب با خانواده یا دوستاش باشه. ولی مانند تو که بهش احتیاج داری اونم به خانواده اش، دوستاش و زمانی برای خودش احتیاج داره. انقدر رو مخش نباش.
    قوت قلب گرفتم ....
    ینی هنوز فرشته هایی مثل شما رو زمین وجود دارن ؟؟؟

  6. کاربر روبرو از پست مفید saeeded تشکرکرده است .

    عشق آفرین (چهارشنبه 20 بهمن 95)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 فروردین 99 [ 03:11]
    تاریخ عضویت
    1394-7-08
    نوشته ها
    74
    امتیاز
    4,610
    سطح
    43
    Points: 4,610, Level: 43
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 140
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 13 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط عشق آفرین نمایش پست ها
    سلام. ابتدا عرض کنم دوستتون باید خودشون برای مشاوره اقدام کنند. به هر حال اینجا سوالی برای من هست که چرا خیلی از خانوم ها دوست دارند همسرشون رو از خانواده اش تصاحب کنند؟ دقیقا عملی که آقایون ازش نفرت دارند! بعد هم میگن مستقل نیست! یعنی چی مستقل نیست؟ پسر بیچاره باید قید خانواده اش رو بزنه که مستقل شناخته بشه؟ چرا باید قید خانواده اش رو بزنه. چرا ما خانوم ها انتظار داریم اولویت همسرمون باشیم؟! اگه اول نباشیم چی میشه؟ یعنی چی که بفهمه زنش براش میمونه نه کس دیگه ای؟ چرا ما خانوم ها گاهی انقدر خودخواهیم، درک نمیکنیم طرف خانواده داره، دوستشون داره، میخواد مقداری وقتشو با اونا هم بگذرونه، دوست و رفیق داره، احتیاج داره مدتی رو با دوستاش بگذرونه. منظور من آقایون افراطی نیست که مدرسان شریفی رفتار میکنن، " تفریح کجا بریم؟ خونه مامانم، شام چی بخوریم؟ خونه مامانم، سفر کجا بریم؟ خونه مامانم..." ولی خداییش دو ساعت ظهر جمعه زمین به آسمون نمیاد. این که بگه اولویتش اونو پدر مادرشه جای شکرگذاری داره. وای به حال مردی که پدر مادرش رو بعد ازدواج فرو بگذاره. وظیفشه به پدر و مادرش خدمت کنه. زن باید تشویق کنه همسرش رو به حمایت از پدر مادرش و خودش هم در این حمایت سهیم باشه.
    به نظر من اگر زنی میخواد خوشبخت باشه باید بپذیره اولویت چندم همسرش باشه، بعد از خداوند و پدر مادر و فرزندانش.
    بهتره خانوم ها این رو به خودشون دیکته کنند که غرض اصلی ازدواج برای یک زن آرامش همسرشه و باید براش گذشت داشته باشن. ولی اکثر خانوم ها بعد ازدواج فقط غر میزنند، فقط آرامش مرد رو مختل میکنند و مرد ها رو از خودشون فراری میدن. " چرا دیر اومدی خونه؟ چرا اینو خریدی اونو نخریدی؟ چرا با خواهرت رفتی بیرون منو نبردی، چرا این، چرا اون..."
    عزیز من بفهم نه تو جای کسی رو تنگ میکنی نه کسی جای تو رو. هر کسی جایگاه خودش رو داره.
    خودش رو میخوای ، خانواده اش رو نمیخوای. نمیشه که عزیزم. انصاف داشته باش.
    خطاب به خانوم ها بازم میگم زن نباید بیخیال باشه که مرد افراط کنه، عین مجردی صبح ظهر شب با خانواده یا دوستاش باشه. ولی مانند تو که بهش احتیاج داری اونم به خانواده اش، دوستاش و زمانی برای خودش احتیاج داره. انقدر رو مخش نباش.
    ببخشيد با اين اوصاف كاملا دوستم خواسته هاش غير منطقي هست؟!اينكه شوهرش بهش دروغ گفته يا اينكه حتي به خواسته ي غير منطقيش(با توضيحات شما)موافقت نكرده كار درستي هست؟اگر حرف ها و نيش و كنايه هاي اعضاي خانوادش تو تصميمات مشترك زندگيشون تاثير بزاره چي؟اصلا چطور ميشه يك مرد هم با خانوادش قطع رابطه نكنه هم اجازه نده حرفاشون چه مستقيم چه غير مستقيم رو زندگي مشتركش تاثير بزاره؟!

  8. #6
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام

    خواسته ی دوستتون غیرمنطقیه
    اسیر گرفته که برنامه نوشته چطوری در اسارت نگهش داره؟

    یعنی حق نداره یه نصف روز آخر هفته با خانواده اش باشه؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  9. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    andrya (چهارشنبه 20 بهمن 95)

  10. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 96 [ 00:37]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    641
    امتیاز
    12,858
    سطح
    74
    Points: 12,858, Level: 74
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 392
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 767 در 424 پست

    Rep Power
    111
    Array
    دختر خوب اگه دیدشما و دوستت اینه هردو خیلی بی سیاست وبی مهارتین همین کارها رومیکنید که مادرشوهر و خاهرشوهر برا خودتون درست میکنید
    خود من از ابتدا دایم به همسرم میگفتم بهذمادرت سر بزن به خاهرات زنگ بزن و ....از من اسرار از همسر نشنیده گرفتن وباید به زور گوشی بدم دستش احوالشون بپرسه البته نه که بی تفاوت باشه و بی علاقه برعکس خیلی هم دوسشون داره اما چون میدونه من مخالفتی بارفت و امد. باهاشون ندارم برعکس مشتاقم خیلی مثل اکثر مردا حریص نیست
    هم کاملا مستقلیم هم عروس خوبه ام هرچقدر کسی رو از چیزی منع کنی بیشتر سمتش میره
    من جای دوستت بودم خودم میگفتم اره عزیزم خاهرات جمعه میان باهاشون ناهار باش حتما میدونم دوست داشتی منم پیشت بودم ولی جمعتون خودمونیه شاید من باشم اونا معذب باشن بخاطر من تشریفات ببینناونوقت میدی که همسرم دو سه خط در میون پیش اونها ناهار میموند و بیشتر میومد پپیش من
    اونطوری همسرم دیگه ازم ترس نداشت که پنهون کاری و دروغ بگه که کار داشتم و.....
    پنهونکاری مهمترین دلیلش ترس و بازخاست شدنه
    ویرایش توسط ستاره زیبا : سه شنبه 19 بهمن 95 در ساعت 05:54

  11. کاربر روبرو از پست مفید ستاره زیبا تشکرکرده است .

    شیدا. (سه شنبه 19 بهمن 95)

  12. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 22 فروردین 99 [ 03:11]
    تاریخ عضویت
    1394-7-08
    نوشته ها
    74
    امتیاز
    4,610
    سطح
    43
    Points: 4,610, Level: 43
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 140
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 13 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط عشق آفرین نمایش پست ها
    سلام. ابتدا عرض کنم دوستتون باید خودشون برای مشاوره اقدام کنند. به هر حال اینجا سوالی برای من هست که چرا خیلی از خانوم ها دوست دارند همسرشون رو از خانواده اش تصاحب کنند؟ دقیقا عملی که آقایون ازش نفرت دارند! بعد هم میگن مستقل نیست! یعنی چی مستقل نیست؟ پسر بیچاره باید قید خانواده اش رو بزنه که مستقل شناخته بشه؟ چرا باید قید خانواده اش رو بزنه. چرا ما خانوم ها انتظار داریم اولویت همسرمون باشیم؟! اگه اول نباشیم چی میشه؟ یعنی چی که بفهمه زنش براش میمونه نه کس دیگه ای؟ چرا ما خانوم ها گاهی انقدر خودخواهیم، درک نمیکنیم طرف خانواده داره، دوستشون داره، میخواد مقداری وقتشو با اونا هم بگذرونه، دوست و رفیق داره، احتیاج داره مدتی رو با دوستاش بگذرونه. منظور من آقایون افراطی نیست که مدرسان شریفی رفتار میکنن، " تفریح کجا بریم؟ خونه مامانم، شام چی بخوریم؟ خونه مامانم، سفر کجا بریم؟ خونه مامانم..." ولی خداییش دو ساعت ظهر جمعه زمین به آسمون نمیاد. این که بگه اولویتش اونو پدر مادرشه جای شکرگذاری داره. وای به حال مردی که پدر مادرش رو بعد ازدواج فرو بگذاره. وظیفشه به پدر و مادرش خدمت کنه. زن باید تشویق کنه همسرش رو به حمایت از پدر مادرش و خودش هم در این حمایت سهیم باشه.
    به نظر من اگر زنی میخواد خوشبخت باشه باید بپذیره اولویت چندم همسرش باشه، بعد از خداوند و پدر مادر و فرزندانش.
    بهتره خانوم ها این رو به خودشون دیکته کنند که غرض اصلی ازدواج برای یک زن آرامش همسرشه و باید براش گذشت داشته باشن. ولی اکثر خانوم ها بعد ازدواج فقط غر میزنند، فقط آرامش مرد رو مختل میکنند و مرد ها رو از خودشون فراری میدن. " چرا دیر اومدی خونه؟ چرا اینو خریدی اونو نخریدی؟ چرا با خواهرت رفتی بیرون منو نبردی، چرا این، چرا اون..."
    عزیز من بفهم نه تو جای کسی رو تنگ میکنی نه کسی جای تو رو. هر کسی جایگاه خودش رو داره.
    خودش رو میخوای ، خانواده اش رو نمیخوای. نمیشه که عزیزم. انصاف داشته باش.
    خطاب به خانوم ها بازم میگم زن نباید بیخیال باشه که مرد افراط کنه، عین مجردی صبح ظهر شب با خانواده یا دوستاش باشه. ولی مانند تو که بهش احتیاج داری اونم به خانواده اش، دوستاش و زمانی برای خودش احتیاج داره. انقدر رو مخش نباش.
    نقل قول نوشته اصلی توسط saeeded نمایش پست ها
    قوت قلب گرفتم ....
    ینی هنوز فرشته هایی مثل شما رو زمین وجود دارن ؟؟؟
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    سلام

    خواسته ی دوستتون غیرمنطقیه
    اسیر گرفته که برنامه نوشته چطوری در اسارت نگهش داره؟

    یعنی حق نداره یه نصف روز آخر هفته با خانواده اش باشه؟
    نقل قول نوشته اصلی توسط ستاره زیبا نمایش پست ها
    دختر خوب اگه دیدشما و دوستت اینه هردو خیلی بی سیاست وبی مهارتین همین کارها رومیکنید که مادرشوهر و خاهرشوهر برا خودتون درست میکنید
    خود من از ابتدا دایم به همسرم میگفتم بهذمادرت سر بزن به خاهرات زنگ بزن و ....از من اسرار از همسر نشنیده گرفتن وباید به زور گوشی بدم دستش احوالشون بپرسه البته نه که بی تفاوت باشه و بی علاقه برعکس خیلی هم دوسشون داره اما چون میدونه من مخالفتی بارفت و امد. باهاشون ندارم برعکس مشتاقم خیلی مثل اکثر مردا حریص نیست
    هم کاملا مستقلیم هم عروس خوبه ام هرچقدر کسی رو از چیزی منع کنی بیشتر سمتش میره
    من جای دوستت بودم خودم میگفتم اره عزیزم خاهرات جمعه میان باهاشون ناهار باش حتما میدونم دوست داشتی منم پیشت بودم ولی جمعتون خودمونیه شاید من باشم اونا معذب باشن بخاطر من تشریفات ببینناونوقت میدی که همسرم دو سه خط در میون پیش اونها ناهار میموند و بیشتر میومد پپیش من
    اونطوری همسرم دیگه ازم ترس نداشت که پنهون کاری و دروغ بگه که کار داشتم و.....
    پنهونکاری مهمترین دلیلش ترس و بازخاست شدنه
    بله منم واقعا مثل دوستم فكر ميكنم!من خودم احساس ميكنم هيچي از شوهرداري نميدونم با اينكه خودم چهار ساله نامزدم اوايل كه افتضاح بودم اين اواخر بهتر شدم ولي باز هم احساس ميكنم سياست لازم رو ندارم گاهي كم ميارم واقعا،مادرم هم با پدرم زندگي خوبي نداره و همش از بي سياستيشه و هميشه ميگفتم من ازدواج كنم مثل مادرم نميشم ولي حالا كه متاهل شدم وقتي فكر ميكنم ناخوداگاه مثل مامانم شدم و اگرم سياست بخرج بدم بار سوم كم ميارم و نميدونم چه حركتي درسته چه غلطه و چه توقعاتم از شوهرم درسته چه اشتباهه كسي رو هم در فاميل نداريم كه بخوام ازش كمك بگيرم 😔😔😔

  13. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 96 [ 00:37]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    641
    امتیاز
    12,858
    سطح
    74
    Points: 12,858, Level: 74
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 392
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 767 در 424 پست

    Rep Power
    111
    Array
    عزیزم یه قانون کلی بهت میگم همیشه هر کاری میخاستی بکنی بهتر باهاش بسنجی ببینی الان راه درست چیه
    قانون کلی: همیشه کاری رو بکن که باعث ارامش زندگیت میشه و انجام اون باعث نمیشه تو مضیقه بیفتی و از درون اشفته بشی
    مثلا همسر دوستت دوست داره جمعه ها با خانوادش باشه خوب دوستت باید بخودش بگه خوب ایشون جای بدی نیست پیش خونوادشه بعد از ظهر هم میاد پیش من پس هوای هردو رو داره پس جای ناراحتی نداره کلا اگر دیدی تو زندگی چیزی مخل ارامشت نیست (البته باید با دید مثبت به مساله نگاه کرد چون با دید منفی کوچکترین چیز هم ارامش ادم رو از بین میبره )اون رو انجام بده حتی اگر از سمت خانواده همسر باشه
    مثلا در تاپیک دوستمون با عنوان خانواده همسرم برای عید برنامه سفر گذاشتن رو بخون ایشون میگه با اینکه تو سفر باهاشون بهم خوش میگذره اما چون اونا برنامه گذاشتن پس نباید برم خوب چه منطقی پشت این حرف هست !!!!!!؟؟؟
    مهم اینه به ادم خوش بگذره مهم نیست با کی و کجا باشه پس مهم خوشی خودمونه
    اینطوری همسرتون هم احساس ازادی و امنیت میکنه و گارد نمیگیره
    سیاست یعنی نگاه مثبت همه جانبه به مساله یعنی از هر بعد بررسیش کنی
    اگر دوست داشتی پستهایی که برای دوستان گذاشتم در موارد مختلف رو مطالعه کن
    ویرایش توسط ستاره زیبا : سه شنبه 19 بهمن 95 در ساعت 18:52

  14. 2 کاربر از پست مفید ستاره زیبا تشکرکرده اند .

    شیدا. (سه شنبه 19 بهمن 95), عشق آفرین (چهارشنبه 20 بهمن 95)

  15. #10
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array


    همسر دوستتون انسانه و خطاها و مشکلات رفتاری ممکنه داشته باشه
    مثلا به جای این که واضح علت نیومدنش را بگه، مجبور شده به دروغ بگه تا دیروقت می خوابم یا خسته ام یا .... اونم به خاطر فشار بیش از حدی که دوست شما بهش آورده و توقعات غیرعادیش. ایشون هم نمی خواسته رابطه اش با نامزدش خراب بشه یا دچار دردسر بشه.

    حالا این که دوست شما گیر داده که به من دروغ گفته !!! خودش عجیبه.
    چه دروغی. طرف را اینقدر تحت کنترل و فشار گذاشتی که حق بودن کنار خانواده اش را نداره
    اینقدر خودت را مالک تمام لحظات و زندگی ایشون می دونی که براش برنامه ریختی چطوری در اسارت نگهش داری .... مجبوره برای رهایی دو تا دروغ هم بگه.

    جای بدی که نیست
    کار اشتباهی که نمی کنه
    با دوست دخترش یا زن دیگه ای مشغول خوش گذرونی که نیست.
    کنار خانواده اش و توی یه فضای سالمه.
    چرا نمی ذاری خوش و راحت باشه تا دلش برات تنگ بشه، با کمال میل و اشتیاق بیاد پیشت و با روحیه ی شاد کنارت باشه. نه حس اسارت و کنترل داشته باشه و دنبال بهانه برای فرار باشه؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا
    ویرایش توسط شیدا. : سه شنبه 19 بهمن 95 در ساعت 20:44

  16. 3 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    andrya (چهارشنبه 20 بهمن 95), ستاره زیبا (سه شنبه 19 بهمن 95), عشق آفرین (چهارشنبه 20 بهمن 95)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تو سایت همسر یابی اشنا شدیم به دوستم گفته خیلی دوستم داره نمی دونم دوستم داره یا نه
    توسط arshida در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: شنبه 16 دی 96, 21:27
  2. چی کار کنم که شوهرم دوستم داشته باشه
    توسط نازنین 2 در انجمن نامزدی و عقد
    پاسخ ها: 21
    آخرين نوشته: دوشنبه 25 خرداد 94, 10:22
  3. شوهر دوستم فوت کرده...خودکشی...چه کمکی میتونم به دوستم بکنم؟
    توسط یک زن در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: سه شنبه 05 خرداد 94, 16:40
  4. پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: سه شنبه 31 اردیبهشت 92, 09:09
  5. چطور از عشقم دل بکنم ؟ (به خاطر دوستم)
    توسط Hamdardi2 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 32
    آخرين نوشته: شنبه 04 آذر 91, 13:19

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:00 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.