به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 35
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اسفند 95 [ 00:09]
    تاریخ عضویت
    1395-11-02
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    327
    سطح
    6
    Points: 327, Level: 6
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    18

    تشکرشده 8 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    استرس نمیذاره به مدرسه برم

    سلام
    من 18 سالمه
    متاسفانه از 15 سالگی این مشکلی که دارم شروع شد. مشکلم این بود که به مدرسه نمیرفتم..
    اوائل فکر میکردم به خاطر تنبلی خودمه ولی خداروشکر توی این چند سال معدل ام خیلی خوب بوده و از لحاظ درسی هیچ افتی نداشتم
    به خاطر همین به روانشناس مراجعه کردم و روانپزشک ، و اونها تشخیص دادن اضطراب اجتماعی دارم..
    من الآن روی یک کاغذ همه ی دلایلی که به خاطر اونها مدرسه نمیرم رو نوشتم ، امیدوارم بتونید کمکم کنید:
    1- در مدرسه مثل هم سن و سالانم بهم خوش نمیگذرد. در حالی که اونها عقیده دارند مدرسه باعث میشه دور هم باشن و بگو و بخند کنند من اصلا در مدرسه احساس خوبی ندارم
    2- فکر میکنم در زنگ استراحت باید دائما با بقیه بگو و بخند کنم در حالی که متاسفانه خیلی وقت ها موفق به این کار نمیشوم (کسی حاضر به پذیرفتنم نیست)
    3- نیاز شدیدی به احساس تائید دیگران دارم. آنچه الآن هستم را دوست ندارم. دلم میخواهد جذاب تر باشم
    4- حس میکنم در مدرسه باید دائما در تعامل اجتماعی با بقیه باشم
    5- گاهی وقتها هیچ هدفی برای رفتن به مدرسه ندارم. حتی گاهی وقتها هیچ هدفی برای زندگی هم پیدا نمیکنم. برای همین صبحها به مدرسه نمیروم
    6- صبح ها انرژی کافی ندارم.
    7- قکر میکنم باید در همه ی کلاس ها بهترین باشم. و اگر عملکرد ام را به خوبی انجام ندهم مورد تحقیر دیگران واقع میشوم (به خصوص در درس هایی که نیازمند همکاری گروهی هست. مثل ورزش)

    امیدوارم بتونید کمکم کنید...
    مدیر همدردی عزیز ، اگر میشه لطفا پاسخ منو بدید.

  2. کاربر روبرو از پست مفید Jessy تشکرکرده است .

    باغبان (جمعه 15 بهمن 95)

  3. #2
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 دی 02 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1394-2-15
    نوشته ها
    1,099
    امتیاز
    18,366
    سطح
    86
    Points: 18,366, Level: 86
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 484
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    271

    تشکرشده 1,106 در 598 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    احتمالا همه این مواردی که شما ذکر کردید بر میگردد به کودکی و تربیت شما
    میتونم بپرسم الگو شما در زندگی که بوده؟آیا پدر و مادرتون به این شکل بودند؟ آیا دوستی دارید که موفق و به این شکل هستند و شما ایشون دوست دارید؟تلوزییون زیاد میبینید؟
    شما شادیتون و اعتماد بنفس و عزت نفستون وابسته کردید به محیط اطرافتون
    اگر تا یید کنن . اگر با من حرف بزنن.اگر ......
    تعریف هایتان اشتباه است
    مگر هر کی حرف بزند شاد است وبهش باید خوش بگزره.سکوتم زیباست دوست عزیز
    اینجوری خیلی ضربه میخورید
    نکات مثبت خودتون بنویسید و از هم اکنون خودتون لذت ببرید همینکه درساهاتون خوبه


    موفق باشید

  4. 2 کاربر از پست مفید خادم رضا تشکرکرده اند .

    Jessy (جمعه 15 بهمن 95), باغبان (جمعه 15 بهمن 95)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اسفند 95 [ 00:09]
    تاریخ عضویت
    1395-11-02
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    327
    سطح
    6
    Points: 327, Level: 6
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    18

    تشکرشده 8 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط omid12 نمایش پست ها
    سلام
    احتمالا همه این مواردی که شما ذکر کردید بر میگردد به کودکی و تربیت شما
    میتونم بپرسم الگو شما در زندگی که بوده؟آیا پدر و مادرتون به این شکل بودند؟ آیا دوستی دارید که موفق و به این شکل هستند و شما ایشون دوست دارید؟تلوزییون زیاد میبینید؟
    شما شادیتون و اعتماد بنفس و عزت نفستون وابسته کردید به محیط اطرافتون
    اگر تا یید کنن . اگر با من حرف بزنن.اگر ......
    تعریف هایتان اشتباه است
    مگر هر کی حرف بزند شاد است وبهش باید خوش بگزره.سکوتم زیباست دوست عزیز
    اینجوری خیلی ضربه میخورید
    نکات مثبت خودتون بنویسید و از هم اکنون خودتون لذت ببرید همینکه درساهاتون خوبه


    موفق باشید
    سلام
    بله روانشناسم هم میگه به خاطر دوران کودکی و تربیت اینطوری شدید
    روانشناسم گفته چون شما فرزند اول بودی انتظارات خانواده خیلی خیلی از شما زیاد بوده و شرایطی فراهم شده که شما کمال گرا بار بیایین
    تلویزیون زیاد نمیبینم ولی بیشتر وقتم رو توی اینترنت صرف میکنم
    الگوی من دوست هام هستند. وقتی میبینم اونها دارند با هم میخندند و شادی میکنند و در حال صحبت هستند دلم میخواهد من هم مثل آنها باشم اما نمیتوانم. خیلی خودم را تحت فشار میذارم تا تبدیل به یک آدم دیگه بشم

    درست میگید من همه چیز را در بیرون جستجو میکنم. حتی این که درسهام خوب هست به خاطر اینه که بتونم جلب توجه کنم و مورد تایید دیگران واقع بشم. وگرنه اصلا برای خودم درس نمیخونم. بیشتر هدفم اینه که بقیه به توجه کنن..
    نمیدونم چجوری اعتماد به نفس رو توی خودم جستجو کنم.

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اسفند 95 [ 00:09]
    تاریخ عضویت
    1395-11-02
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    327
    سطح
    6
    Points: 327, Level: 6
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    18

    تشکرشده 8 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    کسی نیست کمکم کنه؟
    آقای باغبان شما مشاوره میدید؟

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اسفند 95 [ 00:09]
    تاریخ عضویت
    1395-11-02
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    327
    سطح
    6
    Points: 327, Level: 6
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    18

    تشکرشده 8 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    پیروی حرف های آقای امید من سعی کردم سود و زیان های معیارهای شادی خودم رو روی یک برگه بنویسم و اونها رو تحلیل کنم:

    نتیجه این بود که زیانهای این معیارهای شادی خیلی بیشتر از سود اونها بود...
    پس بهتره این معیارها رو تغییر بدم.
    اما چجوری میتونم این معیارها رو تغییر بدم؟

  8. #6
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,819 در 2,405 پست

    Rep Power
    0
    Array


    سلام

    با گفتن دوستای مدرسه ات منو یاد دوران مدرسه انداختی

    الان دوستای من کجایند ؟


    بعضی هاشون وارد دانشکده نظامی شدند

    بعضی هاشون الان مهندسن

    بعضی هاشون وکیل شدند - بازاری و تاجر شدند - و بعضی هاشون هم الان هم نمی دونند باید چی کارنند و در سرزمین اما . اگرها موندند .


    تو مدرسه دوست داری بهت خوش بگذره یا دوست داری پیشرفت کنی ؟

    چرا خودتو نیازمند دوستایی میدونی که امروز هستند ولی فردا نیستند ؟

    چرا الگوی خودت را این گونه انتخاب میکنی ؟

    اول باید خودت را خوب بشناسی و شاد بودن را وابسته به اشیاء ( هر چیزی جز خدا !) ندونی !

    وقتی خودت را خوب شناختی باید برای خودت هدف انتخاب کنی و براش تلاش کنی !

    این تعیین هدف بهت انگیزه و شادی میده و باعث میشه وقتت را بیهوده تلف نکنی


    ................................

    مبحث بعدی بحث اجتماعی بودن ماهاست

    به نظرم اول باید عزت نفس خودت را بهبود ببخشی !!

    باید خودت را ارزشمند بدونی - این ارزشمندی به این معنا که یه انسان هستی !

    عزت نفس پایین باعث میشه کمی کمال گرا باشیم

    چون برای جبران عزت نفس دنبال یه چیز خاصی هستیم که دیگران تاییدمان کنند

    وقتی عزت نفست بهتر شد - باید در مسیر اعتماد به نفس حرکت کنی .


    برای بهبود اعتماد به نفس لازم نیست بری کره ماه !

    یه کار کوچیک را خوب انجام بده - وقتی تونستی کارهای کوچیک را خوب انجام بدی ،،، به خودت میگی من می تونم !!




    .......................


    برای شاد بودن فقط باید شاد باشی ،،،،، همین !

    حتما نباید دلیل خاصی پیدا کنیم .

    اگر شادی خودت را از بیرون گدایی کنی ! ،،،همیشه نیازمند محیط بیرونت هستی!

    از درون شاد باش و خودت را آزاد کن


    برا ی انکه از درون شاد باشی ،،باید از درون به آرامش برسی ،،، برای رسیدن به آرامش درونی خودت را به منبع آرامش وصل کن


    حالا که از درون قوی شدی ،،،، سعی کن ورزش را در برنامه بذاری - مجلات طنز بخونی - اطلاعات عمومی خودت را بهتر کنی و ....

    موفق باشی .


    ویرایش توسط باغبان : جمعه 15 بهمن 95 در ساعت 18:20

  9. کاربر روبرو از پست مفید باغبان تشکرکرده است .

    Jessy (جمعه 15 بهمن 95)

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اسفند 95 [ 00:09]
    تاریخ عضویت
    1395-11-02
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    327
    سطح
    6
    Points: 327, Level: 6
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    18

    تشکرشده 8 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام آقای باغبان
    کاش من هم مثل شما اینقدر در حل مشکلات زندگی ماهر بودم و همونقدر که شما به زندگی زیبا نگاه میکنید ، زیبا نگاه میکردم.
    در مورد اعتماد به نفس خیلی نکته ی خوبی گفتید
    تعریف از خود نباشه ، ولی من بعضی چیزها رو میتونم الآن به خوبی انجام بدم.
    مثلا موسیقی رو خیلی خوب بلدم. معلم موسیقی بهم میگه تو واقعا استعداد داری
    ولی نمیدونم چرا قدر خودم رو نمیدونم. قدر توانایی هام رو نمیدونم. مثلا خودم رو با فلان شخصی که 10 یا 15 سال هست موسیقی کار کرده مقایسه میکنم (درحالی که خودم 2 ساله موسیقی میزنم) و توانایی خودم رو نادیده میگیرم...
    یا مثلا در درسهام به اندازه ی کافی خوب هستم و خیلی ها بهم میگن تو بچه ی درس خونی هستی. ولی این بار هم خودم را با اشخاصی مقایسه میکنم که از من از لحاظ درسی بالاتر هستند و خودم را تحت فشار قرار میدم که من باید حتما از اونها بهتر باشم

    باغبان عزیز ، چجوری میتونم خودم رو بهتر و بهتر بشناسم؟ هدف انتخاب کردم. هدفم قبولی در یکی از دانشگاه های خوب ایران هست در رشته ی دلخواه خودم.
    متاسفانه ارتباطم با منبع آرامش (که فکر میکنم منظورتون خدای مهربونه) زیاد خوب نیست. از خدا دوری میکنم. ولی از این به بعد دوست دارم بیشتر بهش نزدیک بشم

    آقای باغبان یه مشکل دیگه که من دارم اینه که مسئولیت پذیر نیستم. پدر و مادرم یکمی من رو لوس بار آوردن
    متاسفانه من نماز نمیخونم. اما واقعا خدا را قبول دارم و خدا رو دوست دارم. تنها دلیلی که نماز نمیخونم اینه که مسئولیت ناپذیر هستم.

  11. کاربر روبرو از پست مفید Jessy تشکرکرده است .

    باغبان (جمعه 15 بهمن 95)

  12. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 بهمن 95 [ 19:39]
    تاریخ عضویت
    1395-11-13
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    122
    سطح
    2
    Points: 122, Level: 2
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 7 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیز. تو ذهنت بایدها و نبایدهاییی گذاشتی که بهت استرس می دن سعی کن بیش تر زندگی شادی داشته باشی تا کامل گاهی به اشتباهای خودت به دید طنز نگاه کنبه خودت نگو باید بهترین موسیقی باشم بلکه بگو تلاشم رو می کنم یا بگو می خوام....با دوستان بودن خیلی خوبه مطمئن باش دخترای مهربونی هستن که پذیرای تو باشن از جمعای کوچیک و دونفره شروع کن.با دادن یه گل یا کمک درسی به دوستت باهاش رفاقت رو شروع کن.سعی کن سلام واحوال پرسی داشته باشی.واسه نمازتم ارادهدکن اولاش سخته ولی بعدش راحت می شه.یه جانماز و چادر خوشگل بخر یه عطر خوشبو به خودت اولاش سخت نگیر امتحان کن یه هفته نماز بخون ببین چه احساسی داری حتما نمی خواد مستحباش رو بخونی باحوصله و کوتاه بخون.کم کم که نمازخون می شی نبودش برات سخت می شه ومقید می شی

  13. کاربر روبرو از پست مفید بی ستاره تشکرکرده است .

    Jessy (شنبه 16 بهمن 95)

  14. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 آذر 00 [ 21:47]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    421
    امتیاز
    12,188
    سطح
    72
    Points: 12,188, Level: 72
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 262
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 635 در 275 پست

    Rep Power
    67
    Array
    تنها کسی که می تونه بهت کمک کنه خودت هستی
    دقیقا می دونی مشکلت چیه و دقیقا می دونی که تفکرت اشتباه هست و بیش از حد ایده آل گرا هستی میئونی که مقایسه هات و توقعاتت از خودت اشتباه هست

    خودت باید بخوای که عوض شوی تغییر را باید خودت بدی وگرنه هیچکس نمی تونه کاری برات انجام بده

    یادت باشه که هیچ موفقیتی به آسانی به دست نمی آید پس سعی کن باتلاش بیشتر بر مشکلات غلبه کنی
    خدایا کمکم کن تا ایمان، نام و نان برایم نیاورد

  15. کاربر روبرو از پست مفید نازنین2010 تشکرکرده است .

    Jessy (شنبه 16 بهمن 95)

  16. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اسفند 95 [ 00:09]
    تاریخ عضویت
    1395-11-02
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    327
    سطح
    6
    Points: 327, Level: 6
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    18

    تشکرشده 8 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    من امروز بعد از 10 روز نرفتن به مدرسه ، دوباره به مدرسه رفتم
    خیلی استرس و ترس داشتم. نزدیک بود سکته کنم. اما وارد مدرسه شدم
    اوضاع نسبتا خوب بود

    من در مورد خودم بیشتر فکر کردم ، به یک سری نتایجی رسیدم:
    من خودم را دوست ندارم! از چیزی که الآن هستم خوشم نمی آید. دائما در حال مقایسه ی خودم با دیگران هستم ، و آرزویم این است که شبیه آنها باشم

    به نظرم باید کاری کنم که بیشتر خودم را دوست داشته باشم. مثلا من درونگرا هستم. ولی خودم رو به هر آب و آتشی میزنم که تبدیل به یک برونگرا بشم.
    اول بهتره این رو بپذیرم که درونگرا هستم ، و خودم را به عنوان یک انسان درونگرا قبول کنم ، بعد سعی کنم مهارت های اجتماعی خودم را بهبود ببخشم

    در مورد اختلال شخصیت اجتنابی هم در اینترنت جستجو کرده بودم. متاسفانه منابع گفته بودند که این اختلال خیلی سخت درمان می شود و تازه کامل هم درمان نمیشود ولی اندکی بهبود پیدا میکند
    خیلی ناراحت هستم. یعنی من باید تا آخر عمر با این ناراحتی های روحی روانی دست و پنجه نرم کنم؟


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ترس های مبهم و استرس
    توسط مدیرهمدردی در انجمن اضطراب و استرس
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 31 خرداد 92, 12:37
  2. داستان غم زندگیه من
    توسط پدربزرگ در انجمن تجربه های فردی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: جمعه 23 تیر 91, 11:05
  3. داستان زندگی کارافرین برتر کشور..احد عظیم زاده
    توسط بهار.زندگی در انجمن تجربه های فردی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 13 تیر 91, 14:49
  4. نقش ورزش در کاهش استرس(مدیریت استرس)
    توسط keyvan در انجمن تاثیر متقابل ورزش و روان
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: جمعه 21 فروردین 88, 10:57
  5. داستانی از عشق (داستان کوتاه)
    توسط هوشیار در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 19 شهریور 87, 17:12

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:54 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.