به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 بهمن 95 [ 13:39]
    تاریخ عضویت
    1395-11-07
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    50
    سطح
    1
    Points: 50, Level: 1
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    6 مشکل من اینه ک زودگریه ام میگیره ونمیتونم حرف جدی برنم باشوهرم

    سلام دوستان من تازه عضواین سایت شدم و ازتون میخوام اگه تجربه یا آگاهی ازنحوه حل مشکل من دارید منو راهنمایی کنید
    من دوسال ازدواج کردم ویه سال و4 ماهه ک خونه خودمونیم والان سه ماهه باردارم
    همسرم مردخیلی خوبیه اوایل خییلی ب احساساتم توجه میکرد هروقت ناراحت بودم ازم دلجویی میکرد خلاصه تودوران نامزدی ماحتی یه بارم باهم قهرنکردیم..ولی الان بااینکه زیاداززندگی مشترکمون نگزشته ومن باردارم توقع من ازهمسرم بیشترشده ولی اون عصبی شده حتی بددهن ولی فحش نمیده.
    مقداریش ازفشارکارو مساءل مالی هستش ولی مشکلی که من باشوهرم دارم اینه ک احترام نمیزاره ب زنش توجمع.ازاولم بهش میگفتم میگفت شوخیه ولی بازم بهترشده بودولی جدیدا خیلی بدشده .
    توجمع خونوادم یاخونوادش یاوقتی میریم خرید مثلامیگه توگیجی..غذانمیدی من بخورم. ب توربطی نداره حرف اضافی نزن و....قبلااصلااینجوری نبود نمیدونم چیکارکردم اینجوری شده حتی الان توجمع یاحتی بعدش نمیگم چرابدحرف زدی ک لج نکنه ولی بدترشده وبهترنشده ومن تنها اعتراضم قهروسکوت مرگ آوروطولانیه جوری ک خودمم خسته میشم وشوهرمم میگه اینم ازبیرون رفتن مابازم قهر....اعتمادبنفسم خیلی کم میشه توجمع واین قضیه خیلی بدترش میکنه
    خیلی عصبی شده باهام شوخی میکنیم وخوبیم ولی یهویه حرفی ک میزنم میریزه بهم دادوبیدادو بدوبیراه میگه جوری مات میمونم چی شد؟ بعدم میگه توتیکه میندازی درصورتی ک خودش شوخی کنه اصلامساله ای نبایدباشه واشکال نداره.نمیدونم شایدم مشکل ازمنه
    ولی مشکل من اینه ک من نمیتونم باهاش حرف بزنم تامیام بگم بغض میکنم ومیزنم زیرگریه وشوهرمم دیگه بی تفااوت شده ب گریه هام.میدونم مشکل ازمنه ک نمیتونم یه جمله بگم ودردودل کنم باهاش چون اگه حرف بزنم شایدحل بشه این مشکلم نمیتونم هرجورکنترل میکنم بازم گریه ام میگیره
    خواهشا راهنماییم کنین چیکارکنم گریه ام نگیره کارم شده قهروسکوتو شباتاصبح گریه خودمویه قربانی میبینم وگریه میکنم ک متنفرم ازاین کارولی دست خودم نیست
    لطفاراهنماییم کنین زودترخیلی عذاب میکشم

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    سلام
    همیشه تنها راه حرف زدن شفاهی نیست
    برای همسرت بنویس و توقعات و احساساتت رو توضیح بده
    البته قبل تحویل نوشته به همسرت چند دور از روش بخون اگه دیدی به عنوان نفر سوم بخشی از توقعات و خواسته ها غیر منطقی هست اون بخشها رو حذف کن و مجددا نامه رو بنویس

    می تونی توش از شرایط جسمیت و اینکه الان به توجه بیشتری نیاز داری بنویسی
    و اولش هم بگو چون موقع صحبت ممکن هست جمع بندی درست و همه جانبه ای از مواردی که در ذهنت هست نداشته باشی تصمیم گرفتی مطلب رو به این صورت به ایشون بگی
    پرواز کن آنگونه که می خواهی
    وگرنه پروازت می دهند آنگونه که می خواهند

  3. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 30 دی 96 [ 03:55]
    تاریخ عضویت
    1395-10-18
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    1,085
    سطح
    17
    Points: 1,085, Level: 17
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 48.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 19 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    منم با نظر فکور گرامی موافقم همیشه تنها راه حرف زدن شفاهی نیست تو میتونی براش یه نامه بنویسی یا تمام حرفاتو از طریق پیام گوشی براش بفرستی
    فکر کنم میدونم چرا وقت حرف زدن گریه ات میگیره چون دوستش داری و توقعت ازش زیاده شاید این مثال خوب نباشه اما مثل بچه ای که وقتی میخواد بامادرش درمورد مشکلی که داره صحبت کنه خود به خود اشکاش میریزه . بهش پیام یا نامه بده و همه چیزرو که دلت میخواد بهش بگی بنویس اما سعی کن خواسته های معقولی باشن و تند نری بهش توضیح بده که من و تو الان یکی هستیم واگر مشکلی برای یکی مون پیش اومد باید همدیگر را همیاری کنیم تا اونم بتونه حرفایی که شاید به هیچکس نتونه بزنه بهت بگه
    علاوه براون حرف زدن مهارتی نیست که نشه یادش گرفت تمرین کن تا بتونی این مهارتو یاد بگیری تاجایی که من میدونم مردها از گریه زن خیلی ناراحت میشن و ازگریه بی جا خیلی بدشون میاد شاید شوهرتم احساس ضعف میکنه که نمیتونه مانع اشک ریختن تو بشه به خاطر همین کلافه است.وقت هایی که همه چی خوبه وهردو تون آرومین یواش یواش سر صحبت روباز کن ویه کم از حرف های دلتو بزن نه همه شو تا کلافه نشه بقیه شو میتونی بعدا بگی
    مطمعن هستم با تمرین این مهارت رو یاد میگیری درآخر زیاد به خودت واون سخت نگیر خوش باش وزندگی کن ....
    موفق باشی
    ویرایش توسط لاله بهشتی : جمعه 08 بهمن 95 در ساعت 21:11

  4. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 بهمن 95 [ 13:39]
    تاریخ عضویت
    1395-11-07
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    50
    سطح
    1
    Points: 50, Level: 1
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام ممنون ازجواباوهمدردیتون
    فکورجان من هنوزنامه ننوشتم یعنی نمیدونم شایدترسیدم ازاینکه شوهرم فکرکنه ادم ضعیفی هستم ک رودررو حرفاموبههش نگفتم و جرعت نکردم هنوزبنویسم
    اماب حرف لاله بهشتی جان گوش کردم ووقتی باهم خوب بودیم و یه برنامه درمورد بارداری میدیدیم ازتلویزیون به شوخی یکم ازحرفاموزدم واونم گفت.بعدیکم جدی ترحرف زدیم واخرشم قبل اینکه بغضم بگیره باشوخیه شوهرم ب خیرگذشت.
    گفتم ک تواین دوران من عصبی ترم وحساس ترازهمیشه وبایدبیشترحواست باشه بمن وزودعصبانی نشی اونم ب شوخی گفت ک خیلی گیرمیدم وغرغروشدم.خب حداقل فهمیدک بخاطربارداریم بیشترمراعات کنه. چندروزیه ک بهتریم ومهربون تریم.منم حواسم هست توجمع وتوخونه بهش گیرندم.
    لاله جان حق باشماست خیلی دوسش دارم وشایدتوقع زیاد دارم ولی دوس ندارم همه چی واسمون عادی بشه وبااومدن بچه دیگه چیزایی ک ازهم انتظارداشتیم یادمون بره وروزمره گی جای همه چی روبگیره..
    کاش یه آقا میومدومیگفت آقایون توقع شون چیه ک یهورفتارشون تغییرمیکنه واون ادم قبل نمیشن..من میترسم وقتی ناراحتم وباید حرفاموجدی ودرست وبموقع بگم بازگریه کنم و.قهروبعدم یادم بره مشکلم چی بودوناراحتی هام جمع بشه روهمو یهومثل بمب منفجربشمو دیگه حرمت بینمون ازبین بره...گریه های لعنتی..خودموهمیشه فحش میدم بخاطردل نازکی وناتوانی توحرف زدن..من تلاش میکنم اگه بیشترراهنماییم کنین وبگیدشماچکارمیکنیداینجورم واقع
    ممنون ببخشیدطولانی شد

  5. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 96 [ 00:37]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    641
    امتیاز
    12,858
    سطح
    74
    Points: 12,858, Level: 74
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 392
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 767 در 424 پست

    Rep Power
    111
    Array
    شما یکم عجول و غروغرو و دل نازک احتمالا هستی فکر کنم ازونایی که میگن بالا چشمت ابرو زود ناراحت میشی اگه شوهر من بگه گیجی من حتما تو خونه تو یه محیط اروم اول از خوبیاش میگم یکم هندونه میزارم زیر بغلش میگم عزیزم وقتی تو اینجورکلمات رو تو بخصوص تو جمع میگی دیگران دید منفی به من پیدا میکنن یا میگن چقدر رابطشون خرابه کهتو جمع اینطوری میگن و چون من زن تو هستم دیگران فکر میکنن تو چقدر سطحت پایینه که همچین زنی گرفتی اما اگه به من احترام و ارزش بذاری و قشنگ صدام کنی همه میگن خوش بحالت چه زن فهمید ای داری حتما خودت لیاقتت بالا بوده
    اگر نمیتونی اینها رو بگی بنویساصلا همسرت این حس رو نمیکنه که شما ضعیفی شک نکن چون بهش بگو گاهی اثر نوشتن از گفتن بیشتره
    شما هم خیلی گیر نده ازش تو جمع تعریف کن حتما حتما سخنرانیهای دکتر حبشی بخصوص کلید مرد ایشون و اقتدار ایشون رو گوش کن ایشالله تغییراتی میبینی
    در ضمن اگر در خانه گفت شما با شوخی جواب با مزه بهش بده مثلا گفت چقدر گیجی بگو جیگر گیجم کردی بعد بخند سعی کن با خنده و شوخی جواب بدی تو خلوتت بشین برا چیزخایی که فکر میکنی ایشون بهت میگه یه جواب بامزه و خوب پیدا کن که بجای اعصاب خوردی بخندین
    مردا اززنای غرغروگریه رو فرارین خودت درست کن
    ویرایش توسط ستاره زیبا : سه شنبه 12 بهمن 95 در ساعت 15:19

  6. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 بهمن 95 [ 13:39]
    تاریخ عضویت
    1395-11-07
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    50
    سطح
    1
    Points: 50, Level: 1
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون ستاره زیبا ازپیشنهادت .
    راستش اره بعضی وقتا خودمم می فهمم ک خیلی غرزدم ولی این اواخرشوهرم تامیام ب چیزی اعتراض کنم باعصبانیت جواب میده فکرکنم میگه الان غرزدناش شروع میشه..اینجاش وقبول دارم ودارم رو خودم کارمیکنم..
    توفکرنامه هم هستم انشالله جرعتشوپیدامیکنم..
    منم مثل شمام وقتی توجمع چیزی بهم میگه اون لحظه تصمیم میگیرم بعدک اروم شدم حرف بزنم ولی بغض وگریه بعدنمیزاره کلی توذهنم حرف قشنگ میچینم کلی قانعش میکنم ولی تامیخوام حرف بزنم یه حرفای دیگه میزنم اینقدرعصبی میشم ک اصلاحرفام یادم نمیاد..اخرشم بحث مون بی نتیجه باقهرتمومه..یااینکه بعدا کلایادم میره عصبانی بودم ومیگم حالاک باهم خوبیم اگه اون موضوع ومطرح کنم باز دعوامون میشه پس ولش کن وبعداینکه دفعه بعدتوجمع دوباره چیزی میگه ک ناراحت میشم حرس میخورم ک دیدی اوندفه هیچی نگفتی پرروترشدوبازاحساس ضعیف بودن میکنم.
    اوایل توجمع جوابشومیدادم وبعدک اون ناراحت میشدوبهم میگفت چراتوجمع اونجوری جوابمودادی میگفتم خب توبدحرف زدی درست حرف بزن تامنم جوابتوندم اوایل این کارجواب میداد وخوب رفتارمیکرد ک احترام خودشم حفظ بشه ولی ازوقتی گفتم توجمع احترام بزاریم بهم وکل کل نکنیم حتی ب شوخی .جوری شدم ک توجمع جوابشونمیدم ولی اون عوض نشده شایدهمون اول بهتربودکارم ولی میدونم کاردرستی هم نبود ولی هرچی بودبهترازحالابود ک فقط حرس بخورم


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ازوضعیت بد مالی شوهرم خسته شدم تواین شرایط چه کار میتونم بکنم؟
    توسط شاپرک 114 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 02 خرداد 94, 10:55
  2. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: یکشنبه 28 اردیبهشت 93, 11:43
  3. نمیتونم حقمو بگیرم و خیلی زود قانع میشم
    توسط The best در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 اسفند 92, 21:12
  4. اهای جماعت من زود زود میگ میگی وابسته میشم.کمکم کنید
    توسط gheryeh در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: دوشنبه 20 خرداد 92, 15:29
  5. زود رنج کیست و زود رنجی چیست؟
    توسط keyvan در انجمن آگاهی ها، مهارتها و روشها
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: یکشنبه 13 اردیبهشت 88, 15:41

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:05 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.