به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 12 بهمن 95 [ 20:04]
    تاریخ عضویت
    1395-10-11
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    120
    سطح
    2
    Points: 120, Level: 2
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Gadid در اختلافات بین شوهرم و برادرم باید چطور رفتار کنم؟

    سلام ممنون میشم راهنماییم کنید.
    ایا باید در اختلافات بین برادرم و شوهرم همیشه طرف شوهرم رو بگیرم در هر حال؟
    ما در تهران ساکنیم و خانوادم در شهرستان. برادرم برای یافتن کار یک ماهی تهران بود. البته خونه دوستاش هم میرفت ولی یک شب در میون خونه ما بود تقریبا. با توجه به اینکه منزل ما یک خوابست و زمستونا چون وسیله گرمایشی نداره همه تو حال می خوابیم. با چنین شرایطی هفته اول همسرم رفتارش خوب بود ولی هر چه پیش رفت رفتاراش بد شد بخصوص با من. مدام بهم غر میزنه. منم ناچار شدم به برادرم بگم و از طرفی خب اونم ناراحت شد. و سر همین قضیه بینشون کدورت افتاده. الان من باید چطور رفتار کنم. میخاد بیاد تهران بهش بگم نیا خونه خواهرت؟

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 07 دی 96 [ 04:14]
    تاریخ عضویت
    1395-10-22
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    212
    سطح
    4
    Points: 212, Level: 4
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 9 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام شما خیلی عجولانه رفتار کردیدشاید نباید اینقدر سریح به برادرتون میگفتین وبا کمی سیاست برخورد می کردید اما باید به شوهرتون حق بدید چون معمولا مردها دوست دارن تو خونشون راحت باشن مخصوصا اگه جای خوابتون هم با برادرتون تو یه مکان باشه ممکن برای همسرتون خسته کننده باشه بهتر ظاهراطرف همسرتونو بگیرید واز مادرتون بخواین تا با برادرتون صحبت کنه تا لااقل برای خواب از خونه ی دوستاش استفاده کنه در کل حساسیت نشون ندین وسر این موضوع بخحثی نکنین که همسرتون حساستر بشن

  3. #3
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام

    خود ایشون باید متوجه باشن که یک ماه نمی شه خونه دیگران موند !!

    این که گذشت. ولی وقتی مهمون برات می آد و می خواد بمونه، شرایط خونتون را بهش بگو و عذرخواهی کن که باید توی اتاق خواب سرد بخوابه.

    شما تعهد ندادی که توی خونه تون امکانات هتل برای دیگران داشته باشی.
    در حد توانت مهمانداری کن.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  4. #4
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 دی 02 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1394-2-15
    نوشته ها
    1,099
    امتیاز
    18,366
    سطح
    86
    Points: 18,366, Level: 86
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 484
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    271

    تشکرشده 1,106 در 598 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.بخارى برقى ساخت اىران چارش.پول برقشم از برادرتون بگىرىدولى خوب هر کسى دوست داره در منزلش راحت باشه مثلا اگر خواهر شوهر شما اىنجورى مهمونتون بود شما اعتراض نمىکردىد

  5. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 مرداد 96 [ 15:07]
    تاریخ عضویت
    1394-12-02
    نوشته ها
    198
    امتیاز
    4,191
    سطح
    41
    Points: 4,191, Level: 41
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    414

    تشکرشده 240 در 117 پست

    Rep Power
    40
    Array
    سلام
    از دید من یک ماه خیلی زیاد هم نیست که کسی بخواد اینقدر واکنش تندی نشون بده. بالاخره ایشون مکانی نداشتن و به خونه ی شما اومدن. چی میشه که حالا 1 ماه با خوش رویی این شرایط رو تحمل میکردین و همراهشون بودین تا کار مناسبی بتونن پیدا کنن. ادما با کمک به هم اموراتشون میگذره. حالا در طول روز میتونستین در اتاق خوابتون رو باز بزارید تا گرم بشه و شب برادرتون میرفتن اونجا میخوابیدن. انسان ها توی سختی ها همدیگه رو میشناسن. شاید فردا روزی کار شمام به ایشون افتاد باید این مدلی پاسخ بدن بهتون؟ یا با همسرتون مینشستین و برای این مورد چاره ی معقولی پیدا میکردین. خویشاوند دیگه ای ندارید اونجا که برای چند روز برادرتون رو به خونه شون دعوت کنن؟ آقای omid12 خواهر شوهر هم موردی نداره. چیزی که مهمه اینه که مهمون تو زندگی میزبان دخالت بی جا نکنه، حرف اوردن و حرف بردن، پا رو از گلیم فراتر گذاشتن و زیاده خواهی و ... در میان نباشه. سعی کنین به خیلی موارد توجه کنین و بعد واکنش نشون بدین. منم دوست دارم بدونم نظر افراد با تجربه چیه؟

  6. کاربر روبرو از پست مفید nardil تشکرکرده است .

    ناهیدگل (پنجشنبه 23 دی 95)

  7. #6
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 دی 02 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1394-2-15
    نوشته ها
    1,099
    امتیاز
    18,366
    سطح
    86
    Points: 18,366, Level: 86
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 484
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    271

    تشکرشده 1,106 در 598 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ناردىل خانوم. هرکسى رضاىت نمىده به اىن کار.الا اىنکه قبل از ازدواج. باهاش طى شده باشه.بله اىن خىلى خوبه که هر کسى احساس مسىولىت داشته باشه.مثلا خونه من بخواب با وجود بحث بهتر خونه دوستش که معلوم نىست کىه بخوابمى تونه داداششون لباس بىشترى بپوشه و اون داخل اتاق بخوابهمىتونن هر دو داخل سالن بخوابن ولى وسطشون ىه پرده بکشننىتونن به محض پىدا کردن ىه کار مناسب دنبال ىه دختر خوب براشون باشن

  8. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 اردیبهشت 98 [ 15:58]
    تاریخ عضویت
    1393-11-09
    نوشته ها
    179
    امتیاز
    7,738
    سطح
    58
    Points: 7,738, Level: 58
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    132

    تشکرشده 652 در 153 پست

    Rep Power
    59
    Array
    کلاً شعار دادن در مورد هر چیزی، خیلی ساده هست، اما انجام دادن این کارهای خیر خواهانه علاوه بر روحیات افراد، بستگی به شرایط محیطی و کنش و واکنش ها داره.
    از نظر شرایط محیطی: اون طور که شما شرح دادید، به هیچ وجه شرایط داشتن یه مهمان بلند مدت رو ندارید
    اما از بعد دیگه، به نظر من تغییر رفتار همسر شما به خاطر واکنش ها بوده،
    باید قبول کرد که همه انسان هستیم و نه فرشته، هر کسی به فراخر منش خودش کمتر و یا بیشتر از خودش گذشت نشون میده، یه وقتی هست شما مهمان دارید و مهمان شما این مدت طولانی در خونه شما بودن رو لطف شما به خودش می دونه، اما یه وقتی هست این رو به عنوان وظیفه قلمداد می کنه، و اطرافیان هم واکنششون نسبت به این موضوع همون دیدگاه وظیفه هست، اینجا هست که اون تغییر رفتار ها صورت میگیره،


    شما فرمودید یک هفته رفتار ها عادی و خوب بود، خب هر فردی ظرفیت داره، ظرفیت همسر شما سر اون یه هفته پر شده و اینجا نیاز بود که مقداری ظرفیت سازی در ایشون ایجاد بشه،
    یعنی چی؟ یعنی اینکه برای مثال از طرف شما، یا مادرتون و یا یه بزرگتر در خصوص این لطفی که همسرتون انجام داده یه تشکر خشک خالی صورت بگیره. حتی شده در حد یه جمله کوتاه.
    اما متاسفانه اتفاقی که افتاده اینه که الان همسر شما آدم بد داستان شده، هم اینکه یه هفته مهمون داری کرده و بعدش هم الان اگه از خانواده شما در خصوص اخلاق و رفتار همسرتون سوالی پرسیده بشه میگن چهار روز نتونست مهمون داری کنه، همیشه قرار نبود که بمون، و جملاتی امثال این.

    دل آرام گیرد به یاد خدا

  9. 3 کاربر از پست مفید به دنبال خوشبختی تشکرکرده اند .

    داود.ت (پنجشنبه 23 دی 95), ستاره زیبا (جمعه 24 دی 95), شیدا. (پنجشنبه 23 دی 95)

  10. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 12 بهمن 95 [ 20:04]
    تاریخ عضویت
    1395-10-11
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    120
    سطح
    2
    Points: 120, Level: 2
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 22.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط به دنبال خوشبختی نمایش پست ها
    کلاً شعار دادن در مورد هر چیزی، خیلی ساده هست، اما انجام دادن این کارهای خیر خواهانه علاوه بر روحیات افراد، بستگی به شرایط محیطی و کنش و واکنش ها داره.
    از نظر شرایط محیطی: اون طور که شما شرح دادید، به هیچ وجه شرایط داشتن یه مهمان بلند مدت رو ندارید
    اما از بعد دیگه، به نظر من تغییر رفتار همسر شما به خاطر واکنش ها بوده،
    باید قبول کرد که همه انسان هستیم و نه فرشته، هر کسی به فراخر منش خودش کمتر و یا بیشتر از خودش گذشت نشون میده، یه وقتی هست شما مهمان دارید و مهمان شما این مدت طولانی در خونه شما بودن رو لطف شما به خودش می دونه، اما یه وقتی هست این رو به عنوان وظیفه قلمداد می کنه، و اطرافیان هم واکنششون نسبت به این موضوع همون دیدگاه وظیفه هست، اینجا هست که اون تغییر رفتار ها صورت میگیره،


    شما فرمودید یک هفته رفتار ها عادی و خوب بود، خب هر فردی ظرفیت داره، ظرفیت همسر شما سر اون یه هفته پر شده و اینجا نیاز بود که مقداری ظرفیت سازی در ایشون ایجاد بشه،
    یعنی چی؟ یعنی اینکه برای مثال از طرف شما، یا مادرتون و یا یه بزرگتر در خصوص این لطفی که همسرتون انجام داده یه تشکر خشک خالی صورت بگیره. حتی شده در حد یه جمله کوتاه.
    اما متاسفانه اتفاقی که افتاده اینه که الان همسر شما آدم بد داستان شده، هم اینکه یه هفته مهمون داری کرده و بعدش هم الان اگه از خانواده شما در خصوص اخلاق و رفتار همسرتون سوالی پرسیده بشه میگن چهار روز نتونست مهمون داری کنه، همیشه قرار نبود که بمون، و جملاتی امثال این.
    سلام دویت عزیز ممنون از راهنمایی خوبتون. بله فکر می کنم حق با شماست. خانواده من تقریبا وظیفه می دونن اینکه خونه خواهرش امده نه خونه شوهر خواهر. و نه تنها از اعضای خانوادم کسی تشکر نکرد خود برادرم هم حرفی به شوهرم در این خصوص نزد. هفته دوم من به شهرستان رفتم و برادرم تنها منزل ما بود و همسرم. بیشتر واکنشهاش بعد این قضیه شروع شد که وقتی خاستم برگردم گفت من دیگه حوصله مهمون داری ندارم.
    الان هم دقیقا همینطور شده که شما می گید. خانوادم این برداشتو دارن که همسرم اخلاقش خوب نیست و نباید زیاد رفت و امد کنن. حتی این دفعه برادرم امده تهران. مادرم گفته اصلا خونشون نرو و رفته منزل دوستاش. من واقعا ناراحتم از این قضیه و نمی دونم چطوری تعادلو برقرار کنم. شوهرمم ادم خوبیه حتی اون هفته ای که من نبودم از برادرم حسابی پذیرایی کرده بود ولی واکنشاش و رفتاراش تنده.اصلا خانوادم یادشون نیست دو هفته اول چقدر خوب بوده فقط این حرفای اواخرو که من گفتم یادشونه. اخه من هم به مادرم گفتم هم به خود برادرم شرایطو گفتم.

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط nardil نمایش پست ها
    سلام
    از دید من یک ماه خیلی زیاد هم نیست که کسی بخواد اینقدر واکنش تندی نشون بده. بالاخره ایشون مکانی نداشتن و به خونه ی شما اومدن. چی میشه که حالا 1 ماه با خوش رویی این شرایط رو تحمل میکردین و همراهشون بودین تا کار مناسبی بتونن پیدا کنن. ادما با کمک به هم اموراتشون میگذره. حالا در طول روز میتونستین در اتاق خوابتون رو باز بزارید تا گرم بشه و شب برادرتون میرفتن اونجا میخوابیدن. انسان ها توی سختی ها همدیگه رو میشناسن. شاید فردا روزی کار شمام به ایشون افتاد باید این مدلی پاسخ بدن بهتون؟ یا با همسرتون مینشستین و برای این مورد چاره ی معقولی پیدا میکردین. خویشاوند دیگه ای ندارید اونجا که برای چند روز برادرتون رو به خونه شون دعوت کنن؟ آقای omid12 خواهر شوهر هم موردی نداره. چیزی که مهمه اینه که مهمون تو زندگی میزبان دخالت بی جا نکنه، حرف اوردن و حرف بردن، پا رو از گلیم فراتر گذاشتن و زیاده خواهی و ... در میان نباشه. سعی کنین به خیلی موارد توجه کنین و بعد واکنش نشون بدین. منم دوست دارم بدونم نظر افراد با تجربه چیه؟
    من با شما موافقم ناردیل عزیز. خود شوهرمم می دونه تو کل دوره ازدواجمون تنها کسی که هر وقت بهش نیاز داشتیم و می تونست اومد کمکمون همین برادرم بود. حتی برادرای خودش نیومدن و اینکه در این مدت فقط به ما نیاز داشت. ولی منم در شرایط بدی بودم. ببینید همسرم از صبح 6 تا 9 شب سر کاره در این مدت یک ماه منم برای درسم ناچار شدم یک هفته برم شهرستان و برادرم و شوهرم تنها بودن. دیگه این اواخر میومد خونه میدید وسایلش خونست اخلاقش با منم بد میشد. یا جلو برادرم باا من بد حرف میزد یا حتی مقایسه می کرد خودشو با برادرم که من به برادرم بیشتر ااهمیت می دم و کلا خانوادم برام مهمترن نسبت به شوهرم. خب من می دونم درستش اینه که همونطور که برادرم به ما کمک کرده هر وقت نیاز داشتیم ما هم الان هواشو داشته باشیم. ولی کم کم شوهرم اخلاقش عوض شد و دیدم چاره ای نیست به مادرم گفتم. ولی الان جلو خوانوادم همه تقصیرا گردن شوهرم افتاد.
    کلا ادم بی سیاستیم که بلد نیستم چکار کنم

  11. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 30 شهریور 98 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1390-10-26
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    11,022
    سطح
    69
    Points: 11,022, Level: 69
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 228
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,196

    تشکرشده 1,600 در 571 پست

    Rep Power
    104
    Array
    بعضی مرد ها تحملشون کمه
    همسر شما هم این مدلی هستند ، حتی اگه مادر خودشون مهمانشون باشند باز شاکی می شن

    شما باید بیشتر به همسرتون می رسیدید تو اون مدت

  12. 2 کاربر از پست مفید داود.ت تشکرکرده اند .

    نازنین2010 (جمعه 24 دی 95), شیدا. (جمعه 24 دی 95)

  13. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 96 [ 00:37]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    641
    امتیاز
    12,858
    سطح
    74
    Points: 12,858, Level: 74
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 392
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 767 در 424 پست

    Rep Power
    111
    Array
    سلام عزیزم متاسفم اما من اکر جای شما بودم تو اون مدت ازش خیلی تشکر و قدردانی میکردم و و بیشتر به همسرم میرسیدم تا صدا در نیاد همچنین در خلوت از مادرم میخاستم که یک ماه برای خونه کوچیک ما سختیهای خودش رو داره حتی توضیح میدادم هرچند مادرم خودش باید متوجه میشد اگر خونه شما نبود برادرت کجا میموند میرفت هتل یا اگه بودجه نداشت مسافر خونه یا اگه دوستای مجرد داشت پیش اونا و هر از گاهی هم خونه شما
    من کاملا به همسرت حق میدم اما سعی کن با مهربونی و رسیدگی به همسرت نذاری از اوضاع شاکی بشه و با نرمی به مادرت توضیح بده که همسرت خیلی هم خوشحاله برادرت میاد اما از مادرت بخاه خودش بذاره جای همسرت وقتی ایشون از سر کار خسته میاد دوست داره زنش نوازشش کنه یا با ههم معاشقه کنین یا لباس کوتاه بپوشی ولی نمیشه
    ویرایش توسط ستاره زیبا : جمعه 24 دی 95 در ساعت 15:25

  14. 2 کاربر از پست مفید ستاره زیبا تشکرکرده اند .

    نازنین2010 (جمعه 24 دی 95), شیدا. (جمعه 24 دی 95)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1402 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:22 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.