با سلام و خسته نباشید
من 28 سالمه و همسرم 29 سال دارند،حدود چهار ماه هست که عقد کردم، در این مدت خانواده من اصلا طوری رفتار نکردن که من و همسرم بتونیم تنها باشیم یا بتوانیم به اتاق برویم، وقتی همسرم برای دیدن من به خانه ما میاید همیشه روی مبل داخل سالن مینشینیم، چند بار به همسرم گفتم بیا بریم داخل اتاق ، کسی به ما چیزی نمیگه، میگه من روم نمیشه! (البته اشتباه از جایی شروع شد که من بهش گفتم که خانواده ام سخت گیرن و اجازه نمیدن شب ها پیشت بمونم یا اجازه نمیدن ما با هم تنها باشیم و فکر میکنم این گفتن من تاثیر سو داشته، البته از طرفی خانواد ام هم اصلا ما را تنها نمیگذارن و من هم اذیت میشم، البته من هم تا الان هر چی اصرار کردم بریم داخل اتاق همسرم نیامدن)
وقتی هم که به خانه همسرم میریم، ایشون با اینکه برای رفتن به اتاق راحتر هستن ولی خب امکان ارضا شدن ایشون فراهم نمیشه (حس میکنم راحت نیست و سر و صدا به بیرون میره)، چند بار هم که معاشقه داشتیم چون ارضا نشدن خیلی زیر شکمشون درد گرفته! تا اینکه درآخر همسرم گفت من با شرایط کنار میام، دیگه نمیخوام این دردهای سخت را تحمل کنم!
و وقتی با خانواده ام رفته بودم مسافرت و بعد از چند روز به دیدن من آمد، و ما باز هم داخل سالن نشستیم، ایشون اونقدر از این موضوع ناراحت بود که تمام روز عصبانی بود!(میگفت دلم میخواست با هات تنها باشم)
من از این جهت که هم همسرم ناراحته و هم خودم امکان داشتن رابطه در حد معقول را نداریم واقعا ناراحتم، از طرفیم همسرم میگه دیگه نمیخاد معاشقه داشته باشیم، چون نمیتونه ارضا بشه! اگر ممکنه بگین چیکار کنم هم بتونیم با هم رابطه داشته باشیم هم با خانواده ام کنار بیام؟ هم اون حرفی که زدم و بهش به صراحت گفتم خانواده ام ما را تنها نمیگذارن اثرش از بین بره؟
خیلی بابت آثار سو این مسئله نگرانم و اینک مبادا،همسرم سرد بشه بهم
اگر بهم کمک کنید خیلی ممنون میشم
نوشته اصلی توسط hiva_yekta
همین جوریشم اصلا دکتر نمیره !!
علاقه مندی ها (Bookmarks)