به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 05 دی 99 [ 03:11]
    تاریخ عضویت
    1393-10-29
    نوشته ها
    68
    امتیاز
    6,907
    سطح
    54
    Points: 6,907, Level: 54
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    57

    تشکرشده 80 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array

    همسرم با مهد رفتن مخالف است چه کنم راضی شود؟

    با سلام و خسته نباشید

    من و همسرم هر دو شاغل هستیم پنج ساله ازدواج کردم و یه پسر سه سال ونیمه دارم پسرم از شش ماهگی پیش پدر و مادرم همسرم بوده تا ما از سر کار برگردیم با اینکه میدونم خیلی دوسش دارن چون تک نوه شون بود(البته الان برادرشوهرم یه دختر یکساله داره) خیلی دوسش دارن و رسدگی میکنن که ما همیشه خیالمون راحت بوده ولی الان که سه ساله شده به چند دلیل من میگم باید بره مهد ولی همسرم راضی نمیشه
    1. میبینم که پدرو مادرشوهرم دیگه اون توان اول رو ندارن و ازش خسته میشن و خودشون هم بنده خداها مریض احوالن و نیاز به استراحت دارن و چند بار هم به زبون آوردن که بد نیست مهد بفرستینش البته غیرمستقیم میگن چون همسرم بسیار حساس هستن و میترسن که ناراحت بشه و دیگه بچه رو نبره خونشون (همسرم آدم بسیار حساس بدبین و نکته بینی هست )
    2. خود بچه هم الان واقعا حوصله اش تو خونه سر میره و نیاز به همبازی داره همش میخاد تو خونه بدوبدو کنه سروصدا کنه و اونا هم دیگه کشش ندارن
    3. روابط اجتماعی پسرم خیلی ضعیف هست مهمونی بریم سلام نمیکنه همش میگه مامان خجالت میکشم زیاد طاقت شلوغی نداره زود خسته میشه البته با بچه ها بازی میکنه
    4. میخام دیگه از زیر دین خونواده همسرم هم بیرون بیام با اینکه میدونم لطف بزرگی در حق من و بچه ام کردن و همیشه هم به بهترین نحو براشون جبران کردم ولی بالاخره مادرشوهره دیگه منت میزاره شوهرم هم همش میگه مادرم بهتر از تو بچه رو نگه میداره مادرم براش ال میکنه بل میکنه آخه مادرش جلوی من میناله ولی جلوی همسرم طوری رفتار میکنه که عاشق نوه ام هستم بدو دنبال بچه غذا بده میوه بده بعد شوهرم میگه ببین مامان من چه میکنه
    4. ساعت خواب و بیداری پسرم اصلا مناسب نیست مثلا صبح ها میزارن تا هر ساعتی میخاد بخوابه گاها تا 12 ظهر بعد من 2 ظهر میام که یه کم استراحت کنم نمیشه چون دیگه بچه خوابش نمید مجبورم باهاش بیدار بمونم تازه به همسرم هم میگم ساعت خوابش درست نیست میگه میخای ببریش مهد که هقت صبح بیدار بشه بچه باید راحت باشه

    هر چقدر هم باهاش صحبت میکنم فایده نداره میگم مامان بابات گناه دارن بزار دیگه استراحت کنن( میگم ببین داداشت حتی یه روز بچه اش رو نمیزاره پیش مامانت میبره خونه مادر زنش که البته شوهر من کلا با خونواده زن مخالفه از اول پسرمو از خونواده ام دور کرد ) میگم وقتشه هست بره با هم سن و سالاش بازی کنه میگه من به هیچ کس به اندازه مادرم اطمینان ندارم . نمیدونم دیگه چطوری باهاش حرف بزنم که از زیر این نگاه های سنگین خانواده همسرم بیام بیرون اصلا هم اجازه نمیده اسم خونوادش رو بیارم که بگم جلوی من اینو میگن سریع جبهه میگیره میخاد بره جلوشون رودررو کنه خلاصه آبروریزی درمیاره که آدم ببخشید به غلط کردن میافته.

    حالا با تمام این اوصاف دوستان راهنمایی بفرمایید من با این موضوع چطور برخورد کنم ؟


  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    سلام مهرسا جان
    راستش من هم مثل همسر شما اعتقادی به مهد کودک بردن یه بچه سه ساله ندارم
    واقعا خیلی زجر آوره که بچه بخواد 7 صبح بیدار بشه و بره توی مهد بشینه
    بهداشت مناسبی ندارن و به خاطر تعداد زیاد بچه ها و مریض بودن بعضی از اونها ممکنه به طور مدام بچه ات مریض باشه که اصلا مطلوب نیست

    شما میتونی در حد یکی دو ساعت بچه ات رو با کارتن و این جور چیزا سرگرم کنی و توی ظهر خودت استراحت کنی

    راستش من هم که نزدیک مادرم یا مادرشوهرم نیستم بچه ام رو مهد نمی برم براش پرستار گرفتم و البته توی خونه دوربین هم هست که مرتب چک می کنم و از بابت وجود پرستار هم زیاد راضی نیستم تعامل کردن باهاشون اصلا راحت نیست هر کدوم یه اشکالی دارن
    بحث اصلی الان شاید نظرات والدین همسر شما باشه

    هر وقت به شما به طور مستقیم یا غیر مستقیم گفتن بچه رو ببر مهد یا هر چیز دیگه ای
    بهشون بگو این موضوع اختیارش با پسرتون هست و من هم چند بار بهش گفتم بچه شیطون شده و شاید پدر مادرت سختشون باشه نگهش دارن ولی اون معتقده که شما هیچ مشکلی ندارید و بیشتر مایل هست این کار رو شما انجام بدین
    اگر احساس می کنید برای این بچه توی این سن مهد کودک بهتر هست یا حتی مایل هستید مثلا نصف اوقات خانواده من در این زمینه همکاری کنن لطفا این موضوعو با پسرتون مطرح کنید
    من چند بار بهش گفتم که پدر و مادر شما وقت استراحتشون هست و این مسئولیت ممکنه اذیتشون کنه ولی اون معتقده من اشتباه می کنم

    کلا کاری کن که دیگه این حرفا رو جلو شما نزنن
    پیش خودتم اصلا احساس نکن که خیلی زیر بار منت هستی درسته که لطف می کنن این کارو انجام میدن ولی اگر در توانشون نیست میتونن با پسرشون مطرح کنن و ازش بخوان حداقل این مسئولیت بین خانواده شما و ایشون تقسیم بشه اگر مطرح نمیکنن حتما راضی ان و لذت میبرن

    پیش خودت فکر کن که مدیریت این موضوع با همسرت هست و فکر خودتو آزاد کن و خلاص
    پرواز کن آنگونه که می خواهی
    وگرنه پروازت می دهند آنگونه که می خواهند

  3. کاربر روبرو از پست مفید فکور تشکرکرده است .

    نازنین2010 (پنجشنبه 09 دی 95)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 آذر 00 [ 21:47]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    421
    امتیاز
    12,188
    سطح
    72
    Points: 12,188, Level: 72
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 262
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 635 در 275 پست

    Rep Power
    67
    Array
    شما با محیط مهد اصلا آشنا نیستی وگرنه حاضر نبودی فرزندت را به خاطر راحتی پدرو مادر شوهرت بفرستی مهد

    در مورد اینکه تا ساعت 12 می خوابه نظر شخصی من این هست که برا بچه ای که 2 سال دیگه باید بره پیش دبستانی و بعد هم مدرسه اگه به این وضع عادت کنه خیلی سخت میشه جمعه وروزهای تعطیل که تو خونه هستی اصلا نزار بعد از ساعت 10 خواب باشه و این نکته را به پدر و مادر شوهرت هم بگو که بعد از 10 نخوابه
    خدایا کمکم کن تا ایمان، نام و نان برایم نیاورد

  5. #4
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام

    تجربه و اطلاعاتی در مورد مهد ندارم، اما با دلایلی که آوردی تا حدودی موافقم و فکر می کنم بچه باید در کنار مربی و هم سن و سالهاش تربیت بشه و آموزش ببینه، نه مادربزرگ.

    برای عملی کردن برنامه ات، می تونی به بهانه کلاس رفتن، بچه را ببری مهد.
    اول با یه مهد صحبت کن ببین برنامه هاشون چطوریه و مثلا اگه پسر شما بخواد هفته ای سه روز، یک ساعت فقط برای کلاس نقاشی ( یا هر چیزی ) حضور داشته باشه
    هزینه و برنامه اش چطوریه. خلاصه یه طوری برنامه بریز یکی دو روز در هفته برای چند ساعت بره مهد، کم کم این ساعتها را به بهانه ای بیشتر کن و از مادربزرگ جداش کن.

    این یکی دو ساعت را یا ساعت اولیه صبح در نظر بگیر که بتونی خودت ببری بذاریش مهد و مادربزرگ بره بیاردش
    یا ساعت وسط روز، که مادربزرگ ببره بذاردش و خودت بعد از کار بری برش داری.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  6. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    بارن (پنجشنبه 09 دی 95)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 05 دی 99 [ 03:11]
    تاریخ عضویت
    1393-10-29
    نوشته ها
    68
    امتیاز
    6,907
    سطح
    54
    Points: 6,907, Level: 54
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    57

    تشکرشده 80 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوستان ممنون از راهنماییتون
    فعلا میخام راجب این قضیه با همسرم بحث نکنم تاحساسیتش کمرنگ بشه بعد هم با یه کلاس نقاشی شروع کنم تا ببینم اوضاع چه جور پیش میره


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: چهارشنبه 14 تیر 96, 19:57
  2. استفاده از سایت همسریابی برای آشنایی و ازدواج درست هست
    توسط شمیم بهار در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: پنجشنبه 14 فروردین 93, 17:30
  3. پاسخ ها: 37
    آخرين نوشته: چهارشنبه 13 فروردین 93, 16:14
  4. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 شهریور 91, 23:34
  5. پسری که دنبال تصاویر جنسی تو نت هست ممکنه مشکل درست کنه برای اطرافیانش؟
    توسط بهار.زندگی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: جمعه 12 اسفند 90, 15:20

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:59 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.