جواني حدودا بيست و چهارساله هستم.نه اهل درس و نه كار.نمي خوام ازتون پنهان كنم خوشم هم نمياد نه اهل مسافرت و نه اهل گشتن و تفريح و نه اهل خوشگذروني با جنس مخالف و نه اهل خدا و دين و ايمان به گفته ديگران عرضه هيچ كاري ندارم خودمم همينطور فكر مي كنم نه اين كه نتونم ارادشو ندارم اهميتي برام نداره اين كار ميتونه خريدن يك مهتابي باشه يا عوض كردم استارتر مهتابي كلا هيچ تو اين فكرا نيستم به دلايلي هم از بقيه همسن سالام عقبم خب حالا اين ادم بي مصرف چه سودي داره زندگي كنه؟!
اي كاش تصادف ميكردم ميمردم اينجوري كسي نمي گفت خودكشي كرد اين شانسم ندارم نميدونم خدا چرا منو ساختي اخه من چ سودي دارم ؟!
حتا علاقه ندارم تا سركوچه برم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)