همسرم ازم میخواد به زور که مهریه م رو ببخشم

[ss1367]

با عرض سلام و خسته نباشید
من و همسرم داریم به صورت توافقی از هم جدا میشیم اوایل من خیلی سعی کردم اگر مشکلات قابل حله حل کنیم اما خودش فقط بی حرمتی میکنه و اشتباهات خودش رو به هیچ عنوان نمیپذیره... گفته اگر مهریه م رو نبخشم طلاقم نمیده و پدر و مادرش هم گفتن که اونقدر طلاقت نمیده که موهات مثل دندون هات سفید بشه... یک عمو داره که دقیقا همین کارو کرده و مدت هاست زنش رو طلاق نداده ولی با هم زندگی نمیکنن.... فقط یک جلسه باقی مونده که تکلیف حقوق مالی من مشخص بشه به نظرتون چیکار کنم؟

[sia518]

سلام
اگه امكان سازش هست كه بريد سر زندگيتون اين كار رو حتما بكنيد چون تهش چيزي جز شكست نيست
و اما بيشتر توضيح بديد كه تو چه مرحله اي از زندگي هستيد(عقد عروسي)فرزند....وضعيت خانوادگيتون از نظر مالي....وضعيت مالي همسرتون....

[anargol]

سلام

عزیزم تمام تلاشت رو برا نگه داشتن همسرت کن.......... و بعد می بینی که بخاطر تمام تلاش های نکردت پشیمون نیستی و ارامش داری..........ببین پدرتون نظرشون چیه..........به حرف اونا توجه نکن........حرف مفت زیاده..............ایشون نمیتونه شما رو ول کنه.........چون خودش هم نمی تونه ازدواج کنه و اگر مخفیانه هم کنه و لو بره حق طلاق برا شما محفوظ میشه........ اگر ازدواج هم نکنه چهار ماه بعد از اینکه ولتون کرد دادگاه محکومش میکنه و کیفری میشه و اگر تکرار کنه حق طلاق با مهریه به شما داده میشه.............پس توجه نکن........

الان تمرکزتون رو این باشه که چه بخواین زندگی کنین چ نخواین سعی کنید همسرتون و زندگیتون رو حتی با بی میلی نجات بدین........... این تو ارامش و عدم افسردگی بعد از طلاق خیلی مهمه..............فکر گذشت سنتون رو نکنید و با ارامش درست رفتار کنید............ اگر قسمتتون به هر کسی باشه شما با عجله نمی تونید بهترش کنید یا با خونسردی بدترش کنید................بعد از طلاق هم هیچ خبری این بیرون نیست.............

اما اونا نمی تونن شما رو از مهرتون محروم کنن.........شما توکل کنید به خدا و سعی کنید زندگیتون رو نجات بدین..............
اگر دوست داشتین به پست های من سری بزنید...............میبینید که روزی در شرایط شما بودم.........................

[ss1367]

سلام

عزیزم تمام تلاشت رو برا نگه داشتن همسرت کن.......... و بعد می بینی که بخاطر تمام تلاش های نکردت پشیمون نیستی و ارامش داری..........ببین پدرتون نظرشون چیه..........به حرف اونا توجه نکن........حرف مفت زیاده..............ایشون نمیتونه شما رو ول کنه.........چون خودش هم نمی تونه ازدواج کنه و اگر مخفیانه هم کنه و لو بره حق طلاق برا شما محفوظ میشه........ اگر ازدواج هم نکنه چهار ماه بعد از اینکه ولتون کرد دادگاه محکومش میکنه و کیفری میشه و اگر تکرار کنه حق طلاق با مهریه به شما داده میشه.............پس توجه نکن........

الان تمرکزتون رو این باشه که چه بخواین زندگی کنین چ نخواین سعی کنید همسرتون و زندگیتون رو حتی با بی میلی نجات بدین........... این تو ارامش و عدم افسردگی بعد از طلاق خیلی مهمه..............فکر گذشت سنتون رو نکنید و با ارامش درست رفتار کنید............ اگر قسمتتون به هر کسی باشه شما با عجله نمی تونید بهترش کنید یا با خونسردی بدترش کنید................بعد از طلاق هم هیچ خبری این بیرون نیست.............

اما اونا نمی تونن شما رو از مهرتون محروم کنن.........شما توکل کنید به خدا و سعی کنید زندگیتون رو نجات بدین..............
اگر دوست داشتین به پست های من سری بزنید...............میبینید که روزی در شرایط شما بودم.........................

ممنون از راهنماییتون... چطور میشه با بی میلی زندگی م رو نجات بدم تفریبا هیچ انگیزه ای برام نمونده...با این همه توهین و ...آخر جلسه مشاوره که دادخواست رو ارسال کردیم به دادگاه با خنده ش حرصم رو درآورد و من بهش گفتم توی دادگاه میدونم چیکار کنم.... بعد اومد دنبالم بهم گفت تو هم قیافه تو داری هم تحصیل کرده ای هم ...!!!!! از منم زودتر ازدواج میکنی نگران نباش ....و ازم خواست لجبازی نکنیم و هرچه زودتر هر کسی بره دنبال زندگیش.... با این شرایط من دیگه چه تلاشی باید بکنم....؟

[ss1367]

سلام

عزیزم تمام تلاشت رو برا نگه داشتن همسرت کن.......... و بعد می بینی که بخاطر تمام تلاش های نکردت پشیمون نیستی و ارامش داری..........ببین پدرتون نظرشون چیه..........به حرف اونا توجه نکن........حرف مفت زیاده..............ایشون نمیتونه شما رو ول کنه.........چون خودش هم نمی تونه ازدواج کنه و اگر مخفیانه هم کنه و لو بره حق طلاق برا شما محفوظ میشه........ اگر ازدواج هم نکنه چهار ماه بعد از اینکه ولتون کرد دادگاه محکومش میکنه و کیفری میشه و اگر تکرار کنه حق طلاق با مهریه به شما داده میشه.............پس توجه نکن........

الان تمرکزتون رو این باشه که چه بخواین زندگی کنین چ نخواین سعی کنید همسرتون و زندگیتون رو حتی با بی میلی نجات بدین........... این تو ارامش و عدم افسردگی بعد از طلاق خیلی مهمه..............فکر گذشت سنتون رو نکنید و با ارامش درست رفتار کنید............ اگر قسمتتون به هر کسی باشه شما با عجله نمی تونید بهترش کنید یا با خونسردی بدترش کنید................بعد از طلاق هم هیچ خبری این بیرون نیست.............

اما اونا نمی تونن شما رو از مهرتون محروم کنن.........شما توکل کنید به خدا و سعی کنید زندگیتون رو نجات بدین..............
اگر دوست داشتین به پست های من سری بزنید...............میبینید که روزی در شرایط شما بودم.........................

تقریبا پست های شما رو خوندم انارجان
شما چطوری ۱۵میلیون تونستی از همسرت بگیری و چرا این مبلغ رو؟
به نظرت با شرایطی که دارم و چیزایی که بقیه بچه ها در این سایت گفتن چیکار کنم که یه وقت پشیمون نشم؟؟ خیلی نگران و سردرگمم در رابطه با شکایتمم...نمیدونم دوباره پرونده رو به جریان بندازم یا نه....با اینکه آخرین بار ازم به خاطر کتک زدنش عذرخواهی کرد و گفت دیه ت رو بگیر اما مهریه نمیده...

[ss1367]

سلام
اگه امكان سازش هست كه بريد سر زندگيتون اين كار رو حتما بكنيد چون تهش چيزي جز شكست نيست
و اما بيشتر توضيح بديد كه تو چه مرحله اي از زندگي هستيد(عقد عروسي)فرزند....وضعيت خانوادگيتون از نظر مالي....وضعيت مالي همسرتون....

ممنون از پاسخ گویی تون، ما بهمن ۹۲ عقد کردیم اواخر خرداد ۹۵ ارتباطمون کامل قطع شد تا یک ماه اخیر که کارای طلاق توافقی را انجام دادیم... همه چی خیلی خراب شده حرمت ها به شدت شکسته شده و حرف هایی که نباید زده شده.... من تلاشم رو کردم حتی جلسه مشاوره ای که از طرف دادگاه گذاشته بودند من خواستم مشکلات رو حل کنیم اما خانواده ها درگیر شدند ...خودش هم تمایلی نشون نمیداد ..... چون همیشه حق به جانبه... و من هم چون اصلا اهل دعوا نیستم توی تنش هایی که داشتیم کوتاه اومدم و او خیلی دور بر داشته.... به هر حال اوضاع اصلا خوب نیست و من از عاقبت این رابطه میترسم و مثل همیشه نگران هستم وگرنه به هر قیمتی بود زندگیم رو حفظ میکردم... وضعیت مالی ما و اون ها تقریبا در یک سطحه و متوسط هست اما خانواده اونا متاسفانه آدمایی نیستن که بخوان مهریه بدن...

[amf66]

سلام
فکر میکنم شرایطمون شبیه هم باشه
ببینید وقتی حرمتها بشکنه دیگه این پرده و حجاب از بین رفته و تقریبا احیاش غیر ممکنه
اما در مورد بخشش مهریه و این چیزا
ببینید تهش هیچی نیست اگر همسرتون رو دوست دارید ازش بخاید دوتایی بشینید حرفاتون رو بزنید و برید سر زندگیتون ولی اگر توافق نکردید برای آشتی دیگه کشش ندید و لج بازی نکنید طی یه توافق زودتر تمومش کنید و کشش ندید چون هردوتون تحلیل میرید و آخرش بازنده اید...

[یاصاحب زمان ادرکنی]

سلام حالتون خوبه؟سال نو مبارک,انشاالله سالی پر از برکت و سلامتی داشته باشین,چه خبر؟چکار کردین؟انشاالله مشکلتون با همسرتون حل شده؟خیلی دوست دارم زندگیتون درست بشه,منتظر جوابتونم,انشاالله با خبرای خوب

[ss1367]

سلام دوست عزیز، ممنون از محبت و مهربونیتون
ما همه کارهای مربوط به طلاق توافقی رو انجام دادیم و گواهی عدم سازش دادگاه هن صادر شده و اللن در نوبت هستیم برای محضر و ثبت نهایی، در واقع همه چی تموم شده و من شرایط خیلی خیلی سختی رو میگذرونم و روزی نیست که دلم غصه دار نباشه و اشکم سرازیر نباشه....مخصوصا این روزا که آشنایی ما در بهار اتفاق افتاده
بود و حالا کارمون به اینجا کشیده شد و چاره ای جز تحمل نیست.. الان دیگه فقط دلم به حال خاطره های خوبمون میسوزه و حس خوبی نسبت به خودش ندارم تو ذهنم هم برام غریبه شده الان تقریبا ۱۰ ماه از دیسکانکت شدنمون میگذره شرایط روحی خوبی اصلا ندارم مخصوصا اینکه اطرافیان هم حی بدی به آدم میدن که آدم احساس بدبختی بهش دست میده..... وقتی تو دنیا هدفی نداشته باشی و همه کاری برات بی اهمیت بشه این دنیا برا آدم جهنم میشه، هیچ وقت فکر نمیکردم زندگی این همه جدی باشه........ من این شکست رو پذیرفتم و روز به روز دارم از اتفاقات چند سال اخیر زندگیم درس میگیرم بزرگتر شدم،، خیلی،، اما بدتر از همه چی حس اطرافیانه که حتی هر طور خودم سعی میکنم با این مساله کنار بیام اما با نوع رفتارشون آدم احساس بدبختی میکنه.... برام دعا کنید هرچه زودتر خودم پیدا کنم و برگردم به زندگی......

[Quality]

متاسفم از اینکه میبینم روابط اینروزا اینجوری شده. کاش اونایی هم که موفق بودن در زندگیشون میومدن و تاپیک میزدن و بقیه الگو میگرفتن.

بهرحال.

چیزی که در بیشتر تاپیکها میبینم و البته خودم هم تجربه کردم نقش منفی اطرافیان هست.

ببینید وقتی ما آدما احساس بحران میکنیم ( احساس بحران با خود بحران فرق داره ) ( بحران = مشکل غیر قابل حل ) به هر کسی ممکنه رجوع کنیم تا کمک بگیریم و تنهایی غمامون رو تحمل نکنیم

این سر آغاز همه مشکلاته. یعنی اینکه بجای اینکه خودمون مشکلمون رو حل کنیم دیگران و نظرات و احساساتشون رو دخیل زندگی خودمون میکنیم. گاهی حتی عزیز ترین شخص ممکنه نقش منفی ایجاد کنه بصورت نا خواسته.

خلاصه و مفید بگم. فردا همه میرن دنبال کارو زندگیشون و این شما و همسرتون هستید که متضرر میشید. در همه حال خونسرد باشید و مشکل رو بیشتر و بهتر بشناسید و از ریشه حل کنید.

ممکنه شما الان درگیر مسائل جانبی باشید. این مسائل جانبی ممکنه قابل حل باشن.

حرمتها بسیار مهمن. اما دقت کنید ارزش زندگی هم خیلی مهمه و هر کسی در قبال رفتارش مسئوله. مثلا کسی به من بی حرمتی کنه من نباید جوابگو و نگران باشم بلکه فرد متعارض مسئول رفتار خودش هست.

در ضمن اگه صلح و دوستی ایجاد بشه چند سال بعد ممکنه اصلا کسی یادش نیاد چی بوده و چی گفته

قدم اول شاید ایمان باشه. آدما با ایمان آرامش بدست میارن. بدیهی هست ما به کسی که واقعا خدا شناس و با خدا باشه بهتر اعتماد میکنیم. یعنی این مورد رو هم عمل کنید هم پیشنهاد. ممکنه باعث ایجاد اعتماد و آرامش و سرآغاز حل مشکلاتتون باشه.

موفق باشید