به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 25 دی 95 [ 18:32]
    تاریخ عضویت
    1393-4-13
    نوشته ها
    79
    امتیاز
    2,879
    سطح
    32
    Points: 2,879, Level: 32
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 27.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    79

    تشکرشده 58 در 34 پست

    Rep Power
    0
    Array

    فراموشی ،رستتگاری ازادی از غم.جداشدن از زندگی احساسی

    با سلام
    البته خجالت زده تر از اون بودم که بخوام تاپیک بزنم اما مجبورم.امیدوارم پست اخرم در باره این موضوع ها باشه
    http://www.hamdardi.net/thread-43313.html
    پست شماره یک من موضوع رو میگه والبته چون الان در حال فراموشیم فقط میخوام به جواب این سوال هام برسم

    خانم بی نهایت موضوع فکر کنم دقیقا مشابه مال شماست که گفتید


    1 اه و درد عجیبی از شرایطی که پیش اومد و بخاطر از دست دادن محبتش و بخصوص دیدنش با شخص دیگه در وجودم هست که کلا حالمو بد میکنه غمگینم میکنه بخصوص اینکه یکنفر دیگه درکنار من باهاشه الان

    2 یک چیزی جدای شکستگی قلبم واین حرفا اینه که این خانم قرارددادی و با تمام پست دراهای قسمت ما منظورم مرداست رفیق شده و به شدت زبان بازه و اینطوریو با بی اخلاقی راه خودشوبازکرده . به شدتبه شدت حسود و عقده ای هست تکرار میکنم .چون تا روزی که رابطشو تابلوکرد وگمان مبکر د اونو از چنگ من در اورده و قهقه میزد فکر نمیکردمهمچین ادمی باشه . میترسم این ادمبا اینحسادت وجودش ورفیق بودنش با همه بخواد زیر ابمو با دروغ بزنه و مثلا به همین اقا حرفای دروغی که من گفتم بزنم
    3 رفع ناراحتیم از این جریانات
    4 رفتار درست با این خانم و این اقا با وجود علاقه و وابستگی و شرایطی بخاطر رتنش ا این خانم در من ایجاد شد

    - - - Updated - - -

    درضمن خیلی ممنونم از خانم فرشته مهربان برای جرفای خوبشون

    - - - Updated - - -

    5 یک مورد مهم هم اینکه این شرایط باعث شده دل و دماغ هیچکاری و هیچ جیزیو نداشته باشم و یک هفته ای هست که بیشتر روزها مرخصی هستم

  2. کاربر روبرو از پست مفید nokte تشکرکرده است .

    باغبان (جمعه 19 آذر 95)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 12 مهر 98 [ 23:18]
    تاریخ عضویت
    1394-1-17
    نوشته ها
    172
    امتیاز
    7,231
    سطح
    56
    Points: 7,231, Level: 56
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 119
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    411

    تشکرشده 310 در 114 پست

    Rep Power
    42
    Array
    این آقا واقعا متاهله؟! با چند نفره؟! وقتی به همسر قانونیش تعهد ندارهمیخوای به شما تعهد داشته باشه؟ بهترین راه عادی برخورد کردن و بی توجهیه...ببخشید اینو میگم ولی اصلا ارزششو نداره بخاطر همچین کسی ثانیه ای ناراحت باشی...تازه باید از ته قلبت خوشحال باشی.
    سر تو بند کن تا دیگه بهش قکر نکنی.تکنیک توقف فکرم شاید به کارت بیاد.تو تالار سرچ کن پیدا میکنی.

  4. 2 کاربر از پست مفید donya. تشکرکرده اند .

    nokte (جمعه 19 آذر 95), باغبان (جمعه 19 آذر 95)

  5. #3
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    با سلام

    زوم کردن روی فراموشی دقیقاً نتیجه عکس می دهد.


    زوم کن روی خودت و ارزشهای خودت و پاشنه آشیل هایت تا سپس در پی باز سازی خودت روانه شوی .


    عزیز من .... بهای تو خیلی بیشتر از اینهاست که اینگونه درگیر و اسیر آدمها شوی از هرجنسی که باشند
    .... حتی دلبستگی هم با اسیر و درگیر شدن وابسته ساز منافات دارد

    رهایی ارمغان خودیابی و خودپایی هست .... آزادی حقیقی دقیقاً در وارستگی هست ، وارستگی از بندهای اسارت بار و زمینگیر کننده .....

    الآن در شرایط زمینگیری هستی .... خودت را درک کن .... به خودت محبت کن .... بجای سرزنش خو.دت یا هرکس دیگری
    به خودت فرصت بده که به آرامش برسی .... برای کسب آرامش تلاش کن و دقت داشته باش برای رسیدن به آرامش به مخدرهای وابسته ساز و شادیهای زود گذر راه نبری .... دنبال شادیهایی باش که پایدار است و آرامش پایدار می بخشد .... مثلاً دقت کن ببین چه چیزی را همیشه دوست داشته ای بیاموزی و دنبالش نرفتی و ترسیم کن که وقتی مشغولش می شوی چقدر لذت خواهی برد .... بعد همت کن و دنبالش برو .... شروع سخت است اما وادار کن خود را به شروع .... و.....

    یک نکته مهم :


    روی تغذیه ات یک بررسی داشته باش و برو دنبال تغذیه ای که آرامش بخشی آن بیشتر باشد ... از متخصص تغذیه کمک بگیر ....
    ناهار را از برنامه تغذیه ات حذف کن و از ساعات 11 تا 3 بعد از ظهر جز آب (در صورت تشنگی )هیچ چیزی نخور .... شام را تا قبل از ساعت 7 بخور .... تا می توانی مدتی از خوردن پختنی ها فاصله بگیر و میوه و سبزیجات را در برنامه ات قرار بده و از اینکه در مسیر سلامت جسم و روان خود را قرار داده ای لذت ببر و رضایت را در قلبت نهادینه کن و شکر گذار باش ...

    حتماً
    صبح ها 45
    دقیقه الی 1 ساعت نرمشهای هوازی را در برنامه ات قرار بده و پیاده روی شبانه را .... اگر بتوانی دو یا سه روز در هفته شنا بروی که بسیار عالی هست ... سعی کن هر روز یا یک روز در میان دوش آب ولرم بگیری ... از عرقیات آرامبخش مثل عرق بیدمشک و بهار نارنج و بخصوص بادرنجبویه ..... بهره ببر البته دقت داشته باش که عرقیات خالص باشند یعنی از جای معتبر تهیه کن ....

    برنامه رژیم غذایی و ورزش بسیار مهم و سازنده هست
    .... خواهی دید که چطور به سرعت نشاط و آرامش را به تو خواهد بخشید و در این نشاط و آرامش که روز به روز بیشتر خواهد شد خیلی از مسائل و مشکلات برایت کمرنگ شده و مدیریت صحیح بر آنها را در پی خواهی گرفت ...

    هدایت فکری به سوی تنظیم معیار درست زندگی را در این فضای آرامش حتماً پیگیری کن


    باز هم روی ورزش و تغذیه سالم و درست تاکید دارم


    این را نه بنا به نظر کارشناسی بلکه تجربه کرده و نتیجه فوق العاده آنرا چشیده ام می گویم که تداوم هم دارد .....

    از من به تو یادگار که :

    در شرایط سخت و چالشی هست که ساخته شدن و رشد کردن معنا دارد .... نه در شرایط گل و بلبل که همه افکار و عقاید فقط در حوزه نظر وادعا هست ....
    سختی ها یعنی فراهم شدن فرصت عمل به آنچه که ادعا داریم یا فهممان شده .اگر در این شرایط درجا نزنیم و با صبوری و احساس مسئولیت در برابر خود و رفتار خود
    مراقب باشیم که درست عمل کنیم و برای درست عمل کردن در برابر هر پارازیتی از جمله احساسات و هوسها مقاومت کنیم ..... این یعنی ساخته شدن ، یعنی رشد سازنده که امکان ندارد نشاط و شادابی را در پی نداشته باشد .... نشاط و شادابی پایدار را

    موفق باشی





  6. 4 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    nokte (جمعه 19 آذر 95), میشل (جمعه 19 آذر 95), بی نهایت (پنجشنبه 18 آذر 95), باغبان (جمعه 19 آذر 95)

  7. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    پیش از هر مطلبی بهتون به یقین می گم که خدا خیلی دوستتون داره یکی از لطف هایی که خدا بهتون کرده آمدن به این تالاره .

    دوستانی که دلسوزانه حرف های آدم را می شنوند و در بضاعتشون هر چه از دستشون بر می یاد راهنمایی می کنند.

    دوست عزیز خیلی حوبه که تاپیک جدید باز کردی ، اتفاقا عنوان پر مفهومی هم انتخاب کرده ای :

    1- فراموشی

    2- رهایی از غم

    3- جدا شدن از زندگی احساسی

    4- رستگاری

    ذهنت معلومه نا آرامه چون تمام سوالاتت حول محور فقط "فراموشی" می گرده.

    پس بهتره در گام اول فقط به آرامش ذهنت بپردازی و زمانی که کمی آرام تر شدی وبه خودت مسلط تر شدی به موضوع های دیگه به صورت اصولی بپردازی.

    در خودت بگرد چه چیزهایی آرامت می کنه؟

    رابطه ات با خدا و عبادت چگونه است؟

    اهل سفر هستی؟

    آیا صحبت کردن با دوستی ، خواهر و یا مادر می تونه آرامت کنه؟

    گاهی در این شرایط لازمه آدم به کسی مطمین و قابل اعتماد پناه ببره .

    بگرد و قابل اعتماد ترین را پیدا کن.

  8. 3 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    nokte (جمعه 19 آذر 95), میشل (جمعه 19 آذر 95), باغبان (جمعه 19 آذر 95)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 25 دی 95 [ 18:32]
    تاریخ عضویت
    1393-4-13
    نوشته ها
    79
    امتیاز
    2,879
    سطح
    32
    Points: 2,879, Level: 32
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 27.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    79

    تشکرشده 58 در 34 پست

    Rep Power
    0
    Array
    باسلام
    خانم فرشته مهربان سعی میکنم حرفاتون رو انجام بدم البته واقعا میلی به خلاف عمل کردنش ندارم حتی اگه هوس های زودکذرتر باشن
    بخصوص حرف یادگاریتون رو

    خانم بی نهایت من هم مثل شما تقریبا از همون سن توی اون موقعیت قرار گرفتم تا الان . که همیشه چشممو بستم به روی چیزهایی که نصیبم میشد این وسط. البته شاید یک سری موقعیت ها برام جور بود و شاید یکسری شرایطم هم جور نبود بهرحال رسیدم تا الان. که میبینم همیشه اون شرایط هست.تنها چیزی که به خودم میگم اینه گه باید نون بازوی خودتو بخوری اما خب یه جاهایی زورت کمه!

    اتفاقا دیروز با مادرم درباره این خانم و رفتارش بامن کمی حرف زدم ولی دعا کنید مادرم اینو پخش نکنه.چون از مادربزرگم تا نوه های عمه و عموهام میفهمن که من مشکل پیدا کردم ..گفتم شاید جمله ای بگه عملش مپفایده داشته برام.ولی چیز خاصی نگفت
    شخص قابل اعتماد دیگه ای هم نیست همه یک دوست دیگه هم دارن که بهش میگن و میگن به کسی نگه
    سفر رو هم دوس دارم
    ادم باید مواظب خودش و دلش باشه جالب اینجاست کهمن از اولش تا اخرش این اقا رو دوس نداشتم و پیش خودم میگفتم کسی که به خانمش خیانتمیکنه چخ رفتاری میتونه در بال من داشته باشه و حتما نظر اون هم به من نظر بدیه ولی نتیجه نهاییش به خاطر همکار خانمم و اتفاقات پیش اومده این شد
    اگه خودمو به اندازه کافی دو داشته باشم اخرش هم این نمیشه

  10. 2 کاربر از پست مفید nokte تشکرکرده اند .

    میشل (جمعه 19 آذر 95), باغبان (جمعه 19 آذر 95)

  11. #6
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    سلام

    به نکته مهمی اشاره داشتی اینکه خودتو به اندازه کافی دوست داشته باشی ...... این
    خودرا دوست داشتن با خودخواهی اشتباه نشه چون خودخواهی خودش سرمنشاءمشکلات دیگری هست و اتفاقاً سلب آرامش می کند که جای بحثش اینجا نیست .....
    خود دوست داشتنی که به آدمی ارزش و اعتبار می دهد ریشه در ارزشهای انسانی دارد شما در همینگونه شرایطی هر قدر پای بندی به اخلاقیات و ارزشهای انسانی را در پیش بگیرید و از خلافش فاصله بگیرید همین باعث پیوند شما با انسانیت وجودتون میشه که حب نفس در معنای مثبت آن یا همان عزت نفس را تقویت می کند .... مثلاً وقتی شما اینگونه تحلیل نمودید که این آقا به همسرش وفادار نیست و زوم میکردی به عدم تعهد به عنوان یک رذیله که باید از آن دوری کرد و مهمتر اینکه نباید اسباب تقویت آن در کسی شد نباید زمینه ساز اینکه اون فرد در این حد فرصت عدم تعهد به همسر را به وسیله شما پیدا کند شد و دون شأن خود می دانستید که وسیله ای در دست یک فرد بی تعهد و خائن به زن و فرزند باشید و قبح آن را پر رنگ می کردید و برای خود ترسیم می کردید که چقدر ارزشمند که اینجور فردی را دفع کنید! و حتی برخورد قاطع کنید و رک و پوست کنده همین ضعفش را به روی او آورده و در مقابل ابراز علاقه اش ارزش خود را با این بیان که متأسف میشم برای خودم که چون شمایی با این خصلت به من توجه پیدا کرده .قطعاً همین یک حس خوشایند از عملکرد خود که رفتار درست و صیحیح و اخلاقی و انسانی بوده به شما می داد که موجب دوست داشته شدنتون به وسیله درونتون میشد و همین هم موجب باز دارندگی در وجود شما در موقعیت های دیگر که در دام اینجور افراد و چراغ سبزها نیافتید و یک دژ برای شما می ساخت که مصالحش از همین نگاه ارزشی و محبت آمیز درونی خودتون به خودتون بوده با تحلیل شناختی درستی که داشتید و به دنبالش موضع درست هم گرفتید و این میشه واکسینه شدن برای شرایط مشابه ....
    شما این تلنگرها را در درون داشتید اما میدان بهش ندادید و تسلیم احسااسات شدید که وابسته آفرین هست و چون همین روند مورد تایید عقل و فطرت شما نبوده این احساسات و لذت نه تنها دوام نداشته بلکه موجبات رنج و درد و احساسات منفی نسبت به خودتون را فراهم کرده .... همه مرثیه سرایی شما در پستهایی در تاپیک قبلیتون که خطاهای شناختی در آن هویدا بود یعنی برون فکنی همین احساسات منفی شما نسبت به خودتون

    این خود را دوست داشتن فقط با مراقبت از خود برای حرکت در مسیر درستی و راستی و .... بر مبنای معیاری قوی و پایا در همه شرایط چه خوشی ها و چه سختیها ممکن است ...

    باز هم از من به شما یادگار :


    همه موقعیتهای خوش و ناخوش و تلخ و شیرین و همه حوادث برای ما ، هم تهدید است هم فرصت ..... این هنرمندی ما هست که از تهدیدها خود را در امان داشتته و به عنوان فرصت از آنها بهره ببریم .... به تجربه این را در زندگی یافته ام که تبدیل تهدید به فرصت یا محفوظ ماندن از تهدید و بهره گیری از فرصت با
    توکل و توسل و اخلاص ممکن است که برای فعال کردن این گزاره ها صبوری لازم است ..... وقتی هیجانی و بی صبر عمل کردن در میان باشد نمیشود از این گزاره های ناب سرنوشت ساز بهره گرفت

    امیدوارم بتوانم به سهم خود در جهت احیاء و باز سازی روحیه و شخصیت کمک کنم البته به همراه دیگر دوستان که نکات قابل توجهی را تقدیمتان می کنند

    ان شاء الله





  12. 3 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    nokte (دوشنبه 22 آذر 95), میشل (جمعه 19 آذر 95), باغبان (جمعه 19 آذر 95)

  13. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سلام

    من متوجه نمی شم منظور از "معیار زندگی" چیه... ممنون می شم توضیح بدید، مرسی.

    - - - Updated - - -

    در مورد "دوست داشتن خود"، از نظر من این اصطلاح ناگویایی هست که برای "عزت نفس" انتخاب شده.

    اصلش اینه که "عزیز بودن" خودمون رو درک کنیم. اینکه ذات ما انسان ها در این عالم "عزیز" داشته شده و ما موجودات الکی ای نیستیم (البته بقیه موجودات هم الکی نیستند، ولی ما در مورد خودمون صحبت می کنیم) و هیچ چیز مهم تر این نیست که حرمت وجود خودمون رو بفهمیم. شاید این یکی از مهم ترین چیزهایی باشه که در این زندگی دنیایی باید بهش دست پیدا کنیم (اگر نگیم مهم ترین چیز).

    در واقع درک عزت نفس انسانی پیوند عمیقی با ربّ و خالق داره، و یه جور حس وحدت رو به همراهش میاره. اما "دوست داشتن خود" یه چیز ضعیفه، اون عمق و استحکام رو نداره.

    به هرحال،

    وقتی بفهمیم چی هستیم، در شان خودمون زندگی می کنیم. و مستقل از تاییدهایی که بدست میاریم یا نمیاریم، یه زندگی شرافتمندانه می سازیم که مورد رضایت خودمون و خالقمون باشه.

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...



  14. 2 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    nokte (دوشنبه 22 آذر 95), باغبان (جمعه 19 آذر 95)

  15. #8
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,820 در 2,405 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط میشل نمایش پست ها
    سلام


    در مورد "دوست داشتن خود"، از نظر من این اصطلاح ناگویایی هست که برای "عزت نفس" انتخاب شده.

    اصلش اینه که "عزیز بودن" خودمون رو درک کنیم. اینکه ذات ما انسان ها در این عالم "عزیز" داشته شده و ما موجودات الکی ای نیستیم (البته بقیه موجودات هم الکی نیستند، ولی ما در مورد خودمون صحبت می کنیم) و هیچ چیز مهم تر این نیست که حرمت وجود خودمون رو بفهمیم. شاید این یکی از مهم ترین چیزهایی باشه که در این زندگی دنیایی باید بهش دست پیدا کنیم (اگر نگیم مهم ترین چیز).

    در واقع درک عزت نفس انسانی پیوند عمیقی با ربّ و خالق داره، و یه جور حس وحدت رو به همراهش میاره. اما "دوست داشتن خود" یه چیز ضعیفه، اون عمق و استحکام رو نداره.

    .


    سلام

    به نظرم دوست داشتن : همون ارزشمند دونستن خودمون و دیگران معنی میده ( در معنای عزت نفس )

    هیچ کس نمی تونه واقعا عاشق خودش باشه ،،،، مگر اینکه عاشق خدا باشه !

    امکان نداره فردی عاشق خدا باشه ولی دیگران را ارزشمند ندونه ( که شما هم بیان فرمودید)



    دوست داشتن خود پسندی معنی نمیده :)

    چون خود پسندی ریشه در غرور داره

    البته این نظر من بود - شاید اشتباه باشه :)

    موفق باشی .


    ویرایش توسط باغبان : جمعه 19 آذر 95 در ساعت 20:36

  16. کاربر روبرو از پست مفید باغبان تشکرکرده است .

    nokte (دوشنبه 22 آذر 95)

  17. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط میشل نمایش پست ها
    من متوجه نمی شم منظور از "معیار زندگی" چیه... ممنون می شم توضیح بدید، مرسی.
    با سلام

    از اونجایی که فکر می کنم جواب به این سوال بتونه برای باز کننده صاحب تاپیک هم مفید باشه اون چیزی رو که بنده در حد بضاعتم ازش اطلاع دارم بیان کنم.

    "معیار زندگی " همان میزان است که بر اساس اون درست یا اشتباه بودن افکار ، احساسات و رفتارمون را تنظیم می کنیم.

    اگر هیچ معیاری در زندگی نداشته باشیم نتیجه این می شود که ثبات فکر ، احساسی و رفتاری نخواهیم داشت .

    با توجه به جهان بینی افراد وایدءولوژی هاشون این معیار متفاوته.

    کامل ترین معیار همون احکام شرع و آیات قرآن وبعد از آن قوانینه.

    در چنین معیاری هم حد بالا داریم هم حد پایین.

    به عنوان مثال برای قتل مجازات قصاص (حد بالا)را قرار داده در عین حال به گذشت نیز سفارش کرده یا در مواردی صیغه را حلال دانسته در عین حال سفارش به حفظ عفت و صبوری ودادن پاداش اخروی کرده.

    پس علاوه بر احکام می توان از اصول اخلاقی نیز در جهت تعیین معیار زندگی نیز استفاده کرد.

    علاوه بر این یکسری قانون ها در هر کشوری تعیین شده به عنوان مثال قوانین راهنمایی رانندگی حداکثر سرعت و حداقل سرعت در بزرگراه که تجاوز از هر دو سرعت برامون آسیب رسانه.

    حالا تصور کنید هیچ معیاری در زندگی نداشته باشیم ، چقدر می تونیم به خودمون آسیب برسونیم.

    خیلی

  18. کاربر روبرو از پست مفید بی نهایت تشکرکرده است .

    nokte (دوشنبه 22 آذر 95)

  19. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 25 دی 95 [ 18:32]
    تاریخ عضویت
    1393-4-13
    نوشته ها
    79
    امتیاز
    2,879
    سطح
    32
    Points: 2,879, Level: 32
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 27.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    79

    تشکرشده 58 در 34 پست

    Rep Power
    0
    Array
    فکر نکنید به حرفاتون فکر نمیکنم ولی من خودمو میشناسم ازتون پرسیدم من با این دونفر باید چه کار بکنم؟
    حس حسادت تحقیر کمبود و چیزای دیگه وقتی اینا رو میبینم . میدونم با خودمه ولی دست خودم که نیست
    هیجان و احساسای زیاد باهام اینکارو میکنه
    عزت نفس واقعا چی گرونیه


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: سه شنبه 02 مهر 92, 00:43
  2. پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: دوشنبه 12 فروردین 92, 00:01
  3. معرفی ودانلودكتب روانشناسی کاربردی درحوزه تغییرات فردی،خودشناسی
    توسط مدیرهمدردی در انجمن معرفی کتب روانشناسی
    پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: دوشنبه 06 دی 89, 14:43
  4. +کسی که دوسش دارید؟یا کسی که دوستون داره؟
    توسط محمدرضا در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: شنبه 31 فروردین 87, 09:08
  5. +کسی که دوسش دارید؟یا کسی که دوستون داره؟
    توسط محمدرضا در انجمن ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: سه شنبه 02 بهمن 86, 15:25

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:09 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.