تاثیرترانه ها بر روابط احساسی دختر و پسر- سازنده یا مخرب؟!

[مدیرهمدردی]

سلام
لطفا با اشاره به محتوای اشعار و شکل موسیقی، بفرمائید چه تاثیر مثبت و منفی بر روی روابط احساسی دختر و پسر دارند:
شما در هر زمینه ای که دوست داشتید می توانید اشاره کنید ، بهتر است تا جایی که ممکن است متون اشعاری را که هر دسته از افراد زیر ممکن است زمزمه کنند بفرمائید و اثرمنفی یا مثبت آن را از دید خود بنویسید:
1- روی کسانی که تازه احساس می کنند که عاشق شدند؟
2 - کسانی که عشق یکطرفه دارند؟
3 -کسانی که عشق پوشیده و نهانی دارند؟
4 - کسانی که با بی وفایی معشوق یا عاشق روبرو شدند؟
5 - کسانی که در گیر روابط متعددی شدند؟
6 - کسانی که قصد جدا شدن از معشوق یا عاشقشان را دارند؟
7 - کسانی که با معشوق یا عاشق خود ارتباط دارند؟
8 - کسانی که با معشوقشان ازدواج کرده اند؟
9 - کسانی که گرفتار عاشق پر زحمت شده اند؟
10 - کسانی که آزرده بد اخلاقیها و صفات نامطلوب معشوق یا عاشق شده اند؟
11 - کسانی که موانعی را بر سر راه خود و معشوقشان یا عاشقشان می بیینند؟
12 - کسانی که دسترسی آسان به عاشق یا معشوقشان ندارند؟

[no1]

فقط می تونم بگم گوش کردن به یک موسیقی با شعر عاشقانه بیشتر به آدم نوع نگاه خاصی رو که شاعر داشته به عاشقی یاد می ده.مثلا اگه بگه چشم معشوق در لحظه خداحافظی عاشقترم کرد طرف وقتی تو شرایط قرار می گیره تو ذهنش این مسئله تداعی می شه و همین احساس بهش دست می ده
البته گوش کردن به یک موسیقی ملایم رمانتیک یا شعر عاشقانه فکر می کنم با تداعی تفکرات عاشقانه در ذهن کسی که داره گوش می ده هم می تونه به این احساسات شدت بیشتری بده

[آتنا]

1- رویش عشق سرآغاز کتاب من و توست * گوش کن* این صدای دل یک بلبل مست* در تمنای گلیست
برای کسی که تازه عاشق شده اشعاری از این دست بیش از پیش او را بسوی دام عاشقی می کشد و در واقع او را به وادی هل می دهد.


2- این چه عشقیست که من در دل دارم... من از این عشق چه حاصل دارم.....می گریزی ز من و در طلبت... باز هم کوشش باطل دارم
بعضی وقتها عشق یک طرفه با گوش کردن به اشعاری چون این نمونه کم کم رنگ می بازد و فرد تلاش می کند بیش از این خود را در تحقیر نبیند.


3- نه حاضر به گفتن از دل منم /... نه از من یه لحظه غافل تویی.. هردوتا فقط مست نگاهیم...لحظه ها می گذرن هردو چشم به راهیم..ببین غرور ما رو چه دور از هم نشونده... تو این سکوت یه دنیا حرف نگفته مونده
کسی که به هر دلیلی عشقش را پنهان می کند ممکن است با خواندن این اشعار ترغیب شود که دیگر سکوت بس است و بهتر است عشق را هویدا کند.


4- من تمام هستی ام را در نبرد با سرنوشت* در تهاجم با زمان* آتش زدم...کشتم* من به عشق منتظر بودن...همه صبر و قرارم رفت... بهارم رفت...عشقم مرد....یارم رفت...
برای این دسته که از بی وفایی می نالند خواندن این اشعار بسیار خطرناک است چون هر لحظه به سمت نا امیدی پیش می روند و احساس می کنند که دنیا دیگر تمام شده و دیگر راه نجات و امیدی نیست.


5- یه دختر تنها....یه آسمون تردید....به هرکسی دل بست...ازش خیانت دید
خواندن این شعر نیز افرادی را که دل به روابط زیادی خوش نموده اند و سپس شکست خورده اند بیش از پیش به سمت نا امیدی می برد.


6-در طلوع قشنگ آرزوهایم... غروب سرد رؤیاهایم را ندیدم...چرا درخشش چشمانت این را به من نگفت... که جاده عشق تو روزی به پایان خواهد رسید
در مورد کسانی که از عشقشان جدا شده اند یا قصد دارند که جدا شوند اشعاری از این دست فقط حس پوچی را القا می کند و بهتر است با اشعاری مأنوس شوند که بیشتر آنها را به زندگی دوباره امیدوار سازد.


7- لحظه دیدار نزدیک است.. باز من دیوانه ام مستم... باز می لرزد دلم، دستم.. باز گویی در جهان دیگری هستم.. لحظه دیدار نزدیک است
در مورد کسانی که با عشقشان رابطه دارند خواندن اشعاری از این دست مدام انها را در رابطه شان بالا و پایین می برد. گاهی با خواندن شعری بیش از پیش عاشق می شوند و گاهی نیز ناگهان فارغ


8- عزیز هم قسم مگر.. که مرگ من تو را دگر... ز قلب من جدا کند...فدای چشم مست تو... اگر به راه عشق تو ... خدا مرا فدا کند... ای نفسهای تو عاشق... ای تو خوب موندنی... زنده ام با نفس تو ... تو همیشه با منی
کسی که موفق به رسیدن به معشوق شده با خواندن اشعار عاشقانه بیش از پیش می تواند عشق را دائمی کند و ان را در دل جاودانه


9- این یکی رو بلد نبودم..


10- آه ای دل غمگین که به این روز فکندت... فریاد که از یاد برفت آن همه پندت... ای مرغک سرگشته کدامین هوس آموز... بی بال و پرت دید و چنین بست به بندت
کسی که از بدقلقی معشوق یا عاشقش می ناله همینطوری ناراحت و افسرده هست دیگه چی برسه به اینکه این طور اشعاری هم بخونه

11-نیست رنگی که بگوید با من...اندکی صبر سحر نزدیک است.. هردم این بانگ برآرم از دل... وای این شب چقدر تاریک است..
این اشعار در افرادی که مانعی بر سر راهشان است باعث می شود که نتوانند راه تازه ای برای حل مشکلشان بیابند و دائم در ناراحتی موانع موجود دست و پا بزنند.


12-زیباترین لباسم را می پوشم.. با سبدی پر از ترانه.. به دیدنت می آیم.. افسوس.. بهم رسیدن من و تو خواب و خیالی بیش نیست
کسانی هم که دسترسی به معشوق ندارند اگر شعری همچون این شعر را بخونن رفته رفته از رسیدن به عشقشون مأیوس میشن اما اگر به اشعار امیدوارانه و عشقولانه روی بیارند روزبروز امیدوارتر میشن..

[فرزاد]

سلام و ممنون از آتنا
من فقط یه موردش رو جواب می دم. در مورد اولیش.. زمانی که خودم برای اولین بار این طور شده بودم :

قسم به عشقمون قسم.... همش برات دلواپسم.... قرار نبود این جوری شه.... یهو بشی همه کسم....
راستی چی شد.... چجوری شد.... این جوری عاشقت شدم.... شاید می گم تقصیر توست.... تا کم شه از جرم خودم....
-----------------------------------------------------------------
به ملاقات آمدم ببین که دل سپرده داری.... چگونه عمری از احساس عشق شدی فراری....
نگاهم کن دلم را عاشقانه هدیه کردم.... تو دریا باش و من جویبار عشق و در تو جاری....

*****************************************

از جداشدن نوشتی رو تن زخمی هر برگ.... گریه کردم و نوشتم نازنینم یا تو یا من....
به تو گفتم باورم کن میون این همه دیوار.... تو با خنده ای نوشتی همسفر خدانگهدار....
-----------------------------------------------------------------
بنویس مهلت موندن یه نفس بود.... سهم من از همه دنیا یه قفس بود....
بنویس که خیلی وقته واسه تو گریه نکردم.... سر رو شونه هات نذاشتم مثل دستات سرد سردم....
-----------------------------------------------------------------
من که تو بن بست غربت .... خالی از آواز پاییز....
فکر چشمای تو بودم.... با دلی از گریه لبریز....
-----------------------------------------------------------------
شب عاشقونه من که حروم شد.... مهلت موندن با تو که تموم شد....
می دونستم باید از تو می گذشتم وقتی از غربت چشمات می نوشتم....

که اگه دقت کنید دقیقا منطبق بر احوال من بود.
مرسی که خوندید..!!

[مدیرهمدردی]

سلام فرزاد
گفتی چی گوش کردی....
اما نگفتی که چنین اشعاری تا چه اندازه در بزرگ کردن مشکلت دخیل بودند.
و جایی که احساس تو را در چنگ گرفته بود، چگونه این اشعار باز هم به کمک احساس آمدند تا باز تو را بفشارند.
و تو نیز مانند معتادی که از افیون بیشتر غرق لذت می شود و به مرور از روشهای منطقی باز می ماند، دنبال این احساست هستی و قدرت کنترل را از دست داده ای...
یکی از راههای کنترل و مدیریت احساست اینه که اکتیو و فعال باشی، به جای اینکه با یک موسیقی و ترانه منفعل باشی و احساست را ( غم، دوری، بی وفایی، شکست، آرزو و ...) روز به روز رشد بدهی به طوری که نتوانی کنترل کنی، بهتر اینست که با انتخاب معانی ژرف تر قدرت کنترل خود را بالا ببرید.

[فرزاد]

سلام خدمت آقای مدیر
راست می گید.. نگفتم. خوب مطمئنا همینی که شما می گید بوده و منم تایید می کنم. گوش می کردم. اشک می ریختم. خواب بودم. نمی فهمیدم احساساتم کاذب هستش.. به خودم تلقین می کردم. انگار همونی که اینا رو واسم می خوند می گفت آره تو خیلی عاشقی و ناراحت و .... و برام قشنگ جلوه می دادش. تو حساب نبودم خودشم یارو چقدر گیج بوده و .. . راست گفتن که مواظب باشید کی داره رو فکرتون کار می کنه و ..
حالا راست حسینی آقای مدیر.. قبول دارید که ما تو تئوری خیلی قشنگ همه چیز رو قبول داریم و تو عمل نه!؟ می گیم آدم عاشق باید تحرک داشته باشه.. از اینا دوری کنه.. اما تو واقعیت می بینیم چیز دیگه ایه.. خواه ناخواه عاشق پیشه ها می رن طرف این چیزا .. عقل از سرشون می پره.. کاریش هم نمی شه کرد. ما که معصوم نیستیم!! ما جوون قرن 21 هستیم! عشقی و احساسی.. خیلی هم کم تومون کسی پیدا می شه که حرفای شما و متخصصای دیگه رو گوش بده.. اما من یکی استثنا هستم حالا!!!! چون واقعا بهتون اعتماد کردم و ..
بگذریم.. حالا نظرمو می خواید.. آره منم می گم درست نیست و آدم باید تا می تونه از چیزایی که احساسشو تحریک می کنه تا جایی که نتونه تصمیم عقلی بگیره دوری کنه.. از جمله این سوزنامه های عشقی . . ! !

[گرد آفرید]

جناب مدیر ،آیا شما دارید از جنبه سلبی در این مورد،بحث می کنید یا که نه؟

[مدیرهمدردی]

سلام گرد آفرید، نه....، فقط می خواهیم به استفاده به جا و موثر موسیقی استفاده کنیم. می خواهیم کمک کنیم که موسیقی در خدمتمان باشد ، نه در مسیر تخدیر و تحریف ما
فرزاد، کاش منو و زندگیمو می دیدی، من اگه اینا رو میگم ، به خدا از سنگ نیستم و توی کوه زندگی نمی کنم.
من اگر یک ثانیه عشق نداشتم، می مردم، به خدا ....

یک لحظه ز کوی دوست دوری
در مکتب عاشقان حرام است حرام.....

اما باید دوست در واقعیات باشه نه در خیالاتمان....

تا اینطور بتوانیم که سر نهیم.....

اما همه حرکتم را نیز از عشق می دونم... یا من خودم یک تئوری هستم... یا اینکه عشق در واقعیت حرکت زاست....

[فرزاد]

سلام
من جسارت نکردم.. منظورم این بود که اکثر جوونای امروزی براشون سخته که درست عمل کنن تو همچین شرایطی.. اما لااقل شما علمش رو داری که قضیه چیه و آدم چشه و چی می خواد تو این وقتا.. در ضمن شما که می گید این قدر عاشقید.. باید بدونید که عشق (اگه عشق باشه.. نه هوس و مسخره بازی!!) چه بر سر آدم می یاره.. و اینکه شما با این عشقتون این قدر خوب موندین..!! جای شکر داره واقعا. که البته بستگی داره به این که هر کسی چه راهی رو برای رسیدن به عشقش انتخاب کنه و اگر خوب عمل نکنه یا اصلا نتونه کاری بکنه که بهش برسه (مثل من بدبخت!!) این جوری بیچاره می شه.. حالا من هنوز خوبم خدا را شکر. صبر نگهم داشته. اما به داد همدردای بدبختم برسید که هیچ جوری این آهنگای پر سوز و گداز رو کنار نمی ذارن و دارن خودشون رو می سوزن ..

یه دعا بکنم.. انشاءالله واقعا دردمون عشق باشه.. نه هوس و احساسی که بخواهیم عشق جلوه اش بدیم....

[مدیرهمدردی]

سلام

بدان یه نگاهی به پست 4 بیندازید، معمولا خیلی از این ترانه ها چنین تاثیراتی دارد. اما در نامزدی، عقد و ازدواج این ترانه ها نیستند که توانایی مشکل گشایی دارند... اگر مشکلی با این ها حل شود، با همین ها دوباره ایجاد میشود.
رفع اخلاق ناصواب و روشهای ناصحیح، با ایجاد یک جو احساسی قوی ممکن است بیهوش شود، اما از بین نمی رود....

اما نکته ای که من روی آن اصرار دارم و دوست ندارم از موضوع پرت شوم، آسیب شناسی این ترانه هاست....
یعنی برای جلوگیری از آسیب رسانی آنها ، باید چگونه انتخاب کنیم... و چگونه بهره بگیریم...
لطفا به پست 3 آتنا توجه شود.

بهتر است در اینجا نظراتمون را بیاوریم که چه وقت چه ترانه ای را گوش نکنیم؟
اینطوری بهتر می توانیم این پست را عملیاتی کنیم و بهره بگیریم