به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11

Hybrid View

  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 دی 95 [ 11:37]
    تاریخ عضویت
    1395-8-27
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    160
    سطح
    3
    Points: 160, Level: 3
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 6 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Question دوری از نامزدم و رفتار سرد ایشان

    سلام من 2سالی از دوران نامزدیم میگذره و زیاد پیش میاد یک هفته تا دو هفته نامزدم رو نبینم به خاطر شرایط کاری، اما این موضوع برای من به شدت اذیت کنندست
    من و همسرم همو خیلی دوس داریم وقتی پیشم هست واقعا عالیه کلا خیلی هوامو داره و از رفتاراش میفهمم که علاقه اون به من بیشتر از من هست کمتر نیست
    وقتی هم نیست کلا اگه مشکلی پیش بیاد یا حتی اگه ازش بخوام یکم وقت بذاره باهش صحبت کنم اونم قبول میکنه و تا حالا چیزی نخواستم که انجام نده
    اینا رو میگم که بدونین هیچ وقت برام هیچی کم نذاشته چه توی محبت چه روابط عاشقانمون چه زندگیم
    اما همسرم از همون اول ازدواج وقتی پیشم نیست خیلی رابطه صمیمی با من نداره معمولا در روز یه بار یه پیامی میده و خیلی مختصر و مفید حالم میپرسه ولی در همین حد (سلام چطوری چه خبر) و کلا خیلی صمیمی نیست توی صحبتاش در صورتی که من تا بتونم سعی میکنم باهش خیلی صمیمی صحبت کنم احساساتم و بیان کنم و ....
    احساس میکنم خیلی بامن سرده طوری که بعضی مواقع میترسم پیام بدم چون شاید دوس نداشته باشه با من صحبت کنه

    همین یه مشکل منو کلی به هم میریزه
    یه بار بهش گفتم که وقتی نیست انگار واقعا نیست احساس میکنم اصلا دوس نداره با من صحبت کنه ولی کلی معذرت خواهی کرد و گفت که منظوری نداشته و کلی درگیری و خستگی واقعا حوصله نداشته
    و سعی میکنه تغییر بده این اخلاقشو اما دوباره همینطوریه
    دوس دارم حالا که نمیتونم زیاد ببینمش حداقل با نوع صحبت کردنش بهم نشون بده که اونم دلش تنگ شده و ... نه اینکه با یه سلام و چه خبر تمومش کنه باز کلی صبر کنم که یه تماس بگیره یا یه پیغام بده و دوباره همین رفتار سردش
    ولی همین رفتاراش وقتی نیست خیلی منو به هم میریزه طوری که حتی احساس میکنم شاید منو دوستم نداره
    سوالم اینه که همه مردا اینجورین؟
    به نظرتون من خیلی حساسم؟ زیادی قضیه رو بزرگش کردم و این رفتارش جای هیچ ناراحتی نداره؟
    راستش من دوس ندارم دوباره راجع به این موضوع باهش صحبت کنم چون دوس ندارم فکر کنه دارم ازش محبت و گدایی میکنم یا دوس ندارم خودمو کوچیک کنم جلوش و بهش بگم که لحن حرف زدنش عوض کنه

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 دی 95 [ 12:10]
    تاریخ عضویت
    1395-8-03
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    270
    سطح
    5
    Points: 270, Level: 5
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    31

    تشکرشده 14 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    این مشکل پیام دادن رو من چند جا هم دیدم. دیدم که بعضی از آدما خیلی سرد تو دنیای مجازی احساسات رد و بدل میکنن و اونجور که ازشون توقع داریم نمیتونن محبت هاشون رو تو تایپ کردن و پیغام دادن نشون بدن. ولی تو دنیای واقعی برعکس دنیای مجازیشونن...
    منم خودم ناراحت میشم وقتی به یه نفر اینجور سلام میدم و احوالش رو میپرسم "سلام عزیزم . روزه خوبی داشتی؟!. امیدوارم بهترین روزای زندگیت رو پیش روت داشته باشی و منم بتونم کمک حالت باشم" ولی اون طرف بهم اینجوری جواب بده" سلام. ممنون. خوبم"


    به نظره من آدما 2 دسته اند: 1. اونایی که خیلی راحت تر تو دنیای مجازی احساساتشون رو میتونن بیان کنن. 2. اونایی که تو دنیای واقعی راحت تر میتونن احساساتشون رو بیان کنن.

    خب قطعا دسته ی 2 خیلی بهترن. من متاسفانه تو دسته ی 1 ام و تو دنیای واقعی اونطور که باید ابراز احساسات بکنم نمیتونم. ولی بر عکس همسر شما

    خیالتون راحت باشه. نگران این مسله پیش پا افتاده نباشین.

  3. 2 کاربر از پست مفید nima026 تشکرکرده اند .

    Memarspam (جمعه 28 آبان 95), بارن (جمعه 28 آبان 95)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 دی 95 [ 11:37]
    تاریخ عضویت
    1395-8-27
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    160
    سطح
    3
    Points: 160, Level: 3
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 6 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسیییییی از دلگرمیتون
    ولی چیزی که من باهش مشگل دارم اینه که چطوری میشه کسی و اینقد دوست داشت ولی دوریش سخت نباشه، ادم نا خوداگاه مجبور میشه یه سری حرفا رو بزنه تا یکم حس نزدیکی بکنه، من مشکلم اینه که اگه منو واقعا دوس داشته باشه و دلش تنگ شده باشه از لحن صحبت کردنش خیلی قشنگ میشه فهمید ولی نمیفهمم چرا برای اون اینطوری نیست ...
    من اگه بفهمم این اخلاقشه و ربطی به علاقش نداره میتونم بپذیرم با و خودم کلی فکر نکنم ولی میترسم شاید واقعا موقعی پیشم نیست حتی چند روز احساساتی در کار نباشه !!!

  5. کاربر روبرو از پست مفید sarakhanoom تشکرکرده است .

    nima026 (جمعه 28 آبان 95)

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 28 آبان 95 [ 21:47]
    تاریخ عضویت
    1395-4-01
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    441
    سطح
    8
    Points: 441, Level: 8
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 57.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 4 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط sarakhanoom نمایش پست ها
    مرسیییییی از دلگرمیتون
    ولی چیزی که من باهش مشگل دارم اینه که چطوری میشه کسی و اینقد دوست داشت ولی دوریش سخت نباشه، ادم نا خوداگاه مجبور میشه یه سری حرفا رو بزنه تا یکم حس نزدیکی بکنه، من مشکلم اینه که اگه منو واقعا دوس داشته باشه و دلش تنگ شده باشه از لحن صحبت کردنش خیلی قشنگ میشه فهمید ولی نمیفهمم چرا برای اون اینطوری نیست ...
    من اگه بفهمم این اخلاقشه و ربطی به علاقش نداره میتونم بپذیرم با و خودم کلی فکر نکنم ولی میترسم شاید واقعا موقعی پیشم نیست حتی چند روز احساساتی در کار نباشه !!!
    با سلام و احترام ببینید به نظر من چنتا مسئله این وسط وجود داره،
    اول اینکه سخت نگیری و بهش حق بدی، شاید مشغله فکری و کاریش اونقدر زیاده که وقت کمی برا شما میمونه که بذاره، شما این موضوع رو بررسی کن ببین درسته یا خیر.
    مسئله دوم اینه که شما کل احساساتتون رو خرج ایشون میکنید ولی اون کل احساساتشو خرج شما نمیکنه، یعنی چی؟ یعنی اینکه ممکنه اونم کل احساسی که براش مونده رو برا شما خرج کنه، ولی این وسط یه سوالی پیش میاد که آیا احساسات طرف مقابلتون انقدره که یه پیام با جمله های ساده میده یا نه احساسات اونم زیاده ولی شاید جای دیگه خرجش کرده!
    مسئله سوم اینه که ممکنه طرف مقابل شما کلا اخلاق ذاتیش اینطوری باشه، یعنی اینکه از کسی دور میشه کم کم سرد میشه نسبت بهش، شما باید با بررسی دقیق تر به پاسخ این سوال پی ببرید.
    مورد بعد اینکه من اینو با اطمینان میگم بهتون که این وسط عشق واقعی هنوز شکل نگرفته، عشق واقعی اصلا این مسائل رو نداره. احتمالا در آینده که بیشتر عاشق هم شدید رفتارها کم کم تغییر میکنه و بهتر میشه.
    پیشنهاد نن به شما اینه که بیشتر بررسی کنید و خصوصیات رفتاری ایشون رو دقیقتر زیر نظر بگیرید تا بتونید تصمیم درست بگیرید، موفق باشید

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 28 اسفند 95 [ 12:50]
    تاریخ عضویت
    1389-2-29
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    5,626
    سطح
    48
    Points: 5,626, Level: 48
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 124
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 33 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ساراخانوم،
    با سلام

    اول اینکه چرا نامزدی (عقد؟) شما این همه طولانی شده؟ زودتر زیر یک سقف برید تا این دوری ها شما رو از هم سرد نکرده.

    دوم: ممکنه ایشون همونطور که میگن اینقدر دغدغه کاری دارن که سختشونه وسط کار هی با شما در تماس باشند. ظاهرا شما هم به کم قانع نیستید :) . همسرت رو درک کن.

    سوم: گذشته از اون خیلی ها مثل من از پیامک و این مدل تایپ متنی خوششون نمیاد. چرا که وقت گیره و منظور آدم رو هم تمام و کمال نمی رسونه. اصلا هیچ احساسی رو نمیشه با این روش منتقل کرد. من مدت هاست کارکرد پیامک برام تنظیم قراره و نه چیز دیگه. پس تحت فشارش نذار که حتما به روش شما محبتش رو ابراز کنه.

    چهارم: فرض کن شما دوستی داری که همیشه خندون و شوخ طبعه، آماده است که هر موقعیتی رو به بمب انرژی تبدیل کنه. هیچ وقت شکایت نمی کنه، اغلب اوقات وقتی بهش چیزی میگی موافقه، پایه همه چیزه، تعداد دفعات شکایت و "نه گفتن"ش اونقدر ناچیز و معدوده که آنا حرفش رو می پذیری. حتی مخالفتش هم شیرینه. غیر از اینه که شما کنار این دوست حالتون خوبه؟
    کاری کن همسرت کنار شما همچین حسی داشته باشه. اونقدر دلش برای خنده هات و شیطنت هات تنگ بشه که دوری رو نتونه تحمل کنه. هر وقت دنبال منبع انرژی مثبت می گرده شما یادش بیفتی.

    پنجم: اصلا لازم نیست مستقیم بهش تذکر بدی و بگی "بیشتر پیشم باش". با حرکاتت نشون بده و یا غیر مستقیم بگو. به قولی ابراز نیاز کن و بذارش توی موضع تامین. مثلا "چقدر وقتی هستی همه چی خوبه." یا " بغلت رو با دنیا عوض نمی کنم" و چیزهای دیگه.

    اگر هم منظورت از نامزدی، دوستی دو ساله است که بهتره توی ارتباطتون تجدید نظر کنی، چرا که اگر می خواست قدمی برای داشتن شما برداره، تا حالا برداشته بود.

  8. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 دی 95 [ 11:37]
    تاریخ عضویت
    1395-8-27
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    160
    سطح
    3
    Points: 160, Level: 3
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 6 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط dandelion نمایش پست ها
    ساراخانوم،
    با سلام

    اول اینکه چرا نامزدی (عقد؟) شما این همه طولانی شده؟ زودتر زیر یک سقف برید تا این دوری ها شما رو از هم سرد نکرده.

    دوم: ممکنه ایشون همونطور که میگن اینقدر دغدغه کاری دارن که سختشونه وسط کار هی با شما در تماس باشند. ظاهرا شما هم به کم قانع نیستید :) . همسرت رو درک کن.

    سوم: گذشته از اون خیلی ها مثل من از پیامک و این مدل تایپ متنی خوششون نمیاد. چرا که وقت گیره و منظور آدم رو هم تمام و کمال نمی رسونه. اصلا هیچ احساسی رو نمیشه با این روش منتقل کرد. من مدت هاست کارکرد پیامک برام تنظیم قراره و نه چیز دیگه. پس تحت فشارش نذار که حتما به روش شما محبتش رو ابراز کنه.

    چهارم: فرض کن شما دوستی داری که همیشه خندون و شوخ طبعه، آماده است که هر موقعیتی رو به بمب انرژی تبدیل کنه. هیچ وقت شکایت نمی کنه، اغلب اوقات وقتی بهش چیزی میگی موافقه، پایه همه چیزه، تعداد دفعات شکایت و "نه گفتن"ش اونقدر ناچیز و معدوده که آنا حرفش رو می پذیری. حتی مخالفتش هم شیرینه. غیر از اینه که شما کنار این دوست حالتون خوبه؟
    کاری کن همسرت کنار شما همچین حسی داشته باشه. اونقدر دلش برای خنده هات و شیطنت هات تنگ بشه که دوری رو نتونه تحمل کنه. هر وقت دنبال منبع انرژی مثبت می گرده شما یادش بیفتی.

    پنجم: اصلا لازم نیست مستقیم بهش تذکر بدی و بگی "بیشتر پیشم باش". با حرکاتت نشون بده و یا غیر مستقیم بگو. به قولی ابراز نیاز کن و بذارش توی موضع تامین. مثلا "چقدر وقتی هستی همه چی خوبه." یا " بغلت رو با دنیا عوض نمی کنم" و چیزهای دیگه.

    اگر هم منظورت از نامزدی، دوستی دو ساله است که بهتره توی ارتباطتون تجدید نظر کنی، چرا که اگر می خواست قدمی برای داشتن شما برداره، تا حالا برداشته بود.
    مرسیی از راهنماییتون
    اینکه چرا طول کشیده دلیلش دو تاییمونیم ، اون اوضا کاری و مالیش یکم به هم ریختست و البته فوت یکی از بستگان نزدیک هم اضافه شده بهش
    من خودم هم الان شرایط جهیزیه جور کردن و مجلس و ... رو ندارم و فکر کنم یه سال دیگه زمان لازم باشه تا دوتاییمون به یه حالت نرمالی برسیم چون هر دو واقعا درگیریم و چون منم مثل خودشم درک میکنم وگرنه میدونم اگه ازش بخوام و اصرار کنم که همینطوری بریم قبول میکنه
    ولی نمیخوام فکر کنه من نمیتونم اونقد صبر کنم و یا درک کنم شرایط و بهترین حالت اینه که یکم دیگه صبر کنیم تا بتونیم بدون مشکل بریم سر خونه زندگیمون
    منظورم از نامزذی همون عقده
    فقط خدا کنه قضیه همونطور که میگین باشه و دلیل دیگه ای نداشه باشه
    البته من حرفتون قبول دارم ، من کلا دختر ارومیم و کمی استرسی و شاید این یکم اذیتش کنه ، خیلی هواسم به این قضیه نبوده که باید وقتی هست طوری شاد و خوش برخورد و خوش صحبت باشم که بیشتر تمایل داشته باشه بیاد پیشم
    سعیم میکنم عوض بشم و خیلی از نگرانیهام پیشش نگم ، هر چند اون این شخصیت و دوس داره و موقعی که پیش همیم من نسبت به اون خیلی شاد و سرحالم اما نمیدونم چرا بعضی وقتا اینقدر کم حرفم و حرفی برای گفتن ندارم (کلی با همه اینطوریم)
    مرسی از راهنماییاتون

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط tanin_eshgh نمایش پست ها
    سلام سارا خانوم خوبي؟
    پستت روخوندم ياد خودم افتادم
    واسه همين به خودم اجازه دادم بيام اينجا نظرم بگم
    ببين عزيزم مهم شوهرت وقتي پيشته اخلاقش چطوره
    نگاه نكن كه چرا پيام نميده چراپيام عشقي يااحساسي نميده
    ميدوني چر اينطوره؟شوهرتو ازاون دست آدمايي هست كه ارتباط كلامي وعاطفي ازنزديك براش راحتتره تا ازپشت تلفن وازراه دور
    چرا بايد چون شوهرت نميتونه يه پيام عشقي برات بفرسته فكربكني شوهرت مشكل داره؟حالاخوبه وقتي ازت دوره كلي بهت پيام بده ولي وقتي نزديكته هيچ بهت محل نده؟
    من خودم اينطورم وشوهرم ازدسم عاصي بود...وكلي شكايت ميكرد
    من خيلي خسته مي اومدم خونه ...صبح تاشب سركار پاي سيستم وكامپيوترهستم وقتي ميرسم خونه ديگه انگشتام ناندارن يه پيام تايپ كنن ....حتي اگه بشينم پاي چت باشوهرم حالم بدميشه ونميتونم تايپ كنم عصبي ميشم...دوست دارم اونو ازنزديك ببينم واحساساتم رو ازنزديك بهش ابرازكنم
    ببين توبه شوهرت پيام بده...حتي اگه بدون جواب بمونن....هميشه حرفاي دلت روبگو چيزي كه خودت دوست داري...ولي شوهرت مبور نكن كه بايد هميشه بام چت كني ياحرف بزني...مهم ازنزديك چطورههههاگه خوبه پس نگران هيچي نباش
    درضمن يه چيز ديگه بهت بگم...شايدچندروزي ازت خبرنگيره به اين معنانيست كه دوستت نداره...اون داره كارميكنه براي زندگيتون ....وطبيعيه كه سرش شلوغه ونميتونه سراغ بگيره....شايد بدنبال يه وقت مناسب براي جبران اين دوري هاست
    سلام مرسی از اینکه تجربتون گفتین
    اره خب البته اینم بگم تا حالا نشده چند روز خبر نگیره اتفاقا کافیه تا شب من خبری ازش نگیرم بلافاصله زنگ میزنه
    خودش همیشه میگه دلش تنگ میشه واقعا و براش دوری سخته حتی بیشتر از من ولی میگه باید سر خودمون گرم کنیم که دلتنگی اذیتمون نکنه و تا میتونیم از وقتمون درست استفاده کنیم و وقتمون بذاریم برای انجام دادن کارها که زودتر بریم سر خونه زندگیمون
    حرفاش منظقیه
    من خودم احساس میکنم چون از صبح تا شب همش به فکرشم و منتظر خبرشم باعث شه که فکر کنم دیر به دیر زنگ میزنه یا پیام میده
    فک کنم باید بیشتر روی خودم کار کنم تا همسرم :)

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط فدایی یار نمایش پست ها
    سلام به نظرم یکم زیادی حساس شدید... البته حق دارید طبیعتا انتظار دارید در نبود ایشون نیاز هاتون پاسخ داده بشه... راجب قول دادن و... ببنید یک رفتار باید در آدم ها نهادینه بشه... این که یکی بگه قول میدم که واقعا عملی نمیشه... حالا من نمی دونم قراره این دوری تا کی باشه ... ولی اگه کوتاه مدته که خوبه دیگه رفع میشه...

    باید شما کمک کنید و این رفتارو براشون نهادینه کنید... مثلا بهشون پیام می دید بگید خواستم یک سلامی بگم... میدونم الان بد موقع هستش هر وقت دوست داشتی مثلا شب که حوصله داشتی بهم پیام بده یک ساعتی با هم حرف بزنیم ... بعدش شب باز خودتون پی گیر بشید ... مثلا ازشون بپرسید به نظر ایشون راجب انتقال حس و محبت از طریق پیام و نوشته چیه ؟! شاید بهش اعتقاد ندارند... و باید بهشون بگید شما اعتقاد دارید... شاید واقعا وقتایی شما پیام می دید که حالا حتی توی سفر ولی واقعا شرایطش نیست ... به هر حال ببنید هر آدمی یک خلوتی داره ... شاید ایشون وقتی توی یک جمعی نشسته نمی تونه وارد فضای عاطفی با شما حتی از طریق پیام بشه ...

    با سیاست پیام بدید به ایشون... و از هیچی نترسید... هر چی می کشیم از همین ترس های بی خوده... نهایش توی پیام ذهنیت خودتونو بنویسید ایشون یا تایید می کنند یا رد ... مثلا عزیزم سلام می دونم بهت بد موقع پیام دادم ولی خب چیکار کنم دلم برات تنگ شد(البته واقعا دل تنگ شده باشید و این جملات قلبی باشند) دیگه اگه ایشون بد موقع باشه میگه ببخشید آره الان دستم بنده و... یا نه واقعا جوابتونو میدن و میگن این حرفا چیه و... پس لطفا شجاع باشید... اگه رفتاری غیر از اون چیزی که انتظار دارید دیدید سریع بهتون بر نخوره و...


    در نهایت بگم که روش های دوست داشتن و ابراز علاقه مختلفه.... هر چند شاید خیلی هاش کلی باشه ... ولی عمومیت نداره... مثلا شاید یکی دوست داشتن رو این میدونه وقتی کنار همسرش هست چیزی کم نذاره مثل همسر شما ... ولی باز شما در این می بینید حتی وقتی دورید با کلی صمیمیت بهم پیام بدید و... حالا چون طرف مقابلتون این کارو نمی کنه پس شما رو شاید دوست نداره(چون این صرفا برداشت ذهن شماست و نه همسرتون)

    بعدشم الان نه ... ولی چرا ما این چیزا رو کوچیک شدن می دونیم... همسرتون و کلا همسر ها از حس هم ندونند پس کی بدونه... این دفعه که اومد بهشون بگید می دونستی من وقتی دور از هم هستیم هم دلم تنگ میشه دوست دارم مثل روزای پیش همیم بعضی ساعات خاص صمیمی تر بتونیم با هم حرف بزنیم... البته اگه اذیت نمیشی و....
    اره خب همسرم از رفتارای به اصطلاح لوس بازی و قربون صدقه رفتن های افراطی اصلا خوشش نمیاد البته منم مثل خودشم ولی کمتر رعایت میکنم :)) هر چن وقتی دو-سه روز میگره بهتره میشه وقتی هم که هست تو هیچ زمینه ای کم نمیذاره
    کلا یه سری اخلاقایی داره که شاید با بیشتر پسرای الان فرق میکنه، و همیشه میگه من دوس دارم با عملم چیزی و ثابت کنم تا با حرف، اینو در موردش مطمئنم زیاد اهل حرف زدن این مدلی نیست
    برام مهم بود همین که بفهمم مشکل خاصی نیست و الان تقریبا میتونم درک کنم

  9. کاربر روبرو از پست مفید sarakhanoom تشکرکرده است .

    میشل (یکشنبه 30 آبان 95)

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 دی 95 [ 11:37]
    تاریخ عضویت
    1395-8-27
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    160
    سطح
    3
    Points: 160, Level: 3
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 6 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Memarspam نمایش پست ها
    با سلام و احترام ببینید به نظر من چنتا مسئله این وسط وجود داره،
    اول اینکه سخت نگیری و بهش حق بدی، شاید مشغله فکری و کاریش اونقدر زیاده که وقت کمی برا شما میمونه که بذاره، شما این موضوع رو بررسی کن ببین درسته یا خیر.
    مسئله دوم اینه که شما کل احساساتتون رو خرج ایشون میکنید ولی اون کل احساساتشو خرج شما نمیکنه، یعنی چی؟ یعنی اینکه ممکنه اونم کل احساسی که براش مونده رو برا شما خرج کنه، ولی این وسط یه سوالی پیش میاد که آیا احساسات طرف مقابلتون انقدره که یه پیام با جمله های ساده میده یا نه احساسات اونم زیاده ولی شاید جای دیگه خرجش کرده!
    مسئله سوم اینه که ممکنه طرف مقابل شما کلا اخلاق ذاتیش اینطوری باشه، یعنی اینکه از کسی دور میشه کم کم سرد میشه نسبت بهش، شما باید با بررسی دقیق تر به پاسخ این سوال پی ببرید.
    مورد بعد اینکه من اینو با اطمینان میگم بهتون که این وسط عشق واقعی هنوز شکل نگرفته، عشق واقعی اصلا این مسائل رو نداره. احتمالا در آینده که بیشتر عاشق هم شدید رفتارها کم کم تغییر میکنه و بهتر میشه.
    پیشنهاد نن به شما اینه که بیشتر بررسی کنید و خصوصیات رفتاری ایشون رو دقیقتر زیر نظر بگیرید تا بتونید تصمیم درست بگیرید، موفق باشید
    ممنونم از راهنماییتون،خب من نمیدونم دقیقاچطوریایدبفهمم که مشکل کجاست فقط یه بار ازش پرسیدم میگفت که خیلی خسته و درگیر و بی حوصلست ولی منظوری نداره
    اخه اکثر اوقات یا سرکار یا خونه سردرد و خستست و البته حق داره
    ولی یه چند باری سفر براش جور میشد و من به خاطر کارم نمیتونستم برم باهش واقعا توی سفر هم واقعا کاری نداشت ولی رفتارش همینطوری بود
    مشکل من مال زماناییه که میدونم وقت و حوصله داره ولی بازم ....
    نمیدونم باید باهش صحبت کنم یا نه ؟؟

  11. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 28 آبان 95 [ 21:47]
    تاریخ عضویت
    1395-4-01
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    441
    سطح
    8
    Points: 441, Level: 8
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 57.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 4 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط sarakhanoom نمایش پست ها
    ممنونم از راهنماییتون،خب من نمیدونم دقیقاچطوریایدبفهمم که مشکل کجاست فقط یه بار ازش پرسیدم میگفت که خیلی خسته و درگیر و بی حوصلست ولی منظوری نداره
    اخه اکثر اوقات یا سرکار یا خونه سردرد و خستست و البته حق داره
    ولی یه چند باری سفر براش جور میشد و من به خاطر کارم نمیتونستم برم باهش واقعا توی سفر هم واقعا کاری نداشت ولی رفتارش همینطوری بود
    مشکل من مال زماناییه که میدونم وقت و حوصله داره ولی بازم ....
    نمیدونم باید باهش صحبت کنم یا نه ؟؟
    خواهش میکنم، نه اصلا به روش نیارید دیگه که چرا تو سردی و اینا، چون ممکنه فک کنه خبریه!، شما خیلی عادی و ریلکس و همونطوری که قبلا بودی باهاش برخورد کنید، به اخلاق اونم کاری نداشته باش، فقط زیر نظر بگیریدش ببینید چطور به رفتارهای مختلف شما پاسخ میده، مثلا به ابراز علاقت ببین چطور عکس العمل نشون میده به ناراحتیت به مناسبتهای مهم مثل تولد به مشکلات مربوط به یکدیگر به خوشحالی و خنده و ... مطمئن باشین کم کم به شخصیتش پی می برید، یک کار دیگه ای هم که میتونید کنید برا رسیدن به سوالهای توذهنتون اینه که از طریق دوستها و آشناهاش راجعبش تحقیق میدانی کنید، (بطور خیلی نا محسوس و غیر مستقیم).

  12. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 دی 95 [ 12:53]
    تاریخ عضویت
    1389-12-26
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    4,701
    سطح
    43
    Points: 4,701, Level: 43
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 17.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteranTagger Second Class
    تشکرها
    28

    تشکرشده 35 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من با نامزدم که الان همسرمه توی دو تا شهر جدا زندگی می کردیم و هر روز باهم تلفنی حرف می زدیم حدود یک ساعت و گاهی کلافه می شد و می گفت اصلا به کاراش نمی رسه چون تا می رسه از سرکار خونه باید به من زنگ بزنه اما بلخره هر چند کوتاه حرف می زدیم. کلا دوری یه جورایی می تونه دلا رو از هم دور بکنه. خود من وقتی کارمو عوض کردم و رفتم شهر نامزدم اوضاع خیلی بهتر شد و می تونم بگم دوست داشتنشم خیلی بیشتر شد و کلا عشقمون یه شکل دیگه گرفت. به رابطه باید فرصت داد و روش کار کرد. حالا نمیدونم کلا رابطه شما در چه مرحله ای هست. علتش می تونه بستگی به خیلی چیزها داشته باشه.
    بنظر من دنبالشو بگیر و ببین مشکل از چیه.

  13. کاربر روبرو از پست مفید melisazand تشکرکرده است .

    nima026 (شنبه 29 آبان 95)

  14. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 22:56]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    524
    امتیاز
    13,135
    سطح
    74
    Points: 13,135, Level: 74
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,154

    تشکرشده 1,301 در 451 پست

    Rep Power
    102
    Array
    سلام به نظرم یکم زیادی حساس شدید... البته حق دارید طبیعتا انتظار دارید در نبود ایشون نیاز هاتون پاسخ داده بشه... راجب قول دادن و... ببنید یک رفتار باید در آدم ها نهادینه بشه... این که یکی بگه قول میدم که واقعا عملی نمیشه... حالا من نمی دونم قراره این دوری تا کی باشه ... ولی اگه کوتاه مدته که خوبه دیگه رفع میشه...

    باید شما کمک کنید و این رفتارو براشون نهادینه کنید... مثلا بهشون پیام می دید بگید خواستم یک سلامی بگم... میدونم الان بد موقع هستش هر وقت دوست داشتی مثلا شب که حوصله داشتی بهم پیام بده یک ساعتی با هم حرف بزنیم ... بعدش شب باز خودتون پی گیر بشید ... مثلا ازشون بپرسید به نظر ایشون راجب انتقال حس و محبت از طریق پیام و نوشته چیه ؟! شاید بهش اعتقاد ندارند... و باید بهشون بگید شما اعتقاد دارید... شاید واقعا وقتایی شما پیام می دید که حالا حتی توی سفر ولی واقعا شرایطش نیست ... به هر حال ببنید هر آدمی یک خلوتی داره ... شاید ایشون وقتی توی یک جمعی نشسته نمی تونه وارد فضای عاطفی با شما حتی از طریق پیام بشه ...

    با سیاست پیام بدید به ایشون... و از هیچی نترسید... هر چی می کشیم از همین ترس های بی خوده... نهایش توی پیام ذهنیت خودتونو بنویسید ایشون یا تایید می کنند یا رد ... مثلا عزیزم سلام می دونم بهت بد موقع پیام دادم ولی خب چیکار کنم دلم برات تنگ شد(البته واقعا دل تنگ شده باشید و این جملات قلبی باشند) دیگه اگه ایشون بد موقع باشه میگه ببخشید آره الان دستم بنده و... یا نه واقعا جوابتونو میدن و میگن این حرفا چیه و... پس لطفا شجاع باشید... اگه رفتاری غیر از اون چیزی که انتظار دارید دیدید سریع بهتون بر نخوره و...


    در نهایت بگم که روش های دوست داشتن و ابراز علاقه مختلفه.... هر چند شاید خیلی هاش کلی باشه ... ولی عمومیت نداره... مثلا شاید یکی دوست داشتن رو این میدونه وقتی کنار همسرش هست چیزی کم نذاره مثل همسر شما ... ولی باز شما در این می بینید حتی وقتی دورید با کلی صمیمیت بهم پیام بدید و... حالا چون طرف مقابلتون این کارو نمی کنه پس شما رو شاید دوست نداره(چون این صرفا برداشت ذهن شماست و نه همسرتون)

    بعدشم الان نه ... ولی چرا ما این چیزا رو کوچیک شدن می دونیم... همسرتون و کلا همسر ها از حس هم ندونند پس کی بدونه... این دفعه که اومد بهشون بگید می دونستی من وقتی دور از هم هستیم هم دلم تنگ میشه دوست دارم مثل روزای پیش همیم بعضی ساعات خاص صمیمی تر بتونیم با هم حرف بزنیم... البته اگه اذیت نمیشی و....

  15. کاربر روبرو از پست مفید فدایی یار تشکرکرده است .

    tanin_eshgh (شنبه 29 آبان 95)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:21 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.