سلام دوستان عزیز و گرامی انشاالله همگی حالتون خوب خوب باشه و همگی آزاد از دنیا,
دوستان الان ا ساله که شوهرم رفته و منم خونه بابامم,قبلا تاپیکهایی زدم که اگر در جریان نیستین به اون تاپیکها مراجعه کنید,
۵ماهه شوهرم ترکم کرده کمکم کنید زندگیم داره از هم میپاشه

من الان درخواست طلاق دادم,
اما مشکل من اینه که مادر شوهرم پیش همه دوستان و آشناها و همسایه هامون و فامیلام اینقد دروغ گفته و بدبختی اینه که همه این افراد میان و بهم میگن که مادر شوهرت چی میگه راجبت
مثلا یکیشون گفت مادر شوهرم گفته من خیلی دختر خوب و با خداهستم وهمیشه خوابمو میبینه,و همش برام دعا میکنه,اما بعدش میگه من زبون داشتم و به همه اعضا خانوادشون بیحرمتی کردم,و شوهرم منو دیگه دوست نداره و نمیخواد منو,
دوستان به خدا خسته شدم از بس همه هی بدیمو میگن پ یه جور دیگه نگام میکنن,به خدا من بیحرمتی به خانواده شوهرم نکردم, به خدا شوهرم به همه اعضای خانواده من بیحرمتی کرده و همه پلای پشت سرشو خراب کرده,
دوستان بگید چکار کنم با این رفتارا؟ خیلی بهم ریخته هستم,
حالا که دیگه من درخواست طلاق دادم و اونا باید خوشحال باشن پس چرا میان پیش فامیلام و … میگن من دختر خوبی هستم و برای خوشبختیم دعا میکنن,چرا؟؟؟؟