به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 دی 95 [ 12:25]
    تاریخ عضویت
    1395-6-13
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    537
    سطح
    10
    Points: 537, Level: 10
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 16 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array

    آيا همسرم حق دارد با من اينگونه رفتار كند؟

    با سلام و عرض ادب
    من ساناز هستم كه تو نوشته هاى قبليم خودم رو كامل معرفى كردم. من و شوهرم به دليل خيانت هاش رابطه سردى داريم و ميتونم بگم فقط همخونه ايم كه ايشون خرج منو ميده منم به خودش و زندگيش ميرسم. اين از توضيح مختصر زندگى من و شوهرم.
    امروز با شوهرم رفته بوديم سر خاك مادربزرگش كه تازه فوت كرده از اونجا همسرم داشت ميرفت شركتش، منم باهاش رفتم گفتم من واسه ناهار ميام مهمونت باشم اونم گفت بيا، بعدش زنگ زد به آشپزشون گفت من امروز مهمون دارم سهمشو بذارين. خلاصه ما رفتيم شركت، شوهرم گفت برو بالا كليداى اتاقم رو از خانوم فلانى (منشيش) بگير برو اتاق من. منم رفتم بالا رفتم اتاق كارمندا كه منشيش اونجا بود، داخل كه شدم همه به احترام از جاشون بلند شدن منم رفتم باهاشون دست دادم ولى اون خانوم منشى اصلا نه جواب سلام داد و نه بلند شد، منم رفتم ازش كليدارو گرفتم و رفتم تو اتاق همسرم، اين خانوم منشى خيلى رفتار صميمانه اى با شوهرم داره و همينطورى بدون اينكه در بزنه مياد داخل اتاق و ميره. من كلاً به رفتاراى اين خانوم مشكوك شده بودم قبلاً و حتى به همسرم گفته بودم كه من از اين خانوم خوشم نمياد لطفاً بذار بره، اونم عصبانى ميشد و گاهى به شوخى ميگفت من ميرم ميگيرمش. امروز وقتى داشتيم نهار ميخورديم شوهرم گفت كه من به خانوم فلانى گفتم كه خانومم بهت حساسه، من خيلى عصبانى شدم گفتم واسه چى رفتى همچين حرفى زدى بهش، شوهرم گفت چون واقعاً حساسى بهش، منم بهش گفتم واسه چى منو پيش اون خرد و كوچيك ميكنى كه فكر كنه چه خبره، شوهرم گفت كه من واقعيت رو بهش گفتم. منم گفتم فكر ميكردم خيلى باهوش و زرنگى ولى مثل اينكه اصلا مغز ندارى تو. اونم هيچى نگفت منم بحث رو ادامه ندادم.
    بعدازظهر موقع برگشتن من رفتم با همه همكارا خداحافظى كردم ولى با اون خانوم نه، همسرم اين صحنه رو ديد، برگشتنى تو ماشين گفت فكر نميكردم اينقدر بچه باشى، گفت درسته كه اون به تو بى احترامى كرده بود ولى تو بايد باهاش خداحافظى ميكردى و از بالا بهش نگاه ميكردى نه كه خودت رو همسطح اون كنى و باهاش درگير بشى؟ گفت تو به صورت كاملاً پوشيده باهاش درگير شدى. گفتم تو از اين ديد نگاه ميكنى منم اينطور نگاه ميكنم كه كسى كه به من بى احترامى كنه جوابش رو ميگيره، گفتم كسى حق نداره به كسى ديگه بى احترامى كنه، همونطورى كه اون به من سلام نكرد منم با خداحافظى نكردنم خواستم بهش بفهمونم كه حق نداره به من بى احترامى كنه. شوهرم سرم داد زد گفت چرا نميفهمى كه كارت درست نبوده تو بايد از بالا بهش نگاه كنى و خودت رو همسطح اون نكنى. منم ديدم داره عصبانى ميشه گفتم باشه حرفت رو قبول كردم اصلا از اين ديد به قضيه نگاه نكرده بودم. اونم آروم شد و هيچى نگفت و بحثمون تموم شد.
    ولى از وقتى اومدم خونه نشستم همش دارم گريه ميكنم كه چرا شوهرم پشتم نيست و عوض اينكه به اون دختر بگه تو حق ندارى به خانوم من بى احترامى كنى داره منو دعوا ميكنه كه چرا خداحافظى نكردى. من خيلى اعصابم خورده، شما بگين حق با منه يا شوهرم؟

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 دی 95 [ 12:25]
    تاریخ عضویت
    1395-6-13
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    537
    سطح
    10
    Points: 537, Level: 10
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 16 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من همچنان منتظرم ولى از دوستان كسى نيست جواب بده؟!

  3. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 96 [ 00:37]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    641
    امتیاز
    12,858
    سطح
    74
    Points: 12,858, Level: 74
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 392
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 767 در 424 پست

    Rep Power
    111
    Array
    من موندم چرا باید گاهی ادم اینقدر بی سیاست رفتارکنه دختر خوب اگه بین همسرت و منشیش هیچی نباشه شما تبدیل به همهچیش میکنی یادت باشه اگر حس بدی به کسی پیدا کردی هرگزاون رو برا همسرت بازگو نکن چون دقیقا زوم میشه رو اون و ممکنه ........
    دیگه به هیچ عنوان درموردش با همسرت صحبت نکن که اره بیرونش کن و....همسرت اگه باز شوخی کرد و گفت میگیرمش خیلی شاد و خونسرد بگو برو بگیر مگه در شان توئه؟؟؟؟؟ اصلا قابل تصور نیست
    همین نه اینکه بقول همسرت خودت رو همسطح اون بدونی و اجازه بدی به همسرت درموردش فکر بکنهچه برسه بگیرتش
    در مورد زندگیت که سرد شده دختر خوب منتظری من بیام گرمش کنم؟؟؟؟؟؟
    خوب گرمش کن اگه اون سرده تو شروع کن البته با این افاده و غرغر نمیشه
    باید برا همسرت مثل دوست و رفیق باشی همیشه خودت رو جاش بذار تا بدونی رفتار درست چیه که باید انجامش بدی
    روابط جنسیتون رو بیشتر کن تا صمیمیت بیشتر بشه اگه خودت به داد زندگیت نرسی هیچ کس نمیتونه درستش کنه
    مثل روزای اول خوشی باش باهاش کم گیر بده و غر بزن

  4. 2 کاربر از پست مفید ستاره زیبا تشکرکرده اند .

    nardil (سه شنبه 11 آبان 95), زن ایرانی (سه شنبه 11 آبان 95)

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 مرداد 96 [ 15:07]
    تاریخ عضویت
    1394-12-02
    نوشته ها
    198
    امتیاز
    4,191
    سطح
    41
    Points: 4,191, Level: 41
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    414

    تشکرشده 240 در 117 پست

    Rep Power
    40
    Array
    از دید من بهتره همیشه خودت رو در ظاهر!(دارم عرض میکنم فقط در ظاهر) نسبت به ظاهر و زندگی و طرز رفتار و گفتار و .. همه بی تفاوت نشون بدی. اینطوری دقیقا داری به همه اثبات میکنی که وقتت بسیار با ارزش و اونها و زندگیشون بسیار بی ارزش هستن از دید تو. چرا که به کسی یا چیزی که به تو مربوط نیست اصلا ثانیه ایت رو اختصاص نمیدی. یک اصل کلی وجود داره اونم اینه که بیش از اندازه گلایه و شکایت کردن از موقعیتی یا شخصی خود ادم رو کوچیک میکنه. همیشه خوب دقت کن به همه چیز و همه کس یعنی رفتار و حرکات و گفتار و... بقیه رو خوب ببین اما هرگز در ظاهر نشین با بقیه (حتی شوهرت) راجبشون حرف بزن که فلانی به من اینو گفت یا فلان رفتار رو با من کرد یا فلان کار زشت رو انجام داد اینطوری غرغرو به نظر میرسی یعنی شکایت و گله نکن. در عوض فقط سعی کن هر کس هر طوری رفتار کرد تو هم همونطوری و به همون اندازه باهاش رفتار کنی. وقتی کسی بهت احترام میذاره بهش نهایت احترام رو بزاری و کسی که بهت احترام نمیذاره اصلا نبینیش! در این حالت مراقب همه چیز هستین اما خشم و احساساتتون رو هم کنترل میکنین! این یک نوع رفتار با سیاست هست.
    برای مثال اگر شما از این منشی به همسرتون چیزی نمیگفتین و شکایتی نمیکردین و رفتار و کردار و گفتار ناپسندش رو فقط نزد خودتون نگه میداشتین و الان تو این موقعیت که وارد شرکت شدین یا هنگام خروج کلا حسابش نمیکردین 2 حالت داشت یا همسرتون اصلا متوجه بی تفاوتی شما به این منشی نمیشد و یا مثل الان بهتون تذکر میداد و در جواب شما میتونستین بگین من طبق نوع تربیت و دیدگاهم فقط با افراد هم شان و هم سطح خودم هم کلام میشم و اصلا دوست ندارم موقعیتم رو با همکلامی با هر کسی پایین بیارم و ارزش های خودم را زیر پا بگذارم! قطعا دیگه همسرتون چیزی نمیتونستن بگن و داد بزنن چون این دیدگاه شما بدون خصومت با شخص خاصی هست.
    ویرایش توسط nardil : سه شنبه 11 آبان 95 در ساعت 16:24

  6. کاربر روبرو از پست مفید nardil تشکرکرده است .

    نیکیا (سه شنبه 11 آبان 95)

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 بهمن 98 [ 15:04]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    273
    امتیاز
    7,978
    سطح
    60
    Points: 7,978, Level: 60
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 172
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsOverdriveVeteran
    تشکرها
    318

    تشکرشده 381 در 176 پست

    Rep Power
    56
    Array
    سلام دوست عزیز

    نمی خوام از حرفم ناراحت شی خواهرانه نظر خودم رو می گم البته می فهمم و حق داری از بی احترامی فرد دیگه ناراحت باشی چون تو هم توقعاتی از همسرت و البته مردم داری ولی به نظر من هم رفتارت نا بالغانه و بی سیاست بوده و مثل دختر بچه ای رفتار کرده ای که از آداب معاشرت برخوردار نیست . من هم شاید تو شرایط شما مثل شما رفتار می کردما اما اینجا به دنبال کامل کردن خودمون و فهمیدن نقصامون برای برطرف کردنش هستیم .

    اول که با این حساسیت نشان دادن ها (توی تاپیکت ننوشتی که همسرت چطور فهمیده به منشیش حساسی این خودش یکی از ایرادات رفتاریت هست که همسرت اینو بفهمه) این پیام رو به شوهرت رسوندی که بهش اعتماد نداری یا اگه اعتماد داری غیر مستقیم اعتراف کردی که منشی ایشون از شما بهتره و شما از این مورد ترس داری .

    راه حل : اینکه اول از خودت شروع کنی چرا از اون خانم بدت میاد ؟ زیباست ؟ جذابه ؟ راحته ؟ علتش رو پیدا کنی و بر اساس شناختی که از شوهرت داری ببینی آیا همسرت هم از این مدل خانم ها خوشش میاد اینکه زیادی راحت باشن ؟ یا زیادی به خودشون برسن . خودت رو با اون خانم مقایسه نکن اگر هم می کنی حسن های خودت رو ببین و به شوهرت گوشزد کن مثلا اگر دستپختت خوبه بگو عجب شانسی اوردی که زن کدبانو گیرت اومده بعد قربون صدقش برو و بگو و بخند اینجوری همسرت می فهمه زنی داره که با بقیه اطرافیانش فرق می کنه
    یا ببین همسرت چه تیپی و چه رنگی دوست داره اون کار رو انجام بده به اضافه اینکه بهش بگو که این کار رو به خاطر تو کردم یا این رنگ رو به خاطر تو پوشیدم . اینجوری همسرت می فهمه و اعتماد به نفس خودت هم بالا می ره که با دیدن رفتار زن دیگه ای به هم نمی ریزی بزار خیالت رو راحت کنم هیچ وقت علامت دادن یه طرفه به جایی نمی رسه اگه فقط از جانب اون خانم نگرانی بدون تا شوهرت علاقه نشون نده هیچ اتفاقی نمی افته تو این مسائل هر دو طرف مقصر هستند پس تو سمت خودت رو بگیر و شوهرت رو با محبت سمت خودت نگه دار نه با غر غر و دعوا فراریش بدی . و حواسشو به منشیش جلب کنی

    دوم اینکه اشتباه کردی خداحافظی نکردی چون اگر باهاش دست می دادی بیشتر خجالت زده می شد و متوجه اشتباهش می شد و بعد پیش خودش فکر می کرد آقای فلانی چه خانم فهمیده ای داره اگرم فکر پلیدی در سرش باشه می گفت هیچ وقت زن به این با کمالاتی رو ول نمی کنه بیاد دنبال من . پس دفعه بعد هر چند هم سخت باشه باهاش گرم برخورد کن بذار خجالت بکشه بذار فکر کنن تو اصلا حساس نیستی و حرفی که همسرت زده حدس و گمان خودش بوده اینجوری اعتماد به نفست رو هم نشون می دی.

    امیدوارم کمکی کرده باشه از نظر حساسیت همه ما خانوم ها این رو با گوشت و خون درک می کنیم من هم از نگاه های شوهرم به خانوم های دیگه خوشم نمی آد و برای چند دقیقه به هم میریزم اما دارم سعی می کنم حساسیت نشون ندم چون فکر می کنم با جنجال چیزی درست نمی شه و به طرف محبت کس دیگه کشیده می شه هرچند حق چنین کارهایی رو به هیچ مردی نمی دم .

    موفق باشی

  8. کاربر روبرو از پست مفید maryam.mim تشکرکرده است .

    خانم مهندس (سه شنبه 11 آبان 95)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:50 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.