به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 19
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array

    برخورد صحیح با توقعات مالی بیش از حد خانواده همسر

    با سلام
    موضوعی که میخوام مطرح کنم با موضوعات تالار کمی فرق داره میخوام با وجود شرایطی که وجود داره روابط رو به درستی مدیریت کنم حداقل به سهم خودم
    خلاصه کوتاهی از زندگی مشترکم میگم
    دوازده ساله ازدواج کردم مشکل خاصی با همسرم ندارم و دارای دو فرزند هستم
    چند سال قبل از ازدواج ما پدر همسرم فوت کرده بود و قبل از مرگ همه اموالش رو صرف خرید زمینی کرده بود که اگرچه در بهترین نقطه تهران بود ولی سندش مشکل داشت که حتی تا چند سال بعد ازدواج ما خانواده همسرم مطمئن بودن مشکل اون زمین حل میشه ولی نشد و من شخصا به قطعیت به این نتیجه رسیدم که هیچ موقع هم قرار نیست درست بشه.

    همسرم و برادرهاش یک منزل مشترک برای زندگی مادرشون خریدن و ماهانه هر کدوم مبلغ ثابتی به حساب مادرشون برای گذراندن اموراتشون میریزن که در حد حقوق یک آدم بازنشسته هستش
    خرید مسکن و دادن مبلغ ماهیانه همگی بعد ازدواج ما اتفاق افتاد که من شخصا با این موارد مشکلی ندارم و خوشحال میشم مادر همسرم اجاره نشین یا محتاج نباشه

    مشکل اینجاست که توقعات خانواده همسرم خیلی فراتر از این صحبتهاست به طور مثال سه سال پیش یه منزل شریکی دیگه که ویلایی هم بود با برادر شوهرهام خریدیم که قیمتش تقریبا بالا بود خواهر شوهرهام هر دفعه با دلایل مختلف سعی میکردن برادرها رو راضی کنن پولشون رو فراموش کنن و اون خونه رو به مادرشون اختصاص بدن حالا حداقل در مورد سهم ما بیشتر پول از حقوق خود من تامین شده و با وامهایی که من گرفته بودم و چقدر عصبانی میشدم وقتی این پیشنهادات مطرح میشد

    خلاصه که با فشار من و جاریهام خونه به فروش رفت و دیگه کاملا توبه کردم از اینکه به طور مشارکتی با خانواده همسرم کاری انجام بدم
    توقعات ریز ریز زیاد دارن مثلا تغییر دکوراسیون خونه مادرشون تامین هزینه سفرهای زیارتی انقدر این توقعات زیاده که مجال نوشتن همشون نیست (و البته همسر من هم دیگه الان به همه توقعات پاسخ مثبت نمیده ولی به خیلی ها شون میده و سعی میکنه قبلش من رو راضی کنه)

    پارسال خواهر شوهرهام خونه مادرشون رو برای فروش گذاشتن (اون موقع فقط بحث این بود که میخوان منزل طبقه پایین بگیرن و نمیگفتن میخوایم یه خونه نوساز بزرگتر بگیریم ) و بعد موقع خرید خونه جدید همش خونه هایی رو انتخاب میکردن که مثلا 100 میلیون از خونه قبلی گرونتر بود و برای تامین مالیش خوب با همسر من و سایر برادرها تماس میگرفتن که نهایتا تونستن مجموعا حدود 30 میلیون از برادرها بگیرن

    از نظر من این توقعات هیچ توجیه منطقی نداره و خانواده ایشون دقیقا مثل یه خانواده که یه خونه داره و یه حقوق بازنشستگی باید برای امور مختلف برنامه ریزی کنن

    و البته همسرم هم پارسال سر ماجراهای اون خونه مشارکتی می گفت درسته خانواده من خیلی پرتوقع هستن اگر فامیل دورتر بودن باهاشون قطع رابطه میکردم ولی خانواده هستن و نمیشه قطع ارتباط کرد (البته من هیچ موقع قطع ارتباط نخواستم فقط مشخص کردن حد و مرزها رو میخواستم)

    این مثالها رو زدم تا علت حساسیت من به موضوعات مالی توی خانواده همسرم مشخص بشه

    الان موضوعی که میخوام مطرح کنم مربوط به برادر شوهرم هست. این برادر شوهرم علاقه خاصی به معامله کردن داره. دائم در حال معامله برای خرید یه ملک گرونتر هست و عمدتا روی دیگران برای کم و کسر پولش حساب می کنه
    بعد از فروش اون خونه ویلایی مشارکتی هر کسی سهمش رو برداشت و برادرشوهرهام هرکدوم زمین یا آپارتمان گرفتن و ما خود پول رو نگه داشتیم چون به نظر ما در بازار راکد خرید کردن چندان منطق نداشت دقیقا از همان زمان تا الان برادر شوهرم بارها خواسته مقداری از اون پول رو ازمون بگیره هر دفعه با یه دلیل و برهانی
    یه بار میگه پول میخوام برای سند زمینی که خریدم یه بار میگه میخوام یه زمین بخرم 20 میلیون گرونتر از پولمه 20 میلیون نیاز دارم یه بار میبینی یه زمین دیگه گرفته برای اون پول کم آورده یه دفعه میگه وامم جور نشده فلان قدر نیاز دارم که البته در این مورد تا الان موفق نشده و همسرم مبلغی به ایشون نداده

    خوب شایان ذکر هست که ایشون قبلا هم مبلغی از ما گرفته و یک سومش رو هنوز پس نداده. بقیش رو هم دو سال بعد اون تاریخی که قول داده بود پس داد یعنی خوش حساب نیست اصلا و بیشتر قرض گرفتنش جنبه صدقه گرفتن هست تا قرض

    الان معامله ای انجام داده که توی این معامله مثل همیشه مبلغ نه چندان کمی رو نیاز داره و چند میلیونی هم روی ما حساب کرده یعنی رفته معامله رو انجام داده و الان میگه برای قرض گرفتن از شما این مبلغ رو در نظر گرفتم (خیلی وقتها خانوادشون ما رو توی عمل انجام شده قرار میدن) خوب همسر من هم اولش بهش گفته بود که ما خودمون قرار هست که یه معامله زمین انجام بدیم (که الان منتفی شده و همون موقع هم قطعی نبود) و همینطوری هم دنبال وام هستیم و نمیتونم این مبلغ رو در اختیار شما بذارم بعد از اون که همسرم با مادرش تماس گرفته بود ظاهرا مادرش گفته بود که برادرت خیلی ناراحت هست و میگه نمیدونم این پولو از کجا جور کنم من روی اینا حساب باز کرده بودم و البته مادرشون میگفت که بقیه اون مبالغی که گفته رو بهش دادن و شما فقط ندادید که البته همسرم هم گفت خودم برای معامله کم دارم


    شایان ذکر هست که من و همسرم شاغل هستیم و به دلیل مسایل شغلی در شهر کوچکی دور از خانواده هامون زندگی می کنیم درآمد هر دومون نسبتا بالا هست توی این شهر. امکانات این شهر نسبت به شهرهایی که بزرگ شدیم خیلی کمتر هست و از این نظر بچه هام راحت نیستن و از طرفی شاغل بودن خودم هم برام خیلی سخته با وجود دو تا بچه و سایر مسایل. مجموع این شرایط من رو خیلی حساس به مسایل مالی کرده

    از اتفاقی که گفتم یک هفته میگذره (در حال حاضر احتمالا معامله اون زمین که همسرم گفته بود تقریبا منتفی شده) و دیشب همسرم می گفت عذاب وجدان دارم و برادرم گناه داره خوبه چند روز دیگه تماس بگیرم اگر هنوزم میخواست بهش بدم و البته می گفت رضایت من شرط انجام این کار هست

    از طرفی من کلا به تمام درخواستهای مالی خانوادشون خیلی حساس شدم و خیلی برام سخته که بپذیرم درآمد ما خرج طمع دیگران بشه و از طرفی هم نمیخوام ناراحتشون کنم و از اونا مهمتر نمیخوام همسرم ناراحت باشه

    خوب خانواده من هم خیلی سطح زندگیشون متوسط هست (مثلا خونه ای که مادرم اینا دارن الان واقعا نیاز به تعویض با یه خونه بهتر داره و خیلی موارد دیگه) ولی چون توقع و درخواست مالی خاصی از ما ندارن معمولا کمکی هم دریافت نمیکنن

    راستش می دونم شاید به نظر کاربرا این مورد ساده باشه ولی من افکارمو نمیتونم جمع کنم و ببینم کار درست چی هست و دوست دارم بدونم سایر افراد اگر جای من بودن به این موضوع رضایت میدادن یا قاطعانه تا آخرش مخالفت میکردن

    خیلی طولانی شد ممنونم از کسایی که وقت گذاشتن و خوندن و متشکر میشم بدونم اگر جای من بودن چطور این شرایط رو مدیریت میکردن
    پرواز کن آنگونه که می خواهی
    وگرنه پروازت می دهند آنگونه که می خواهند
    ویرایش توسط فکور : یکشنبه 09 آبان 95 در ساعت 14:30

  2. کاربر روبرو از پست مفید فکور تشکرکرده است .

    زن ایرانی (یکشنبه 09 آبان 95)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 شهریور 96 [ 08:00]
    تاریخ عضویت
    1395-5-19
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    2,243
    سطح
    28
    Points: 2,243, Level: 28
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    121

    تشکرشده 81 در 44 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام فکور جان
    من به شخصه اگه جای شما بودم هیچ وقت سختی که الان فرزندانم به خاطر شهر کوچک و سرکار رفتن پدر و مادر و .... میکشن به اینکه دیگران پیشرفت کنند رو ترجیح نمی دادم.
    اگر همسر شما یکبار به برادر شوهر شما جواب منفی بدهد از این به بعد او معاملاتی می کنه که اندازه پول خودش باشه وگرنه به عادت و به پشتوانه شما دست به معامله های بزرگتر از سرمایش می زنه
    کلن به نظر من اصلا دلسوزی نکن چون شراکت و پول قرض گرفتن بیشتر از همه باعث رو توی رو وا شدن طرفین میکنه ، اگه میخای خیال همسرت رو راحت کنی و اون رو هم از عذاب وجدان رها کنی این پول رو ولا با ضرر تبدیل به ملک کن !! اون جوری برای پول خودت چاه کندی و اینکه نیازی نداره دیگه از این به بعد خانواده همسرت از موجودی پول شما باخبر بشن ، سعی کنید کلا راجع به این قضیه صحبت نکنید .

  4. 6 کاربر از پست مفید masomeh2016 تشکرکرده اند .

    nardil (یکشنبه 09 آبان 95), فکور (یکشنبه 09 آبان 95), پریا 66 (یکشنبه 09 آبان 95), نیکیا (یکشنبه 09 آبان 95), خانم مهندس (یکشنبه 09 آبان 95), شیدا. (یکشنبه 09 آبان 95)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 مرداد 96 [ 15:07]
    تاریخ عضویت
    1394-12-02
    نوشته ها
    198
    امتیاز
    4,191
    سطح
    41
    Points: 4,191, Level: 41
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    414

    تشکرشده 240 در 117 پست

    Rep Power
    40
    Array
    من هم با پول قرض دادن به مردم مخصوصا از نوع بدحسابش مخالفم شدیدااااااااااااا چون اینطوری حرمتها از بین میره. کلا وقتی پای پول میاد وسط حتی نسبت های خونی در مقابل امیال و نفس انسانی کمرنگ میشن و ارزش دوستی ها و فامیل بودن ها از بین میره. از نظر من پولتونو بدین یه اپارتمانی یا زمینی بخرین و اینطوری خیالتون راحت میشه. در مقابل توقعات مالی بقیه با صراحت و شفاف نه بگید! از دید من چون پول برای خیلی ها خیلی شیرینه باید در موردش شفاف و مقتدر بود تا حرمتها حفظ بشه! مرگ یه بار شیون یه بار، اصلا هم خجالت نداره! شما که صندوق قرض الحسنه نیستین! پدر من یک بار کتک همین دلرحمی و اعتماد به بقیه رو خوردن و درس عبرتی شد برای همه ی خانواده ی من که حساب یه قرونشونم داشته باشن چون با دست میدی اما با پا میافتی دنبال پولت! سفت و سخت نه بگین به درخواست های مالی بقیه حالا به هر شکلی که ازتون درخواست کردن مهم نیست و حساب جیبتونو شفاف تو دست خودتون نگه دارین! فقط وقتی ازتون پول میخوان شما خوبی فقط همین لحظه! وای به روزی که پولتونو میخواین، اون موقع بد عالمین پس یه بار ندین تا بد عالم باشین از همین الان! ملت موقعی که ازتون پول (یا هر چیزی که ارزش پول شدن رو در ان داره مثل خونه) میخوان شما خیلی خوبین و همه ی دنیا دارن از شما تعریف میکنن و خیلی متشخصین و اینا بدبخت و بیچاره و ندارن امااااااااااا همین که نیاز مالیشون از طرف شما تامین شد محتاج یه قرون دو هزار شما نیستن و بسیار هم متمولن و همه ی دنیا از دست شما عاصی ان، فقط نمیدونم چرا با این توصیفات اومدن در خونه ی شما رو اون موقع زدن و با این وضع خوبشون چرا پولتونو نمیدن! عزیزم اینجا ایران است!
    ویرایش توسط nardil : یکشنبه 09 آبان 95 در ساعت 16:43

  6. 5 کاربر از پست مفید nardil تشکرکرده اند .

    فکور (یکشنبه 09 آبان 95), نیکیا (دوشنبه 10 آبان 95), بابک 1369 (یکشنبه 09 آبان 95), داود.ت (یکشنبه 09 آبان 95), شیدا. (یکشنبه 09 آبان 95)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 30 شهریور 98 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1390-10-26
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    11,022
    سطح
    69
    Points: 11,022, Level: 69
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 228
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,196

    تشکرشده 1,600 در 571 پست

    Rep Power
    104
    Array
    اتفاقا اصلا مسئله کوچیکی نیست و دغدغه شما کاملا به جا هست .
    امثال خانواده همسر شما دور و اطرف خیلی می بینم ، با یک بار نه گفتن خیال خودتون رو راحت کنید ، در ضمن الان که جوان هستید از زندگی لذت نبرید بعدا حسرت این روز ها رو می خورید .
    شما الان انرژی دارید مثلا سفر خارج برید ، توریسیتی کلی جا رو بچرخرید و الی بالای 50 دیگه مثل سابق براتون لذت بخش نیست .
    با همسرتون هم موارد رو خیلی منطقی و با آرامش توضیح بدید و اصلا زیر بار این مسائل نرید .

  8. 4 کاربر از پست مفید داود.ت تشکرکرده اند .

    nardil (یکشنبه 09 آبان 95), فکور (یکشنبه 09 آبان 95), نیکیا (دوشنبه 10 آبان 95), شیدا. (یکشنبه 09 آبان 95)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 20 خرداد 96 [ 00:08]
    تاریخ عضویت
    1391-2-16
    نوشته ها
    139
    امتیاز
    6,293
    سطح
    51
    Points: 6,293, Level: 51
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    312

    تشکرشده 273 در 107 پست

    Rep Power
    38
    Array
    با توجه به پیشینه ای که از خانوادشون توصیف کردید، بهیچوجه در این شرایط به برادر همسر پول قرض ندید
    ایشون باید یاد بگیره رو پول مردم که با زحمت پس انداز کردن حساب باز نکنه
    با همسرتون با آرامش، دوستانه و منطقی صحبت کنید تا دلخور نشه
    در اولین فرصت ، یه خونه کوچولو، زمین و یا باغ و ... یا مقداری طلا بخرید تا بقیه به چشم بانک به شما نگاه نکنند

  10. 4 کاربر از پست مفید Shadi2 تشکرکرده اند .

    فکور (یکشنبه 09 آبان 95), نیکیا (دوشنبه 10 آبان 95), خانم مهندس (یکشنبه 09 آبان 95), شیدا. (یکشنبه 09 آبان 95)

  11. #6
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام

    به کسی که قرض قبلیش را پس نداده چرا باید پول قرض بدین؟

    عذاب وجدان نداره.
    ایشون که از روی بی سرپناهی و گرسنگی به شما پناه نیاورده. می خواد با پول دیگران معامله کنه ... نکنه !
    یا حداقل خوش حساب باشه تا بقیه هم راحت بهش پول قرض بدن.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  12. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    فکور (یکشنبه 09 آبان 95), خانم مهندس (یکشنبه 09 آبان 95)

  13. #7
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    سلام
    از ارائه نظراتتون ممنونم
    راستش فکر میکردم الان همه من رو نصیحت می کنن که رضایت بدم به این کار
    برعکس تصورم همه توی جبهه من نظر دادن

    راستش دلم میخواد به همسرم بگم که بگه اون زمین رو خریدیم (در حالیکه نخریدیم) ولی دروغ گفتن خیلی سخته و احتمالا همسرم انجام نده

    من اصلا دلم نمیخواد الان ملکی خریداری کنیم وگرنه از طرف محل کارم وام اینا زیاد می تونم بگیرم همشون بهره 18 درصد دارن در حالیکه ملک کلا همش کاهش قیمت داره خوب نمیشه برای کاهش توقعات این افراد ما وارد یه مسیر پر ضرر بشیم که البته اگر همسرم نتونه این توقعات و خنثی کنه احتمالا مجبوریم کاری کنیم که واقعا دستمون خالی بشه

    از طرفی اگر با پول موجود و بدون وام هم خرید کنیم که حقوقمون توی دستمون می مونه و باز هم توقعات ادامه داره

    همسرم میگه با توجه به شرایطمون (اینکه هر دو نفر شاغل هستیم و حقوق بالا می گیریم) بالاخره ازمون انتظار دارن، پیش خودشون میگن اینا اعداد مهمی توی محاسبات اینا نیستن و ...

    خوب برادر شوهرم وقتی میریم شهرشون خیلی همراهیمون می کنه و مثلا سعی می کنه بهمون بیشتر خوش بگذره یا قدیما پسر ما رو خیلی دوست داشت براش سالی دو سه بار هدیه اینا میخرید خونشون بودیم دائم خوراکی میخرید البته بعد ازدواجش دیگه رفت توی لاک خودش
    ولی این سیستم بی حساب و کتاب رو نمیدونم چرا ترک نمیکنه
    بدتر از همه اینکه اون یکی برادر شوهرم همین الان بیش از چهل میلیون بهش قرض داده و براش هم اصلا مهم نیست که کی برمیگردونه یعنی این وسط در نظرشون ما نقش اسکروج رو داریم خسیس و چشم تنگ احتمالا
    یعنی توی 5 سال اخیر اصلا یادم نمیاد برادر شوهرم بزرگم با این برادر شوهرم تسویه حساب کامل کرده باشه همش چند میلیون بهش پس داده و بیشتر از اون رو دوباره گرفته

    واقعا مدیریت مسائل مالی و مسائل عاطفی به طور توام خیلی مشکل هستش
    از یه طرف با ندادنش احساس بدی دارم و بعد هم پیش خودم میگم اگر خانواده من نیاز داشته باشن هم احتمالا همسرم مخالفت کنه
    ولی با دادن این پول هم احساس می کنم ازما سو استفاده شده و اصلا برام خوشایند نیست در ضمن اینکه این موضوع ادامه پیدا می کنه
    پرواز کن آنگونه که می خواهی
    وگرنه پروازت می دهند آنگونه که می خواهند

  14. کاربر روبرو از پست مفید فکور تشکرکرده است .

    داود.ت (دوشنبه 10 آبان 95)

  15. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اسفند 00 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1393-5-18
    نوشته ها
    670
    امتیاز
    19,001
    سطح
    87
    Points: 19,001, Level: 87
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 349
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,250

    تشکرشده 1,509 در 535 پست

    Rep Power
    142
    Array
    سلام دوست عزیز

    اینکه اونها از شما به خاطر اینکه درآمد بالایی دارین توقع دارن اصلا منطقی نیست. شما به خاطر این درآمد دارید در شرایط سختی زندگی می کنید . از طرفی خودتون هم

    با وجود بچه هاتون دارید سر کار میرید و از استراحت و آسایش خودتون و بچه ها می زنید.

    اصلا منصفانه نیست که سختی هایی که شما می کشید خرج زیاده خواهی های برادر همسرتون بشه.

    وقتی زن و شوهر با هم کار میکنن اید باید باعث رفاه بیشتر خودشون و بچه هاشون بشه. وگرنه شما میتونستین خونه بمونید و از بچه هاتون مراقبت کنید یا تو یه شهر

    بهتر و با درآمد کمتر زندگی کنید.

    اینا رو با ملایمت به همسرتون بگید. در مورد خرید خونه و مخارج برای مادر ایشون حرفی نیست و کار درستی کردن ولی خواسته های برادرشون اصلا منطقی نیست.

    به نظر من یه تغییر تو روال زندگیتون بدین.به همسرتون بگین به خاطر شرایط سخت کاری نیاز به مسافرت دارین.سعی کنید حتما با توجه به درآمدتون برنامه منظم

    برای تفریح و مسافرت بزارین.

    برای بچه هاتون حساب باز کنید.بچه های شما نسبت به برادر همسرتون در الویت هستن.اگر بی حساب و کتاب به ایشون پول بدین در قبال بچه هاتون ظلم کردین.

    به همسرتون بگین حالا که بچه ها دارن به خاطر کار ما در یه شهر کوچک و بدون امکانات زندگی می کنن این مسئولیت ماست که حداقل آیندشون رو تضمین کنیم.


    در مورد وام گرفتن و خرید ملک هم به نظر من ایده خوبیه.مشورت کنید و جایی سرمایه گذاری کنید که کاهش قیمت نداشته باشه.با توجه به تورم بعید میدونم در

    بلند مدت ضرر کنید.

  16. 4 کاربر از پست مفید آنیتا123 تشکرکرده اند .

    فکور (دوشنبه 10 آبان 95), نیکیا (دوشنبه 10 آبان 95), داود.ت (دوشنبه 10 آبان 95), شیدا. (سه شنبه 11 آبان 95)

  17. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 11 دی 95 [ 09:45]
    تاریخ عضویت
    1391-12-20
    نوشته ها
    343
    امتیاز
    5,466
    سطح
    47
    Points: 5,466, Level: 47
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    59

    تشکرشده 378 در 207 پست

    Rep Power
    53
    Array
    با سلام خانم فكور
    نمي دونم چندسال داريد
    ولي اگر بچه هاتون بزرگ بشن بشن 20 به بالا . خودشون نياز به پول و سرمايه داشته باشن. حتي اگر هم نياز نداشته باشن. باتوجه به وضع موجود مطمئن باش اون برادر شوهرت باتوجه به خريدو فروشي كه ميكنه وضعش از شما بهتر ميشه و اين باعث ميشه بچه هات حساس بشن به اينكه پول پدرو مادر ما رو خوردن
    حتي اگرهم باز وضع مالي خوبي داشته باشين اين پولي كه داري حاصل جوونيته. حاصل صبح ساعت5 و 6بيدار شدن خودتو شوهرته. حاصل بي مادري كشيدن بچه هات و 2تا شغل كارمندي و خانه داري و بچه داري خودته
    قدر پولتو بدون
    اتفاقا الان بهترين موقع براي خريد زمين و ملكه بگردين ميتونين از كسايي كه پول لازم هستن زير قيمت خونه يا زمينشون رو بخرين.
    هيچ وقت راست خودتو به كسي نگو حس كردم آدم دل رحمي هستي ولي دل رحمي تو اين دوره زمونه به كسي نيومده پايانش حسرت و پشيمانيه
    در كل مال خودتو دو دستي بچسب حتي اگر باعث ناراحتي شوهرت بشه يه زماني ازت تشكر ميكنه اينو مطمئن باش.
    مادر شوهرتم ميخواد دل اون پسرشو شاد كنه و موازنه مالي ايجاد كنه اصلاااا و ابدا به حرفاش گوش نده
    مال خودتو به كسي قرض نده كه طلب مال خود كردن كمتر از گدايي نيست

  18. کاربر روبرو از پست مفید paria_22 تشکرکرده است .

    فکور (دوشنبه 10 آبان 95)

  19. #10
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    با سلام
    با تشکر از نظراتی که دوستان نوشتن

    دیشب همسرم نظر نهاییم رو پرسید که من هم گفتم نظرم منفی هست و دلایلم رو هم گفتم
    البته احساس کردم یه مقدار ناراحت شد ولی این دفعه تصمیم داشتم این ناراحتی رو جدی نگیرم
    چون این تصمیم میتونه منشا مشکلات و ناراحتی های بیشتری در آینده بشه

    صبح همسرم می گفت با توجه به توجیه هایی که دیشب داشتی به نظرم رسید اگر مطمئن باشی که پول رو پس میده مشکلی با موضوع نداری
    ای خدا
    گفتم مطمئن هستم پس نمیده یعنی انقدر دور و برش پر از قرض هست که این یکی توش گم هستش
    گفت اگر بگیره و دیگه نده این میتونه بهانه ای برای قطع کردن این پول گرفتنهاش باشه
    گفتم دلیلی نمی بینم برای قطع کردن این قرض گرفتنها چند میلیون غرامت بدیم

    در نهایت گفت باهاش تماس نمیگیرم ولی اگر تماس گرفت و خیلی گیر افتاده بود و مستاصل شده بود بهش میگم که میدم بهت ولی مثلا شش ماهه باید پس بدی چون خودم نیاز دارم و شدید هم پیگیری می کنم که پس بده بهم

    من هم هیچی نگفتم

    ولی فعلا همین که تماس نگیره باهاشون یک قدم مثبت هست

    خوب با توجه به نظراتی که اینجا مطرح شد به نظرم اومد که بیش از این نباید سیستم خانوادشون رو به حمایتهای غیر منطقی عادت بدم
    شاید خوشایند نباشه این نه گفتن ها حتی برای خودم
    خیلی دلم میخواست اهل حساب و کتاب و منطقی بودن ولی متاسفانه سیستم فکریشون اینجوری هستش و تغییر نمیکنن فقط میشه ایستادگی کرد اونم در حد توان

    از کسانی که وقت میذارن و مطالب رو میخونن و نظراتشون رو برام می نویسن بسیار سپاسگزارم
    پرواز کن آنگونه که می خواهی
    وگرنه پروازت می دهند آنگونه که می خواهند

  20. 2 کاربر از پست مفید فکور تشکرکرده اند .

    آنیتا123 (سه شنبه 11 آبان 95), شیدا. (سه شنبه 11 آبان 95)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 26 بهمن 94, 19:57
  2. (توهم همه چیز دانی ) استفاده نادرست از شبکه های اجتماعی و توهم دانش
    توسط مدیرهمدردی در انجمن مهارتهای ارتباطی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 10 بهمن 94, 17:26
  3. پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: چهارشنبه 09 مرداد 92, 19:59
  4. +تاریخچهٔ جنسی‌ همسر آیندتون چقدر براتون مهمه
    توسط kamran2007 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 88
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 مهر 88, 11:08

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:31 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.