سلام دوستان
این چندمین تاپیک من در مورد اعتماد به نفس ضعیف و ترس هامه تو هر مقطعی این مشکلات تاثیرات بدی واسم داشته تاپیک قبلیم که درمورد منفی بافی های مادرم و تاثیر رفتارش روی من بود بسته شد.
من واقعا میخوام تغییر کنم و تصمیم قطعی خودمو گرفتم که عوض بشم و ترس هامو کنار بذارم میخوام خودمو باور کنم و ضعیف نباشم.
خلاصه ای از مشکلاتم میگم و بی صبرانه منتظر راهنماییاتون هستم.
من بخاطر تمام تحقیرای تمام زندگیم و سرزنشای مادرم و همینطور افکارش که خیلی روم تاثیر داشت ضعیف و ترسو شدم ساده ترین کارام واسم خیلی ترسناکه و تا کارو انجام بدم شبو روز ندارم حتی کار ساده ای مثل زنگ زدن و حال کسی رو پرسیدن.
من با یه خواستگارم عقد کردم و خداروشکر راضیم اما ترسام رو روابطم تاثیر میذاره و نمیخوام اینقد ضعیف وارد زندگی بشم.
از طرفی همچنان بخاطر ساده ترین رفتارم از طرف مادرم تحقیر و سرزنش میشم حتی اگه نامزدم بیاد خونمون و چند دقیقه با هم تو اتاق حرف بزنیم یا اگه با هم بریم بیرون و یکم دیر بیایم مادرم سرزنشم میکنه و دعوا راه میندازه.
حالا متاسفانه حس میکنم مثل مادرم شدم پر از افکار منفی،وسواس فکری و ترس،خواهش میکنم بهم راهکار بدین که بتونم تغییر کنم
خواهش میکنم اگه تاپیکی مشابه موضوع من سراغ دارین بهم معرفی کنید که مطالعه کنم ممنونم
علاقه مندی ها (Bookmarks)