به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 آبان 96 [ 19:54]
    تاریخ عضویت
    1395-5-30
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    619
    سطح
    12
    Points: 619, Level: 12
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    6
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    خسته شدم شوهرم فقط با خانواده و بستگان خودش رفت و آمد میکنه خانواده و اطرافیان من براش اهمیتی ندارند...

    سلام
    این دومین تایپیک منه .رفت وامد با خانواده من یکی از قدیمیترین مشکلات زندگی مشترک من بوده و هست.بخدا خسته شدم بس که برای رفتن به خونمون باید کلی استرس بگیرم تا برم و بیام .از اینکه بگم میخوام امروز برم خونه مامانم نفرت دارم.فقط کافیه چیزی در مورد رفتنم بگه خیلی از درون میشکنم.من بارفت وامد کردن با خانواده همسرم مشکلی ندارم ولی اون براحتی منو از کوچکترین حقم محروم میکنه .نمیدونم باید چیکار کنم تا بحثمون هم میشه سریع به تک تک اعضای خانوادش اطلاع میده.دوستان عزیز همدردی شما جای من باشید چیکار میکنید لطفا کمک کنید

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 اردیبهشت 96 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1395-3-04
    نوشته ها
    150
    امتیاز
    2,234
    سطح
    28
    Points: 2,234, Level: 28
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 66
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    78

    تشکرشده 156 در 94 پست

    Rep Power
    30
    Array
    سلام به قول اقای حبشی وقتی قصد رفتن خونه پدر کردین قبلش برنامه ریزی کنید ابتدا یک جو خوب مثل یک عصرونه با کیکی که خودتون پختین یا یک شام که همسرت دوست داره را اماده کنید بعد از اون به این شکل عنوان کنین که اون قدررررررررررر دلم تنگ شده واسه مامان اینا و همین و بحث ادامه ندهید اون وقت اقا خودش پیشنهاد رفتن میدهد هنووووووز نمیتوانی حس تامین دهی متاسفانه لطفا کلید مرد اقتدار مرد و روابط جنسی از صوت دکتر حبشی را دانلود کن و با دقت چندین بار گوش کن موفق میشوی

  3. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 21:17]
    تاریخ عضویت
    1395-6-24
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    214
    سطح
    4
    Points: 214, Level: 4
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام منم همین مشکلو داشتم

    یکسال اول عروسیمون که شوهرم نذاشت برم خونه مادرم اینا، من صبرکردم، اون موقع عاشق خونواده خودش بود و همیشه دوروبر اونا بود

    ولی الان ورق برگشته و شوهرم همیشه خودش واسه مادرو پدرم کادو میخره، یا میاد خونشون و کیک، شیرینی، میوه و ... میخره، مدام برنامه میریزه که باهم بریم بیرون، همیشه میگه بهترین غذارو براشون درست کن وقتی مهمون ما هستن، ولی درعوض رابطش با خونواده خودش کمتر شده

    همه اینا هم بخاطر حرفای من و محبت خانوادمه، من سعی کردم کارهایی که خونوادم انجام میدن رو بزرگ کنم و بهش یاداوری کنم که میبینی چطور هستن و با خونواده خودش مقایسه کردم و الان فهمیده که خونوادش اصلا محبتی ندارن و خیلی کم باهاشون رفت و امد میکنه، البته خودشم انصاف داره و میبینه که خونوادش همیشه ازش طلبکارن و میخوان به نحوی ازش پول بگیرن یا ازش استفاده کنن ولی خونواده من همیشه کمکش کردن اونم بی شائبه، باعث شدن خونه بخریم، ماشین بخریم، ضامن شدن، ولی خونواده خودش همیشه طلبکارن و گله و شکایت دارن از ما

  4. 3 کاربر از پست مفید دیاموند123 تشکرکرده اند .

    m.f.m.r (پنجشنبه 15 مهر 95), nardil (چهارشنبه 14 مهر 95), اسما@ (سه شنبه 13 مهر 95)

  5. #4
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط دیاموند123 نمایش پست ها
    سلام منم همین مشکلو داشتم

    یکسال اول عروسیمون که شوهرم نذاشت برم خونه مادرم اینا، من صبرکردم، اون موقع عاشق خونواده خودش بود و همیشه دوروبر اونا بود

    ولی الان ورق برگشته و شوهرم همیشه خودش واسه مادرو پدرم کادو میخره، یا میاد خونشون و کیک، شیرینی، میوه و ... میخره، مدام برنامه میریزه که باهم بریم بیرون، همیشه میگه بهترین غذارو براشون درست کن وقتی مهمون ما هستن، ولی درعوض رابطش با خونواده خودش کمتر شده

    همه اینا هم بخاطر حرفای من و محبت خانوادمه، من سعی کردم کارهایی که خونوادم انجام میدن رو بزرگ کنم و بهش یاداوری کنم که میبینی چطور هستن و با خونواده خودش مقایسه کردم و الان فهمیده که خونوادش اصلا محبتی ندارن و خیلی کم باهاشون رفت و امد میکنه، البته خودشم انصاف داره و میبینه که خونوادش همیشه ازش طلبکارن و میخوان به نحوی ازش پول بگیرن یا ازش استفاده کنن ولی خونواده من همیشه کمکش کردن اونم بی شائبه، باعث شدن خونه بخریم، ماشین بخریم، ضامن شدن، ولی خونواده خودش همیشه طلبکارن و گله و شکایت دارن از ما
    حرفهای شما توی تاپیک خودتون برعکس ایناست که !!

    مشکلات من با همسرم (لطفا راهنمایی کنید)

    یکی از اشتباهات کمک مالی خانواده ی دختر به داماد هست. هر موردی که توی این تالار من دیدم داماد با خوشحالی پذیرفته، بعدها طلبکار هم شده و این لطف تبدیل به وظیفه شده
    اثرش هم این بوده که بخاطر حس بی عرضه بودنی که به مرد می ده، باعث می شه از خانواده همسرش بدش هم بیاد و ازشون دوری کنه و فقط برای پول سراغشون بره.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  6. 4 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    Eram (پنجشنبه 15 مهر 95), m.f.m.r (پنجشنبه 15 مهر 95), nardil (چهارشنبه 14 مهر 95), ستاره زیبا (چهارشنبه 14 مهر 95)

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 دی 02 [ 06:41]
    تاریخ عضویت
    1394-10-27
    نوشته ها
    433
    امتیاز
    16,845
    سطح
    82
    Points: 16,845, Level: 82
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    10000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    1,911

    تشکرشده 947 در 322 پست

    Rep Power
    99
    Array
    نوشته های شما رو انگار من نوشتم.دقیقا این حالیه که من هر سی چهل روز یکبار که اجازه دارم خونشون برم دارم.اگه مشکل همسرتون باخونوادتون یه مشکل خیلی حاد نیس میتونین به تاپیک من یاnegadسربزنید راهنماییهای خیلی خوبی دوستان کرده بودند.ولی اگه مثل من مشکل همسرتون با خونوادتون تقریبا لاینحله تنها توصیه ای دارم که به کار خودم خیلی اومد فوق العاده مثبت اندیش شدم یعنی ازکوچیک ترین چیزهای زندگیم لذت میبرم اگه میذاره ماهی یکبار به مدت یکساعت خونوادمو ببینم،باخودم میگم خدایا شکرت اگه همین یکذره رو نمیگذاشت چکارمیبایست بکنم.به این فکرمیکنم هیچ زندگی بی مشکل نیس مشکل زندگی منم اینه.خلاصه خصوصیات مثبت شوهرمو پررنگتر از اونی که هست میبینم اینجوری عیباش خیلی به چشمم نمیاد واذیتم نمیکنه

  8. 2 کاربر از پست مفید tavalode arezoo تشکرکرده اند .

    m.f.m.r (پنجشنبه 15 مهر 95), ستاره زیبا (چهارشنبه 14 مهر 95)

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 اردیبهشت 96 [ 11:33]
    تاریخ عضویت
    1393-4-29
    نوشته ها
    89
    امتیاز
    2,403
    سطح
    29
    Points: 2,403, Level: 29
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 58 در 38 پست

    Rep Power
    0
    Array
    قدم به قدم باهاش پيش برو.
    خونه ي باباي من در برابر خونه ي باباي تو
    توهين به خانواده ام، يه ماه رابطه جنسي تعطيل و .....

  10. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 دی 02 [ 06:41]
    تاریخ عضویت
    1394-10-27
    نوشته ها
    433
    امتیاز
    16,845
    سطح
    82
    Points: 16,845, Level: 82
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    10000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    1,911

    تشکرشده 947 در 322 پست

    Rep Power
    99
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط maziyarhosaini نمایش پست ها
    قدم به قدم باهاش پيش برو.
    خونه ي باباي من در برابر خونه ي باباي تو
    توهين به خانواده ام، يه ماه رابطه جنسي تعطيل و .....
    دیشب تاپیک قبلیتونو خوندم بنابراین به هیچ وجه توصیه های این دوست عزیزمونو به کار نبرین.خودتون که بهتر اخلاق همسرتونونو میشناسین ومیدونین اینکارا عصبی ترش میکنه.
    امیدوارم توصیه های مدیرهمدردی رو تو زندگیتون به کار برده باشین تا به خاطربچه های گلتون هم که شده تنش کمتری تو زندگیتون باشه

  11. 2 کاربر از پست مفید tavalode arezoo تشکرکرده اند .

    Eram (پنجشنبه 15 مهر 95), m.f.m.r (پنجشنبه 15 مهر 95)

  12. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 آبان 96 [ 19:54]
    تاریخ عضویت
    1395-5-30
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    619
    سطح
    12
    Points: 619, Level: 12
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    6
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از راهنمایی های همه دوستان
    margearezoohaعزیز تقریبا مشکل رفت و امد با خانواده من لاینحله .اصلا احساس میکنم شده نقطه ضعف زندگیم هر وقت میخواد اذیت بشم میگه دیگه پامو خونتون نمیذارم.بخدا همه اعضای خونوادم خیلی تحویلش میگیرن فقط سال اول ازدواج از پدرم سر یه مساله ای دلخور شد که البته حق با شوهرم بود از اون موقع هر وقت دعوامون میشه اون قضیه رو نبش قبر میکنه ولی فقط همون یک بار بود و بس بعد اون بارها و بارها در حقش خوبی کرد ولی به چشم ش نمیاد.خلاصه خیلی تحقیر میشم از اینکه با این رفتاراش احساس بی ارزشی میکنم. بعضی وقتا به طور جدی به طلاق فکر میکنم شاید بگید بچه دارید ولی اتفاقا به خاطر بچه هام .خیلی دخترم غصه میخوره توی دعوا همیشه گوشاشو میگیره چشمم که بهش میفته دلم میخواد همون لحظه بمیرم اخه دعوای ما که فقط خونواده من نیست تا بحثمون میشه زنگ میزنه به خونوادش و هرچی از دهنش درمیاد در مورد من به اونا میگه دیگه دلم باهاش صاف نمیشه وقتی خوبه پیش خودم میگم چه فایده دو روز دیگه بازم گزارش کار میده به خونوادش.توی همچین وضعیتی هیچ وقت احساس ارامش نداری

  13. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 دی 02 [ 06:41]
    تاریخ عضویت
    1394-10-27
    نوشته ها
    433
    امتیاز
    16,845
    سطح
    82
    Points: 16,845, Level: 82
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    10000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    1,911

    تشکرشده 947 در 322 پست

    Rep Power
    99
    Array
    "دیروز غمگین بودم ولی امروز خوشحالم.دیروزمشکلی داشتم امروز هنوز همان مشکل را دارم ولی نحوه نگاهم به آن راتغییر داده ام"دوست عزیز این جمله ایست که من سرلوحه زندگیم قرار دادم.
    زندگی من،رابطه همسرم با خانوادم نسبت به هشت سال پیش تغییروحشتناکی کرده ولی الان من اززندگیم خیلی راضیتر از اون موقعم.تواین سالها خیلی دلم میخواست وتلاش کردم همسرمو تغییر بدم ولی هیچی عایدم نشد میخواستم مثل خودش باشم مقابله به مثل کنم رابطمو باخونوادش کم کنم ولی این کارم بچگی واشتباه محض بود یه جاهایی باهاش سرسنگین شدم یه جاهایی مثل خودش عصبی و...نتیجش این شدکه روز به روز ازهم دورتر شدیم.به خودم اومدم روشمو تغییر دادم خودمو تغییر دادم سرنوشتمو پذیرفتم ودل دادم به خواست خدا.به لطف خداآرامشی که حالاازش لذت میبرم شاید درکل زندگیم این حس رو نداشتم.
    نصیحت خواهرونه میکنم شما راه اشتباه منو نرو قطعا پدرومادرت بد تو رو نمیخوان.به همسرت بگو الویت اولت اونه وزندگیت اگه آرامشش دراینه که نیاد خب مشکلی نیس نیاد.همسر شمازودرنج وعصبی هستن پس باید خیلی ملایم باهاشون برخوردبشه که همتون کمتر آسیب روحی ببینین.
    (بازم ازتون میخوام برگردین به تاپیک قبلیتون وتوصیه های جناب مدیر را بخونین ودرمقابل همسرتون بکار ببرین)

  14. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 مرداد 96 [ 15:07]
    تاریخ عضویت
    1394-12-02
    نوشته ها
    198
    امتیاز
    4,191
    سطح
    41
    Points: 4,191, Level: 41
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    414

    تشکرشده 240 در 117 پست

    Rep Power
    40
    Array
    من یه راه حل کلی دارم!
    من خیلی زندگی خانوادگی و سپس زندگی متاهلی رو دوس دارم. خیلی خوبه هر کسی همسری داشته باشه که همیشه پشتش باشه و هواشو داشته باشه و همیشه تو تمام زمینه ها و در برابر هر کسی ساپورتش کنه. همسری که همه ی نیازهای عاطفی و احساسی و روحی و روانی همسرش رو تامین کنه و در زمینه ی مالی هم هر چی در توانش هست رو براش انجام بده. عالیه یه همسر فهیم داشته باشی که بینهایت درکت کنه و بخوادت. اصلا بدونه برای چی ازدواج کرده و ارزشت رو بدونه. انسان قدرشناسی باشه و خوبی هاتو به دیده ی منت قبول کنه نه به دید وظیفه. قدردان زندگی ای که بهش از طرف خدا هدیه داده شده باشه و از داشته هاش مثل همسرش با نهایت دقت نگهداری کنه و قدرشون رو بدونه.
    اما متاسفانه گاهی با ادم هایی رو به رو میشیم که اصلا معنای زندگی رو نمیدونن، مفهوم ازدواج رو درک نکردن، فهم و درایت و ذکاوت کافی ندارن، مهارت خوب زیستن ندارن، توانایی زندگی کردن در خانواده و اجتماع رو فرانگرفتن و بسیاری مشکلات روحی-روانی دیگه دارن و اصلا هم پیگیر رفع اونها نیستن. بهترین کار تو برخورد با این ادما اینه که:
    دلت به حال خودت و زندگیت بسوزه، همیشه ارامش روحت و اسایش تنت رو اولویت خودت قرار بدی، الکی حرص و جوش رفتار اونها رو خوردن هیچ فایده ای که نداره هیچ بلکه ذره ذره نابودت میکنه، به خورد و خوراکت برس، به لباس و سر و وضع و ظاهرت برس، به ورزش و سلامتیت برس، شده حتی الکی بخند و شاد باش و شاد بودنت رو به همه نشون بده، به خوابت برس، به مطالعه و فیلم دیدن و تفریحت برس، به کسب اطلاعاتت از تمام مراجعی که داری برس چون بیشتر دونستن تو تمام زمینه ها باعث میشه که بهتر با افراد ناجور بتونی رفتارتو مدیریت کنی، در ظاهر هم که شده خودت رو بیخیال نشون بده، یکم سر زبون داشته باش و حاضر جواب باش و رودربایستی رو کنار بزار تا جای اینکه 4 خط جواب بدی با یه جمله مطلب رو خیلی شیک تحویل طرف بدی که تازه بعد 2 ساعت بفهمه چی بهش گفتی، بینهایت سکرت باش و اصلا با کسی درد و دل نکن و به هیچ کس راجب زندگیت چیزی نگو، به پیشرفت خودت فکر کن تو تمام زمینه ها، هر کسی رو که رو مخته بزار کنار و اصلا نبینش و تحویلش نگیر، بزار همه بدونن که تو خودت با خودت حال میکنی و خوشحالی و اصلا تره برای رفتار و گفتار بقیه خورد نمیکنی اما در عین حال همه ی حواست باشه که تو هیچ زمینه ای به هیچ کسی کوچکتریت آتویی ندی و همیشه حساب کارت رو دقیق خودت بدونی. این بهترین برخورد با ادم هایی هست که به خودشون قول دادن نفهمن!!! حالا هر کی میخوان باشن.

  15. کاربر روبرو از پست مفید nardil تشکرکرده است .

    خانم مهندس (جمعه 16 مهر 95)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: یکشنبه 10 آبان 94, 19:18
  2. از دست بی مسیولیتی همسرم خسته شدم
    توسط leila1 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: جمعه 11 اردیبهشت 94, 02:31
  3. پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: یکشنبه 27 بهمن 92, 14:10
  4. خانومم میگه خسته شدم ازت, واسم اهمیتی نداری !
    توسط امیررضا1 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 147
    آخرين نوشته: چهارشنبه 09 اردیبهشت 88, 14:37

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:40 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.