سلام دوستان خیلی خوشحالم که همچین انجمنی رو با سرچ توگوگل (آدم بدبخت) پیدا کردم.
اول خودمو معرفی میکنم.
سن : ۲۰
قد : ۱۷۵
وزن : ۶۰
خجالتی : وحشتناک
اعتماد به نفس : صفر
درجه چشم : دو یا سه
فرم عینک : معمولی قدیمی
وضعیت مالی : صفر
احساسات : خیلی زیاد
نمیدونم از کجا شروع کنم
خیلی آدم خشک و ساکتی هستم و با کسی به راحتی ارتباط بر قرار نمیکنم
اصلا شوخ نیستم و خیلی گوشه گیر
واقعیت از روشنایی متنفرم علاقه زیادی به تاریکی دارم اتاق تاریکمو خیلی دوست دارم مثلا شاید مسخره به نظر برسه ولی وقتی یکی میاد تو اتاقم لامپ روشن میکنه اعصبانی میشم و از نو مهتابی اذیت میشم
تو زندگیم تو این ۲۰ سال یه کامپیوتر مال ۱۰ سال پیش برادرم رو دارم
گوشی و خیلی از چیزایی که میخوام ندارم.
تویی خلوت خودم همش فکر میکنم حتی شب تو رختخواب که فکر میکنم علت بی خوابی هام هست ، مثلا نصف شب بلند میشم و ترس برم میدار ترس از جن روح و...
همیشه درباره یه دختر که دوستش دارم و زندگی دو نفر با اون فکر میکنم
درباره آینده فکر میکنم که خودمو تو اینده خیلی موفق میبینم ولی هر سالی که میگذره نگران تر میشم برای اینده و نرسیدن به طرف مقابل
بابام به علت مریضی قلبی زیاد نمیتونه کار کنه در حدی که خرج خودشو در بیاره مادرم میره سر کار و هر سال بیشتر از بیش داره از بین میره و این مسئله هم خیلی ناراحتم
و خودمم از ۱۵ سالگی کمک خرج بودم تابستونا وضعیت مالیم جوری هست که مثلا بعضی اوقات خرج رفتن به دانشگاه مو ندارم و مثلا بیشتر وقتا پیاده روی میکنم
یا مثلا با دوستام که میرم بیرون همیشه جیبم خالی و بر عکس رفقام همشون کیف پولشپن پر هست با اینکه سر کار نمیرن و این مسئله ناراحتم میکنه که رفقام وقتی میریم ساندویچی حسابم کنن
از بس کم حرف هستم وقتی مثلا دو دقیقه حرف میزنم یا از رو کتاب میخونم صدام حالت گرفتگی پیدا میکنه و حس میکنم که حنجرم خسته شدن
وخیلی از مشکلات دیگه که بهتر گفته نشه در واقع نمیخوام مورد تمسخر قرار بگیرم
امید وارم مشکلاتم و مشکلات دوستان رفع بشه
ممنون میشم راهنمایی کنید
علاقه مندی ها (Bookmarks)