سلام دوستان......مساله ما که چند ماه پیش خیلی ناگوار بود با عنایت خدای مهربون و مشاوره شما دوستان به نحوه خیلی خوب مدیریت شد....هر چند نقطه عطفی تو زندگی مون ایجاد کرد و یه سری پایه ها لرزید اما خب....ما تو این مدت یه خونه قولنامه کردیم واز خونه ای که به اسم من بود داریم اسباب کشی میکنیم.(خونه ای که مادرم هدیه داده بود). اونم به اصرار خانواده همسرم .
مساله بوجود آمده اینه:ما یه شرکت تحقیقاتی داشتیم که چهار سال پیش تاسیس شد و حالا دانش بنیان داره میشه....بماند که ما خیلی زحمت کشیدیم....همسرم شبانه روزی کار میکرد و میکنه و با کلی بدهی از نو شروع کرد....تمام بدهی هاش هم از فروش طلاهای من بود چون دانشجو بود و کار نداشت.....تو این مدت ما خیلی خیلی از لحاظ مالی اذیت شدیم حالا که ایشون دکترا شو تموم کرده و شرکت رو روال افتاده و خیلی داره پروژه میگیره....همسرم میگه سهمت یا بشه دو درصد یا حذف....دلیلش ام اینه که مردی گفتن و زنی....پول از دستان مرد باید بیاد خونه.....خواهش میکنم راهنمایی کنید اما نگید که دکتر حبشی رو گوش کنم حس تامین بدم و لبخند بزنم و مهربون شم....به خدا من همه اینا رو اجرا کردم و میکنم ....
ببخشید طولانی شد....ممنون از توجهتون
- - - Updated - - -
یه نکته دیگه اینکه شاید من دکترام رو نصفه رها کنم بخاطر اینکه خیلی ازم انرژی میگیره....همین مساله هم خیلی من رو از درون ناراحت میکنه....با اینکه اطرافیان همه از تصمیم من راضی هستند .
علاقه مندی ها (Bookmarks)