به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 شهریور 95 [ 09:39]
    تاریخ عضویت
    1395-6-17
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    68
    سطح
    1
    Points: 68, Level: 1
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    23
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    شوهرم با کاراش اعتمادمو از همین دوران عقد از بین برده

    سلام دوستان. مدتهاست خاننده این تالارم رمز عبور یوزر قبلیم یادم رفته بود امشب یه یوزر جدید ساختم و اومدم. ممکنه پستم یکم طولانی بشه خاهشن وقت بذارین خیلی به راهنماییاتون نیاز دارم.

    حول و حوش سه سال پیش خاستگاری داشتم که خیلی اتفاقی باهم آشنا شدیم و من چون یسری از ملاکهامو نداشت ردش کردم اما بواسطه شغلی که داره(راننده) از سال پیش مرتب میدیدمش و همین باعث شد کم کم مهرش بدلم بشینه و دوباره زمزمه خاستگاری توسط اون مطرح بشه و درآخر به خاستگاریم اومد و عید امسال عقد کردیم.

    ایشون 35سالشه و من26. دیپلمه است ومن لیسانس دارم. این چیزا شاید سه سال پیش برام مهم بود اما امسال بخاطر اینکه روابطمون نزدیکتر شده بود کمرنگ شدن و من بهش دل باختم وجواب مثبت دادم.

    مشکل اینجاست که من چون زیاد با ایشون آشنا نبودم نمیدونستم قبلن چه روابطی داشته و بعد از عقدمون تو گوشیش پی امهای مختلف از زنا و دخترا رو میخوندم و با توجیه اینکه برای قبل از ازدواجمونه وبعداز ازدواج سربراه شده خودمو قانع میکردم. اولین بار یک شب که باهم بودیم و اوکنارمن خاب بود توی گوشیش دیدم که عکسای عقدمونو برای یه زنی فرستاده و تمام چتشونو خوندم همونجا از خاب بیدارش کردم وگفتم این کیه چرا عکسای منو براش فرستادی که در کمال تعجب او گفت شخص خاصی نیست و قضیه تموم شده و تازه باهام قهر هم کرد و پشتشو به من کرد و خابید!! تا صبح گریه کردم وفردا صبحش او با حالت قهر رفت سرکار و من کلی بهش پیام دادم و ازش گله کردم اما او جوابمو نداد ظهر اومد سرکار دنبالم و گفت که تواولین و آخرین زنی هستی که دوست داشتم زنم باشه واون قضیه تموم شده ومنم چون دوسش داشتم دنبالشو نگرفتم و تمام شد.

    حدودن یکی دو ماه بعدشم متوجه ارتباطش با یه شماره دیگه ای شدم که باعث شد چندسری باهم قهر کنیم و آخرشم دوباره دعوا و بحث ولی چون دوسش داشتم بازم نادیده گرفتم و برگشتم.

    تااینکه چندشب پیش توی گوشیش دیدم با اون شماره تماس گرفته منتها فقط یکبار و اصلن از طرف اون زن جواب داده نشده بود.. بهش که گفتم کلی قسم خورد که اشتباهی گرفتم شمارشو!! و من بازهم بیخیال شدم ...

    دیروز برای گوشی همسرم یه بسته اینترنتی گرفتم و امروز که داشت منو میرسوند سرکار توی گوشیش دنبال یچیزی بودم که دیدم شماره اون زنو سیو کرده و اون زن هم بلاکش کرده بود... جرووبحث بالا گرفت و من با دلخوری پیاده شدم... تا الان نه اون زنگ زده نه من. اومدم خونه بابام و هیچ خبری ازهم نداریم.

    سری های قبل خودم کلی تو دلخوری بهش پیام میدادم اما این سری به خودم عهد کردم هیچی نگم ...

    ما مشکلات دیگه ای هم داریم مخصوصن از جانب خونواده هامون. اما خودمون دوتا رابطه خوبی باهم داریم من بینهایت دوسش دارم کلن همه جا معروفم به اینکه عاشق شوهرمم و اوهم منو خیلی دوست داره هیچوقت ازش گله ای ندارم مهربون و دوست داشتنیه به فکرمه کنارمه من واقعن عاشقشم و راستش نمیدونم خوبیهاش منو عاشقش کرده یا از بس عاشقشم فقط خوبیاشو میبینم ...

    اما این قضیه رو نمیتونم هضم کنم. اگه عاشقمه اگه دوستم داره پس چراا با بقیه هم میپره چرا اینجوری میکنه من باید چیکار کنم تا شوهرم فقط و فقط مال خودم باشه... دلم داره میترکه از غصه. قرار بود قبل محرم عروسی بگیریم .... اما دارم به جدایی فکر میکنم...

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 08 خرداد 97 [ 04:49]
    تاریخ عضویت
    1395-3-05
    نوشته ها
    138
    امتیاز
    2,771
    سطح
    32
    Points: 2,771, Level: 32
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    79

    تشکرشده 133 در 75 پست

    Rep Power
    27
    Array
    کلا یک بار متنتو بخون نمیدونم چطور متوجه نیستی
    من یک خواستگار داشتم اصلا نذاشتم بیاد خواستگاری و درجا ردش کردم
    ولی بعدش بدون هیچی یهویی عاشقش شدم بدون اینکه هیچی ازش بدونم
    بعدش عقد کردیم
    دفعه اول خیانت کرد بخشیدم
    دفعه دوم خیانت کرد بخشیدم
    همون طور که حدس میزنید انقدر وابستگی شدید و مهرطلب هستم واسه اینکه مبادا از دستم ناراحت بشه حتی سوم و چهارم و پنجمم هم بخشیدمش
    اصلا همه جا معروف شدم که شوهرم خیلی بهش خوش میگذره با من ازدواج کرده و با ده نفرم رابطه داره میدونید چرا چون همه میدونن دلش خیلی بزرگه و مهربونه و اندازه همه زن های دنیا توش جا هست
    تازه فکر ازدواج تا محرم هم باهاش داری واقعا بعضی مردا چی دارن که حتی با بدترین توهین ها و تحقیرها بازم زن ها عاشقشون میشن خیلی دوست داشتم جای یکیشون بودم این رازشونو میفهمیدم
    الان یک دوست عزیز احتمالا خانوم میان میگن نیمه پر لیوان رو ببین میزان لحظاتی که با اونا بوده کمتر از میزان لحظاتی بوده که با شما بوده پس دوستت داره ولی کمی فراموشی داره تا از خونه میره بیرون یه دختری میبینه یادش میره تا تلگرام باز میکنه عکس های پروفایل هارو میبینه یادش میره
    و چنان خیانت های ایشونو توجیه میکنه خوده مرده بیاد بخونه خندش میگیره

  3. 6 کاربر از پست مفید mehdi.ma.mm تشکرکرده اند .

    danger (پنجشنبه 18 شهریور 95), fahimeh22 (پنجشنبه 18 شهریور 95), nardil (سه شنبه 23 شهریور 95), نیکیا (پنجشنبه 18 شهریور 95), الهه ی ناز (یکشنبه 21 شهریور 95), سرشار (پنجشنبه 18 شهریور 95)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 شهریور 95 [ 09:39]
    تاریخ عضویت
    1395-6-17
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    68
    سطح
    1
    Points: 68, Level: 1
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    23
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    سلام. ببخشید بخاطر آشفتگی ذهنم شاید دیشب نتونستم درست و حسابی توضیح بدم.

    اینجوری نبود که من چیزی ازش ندونم. ما کلی هم تحقیق کردیم که همه جا تایید بر خوبی و خصوصیات مثبت ایشون کردن و من واقعن نمی دونم این موضوعو از کجا باید میفهمیدم. در صورتی که خود ایشون بارها بمن گفت تنها دختری که میخواستم زنم بشه تویی و هیچ زن دیگه ای رو برای ازدواج نخاستم و خونوادشم بارها بهم گفتن که جای دیگه ای خاستگاری نرفته..

    در مورد وابستگی شدید من درست گفتید ! من شخصیت بشدت وابسته ای دارم که میخام سعی کنم اینطوری نباشم.

    اما واقعن بهم سخت میگذره.

    ایشون گردن نمیگیره اصلن قبول نمیکنه که کارش اشتباهه و با کسی در ارتباطه کلن همه چیزو انکار میکنه.

    خاهش میکنم کمکم کنین بگین تو این وضعیت که نه به خونوادم نه دوستام میخام بگم چی شده و نه با خودش میخام حرف بزنم چیکار کنم تا بتونم تصمیم درستی بگیرم.

  5. کاربر روبرو از پست مفید fahimeh22 تشکرکرده است .

    danger (پنجشنبه 18 شهریور 95)

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 شهریور 96 [ 08:00]
    تاریخ عضویت
    1395-5-19
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    2,243
    سطح
    28
    Points: 2,243, Level: 28
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    121

    تشکرشده 81 در 44 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست عزیز که اینقدر محکم جواب این خانم دادی ، خیانت موضوع تکراری این روزهاست ...
    شما بگو چکار کنه ؟ نبخشه ؟ جدا بشه ؟ ادامه بده با همین وضعیت ؟اصلا کجا داریم میریم ؟....
    تقصیر خانم هاست که اینطور مردها به ورطه خیانت افتادن ؟ یا تقصیر خود مردهاست ؟
    شما از بین مردها آمار بگیر که چند درصد فقط با زنشونن !
    موضوع فیلم های سینمایی این روزها رو می بینی !!!همش همینه !!!
    آیا احتمال داره اگه جدا بشه از روی تنهایی خودش میشه جزء اونایی که میرن زندگی بقیه رو بهم میزنن ؟
    اصلا خیلی محکم برخورد کنه و اون مرد دیگه سراغ این قضیه نمیره !؟میره اما با زیرکی
    واقعا خیانت درد بی درمونه ، مثل سرطان میمونه

  7. 4 کاربر از پست مفید masomeh2016 تشکرکرده اند .

    danger (پنجشنبه 18 شهریور 95), fahimeh22 (پنجشنبه 18 شهریور 95), nardil (سه شنبه 23 شهریور 95), ستاره زیبا (پنجشنبه 18 شهریور 95)

  8. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 08 خرداد 97 [ 04:49]
    تاریخ عضویت
    1395-3-05
    نوشته ها
    138
    امتیاز
    2,771
    سطح
    32
    Points: 2,771, Level: 32
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    79

    تشکرشده 133 در 75 پست

    Rep Power
    27
    Array
    واقعا که معصومه جان خدایی نمیدونم چطور سوال شما و سوال کننده بعد گفتن این شرح حال اینه که باهاش ازدواج کنه یا نه؟
    یعنی بعد این شناخت ازشون بازم به این موضوع فکر کردن؟
    چرا بعضی ها عقد رو به معنی ازدواج میبینن عقد یعنی محرمت به قصد شناخت نه محرمیت به قصد ازدواج وقتی انقدر واسه ازدواج حول باشه آدم اصلا نمیتونه عیب های طرف مقابلو ببینه ازدواج با ایشون واقعا بدترین تصمیمیه که میشه گرفت الکی ایشون رو از ازدواج نکردن نترسونین واقعا انقدر چطور بعضی از خانوما خودشونو کوچیک میبینن که میگن اشکال نداره!!!با مرد خیانت کار ازدواج میکنیم خیانت خیلی زیاده خوب خواهر من دزد و حرام خور و گرون فروش هم پره تو بازار خوب پس چون عادیه اشکال نداره بی خیال اصلا کی گفته همه باید حلال بخورن اصلا مال مردم خوشمزه تره
    واقعا چرا بعد اون شرح حال اصلا سوال اینه که با این ازدواج کنه یا نه؟ازدواج چه مزیتی داره بعضی از زن ها واسش تن به هر خفتی میدن؟
    آخه مجرد موندن که خیلی بهتره
    و تحقیق محلی فایده نداره تو تحقیق محلی چون مثل قدیم محل ها کوچیک نیست و همه از هم خبر ندارن چیز خاصی نمیتونن بگن حقیقت این آقا همینیه که میبینید حرف مردم اشتباه و از روی نداشتن شناخت بوده
    اگه به خودت اهمیت میدی و واقعا دوست داری نجات پیدا کنی برو پیش روان شناس و این وابستگی رو حل کن وگرنه تا آخر زندگیت باید همین طوری باشی اگر هم که نه حداقل بدون آدما تغییر نمیکنن و اگه کسی گفت درست میشه بعد ازدواج خواهشا شما مواظب باش و گول نخور آدما تغییر نمیکنن

  9. 2 کاربر از پست مفید mehdi.ma.mm تشکرکرده اند .

    danger (پنجشنبه 18 شهریور 95), nardil (سه شنبه 23 شهریور 95)

  10. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    144
    Array
    سلام..

    وابستگی زیاد و به قول دوستمون مهر طلبی زیاد از طرف شما باعث شده چشمتون خیانت های شوهرتونو باور نکنه و به قول معروف دارین خودتونو قول میزنید ..

    بله ایشون راست میگن که شما رو دوست دارن ولی اون یکی خانم و هم دوست دارن .. اگه براتون بودن اون خانم مشکلی نیست به زندگیتون ادامه بدید.. ولی اگه براتون مقدور نیست از همین الان که فعلا تو عقد هستین خودتونو بکشین کنار
    ایشون انقد بیخیاله که حتی این کاراشو از شما پنهون نمیکنه شما هم با این بخشیدناتون ایشونو طلب کارتر کردین..

  11. 2 کاربر از پست مفید جوادیان تشکرکرده اند .

    danger (پنجشنبه 18 شهریور 95), mehdi.ma.mm (پنجشنبه 18 شهریور 95)

  12. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 شهریور 96 [ 08:00]
    تاریخ عضویت
    1395-5-19
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    2,243
    سطح
    28
    Points: 2,243, Level: 28
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    121

    تشکرشده 81 در 44 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط mehdi.ma.mm نمایش پست ها
    واقعا که معصومه جان خدایی نمیدونم چطور سوال شما و سوال کننده بعد گفتن این شرح حال اینه که باهاش ازدواج کنه یا نه؟
    یعنی بعد این شناخت ازشون بازم به این موضوع فکر کردن؟
    چرا بعضی ها عقد رو به معنی ازدواج میبینن عقد یعنی محرمت به قصد شناخت نه محرمیت به قصد ازدواج وقتی انقدر واسه ازدواج حول باشه آدم اصلا نمیتونه عیب های طرف مقابلو ببینه ازدواج با ایشون واقعا بدترین تصمیمیه که میشه گرفت الکی ایشون رو از ازدواج نکردن نترسونین واقعا انقدر چطور بعضی از خانوما خودشونو کوچیک میبینن که میگن اشکال نداره!!!با مرد خیانت کار ازدواج میکنیم خیانت خیلی زیاده خوب خواهر من دزد و حرام خور و گرون فروش هم پره تو بازار خوب پس چون عادیه اشکال نداره بی خیال اصلا کی گفته همه باید حلال بخورن اصلا مال مردم خوشمزه تره
    واقعا چرا بعد اون شرح حال اصلا سوال اینه که با این ازدواج کنه یا نه؟ازدواج چه مزیتی داره بعضی از زن ها واسش تن به هر خفتی میدن؟
    آخه مجرد موندن که خیلی بهتره
    و تحقیق محلی فایده نداره تو تحقیق محلی چون مثل قدیم محل ها کوچیک نیست و همه از هم خبر ندارن چیز خاصی نمیتونن بگن حقیقت این آقا همینیه که میبینید حرف مردم اشتباه و از روی نداشتن شناخت بوده
    اگه به خودت اهمیت میدی و واقعا دوست داری نجات پیدا کنی برو پیش روان شناس و این وابستگی رو حل کن وگرنه تا آخر زندگیت باید همین طوری باشی اگر هم که نه حداقل بدون آدما تغییر نمیکنن و اگه کسی گفت درست میشه بعد ازدواج خواهشا شما مواظب باش و گول نخور آدما تغییر نمیکنن
    سلام آقا مهدی
    حق با شماست که آدما تغییر نمی کنند اما زندگیا مثل حرام خوری و گرون فروشی و ... داره به سمته نابودی میره
    من منظورم ادامه دادن یا ندادن نبود ، همون طور که میدونید الان حتی مشاوره هم میریم تصمیم نهایی رو به عهده خود فرد میزاره ، اما ایشون الان وارد این زندگی شده و باید تا جایی که میتونه تلاش کنه اما خب منم معتقدم که مثل خیلی از ماها داره بی راهه میره و به جای اینکه ی بار درست باهاش حرف بزنه تا تموم بشه مدام میبخشه و دوباره از همون سوراخ گزیده میشه ....

  13. کاربر روبرو از پست مفید masomeh2016 تشکرکرده است .

    mehdi.ma.mm (یکشنبه 21 شهریور 95)

  14. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 26 آبان 95 [ 14:05]
    تاریخ عضویت
    1395-6-16
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    44
    سطح
    1
    Points: 44, Level: 1
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 10.0%
    تشکرها
    3
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    ببین عزیزم به فکر این نباش که شوهرت عوض بشه من جواب قطعی رو بهت میگم:محاله که این کار رو ترک کنه؛محال
    پس اگر میخوای همین جوری ادامه بده وگرنه به خونوادت و اعصابت و جوونیت رحم کن و بیا بیرون از این زندگی

  15. کاربر روبرو از پست مفید الهه ی ناز تشکرکرده است .

    mehdi.ma.mm (یکشنبه 21 شهریور 95)

  16. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 05 مهر 95 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1394-9-11
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    717
    سطح
    14
    Points: 717, Level: 14
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 83
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    فهیمه عزیزم درک می کنم که تو چه شرایط سختی هستی...منم همین شخصیت وابسته و مهر طلب رو دارم ...میدونم که الان حال معتادی رو داری که مواد به اون نرسیده باشه و همون قدر درد می کشی....اما عزیز دلم تمام این درد کشیدن ها با ارزشه چون وجود خودت پر ارزشه...هم چین مردی ارزشش رو نداره اونی که خطا کرده و تازه پشتش رو به تو می کنه و می خوابه یعنی تو براش آن قدر که باید مهم نیستی...پس محکم وایستا و سعی کن که خودت واسه خودت مهم باشی...قطعا تلخی جدایی رو می چشی ولی این تلخی ارزشش رو داره چون پیش خودت و خانوادت سر بلند میشی...سعی خودت رو بکن که خام حرفاش نشی...تو فقط کافیه سالی از زندگیت بگذره و اون وقت عیان تر از این شاهد خیانتش باشی و اون زمان با روان آسیب دیده ات چه کار می تونی بکنی؟...پس محکم وایستا و تمومش کن...از تنهایی بعدش نترس. .خدا همیشه هست.

  17. کاربر روبرو از پست مفید یاکریم تشکرکرده است .

    nardil (سه شنبه 23 شهریور 95)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بی اعتمادی به شوهر
    توسط sayeh_m در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: سه شنبه 30 آبان 91, 11:47
  2. چه طور دوباره اعتماد کنم؟
    توسط a.a در انجمن تعدد زوجات، چند همسری، صیغه موقت
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: یکشنبه 07 آبان 91, 14:43
  3. چگونه به همسرتان اعتماد کنید
    توسط eghlima در انجمن شوهران و زنان از یکدیگر چه انتظاراتی دارند
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 31 تیر 91, 13:58
  4. بي اعتمادي و بدبيني نسبت به ديگران (شناخت، اعتماد)
    توسط parse در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: پنجشنبه 29 مهر 89, 19:16

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:32 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.