سلام. این دومین و اخرین تاپیک منه.اگه نتیجه نگییرم دیگه فعلا سراغ اینترنت و اینجا نمیام
من بیشتر دنبال علت رفتار و مشکلاتم هستم تا برطرفشون کنم .لطفا تاپیک دیگم رو نگاه نکنیدی نتیجه نداره.پیام هم دادم که چون جواب نگرفته پاکش کنند که نکردند
من قبلا یعنی زمان دیبرستان و اکثر سالهای دانشگاهم دختر ساده ای بودم که نه به بدی ادمها کار داشتم به به رفتارشون سرم به کار خودم بود. تا حدیکه حواسم نبود خیلیا دارن توی کارم موش میندازن و خیلی از مشکلاتم تقصیر اونهاست.زندگیمو میکردم و اروم بودم
متاسفانه چندساله که ادمهای دوروبرم رو حتی نزدیکانم رو شناختم دچار حالت های بدی شدم
خشم
عصبانیت
خودخوری
افسردگی
حسرت
گوشه گیری بیشتر
نا ارومی و بی قراری
و اینکه بیشتر فکرم متوجه دیگرانه اینقدر حواسم به کارای خودم نیست که نه فقط از زندگی و پبشرفت موندم که مثلا به حواسپرتی و گیجی مبتلا شدم
و مهمترین و بزرگترین مشکلم که نتیجه همه اینهاست فکر مشغول و افکار منفی و ناراحت کننده ست. به جای کار و همه چیز بیشتر ساعت های روز یه گوشه فکر میکنم. کلا خیلی خیلی زیاد با خودم فکر میکنم و نمیدونم چه طوری بای د از این حالت دربیام.فکر و فکر و فکر همه جا همه جا
نمیدونم چه کار کنم وکجا برم . ببشخید لی خیلی از مشاورها و صد در صد نه همشون خودشون نیاز به مشاوره و اموزش دارن
- - - Updated - - -
میخوا م اروم بشم و فقط به زندگی خودم برسم حتی اگه از اسمون سنگ بباره حتی اگه خانواده خودم با خنجر از پشت باهام رفتار کنن
علاقه مندی ها (Bookmarks)