به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 اسفند 95 [ 12:50]
    تاریخ عضویت
    1389-2-29
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    5,626
    سطح
    48
    Points: 5,626, Level: 48
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 124
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 33 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array

    مشاوره در مورد تصمیم به خاتمه زندگی مشترک‎

    سلام
    به طور خلاصه:
    در اواخر دوره تحصیلم هستم، فشار کاری من بسیار زیاد شده.
    ایده آل ترین راه برای من این بود که از امکان فرصت مطالعاتی بهره ببرم که فرصت آن به خوبی فراهم است،( به جز کمی دغدغه مالی که باید به آن فکر کنم) اما متاسفانه همسرم در چنین تصمیماتی هرگز همراهی‌ام نکرده و نمی‌کند. اکنون در نقطه ای هستم که به نظرم می رسد راه پیشرفت من در زندگی مشترک بن‌بست است و از این به بعد تنها درجا زدن و محافظه کاری نصیب من خواهد شد.


    ایرادات همسرم:
    1) کار او فصلی است، به طور میانگین سالی 2-3 طرح انجام می دهد و معمولا دستمزد منظمی هم ندارد. اکثر روزها در خانه است و اگر طرحی دردست نداشته باشد کاملا بیکار، به هیچ وجه نه اکنون، نه آینده، از نظر مالی نمی توانم به او اعتماد کنم.


    2) اهل ریسک نیست، اعتماد به نفس ضعیفی دارد و گاهی احساس می کنم علی رغم همه تلاش من، خودش را باور ندارد. ( اخیرا به فکر راه اندازی یک کسب و کار افتاده، اما برای پیش برد نیاز به همراهی من یا کس دیگری دارد و من هم در شرایطی نیستم که بتوانم استرس های چنین مسیری را تحمل کنم) تصمیم هایش اغلب بدون فکر و متزلزل است. شخصیتی وابسته دارد.



    3) روابط اجتماعی اش چندان قوی نیست. در محدوده خانواده خوبست اما در برابر آدم های جدید، همیشه گارد بسته ای دارد.


    4) استایل زندگی اش کلا با من متفاوت است. دکتری خواندن را دوست دارد، اما سختی درس خواندنش را نه. بارها از اینکه زبان نمی داند نالیده، اما به خودش زحمت نمی دهد برای یادگرفتنش اقدام کند. تنها حسرت و حسرت ...


    5) از نظر اعتقادی بسیار از همه فاصله گرفته‌ایم و این اواخر کمتر به پر و پای من می پیچد. می توانم بگویم روشن فکر است، اما گاهی حس می کنم هنوز با خودش گاهی در جدل است و تلاش می کند به من فشاری نیاورد.



    وجوه مثبت او:


    1) بسیار خوش اخلاق است، مهربان است، خنده روست.



    2) خانواده متینی دارد، از خانواده اش مستقل است.



    3) علاقه مندی های مشترک بسیاری داریم.

    4) به زندگی مشترکمان متعهد است و در کمال صداقت رفتار می کند.


    5) به خواسته های من در رابطه خصوصی مان بسیار توجه می کند.


    6) خودش را برای تامین رفاه و خواسته های من مسئول و متعهد می داند، مگر جایی گه به خاطر ضعف هاش کاری از پیش نبرد.


    متاسفانه با مخالفت ایشان با رفتن من به فرصت مطالعاتی، درگیر بارهای مضاعف زیر شده ام:

    الف) انتظارات استاد برای نتیجه گرفتن از هیچ و همچنین بیگاری های گرفتن های پشت سر هم او که هیچ سود مستقیمی برای من در بر ندارد و تنها به سیاهه افتخارات او می افزاید.

    ب) بار مالی پایان نامه برایم طاقت فرساست، بیشتر پول من دست همسرم است و اخیرا هم به دلیل عدم گرفتن پروژه جدید، همه هزینه های جاری منزل را من می پردازم. همچنین استادم رسما گفت که فکر دیگری برای هزینه های پروژه ام بکنم :(

    ج)انتظارات دانشگاه محل کارم در آینده و همچنین بعد مسافتی چند صد کیلومتری که هر دو هفته یکبار آنهم با اتوبوس، باید طی کنم. ( چون داخل کشور هستم، انتظار همکاری دارند)

    د) انتظارات غیر منطقی و بی پایان اطرافیانش و عدم ایستادگی او کنار من. مثلا خواهر همسرم به خودش اجازه می دهد در این شرایط یک هفته تمام، با کل خانواده شان خانه ما اقامت کنند و به بیزینسشان برسند. همه وقت ده روزه اخیرم علی رغم شرایط بحرانی خودم و همچنین پنج روز آینده، صرف پذیرایی از ایشان شده و خواهد شد و ماکزیمم راهکار همسرم اینه که "خب می‌برمشون بیرون"!
    این اولین و آخرین بار نیست که احساس کرده ام چقدر مورد ظلم هستم و اگر مرد خانه بودم و در حال تحصیل، چقدر شرایط فرق می کرد...


    زندگی حرفه ای من برایم بسیار مهم است. اما همسرم تا کنون دو بار با مخالفت هایش، مسیر مرا عوض کرده است و تا مرز شکست کشانده. این بار و با این شرایط می تواند به قیمت از دست دادن خیلی چیزها برایم تمام شود. ( عدم اتمام دکتری، از دست رفتن موقعیت شغلی در یک دانشگاه دولتی و حتی پایان کار تخصصی من و شکست همه بافته های تا کنون من ... ) از طرفی گمان نمی‌کنم هیچ وقت شغل من به عنوان یک محقق تمام وقت، در چنین رابطه ای به رسمیت شناخته‌شود.


    سن من دیگر اجازه چنان ریسکی را نمی‌دهد. چه کنم؟

  2. 3 کاربر از پست مفید dandelion تشکرکرده اند .

    danger (سه شنبه 02 شهریور 95), she (یکشنبه 07 شهریور 95), شیدا. (یکشنبه 07 شهریور 95)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 08 خرداد 97 [ 04:49]
    تاریخ عضویت
    1395-3-05
    نوشته ها
    138
    امتیاز
    2,771
    سطح
    32
    Points: 2,771, Level: 32
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    79

    تشکرشده 133 در 75 پست

    Rep Power
    27
    Array
    با این چیز هایی که شما گفتید اصلا نمی ارزه حرف طلاق هم بزنید شوهرتون مشکلی نداره فقط مشکلات مالی و فشار به پایان رسوندن تحصیلاتتون هست که آدم اینجور موقع ها میخواد از مشغله فکری خیلی زیاد فقط کل مشغله های دیگشو بریزه دور و فقط بچسبه به یکی از مشکلاتش
    اون اشکالاتشم گه گفتی انصافا کمی نامردی کردی اینکه کمتر به پر و پاتون میپیچه یعنی ازتون فاصله گرفته؟!؟!مثلا اگه زیاد به پر و پاتون میپیچید و ازتون ایراد میگرفت بهتر بود؟
    روابط اجتماعی ضعیفی داره چون درجا با آدما گرم نمیگیره!؟!؟!؟بعد گفتی خنده رو هست و خوش اخلاق؟!؟!شاید میخواد مردم حد و حدود کارمندی یا رفیقی یا ...... رو پیشش درک کنن
    در کل امیدوارم اصلا حرف از طلاق پیشش نزده باشی چون واقعا نامردیه شوهرتون واقعا مشکلی نداره
    یکم مشکل مالی دارید که جفتتون دارید کار میکنید میتوتید از پسش بر بیاید الان مثلا تنهایی بهتر از پس خودت برمیومدی که حرف طلاق زدی؟

  4. 3 کاربر از پست مفید mehdi.ma.mm تشکرکرده اند .

    dandelion (پنجشنبه 27 آبان 95), danger (سه شنبه 02 شهریور 95), شیدا. (یکشنبه 07 شهریور 95)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 14:02]
    تاریخ عضویت
    1394-4-10
    نوشته ها
    498
    امتیاز
    11,783
    سطح
    71
    Points: 11,783, Level: 71
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 267
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    121

    تشکرشده 542 در 278 پست

    Rep Power
    85
    Array
    چرا نتونین برای کار جدید باهاش همکاری کنین؟هر کاری تو دنیا استرس داره .
    مرد نیاز به پشتیبانی زن داره .
    هر چند این کمک و همراهی در حد لسانی باشه
    بهش اعتماد به نفس بده و کمکش کن یه کار جدید شروع کنه
    بعضی آدمها مثل ببخشید ( فرغون ) می مونن که یکی باید دستشون رو بگیره و ببرتشون کنار مقدمات کار

  6. 2 کاربر از پست مفید حیاط خلوت تشکرکرده اند .

    danger (سه شنبه 02 شهریور 95), شیدا. (یکشنبه 07 شهریور 95)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 19 خرداد 96 [ 18:05]
    تاریخ عضویت
    1395-3-09
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    1,600
    سطح
    22
    Points: 1,600, Level: 22
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 100
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 62 در 33 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام....منم دانشجوی دکترا هستم و هم همسرم.....هر دو شرایط مالی خیلی بدی رو پشت سر گذاشتیم وداریم میگذرانیم....تازه ما بچه هم داریم و هر دومون شاغل هم هستیم....اینار و گفتم که یه همزادپنداری کرده باشم....
    نکات مثبت همسرتون خیلی عالیه....واون نکات منفی فقط بخاطر شرایط کاریه...
    به قول حیات خلوت عزیز واقعا بعضی از مردا اگه براشون اهداف بلند مدت ترسیم کنی خیلی سرسعتر و مصمم تر حرکت میکنند....اخه الان واقعا شرایط کاری و پزوهشی شرایط جالب نداره(البته تو رشته ما تقریبا اینطوریه...تجهیزات ازمایشگاهی نیست)

    پیشنهادات من که خیلی به خودم کمک کرد
    +یه بار دیگه کتاب باربارا دی انجلس رازهایی درباره مردان(بومی شده و ویرایش ایرانی اش سخنرانی اقای دکتر حبشی) حتما یه ریویو کن
    ++شرایط رو اونقدر برای خودت سخت نکن....سخت گیر جهان بر مردمان سخت گیر....
    +++با همسرت واقعا همدلی کن....
    شاد باشی

  8. 3 کاربر از پست مفید دنیای یاسی تشکرکرده اند .

    dandelion (پنجشنبه 27 آبان 95), danger (سه شنبه 02 شهریور 95), شیدا. (یکشنبه 07 شهریور 95)

  9. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 07 اردیبهشت 99 [ 02:11]
    تاریخ عضویت
    1391-11-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    719
    امتیاز
    12,958
    سطح
    74
    Points: 12,958, Level: 74
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 292
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,329

    تشکرشده 1,605 در 532 پست

    Rep Power
    90
    Array
    سلام،

    چقدر خوب توضیح دادی. چه ذهن خوب و منظمی داری خانم دکتر. ... درک میکنم که در چه شرایطی هستی. و میتونم تصور کنم اگر شرایط کاری همسرت بهتر بود، بار مشکلاتت خیلی کمتر میشد.

    ببین من فکر نمیکنم طلاق پیشنهاد مناسبی باشه. در درازمدت همچین فقدانی تو رو از پا درمیاره. ما زن هستیم. و این زنانگی رو در نوشته های شما راحت میشه دید. حتی در شرایطی که دغدغه هاتون تحصیل و کاره.

    خانم عزیز

    به نظرم بیشتر از هر چیزی میترسی! ترس...
    شاید به یه کمک حرفه ای احتیاج داشته باشی. چون به هر حال به نظر میرسه قراره چیزهایی رو قربانی کنی به پای چیزهای دیگری. موضوع فقط اولویت بندیه!!

    و به نظر نمیرسه که تو آمادگی شکست خوردن و یا از دست دادن کنترل امور رو داشته باشی!

    من خودم دارم جدا میشم و بیرون از گود نیستم...
    به نظر من (به نظر من) یه رابطه خوب انسانی و یه خانواده خوب، از هر چیزی توی دنیا مهمتره. اما ما برای همچین چیزی اهمیت کافی رو قایل نیستم. چون موفقیت جور دیگه ای تعریف شده. و حالا چطوری میتونیم به همه ی مسیری که تا حالا طی کردیم شک کنیم؟؟؟
    و تازه، بدتر از اون، اگر تو اینقدر قوی نبودی و محکم، شاید همسرت هم اینقدر وابسته نبود، یا اگر بود، عاشق ات نمیشد،

    شاید لازم باشه کمی بازنگری کنی درباره خودت. شاید کمی تغییر کردی و زندگی ات هم خود به خود تغییر کرد



    مریدی پرسید: پندی ده که به سفر شوم.

    پیر گفت: چرا رَوی؟

    گفت: آب که نرود، تیره گردد.

    پیر گفت: خود، دریا باش ...

    که نرود، تیره نیز نگردد.


    خواجه عبداله انصاری
    ویرایش توسط she : یکشنبه 07 شهریور 95 در ساعت 08:32

  10. 2 کاربر از پست مفید she تشکرکرده اند .

    dandelion (پنجشنبه 27 آبان 95), شیدا. (یکشنبه 07 شهریور 95)

  11. #6
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام

    همونطور که دوستان گفتند نقاط قوت همسرتون و زندگیتون ظاهرا اونقدر خوب هست که جدایی گزینه مناسبی برای شرایط استرسی که توش هستید نباشه.

    شما درگیر شرایط سخت پایان نامه و اتمام دکتراتون هستین. اگه دختر خونه ی بابا هم بودین الان یه سری دلایل دیگه ردیف می کردید برای اضطرابتون ....
    بیکاری و شرایط بد اقتصادی همسرتون و وابستگیش به شما یه مشکل نه خیلی پررنگ در زندگیتون هست که مربوط به مشکل فعلی شما نیست.

    از همسرت خواهش کن این مدت بیشتر درکتون کنه و با شما همکاری کنه
    جدایی را بذار بعد از دکترا
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  12. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    dandelion (پنجشنبه 27 آبان 95)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تصمیم به طلاق گرفتم درسته تصمیمم؟
    توسط amir59 در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 مهر 95, 22:38
  2. تصمیمم نهایی من ... 6 سال تا تصمیم گرفتن طول کشید
    توسط she در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: یکشنبه 10 مرداد 95, 18:31
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: پنجشنبه 13 شهریور 93, 18:36
  4. موندم چه تصمیمی بگیرم؟ کمک کنید...............
    توسط yase sefid در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: چهارشنبه 13 شهریور 92, 10:55
  5. چه تصمیمی بگیرم؟
    توسط arah در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 08 تیر 92, 17:52

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 06:44 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.