به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 شهریور 95 [ 02:00]
    تاریخ عضویت
    1394-2-16
    نوشته ها
    109
    امتیاز
    2,724
    سطح
    31
    Points: 2,724, Level: 31
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 138 در 51 پست

    Rep Power
    26
    Array

    افسردگی دوماه بعد از طلاق

    سلام به همه .دوستان من و میشناسن.دوماه پیش همه ی حقوقم رو بخشیدم و توافقی جدا شدم.
    شاید یادتون باشه.
    همسر من وسواس شدید داشت طوری که پاشو با وایتکس میست.
    و یه جهنم واقعی تو دوران عقد و تجربه کردم.
    من تک دختر رتبه تک رقمی کنکورو...بودم.یعنی یه دختر کاملا موجه از هر لحاظ
    اما اشتباهم در انتخابم بیچارم کرد.
    همسرم قبل من سه بار ازدواج کرده بود.و با حرفاش گول خوردم شدیدا که کاملا قبول دارم انتخاب خودم اشتباه بود از اول.
    بااین حال همه جور تلاش کردم و مقطعی هم جواب گرفتم.
    امادر نهایت وقتی پندتا روان پزشک و روانشناس گفتن اختلال روانی و اختلال شخصیتی حاد داره و گفتن باید درمان بشه قبول نکرد و گفت باید جدا شیم.
    من همه تلاشم و تا لحظه اخر کردم.اما نشد و با بخشش همه چی جدا شدم و شناسنامم هم پاک شد.
    واقعا نجات پیدا کردم.یه جهنم واقعی که همه چیم تحت کنترل بود.حتی دستشویی رفتنم.مجبور بودم برا وسواسش قوانینشو تحمل کنم.گف کارو درس و بزار کنار.همه رو پذیرفته بودم.
    تویک سال عقد حتی یه حلقه هم برام نخرید.هیچ مراسمی نگرفت.گفت باید بیای خودت و اول اثبات کنی بعد...
    فقط تحقیرم کرد نابودم کرد.
    خدا من و نجات داد و دارم نفس میکشم.
    من سریع تحت نظر مشاور به کلاس ورزش و تحلیل رفتار رفتم و خیلی رو خودم کار کردم.
    اما پند روزه واقعا دلم گرفته و دلم برای خودم میسوزه که چقدر تلاش کردم اما نشد.یه لحظه هم دلم نمیخواد برگردم.اما همش نگران اینده ام.
    من یه ادم کاملا مذهبی ام و معتقد بودم همه ی عشقم باید برا همسرم باشه.
    اهل دوستی و..نیستم.
    الان همش این فکر اذیتم میکنه که اینده ام چی میشه.ایا کسی با من ازدواج میکنه و...
    دارم غصه میخورم همش.اما نمیخوام خودم و ببازم.
    تو مدت عقد یکبارم هیچ مهمونی نیومد برا همین تو فامیل خیلی راحتم.
    گفتیم همون اول توافق نکردیم و تموم شد و هیچ کس عقدم و نمیدونه.
    اما برای ازدوج بعدیم واقعا نگرانم که دیگه هیچ وقت موردایی که عالی بودن و خواستگارم سراغم نمیان.
    من خیلی بهم ظلم شد.فقط یه اسم اومد روم.بدون حتی یک حلقه یا یک مراسم و...
    واقعا دلم گرفته.
    چطور خلاص شم ازاین افکار؟؟؟؟

  2. 3 کاربر از پست مفید raha_ashegh تشکرکرده اند .

    amf66 (سه شنبه 02 شهریور 95), hyper (جمعه 22 دی 96), شیدا. (یکشنبه 07 شهریور 95)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 02 بهمن 99 [ 08:27]
    تاریخ عضویت
    1394-10-28
    نوشته ها
    145
    امتیاز
    8,981
    سطح
    63
    Points: 8,981, Level: 63
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    474

    تشکرشده 304 در 105 پست

    Rep Power
    38
    Array
    سلام رهای عزیز
    آرامشی که این روزها داری رو با فکر به گذشته خراب نکن.
    مهم اینه که تصمیم درستی گرفتی و از تصمیمت کاملا راضی هستی.
    قطعا روزهای خوبی در انتظارت هست.
    بهترین ها رو برات آرزو میکنم

  4. 3 کاربر از پست مفید آرامش خیال تشکرکرده اند .

    amf66 (سه شنبه 02 شهریور 95), نیکیا (دوشنبه 01 شهریور 95), شیدا. (یکشنبه 07 شهریور 95)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 20 آبان 96 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1394-5-30
    نوشته ها
    179
    امتیاز
    4,001
    سطح
    40
    Points: 4,001, Level: 40
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 149
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    33

    تشکرشده 208 در 97 پست

    Rep Power
    36
    Array
    رهای عزیزم خیلی خیلی خوبه که پشیمون نیستی
    واقعا تصمیم درستی گرفتی. رها جون به نظرم ادامش به خودت بستگی داره اینکه تو چقدر این قضیه رو بزرگ کنی واسه خودت. بقیه هم مثل خودت به این ماجرا نگاه میکنن.
    ببین اینی که هستی با همه ی خوبی ها و بدی ها رها رو تشکیل میده و اگر کسی این رها رو دوست داشته باشه و این دوس داشتنش واقعی باشه همی ی اینارو قبول میکنه اصلا منظورم ترحم نیستا اصلا.
    تو لیاقت یه عشق واقعی رو داری و حقته با کسی ازدواج کنی که از ته قلبش بخوادت. پس اون آدم که رها رو میخواد حتی بعد از این ماجرا هم میتونه اونو بپذیره در غیر این صورت میشه یکی مثل همون قبلی و رها ی نازنین ماهم هیچ احتیاجی به همچین آدمی نداره. رها جون تو داری دوره بهبود رو میگذرونی یکمی صبور باش یکم دیگه که بگذره همه چیو فراموش میکنی و به آرامشی باور نکردنی میرسی و بعد از اون علاوه بر اینکه خودت در زندگی تلاشتو شروع کردی از خدا بخواه در راه ازدواج کمکت کنه و بهترین بندشو و اون کسی که واسه تو بهترینه رو سر راهت قرار بده.
    شاید گاهی از خودت عصبانی بشی که چرا مثلا مهریمو نگرفتم اما جدا شدن توافقی به مراتب بهتره تا گیر افتادن تو یه چرخه ی طولانی واسه جدایی که فقط فشار روانی رو بیشتر میکنه.
    رها جون قرآن بخون که آرومت میکنه و نماز سر وقت هم که معجزه میکنه و لطفا منو هم دعا کن.

  6. 3 کاربر از پست مفید زانکو تشکرکرده اند .

    amf66 (سه شنبه 02 شهریور 95), نیکیا (سه شنبه 02 شهریور 95), شیدا. (یکشنبه 07 شهریور 95)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 30 شهریور 98 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1390-10-26
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    11,022
    سطح
    69
    Points: 11,022, Level: 69
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 228
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,196

    تشکرشده 1,600 در 571 پست

    Rep Power
    104
    Array
    بهترین کار ممکن رو کردی ، از اولین تاپیک هاتون که بحث وسواس رو مطرح کردید ، مشخص بود لیاقت شما اون زندگی نبود .
    ---
    اگر این احساس رو نداشتی ، یه آدم غیر عادی حساب می شدی .
    فقط اینکه چطور این احساس رو مدیریت کنی باید برات مهم باشه ، همین روندی که می ری خوبه
    بابت آینده هم نگران نباش ، مورد های با وضعیت بدتر شما الان زندگی خوبی دارن
    یه خورده فرصت باید به خودت و زندگیت بدی
    طی 6 ماه تا 1 سال زندگیت عادی می شه

  8. کاربر روبرو از پست مفید داود.ت تشکرکرده است .

    شیدا. (یکشنبه 07 شهریور 95)

  9. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    می گویید مذهبی هستید پس چرا اینگونه نگاه نمی کنید که :


    این تجربه سخت شما شاید در آینده شما را شامل یک اجر دنیوی اگر هم نه یک اجر اخروی کند.

    هیچ اتفاقی بدون حکمت نیست .

    اگر حکمتش را نمی دونی پس صبور باش و توکل کن به خدا .جمله بسیار تکراری و ساده ای است اما شاه کلیدی است.

  10. کاربر روبرو از پست مفید بی نهایت تشکرکرده است .

    شیدا. (یکشنبه 07 شهریور 95)

  11. #6
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 12:04]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,411
    امتیاز
    286,450
    سطح
    100
    Points: 286,450, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,556

    تشکرشده 37,046 در 6,993 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    با سلام و احترام
    اینکه پس از یک حادثه مثل طلاق، از نظر روانی فشارهایی رو حس کنیم کاملا طبیعی هست و لطفا به خود برچسب افسردگی نزنید. افسردگی معیارهایی دارد و مدتی زمان مشخصی هم باید این علائم طول بکشد.


    لینک مرتبط:

    تست افسردگی بك و مقدمه ای بر افسردگی





    اما برای کاهش این فشارها باید متمزکز بر زمان حال باشید. نگاه به گذشته افسردگی و نگاه به آینده اضطراب می آورد.
    برنامه ریزی شما برای زمان حال خوبه. مدتی به خودتون اجازه بدهید که آرام باشید. و زمان را به خوبی بگذرانید.


    لینک مرتبط:
    جملات قصار در مورد اهمیت زمان حال


    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  12. 2 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    بابک 1369 (سه شنبه 02 شهریور 95), شیدا. (یکشنبه 07 شهریور 95)

  13. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 تیر 01 [ 15:14]
    تاریخ عضویت
    1392-2-23
    نوشته ها
    118
    امتیاز
    8,291
    سطح
    61
    Points: 8,291, Level: 61
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    150

    تشکرشده 170 در 75 پست

    Rep Power
    30
    Array
    سلام عزیزم

    منم یه دوره چهارساله سختیو مشکلاتو پشت سر گذاشتم...تو این چندساله اندازه کل زندگیم سختی کشیدم...اماا بعدش دیدم چقدر بزرگ شدم یاد گرفتم همیشه همه چی نباید بر وفق

    مرادم باشه... اخلاقم بهتر شد, تو رفتارام تجدید نظر کردم, تونستم به تنهایی محیط متشنج خانوادمو آرومتر کنم ,دیگه با کوچکترین حرفی از کوره در نمیرفتم و پرخاش نمیکردم و...

    من قبلا هم تاپیکاتو خونده بودم به نظر میرسه شما هم تو دل این سختیا رشد کردیو بزرگ شدی شایدم مثل من رابطت با خدای خودت قویتر شده...

    مثل من با این دید به اون گذشته نگاه کن

    درمورد آینده هم مطمین باش خدای دیروز و امروز خدای فردای تو هم خواهد بود

  14. کاربر روبرو از پست مفید cheshmakk تشکرکرده است .

    شیدا. (یکشنبه 07 شهریور 95)

  15. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 شهریور 95 [ 02:00]
    تاریخ عضویت
    1394-2-16
    نوشته ها
    109
    امتیاز
    2,724
    سطح
    31
    Points: 2,724, Level: 31
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 138 در 51 پست

    Rep Power
    26
    Array
    سلام ممنون از همه دوستان که پاسخ دادن یک دنیا تشکر.
    سعی میکنم به توصیه های همه ت.ن عمل کنم و امیدوارم موفق بشم.
    مدام دارم سعی میکنم حال خودم و بهتر کنم و دیگه به اون گذشته و عذاب هاش فک نکنم.
    ممنون.برام دعا کنین

  16. 2 کاربر از پست مفید raha_ashegh تشکرکرده اند .

    آرامش خیال (جمعه 19 شهریور 95), شیدا. (یکشنبه 07 شهریور 95)

  17. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 آبان 00 [ 02:20]
    تاریخ عضویت
    1393-4-25
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    17,344
    سطح
    83
    Points: 17,344, Level: 83
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,156

    تشکرشده 742 در 286 پست

    Rep Power
    77
    Array
    سلام
    من از اول پیگیر تاپیکهاتون بودم...
    وقتی قرار شد بمونی توی زندگیت
    وقتی آقای مدیر محترم اومدن و توصیه به موندن کردند تصمیم گرفتم دیگه نیام و تاپیکتون رو نبینم...
    تحمل نداشتم ببینم یکی داره انقدر رنج میبره
    نمیگم تصمیمتون به موندن یا توصیه ی مدیر محترم اشتباه بود... من از دانش لازم برای درستی و غلطی اون تصمیم برخوردار نبودم...
    اما وقتی اومدی و گفتی که جدا شدی نمیدونی چقدر خوشحال شدم... به نظرم از جهنم نجات پیدا کردی... تا میتونی خوشحال باش و به فکر تعقیب کردن آرزوهایی باش که اگر توی اون زندگی مونده بودی به نظرم محال بود بخوای بهشون برسی...
    به نظرم باید از خوشحالی داد بزنی...


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:52 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.