سلام دوستان خییلی به کمکتون نیاز دارم قبلش ازتون معذرت میخام اگه پراکنده مینویسم چون ذهنم به شدت مشوشه
من و نامزدم 5 سال باهم دوست بودیم البته در چهارچوب مشخص هر دو 25 سالمونه ایشون ارشد برق من دانشجوی ارشد دانشگاه تهران مشکل از جایی شروع شد که من دوسال پشت کنکور بودم و خونه موندنو دوری از ایشون خییلی خسته م کرده بود خصوصا بعد از کنکورم مدام بهونه گیر شده بودم و سر چیزای الکی دعوا میکردم تا اینکه وقتی قهر بودیم توی لاین با یه اقایی راجع به ایشون صحبت کردم البته چون ایشون خارج از کشور بودن همش فکر میکردم کار اشتباهی نمیکنم یک ماه نه هر روز هر ازگاهی باهاشون صحبت کردم تا اینکه نامزدم فهمید و مشکلات شروع شد یک ماه تمام ازش خاستم منو ببخشه تلگرام و لاینو حذف کردم حتی خطتمو عوض کردم تا اینکه دانشگاه قبول شدم خودش پیام داد تبریک گفت تهرانم که رفتم اومد دنبالم انصافا تهران که بودم تنهام نذاشت البته منم بدون ایشون جایی نمیرفتم تا اینکه یکی دو نفر توی کلاسمون بهم پیشنهاد دادن باز ایشون فهمید چون تلگراممو که بعدا خودش خاست نصب کنمو چک میکرد البته من جواب رد دادم ولی همش دعوام میکرد که تو باید اونا رو بی محل میکردی که جرات نمیکردن بهت پیشنهاد بدن بعدش همینطوری دعوا و جنجال دوماه خوب و ی هفته بد خانوادشونم در جریان گذاشتن برای ازدواج همه چی خوب پیش رفت اما الان دوماهه که قهر کرده و میگه دیگه باورت ندارم و نمیخامت و فکرم مریض شده هر چی میگم ببخش و فراموش کن میگه نمیتونم تو این دوماه باهام حرف زده اما خییلی کم امروزم گف دیگه تموم اصلا جوابمو نمیده چیکار کنم
علاقه مندی ها (Bookmarks)