سلام
چرا خدا صدای منو نمیشنوه چرا جواب قوم اظالمون رو نمیده به خدا خسته شدم خسته دیگه بریدم این همه تحقیر و توهین از وقتی یادم میاد همیشه منو خانوادم رو اذیت کردن چرا شوهرم پشتم نیست تکیه گاهم نیست چرا نمی تونم حتی دردو دلام رو به شوهرم بگم چرا شوهرم منو دوس نداره آخه چی واسش کم گذاشتم چرا جواب پدر مادرش رو نمیده آخه چقدر می خوان تو زندگی ما دخالت کن چرا اونا نمییمیرن من از دستشون راحت بشم هزاران بار به شوهرم گفتم که تو باید به من حق بدی ولی کو گوش شنوا جون خودشم می دونه که حق با منه
من تو این زندگی مثل یه وسیله بی ارزش می مونم که هیچ اهمیتی نداره
شوهرم همش از پدر و مادرش دستور میگیره که کجا بریم کجا نریم چی کار کنیم چی کار نکنیم همش از من سوئ استفاده میکنه اگه کاری خلاف میلش انجام بدم یا منو تهدید به طلاق میکنه و میگه از خونه میندازمت بیرون یا کتک و کتک کاری داریم بابا منم انسانم دوس دارم از زندگیم لذت ببرم آخه چقدر تحقیر بشم
علاقه مندی ها (Bookmarks)