سلام شب بخير دوستان
حدود دو ساله ازدواج كردم ، سنتي، و خدا رو شكر راضيم
يه مشكل دارم و اونم اينه كه شوهرم در مورد گذشتش كمي براي من حرف زده، اينكه قبل از من با كي در ارتباط بوده و چن تا از دخترهاي اقوامشون كه دوسش داشتن رو نام برده... از قضا هر وقت توي جمعي هستيم كه اين دخترها هستن خيلي به من بي توجه ميشه و همه حواسش پيش اون دخترس و خيلي نگاش ميكنه... هر وقت ميبينيمش دقيقا اين اتفاق ميفته و انگار من نا مرئي ميشم، در صورتي كه موقع هاي ديگه مثه پروانه دورم ميچرخه... راجبه اون دختر خيلي كنجكاوه كه مثلا اينستاگرام داره يا نه و ... ميدونم با هم دوست نبودن ولي ميدونم در ارتباط بودن و مثه اينكه دختره قبلا دوسش داشته ..، بهم گفت دليل كم محليه اين دخترها به تو اينه كه رقيب عشقيت هستن و من تو رو انتخاب كردم لجشون گرفته... از اون روز بهم ريختم و باهاش سرد شدم... بهش بي اعتماد شدم، پس فردا شب دوباره قراره ببينمشون و من از حالا عذا گرفتم و عصبي شدم... نميدونم بايد چيكار كنم؟ موضوع رو بهش بگم؟ چطوري عنوان كنم بگم بدم مياد اينقدر نگاش ميكني.،، حس ميكنم شوهرم هيزه وقتي اين رفتارشو ميبينم...
دلم نميخاد زندگيم خراب شه اخه همه چي خوبه و همه جوره باهام ميسازه و بهم ميرسه فقط مشكلم اينه ، منم از لحاظ ظاهري خوبم و تعريف از خود نباشه خوشگلم و از لحاظ جنسي و خونه داري و خوراك و إبراز محبت به شوهرم ميرسم لطفا كمك كنيد ممنون
علاقه مندی ها (Bookmarks)