سلام.
احساس میکنم دیوونه شدم.چندوقته به فکر افتادم حتما به یه روانشناس مراجعه کنم اما ازجاییکه نمیخوام همسرم متوجه بشه هنوزمقدورنبوده.
اگرپست های قبلمو بخونید متوجه مشکلات من به خاطر رابطه قبل از ازدواج شوهرم میشید و اینکه چند وقت پیش اتفاقی تو گوشیس اسم اونو دیدم که دربارش سرچ کرده بود.اونموقع هم باحرفای شما بهخودم قبولوندم که من حساس شدم.اما دست خودم نیست.از اون روز حس میکنم مدیض شدم.فکرم ارامش نداره.شک و بی اعتمادی از تو داره داغونم میکنه.رو نگاه همسرم به همه زنهاحساس شدم.وقتی سر کار میره میگم یعنی چیکار میکنه...
وقتی کنار هم میریم گردش یا توخیابون به محض اینکه یه دختر از کنارمون رد شه دقت میکنمکببینم شوهرم بهش نگاه میکته یانه.اگر نگاه کنه باهاش سرد میشم.گاهی هم به روی خودم نمیارم اما از تو داغون میشم.انگار دیوونه شدم.شکاک و بدبین شدم.میدونم که اهل خیانت حتی 1درصد هم نیس.اما همون نگاهش به یه زن دیگه دیوانم میکنه.من دیوونه شدم ؟
چه دلیلی میتونه داشته باشه که وقتی زن از کنار مردا رد میشه نگاشون کنن؟؟
چیکار کنم این فکرای مسخره از سرم بیرون شه
میدونم دوستم داره.خودمم از ظاهر چیزی کم ندارم که بگم چشمش دنبال کسی دیگه بره.حس میکنم واقعا دیوونه و شکاک شدم.توروخداکمکم کنید
علاقه مندی ها (Bookmarks)