به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 24
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 مرداد 96 [ 12:17]
    تاریخ عضویت
    1395-1-15
    نوشته ها
    112
    امتیاز
    2,270
    سطح
    28
    Points: 2,270, Level: 28
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 46.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    81

    تشکرشده 99 در 49 پست

    Rep Power
    25
    Array

    همسرم عصبی هست و فکر میکنه همه حقش رو خوردن.

    سلام. ازتون ممنونم بابت وقتی که میزارین و این متن نسبتا طولانی رو میخونید.
    ما تازه ازدواج کردیم. من قبل از ازدواج میدونستم همسرم عصبی هست ولی به دلایلی قبول کردم وارد این زندگی بشم. الان که بیشتر به رفتاراش فکر میکنم حس میکنم رفتاراش ریشه داره تو بچگیش. حس میکنه همه حقش رو خوردن و باید پس بگیره. تا کسی بهش حرفی میزنه گارد میگیره جلوش. دوس داره همه رو کوچیک و حقیر در نظر بگیره.
    دیروز بخاطر اینکه من اذیت نشم و نخوام برم خرید باهام اومد. اول با پارک بان حرفش شد. پارک بان بنده خدا گفت ماشین پارک کردی گفت اره. گفت 500. همچین عینکش رو برداشت و رفت سمتش و گفت که مگه سمت چپم پولیه؟؟(ما سمت چپ پارک کرده بودیم که رایگاه بود و چون بالا بود پارک بان ندیده بود کجا پارک کردیم.) که پارک بانه با ارامش گفت شما گفتی شمت چپ پارک کردی که گارد میگیری و چندتا دیالگ دیگه همینجوزی بینشون رد و بدل شد..
    اومدیم میوه فروشی با مغازه دار حرفش شد که چرا میوه بد میزاریو رفتیم سوپر مارکت با مغازه دار حرفش شد که واقعا کبریت نداری!!؟؟ تو خیابون با راننده پشتی حرفش شد که چرا بوق میزنیی.. و من فقط سکوت میکردم.
    البته شبش گفت کلافه بودم امروز.
    ولی اولین بارش نیس. خیلی زود کلافه و عصبی میشه. صبرش واقعا کمه. همه چیز باید بر طبق خواستش باشه تا عصبی نشه. بهونه هاشم همیشه گرمی هوا و خراب بودن ماشینو درگیر بودن فکرو این چیزاس.. و وقتی عصبی میشه یه جوری طرفو نگاه میکنه که انگار منتظره یه چیزی بگه و و دعوا راه بیفته. چون بدنش هم قوی هست یه جوری میره سمت طرف که اره اگه جرات داری حرف بزن .. و از اینکه طرف مقابش چیزی نمیگه احساس قدرت میکنه. من این موارد رو توش حس میکنم.
    چطور میشه این موارد رو برطرف کرد؟

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 اردیبهشت 96 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1395-3-04
    نوشته ها
    150
    امتیاز
    2,234
    سطح
    28
    Points: 2,234, Level: 28
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 66
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    78

    تشکرشده 156 در 94 پست

    Rep Power
    30
    Array
    این که فکر میکند حقش را خوردند میتواند به چند دلیل باشد
    ایا همسر شما همه را زود قضاوت میکند ؟
    ایا دیدش منفیست ؟"
    ایا شخصیت مهر طلب دارد ؟
    ایا فرزند کوچک خانوادست ؟
    ایا رابطه عاطفی و احساسی با خانوادش دارد ؟

    اصلیترین دلیل سرویس اضافه دادن به اشخاص دیگر حتی خانواده هست
    که میتواند ان شخص دچار این احساس شود که در حقش ظلم شده است
    عدم احساس رضایت مندی از زندگی شخصی نیز د ر این احساس دخیل میباشد
    امروزه ثابت شده است اشخاصی که بیشتر نعمتها را میبینند و شکر گزار کوچکترین داشته های خود هستن افراده موفق و شادی هستند
    شما در این زمینه میتوانید با شاد بودنتان و احساس شادکامی از داشتن چنین همسری و باور داشتن ایشان کمک بزرگی به ایشان کنید

  3. کاربر روبرو از پست مفید اسما@ تشکرکرده است .

    tanha67 (دوشنبه 04 مرداد 95)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 مرداد 96 [ 12:17]
    تاریخ عضویت
    1395-1-15
    نوشته ها
    112
    امتیاز
    2,270
    سطح
    28
    Points: 2,270, Level: 28
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 46.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    81

    تشکرشده 99 در 49 پست

    Rep Power
    25
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط اسما@ نمایش پست ها
    این که فکر میکند حقش را خوردند میتواند به چند دلیل باشد
    ایا همسر شما همه را زود قضاوت میکند ؟
    ایا دیدش منفیست ؟"
    ایا شخصیت مهر طلب دارد ؟
    ایا فرزند کوچک خانوادست ؟
    ایا رابطه عاطفی و احساسی با خانوادش دارد ؟

    اصلیترین دلیل سرویس اضافه دادن به اشخاص دیگر حتی خانواده هست
    که میتواند ان شخص دچار این احساس شود که در حقش ظلم شده است
    عدم احساس رضایت مندی از زندگی شخصی نیز د ر این احساس دخیل میباشد
    امروزه ثابت شده است اشخاصی که بیشتر نعمتها را میبینند و شکر گزار کوچکترین داشته های خود هستن افراده موفق و شادی هستند
    شما در این زمینه میتوانید با شاد بودنتان و احساس شادکامی از داشتن چنین همسری و باور داشتن ایشان کمک بزرگی به ایشان کنید
    ممنونم اسمای عزیز بابت جوابتون.
    بله دقیقا همینطوره:

    همسرم همه رو زود قضاوت میکنه و کلا جمع میبنده بعدش من کلی باید بگم خب بابا شاید فلان مشکل رو داشته شاید اینجوری بوده...

    یکی یه کاری کرد یک بار اون صفت رو بهش نسبت میده.
    همه شهرستانیا اینجوری ان..
    مثلا همه زنا رانندگی بلد نیستن. (جالبه اگه بد باشه رانندگی خانومی میگه رانندش زنه- اگه یکی خوب برونه میگه رانندش خانوم بود)

    دیدش بله به نظر من منفی هست. دقیقا کسی اگه کاری کنه بدترین دلیل ممکن و براش میاره و اصلا فکر نمیکنه شاید شرایط اون شخص خوب نبوده و از حرفا هم خیلی بد برداشت میکنه. و کلا خیلی همیشه از زندگی نالان بوده البته بعد از ازدواج با من خیلی خوب شده از لحاظ رضایت از زندگی چون خود من همیشه از زندگیم راضی بودم.

    شخصیت مهر طلب هم بله به نظر من دارد. یعنی خیلی میخواد بهش توجه کنم و از کوچکترین بی توجهی ناراحت میشه. البته شاید این کاملا درست نباشه چون به همون نسبت خیلی مهر ورزی دارن و ابراز علاقه میکنند


    فرزند کوچک خانواده نیستند
    روابط عاطفی با خانواده ندازند
    کلا به غیر از من با هیچ کسی به نظرم رابطه خاصی ندارند
    حتی دوست صمیمی هم ندارند اینقدر روی همه یه صفت بد خاصی گذاشتن و رد کردن. و یا بد رفتاری کردن باهاشون و تحقیرشون کردن و موارد نیاز باهاشون بودن که دوست هم ندارن زیاد.

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 مرداد 96 [ 12:17]
    تاریخ عضویت
    1395-1-15
    نوشته ها
    112
    امتیاز
    2,270
    سطح
    28
    Points: 2,270, Level: 28
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 46.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    81

    تشکرشده 99 در 49 پست

    Rep Power
    25
    Array
    دوستان میشه راهنماییم کنید و یا لطف کنید ادرس مشوار خوبی رو که خودتون مراجعه کردین رو در اختیارم بزارین؟

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 مرداد 96 [ 12:17]
    تاریخ عضویت
    1395-1-15
    نوشته ها
    112
    امتیاز
    2,270
    سطح
    28
    Points: 2,270, Level: 28
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 46.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    81

    تشکرشده 99 در 49 پست

    Rep Power
    25
    Array
    یعنی واقعا هیچ کسی هیچ راهی نداره برای برطرف کردن این رفتارا. حتما باید به جایی برسه که طرف فکر طلاق باشه تا به اصلاح فکر کنیم..
    اینجا ک خیلی ها مشاوره رفتن.چرا هیچ کس حتی ادرس یه مشاور خوب رو نمیده اگه راه حلی ندارین

  7. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 اردیبهشت 98 [ 17:06]
    تاریخ عضویت
    1395-4-04
    نوشته ها
    92
    امتیاز
    3,969
    سطح
    40
    Points: 3,969, Level: 40
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 181
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    165

    تشکرشده 137 در 63 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم
    به نظرم خودت هر وقت کسی رفتار بدی باهات کرد ، جلوی شوهرت اون رفتار بد رو از جوانب خوب بررسی کن . مثلا یه اشنایی بهت بی محلی میکنه و همسرت هم میبینه ، تو بلافاصه بگو بنده خدا خیلی تحت فشاره و ایشالا مشکلاش حل بشن و اینا . یا مثلا میری مغازه بهت گرون میده ، تو به شوهرت بگو فلان مغازه دار یکم حواس پرته . کلا هر اتفاقی برای خودت افتاد یه تعبیر خوب ازش بکن و به شوهرت بگو تا یاد بگیره
    +به خاطر این میگم درباره ی اتفاقایی که واس خودت میفته این کارو بکن ، چون مثلا همسر خود من که خیلی عصبیه ، اگه با کسی مشاجره کنه و من از اون فرد دفاع کنم بدتر با خودم دعوا میگیره ، گفتم شاید شوهر توام اینجوریه ، ولی اگه نیست میتونی از دعواهای خودش هم استفاده کنی . مثلا درباره میوه فروش میگفتی مغازش خیلی شلوغه حواسش نیست ، یا راجع به پارک بانه میگفتی ندیده بود جای پارک مارو (البته این کارو خیلی توصیه نمیکنم چون بستگی به شوهرت داره ، ممکنه فکر کنه تو طرفش نیستی و ناراحت شه ، شوهر خودم این جوریه ، اگه مال توام اینطوره هرگز این کارو نکن و فقط درباره اتفاقایی که واس خودت پیش میاد بگو) با این کار کم کم خوش بینی یاد میگیره ، البته اولش ممکنه بهت بگه ساده ای و این حرفا ولی بدون ته قلبش داره تاثیر میگیره ازت
    +خوش به حالت حداقل با تو دعوا نداره ، ایشالا همیشه همینطور باشین
    +رانندگی خانمارو هم همه ی اقایون مسخره میکنن ، سخت نگیر

  8. کاربر روبرو از پست مفید آوای بهشت تشکرکرده است .

    tanha67 (یکشنبه 10 مرداد 95)

  9. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 مرداد 96 [ 12:17]
    تاریخ عضویت
    1395-1-15
    نوشته ها
    112
    امتیاز
    2,270
    سطح
    28
    Points: 2,270, Level: 28
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 46.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    81

    تشکرشده 99 در 49 پست

    Rep Power
    25
    Array
    مرسی دوستم.
    خدارو شکر یکی جواب منو داد.

    من سعی میکنم این روش شما رو انجام بدم. خیلی وقتا همون رفتار خودش رو هم میگم ولی نه تو همون لحظه. چون معمولا تو اون لحظه عصبی هست.
    ولی کلا زود عصبی میشه من نمیدونم باید با این رفتارار و کاراش چیکار کنم. یه وقتایی فکر میکنم یه ودت بهش وقت بدم اگه درست نشد به جدایی فکر کنم.
    اصلا جرات ندارم تو هیچ جمعی ببرمش. همش نگرانم یه اتفاقی بیفته ناراحت شه بد برخورد کنه. بد نگاه کنه.
    یا از من انتظار توحجه زیادی داشته باشه من اون رفتار رو انجام نبدم ناراحت شه بره تو قیافه.
    از یه کار دیگش هم خیلی بدم میاد که دوس ندرم تو هیچ جمعی حداقل اقوام خودم باشه.
    من نمیدونم چرا فکر میکنه این کارای خشونت امیز خیلی خوبه و با آب و تاب میشینه تعریف میکنه. که اره فلان مسافرت رفته بودیم با دویتان دوران مجردی یکی فلان چیزو گفت اینجوری کردیم.
    یا مثلا دیگه اینه شکستن که تو اتوبان عادیه اصلا..

    بعد ما کلا یه خانواده اروم که اصلا دعوا و گلاویز شدن رو بی فرهنگی میدونیم. البته الان هم خودش دعوا نمیکنه اینا خاطرات گذشتشه که تعریف میکنه. ولی هنوز اونخشونت تو رفتاراش هست فقط دعوا نمیکنه
    واقعا باسد چیکارش کنم؟

  10. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 اردیبهشت 98 [ 17:06]
    تاریخ عضویت
    1395-4-04
    نوشته ها
    92
    امتیاز
    3,969
    سطح
    40
    Points: 3,969, Level: 40
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 181
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    165

    تشکرشده 137 در 63 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    وای انقد سریع داری به جدایی فکر میکنی ؟؟؟؟ حیفه عزیزم ، شما نباید انقدر ضعیف باشی ! ازدواج یعنی کاملا طرفتو بپذیری و دوس داشته باشی . ایراد ایشونم خیلی چیز عجیبی نیست . همسر خود من به شدت عصبیه و دقیقا خیلیم اهل دعواست ، حتی وقتی دوست بودیم و هنوز عقد نکرده بودیم یه شب به خاطر دعوا بازداشتگاه رفته بود !!! اول از همه که خدا رو شکر خشونتاش متوجه خونه و شما نیست . درباره بیرون از خونه ام میتونی کمکش کنی یا حداقل دوزشو کمتر کنی .
    + ببین چرا عصبیه . فضای خونه رو اروم کن ، تا حداقل از تو خونه ارامش بگیره یکم . بهش گیر نده ، مشاجره نکن ، باهاش شوخی کن (ولی نه یه جوری سر به سرش بذاری بدتر عصبانی شه ) . وقتی عصبیه برو اروم باهاش حرف بزن . ببین اول از همه باید خودت اروم باشی (که با توجه به چیزی که راجع به خانوادت گفتی فکر میکنم هستی ) اگه تو ارامش داشته باشی ، میتونی اون رو هم اروم کنی . به این فکر کن که شاید اون ارامشی که تمام زندگیش نداشته رو میخواد از تو بگیره!
    + به نظر من عزیزم حساسیتت روی حرف و فکر دیگران نسبت به همسرتو کم کن . اینکه نگرانی دیگران بی کلاسش میدونن یا نه بدتر تو رو نسبت به شوهرت سرد میکنه. تا وقتی خشونتاش متوجه فامیل نمیشه ، به کسی ربطی نداره همسرت چطوره ، بی فرهنگه ، بی کلاسه ، خشنه یا هرچی . این موضوعی بین تو و شوهرته. من خودمم شوهرم یکم شلخته اس ، اوایل نگران میشدم بیاد تو فامیلمون مسخره اش کنن یا به من تیکه بندازن ، ولی بعدا حساسیتمو کم کردم ، هر کی هم هرچی گفت که چرا شوهرت فلان روز اونجوری اومده من میخندیدم فقط ! بعدا خودم براش لباس اماده میکردم ، موهاشم درست میکردم که مرتب باشه . اونم یکم مرتب تر شد . توام خودت میتونی شوهرتو قانع کنی که کلا خشونت خوب نیست نه اینکه بهش بگی من ابرو دارم جلو بقیه بی کلاس بازی درنیار (اینجوری دلخور هم میشه)
    + با شوهرت حرف بزن که عزیزم حرص خوردن فقط زندگی رو به تو سخت میکنه از کنار مسائل کوچیک بگذر به جای اینکه اعصاب خودتو خورد کنی .
    + راستی شما بچه دارین ؟
    امیدوارم موفق باشی

  11. کاربر روبرو از پست مفید آوای بهشت تشکرکرده است .

    tanha67 (شنبه 13 شهریور 95)

  12. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 مهر 02 [ 02:24]
    تاریخ عضویت
    1395-4-03
    نوشته ها
    57
    امتیاز
    6,162
    سطح
    51
    Points: 6,162, Level: 51
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 188
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    20

    تشکرشده 92 در 43 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با سلام و احترام
    چند سوال دارم
    1- شغل همسرتون چی هست ؟
    2- در محیط خانواده رفتار ایشون از لحاظ عصبی به چه شکل هست ؟
    3- شغل پدر ایشون چی هست ؟ فرزند چندم هستن تو خانواده ؟ و یه شرحی از فضای حاکم بر خانواده ایشون هم بدید ممنون میشم.
    4- شرایط اقتصادی همسرتون به چه شکل هست ؟
    با تشکر

  13. کاربر روبرو از پست مفید زندگی بهتر تشکرکرده است .

    tanha67 (شنبه 13 شهریور 95)

  14. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 مرداد 96 [ 12:17]
    تاریخ عضویت
    1395-1-15
    نوشته ها
    112
    امتیاز
    2,270
    سطح
    28
    Points: 2,270, Level: 28
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 46.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    81

    تشکرشده 99 در 49 پست

    Rep Power
    25
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط زندگی بهتر نمایش پست ها
    با سلام و احترام
    چند سوال دارم
    1- شغل همسرتون چی هست ؟
    2- در محیط خانواده رفتار ایشون از لحاظ عصبی به چه شکل هست ؟
    3- شغل پدر ایشون چی هست ؟ فرزند چندم هستن تو خانواده ؟ و یه شرحی از فضای حاکم بر خانواده ایشون هم بدید ممنون میشم.
    4- شرایط اقتصادی همسرتون به چه شکل هست ؟
    با تشکر

    حالم اصلا خوب نیست. اصلا اصلا. دیشب دو ساعت گریه کردم.
    جواب سوالاتتونو میدم دوست عزیز.
    همسرم تو بخش فروش ی شرکت کار میکنه.
    تو محیط خانواده تقریبا جز یه برادارش همه عصبی هستند.
    شغل پدرشون نظامی. هست تو خانوادشون کلا همه انگار باهم دعوا دارن. درباره هر چیزی سر هم داد می زنن می پرن به هم..
    شرایط اقتصادیمون در حال حاضر بخاطر خرجایی که داشتیم خوب نیست..

    ولی من الان کلا داغونم.
    من نمیدونم چرا همسرم دعوا گرفتنو افتخار میدونه. اینکه تو جمع ب من قلیون نمیدن چون میسوزونمو افتخار میدونه. اینکه فلان روز یکی اینجوری گفت کم مونده بود بزنمش رو طوری تو جمع تعریف میکنه انگار کار خوبی کرده..
    حالا جالبه من اونجا بودم. و اصلا اونقدری که خوتشو تو تعریف کردن خشن نشون میداد. خشونت نداشت.. نمیدونم چرا فکر میکنه خشونت داشتن خوبه.

    من از سیگار خیلی بدم میاد و ایشون با اینکه قول داده بودن سیگار نکشن ولی باز میکشه و هر باری که میکشه من ازش سرد میشم.. ناخداگاه بهش بی توجهی مینکم. اگه هم نکشه اون سرد میشه و بی توجهی میکنه.. خسته شدم بخدا.. از بس سر این سیگار جنگیدیم.

    تو گوشیش کنار خودش دیدم با همکارش چت کرده. از نظر خودش چیزی نبود ولی از نظر من بود..
    همکار خانوش نمیدونم با نامزدش دوستش مشکل داشتو اومده به ایشون گفتهو ایشونم شروع کرده دلداری دادنش و که اروم باش و تو لیاقتت خیلی بیشتره..
    بهش میگم من اینو نمیپسندم. میگه من میدونم چیکار میکنم. حدمو میدونم.. اون فقط کمک خواسته بود. من میدونم ین رفتارش از کجا اب میخوره. حس بزرگ شدن. حس بزرگ دیده شدن.. حس توانا بودن.
    من دارم اتیش میگیرم وقتی یادم میاد..

    منم ریختم بهم کل مهمونی دیگه کاریش نداشتم.. اومدیم خونه کل شبو باهام دعوا گرفت.. کل شبو
    من خسته ام واقعا خسته ام. من به عنوان همسرش با این اخلاقش نمیتونم حرفامو بزنم. رفته به درد دل یکی دیگه گوش میده..
    ما تقریبا هر روز همو میددیم محل کارمون نزدیک هم بود و باهم برمیگشتم. ولی الان من محل کارم تغییر کرده و دیگه نمیبینمش مگه اخر هفته. اینقد دلم ازش پره مکه اصلا ناراحت نیستم که نمیبینشم. حس میکنم تنهایی ارامشم بیشتره. اونم احتمالا نظرش همینه
    من نمیتونم دیگه همچین ادمی رو دوس داشته باشم.
    کسی که به زن دیگه ای محبت کنه از چشم من می افته.
    سیگارم که...


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 02 اردیبهشت 94, 20:15
  2. پدرم تندخو و همیشه عصبانی است. چکار کنیم
    توسط aye در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: سه شنبه 15 مهر 93, 00:17
  3. عصبی شدن مادرم از دست ما به خاطرمشکلات
    توسط srr72 در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 17 دی 91, 19:34
  4. روش صحیح آرام سازی فرد عصبانی چگونه است.
    توسط بی دل در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 25
    آخرين نوشته: سه شنبه 15 فروردین 91, 17:06
  5. خودم براي خودم اعصاب خوردي درست كردم (فوري)
    توسط ليلا موفق در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 100
    آخرين نوشته: سه شنبه 08 شهریور 90, 12:19

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:52 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.