عاشقم

[hhhh.]

سلام خسته نباشید

شاید اینجا جاش نباشه که این جا دارم این حرفارو میگم ...

من یه پسرم و 17 سالمه ...
چند روزیه که حسی دارم و فک میکنم یه دختری رو که از بچگی خیلی میدیدمش ولی 4 ساله که ندیدمش از ته دل دوست دارم ...

من تو این چهار سال به یادش نبودم ولی از همون بچگی حسی بهش داشتم ...

حالا هم چند روزه که خیلی فکرش مشغولم کرده بدون این که بعد این سال ها ببینمش ...

میخوام برم و واسه یبار دیگه ببینمش خیلی دل تنگشم ...

نظرتون چیه لطفا بگید چیکار کنم حالم خیلی خراااااااااااااابه

[سوشیانت2]

بشین سر درس و مشقت دو روز دیگه کنکور داری.

[Ashab]

درود.
این اشتباه رو من دقیقاً تو همین سن انجام دادم و عاقبتش شد سه ماه غیبت از مدرسه و یک حسرت سرد و تلخ!!
این حسی که الان دارید گذراست ولی تصمیماتی که تو این سن میگیرید شدیداً در آینده تاثیر گذاره.
دلتنگی و دلواپسی و دل نگرانی تون هم بذارید برای زمانی که وقتش باشه ، نه الان که باید تمام تمرکزتون روی درس و کتاب و جزوه باشه.
بدرود.

[hhhh.]

درود.
این اشتباه رو من دقیقاً تو همین سن انجام دادم و عاقبتش شد سه ماه غیبت از مدرسه و یک حسرت سرد و تلخ!!
این حسی که الان دارید گذراست ولی تصمیماتی که تو این سن میگیرید شدیداً در آینده تاثیر گذاره.
دلتنگی و دلواپسی و دل نگرانی تون هم بذارید برای زمانی که وقتش باشه ، نه الان که باید تمام تمرکزتون روی درس و کتاب و جزوه باشه.
بدرود.

ممنون از راهنمایی همتون اره درسته ولی فراموش کردنشم سخته

[Ashab]

ممنون از راهنمایی همتون اره درسته ولی فراموش کردنشم سخته

از قضا الان راحت تر می تونید فراموش کنید.الان توقع و انتظاراتی از همدیگه ندارید و صرفا بدنبال تجربه به رابطه جدید با جنس مخالف هستید.
سعی کنید تو این تجربه اول قرص و محکم باشید و مغلوب این احساسات زودگذر و خام نشید.بعدها تو موقعیت های به مراتب سخت تر از این قرار خواهید گرفت و باید بتونید حریف احساساتتون بشید.

[hhhh.]

از قضا الان راحت تر می تونید فراموش کنید.الان توقع و انتظاراتی از همدیگه ندارید و صرفا بدنبال تجربه به رابطه جدید با جنس مخالف هستید.
سعی کنید تو این تجربه اول قرص و محکم باشید و مغلوب این احساسات زودگذر و خام نشید.بعدها تو موقعیت های به مراتب سخت تر از این قرار خواهید گرفت و باید بتونید حریف احساساتتون بشید.

بازم ممنون از راهنماییتون. اما اینی که شما میگید جنگ با احساساته
اگه قراره با احساساتمون بجنگیم پس اصلا واسه چی احساسات داریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[hhhh.]

بازم ممنون از راهنماییتون. اما اینی که شما میگید جنگ با احساساته
اگه قراره با احساساتمون بجنگیم پس اصلا واسه چی احساسات داریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟

البته این که من از وقتی که این حس درونم ایجاد شده دیگه از حالت افسردگی خارج شدم و روحیه بیشتری واسه زندگی کردن دارم ... که هر روز ارزوی مرگ میکردم ... پس ممکن نیست که بخوام فراموشش کنم ...

لطف کنید راهنمایی هاتون رو بزارید ممنون ......