نوشته اصلی توسط
sepita
سلام باغبان عزیز
بله حرفه شما درسته ولی امید در من مرده
هنوز گذشته با منه و اذیتم میکنه
چیجوری گذشترو فراموش کنم و امید داشته باشم و دنبال هدفام برم ؟؟؟؟؟
روحم خیلی غمگینه و داره اذیتم میکنه
باور کنید دیگ خیلی کم ذوق میکنم و واقعا دیگ حسه شادی در من مرده
قبلا یکم بهتر بودم اما الان نه خیلی بدتر شدم با همه دعوا دارم البته الان یکم خودمو کنترل میکنم ولی تو خودم میریزم و قلبم تیر میکشه
من یا همش خوابم یا سردرد دارم یا غمگینم و..
نمیخوام انرزی منفی بدم ولی خب شما یا هر کی که میخونه بگه چیکار کنم هدف هام از خودم و حس و حالم مهم تر شه برم دنبالش؟؟؟؟
چیکار کنم خودمو باور کنم و با خودم احساس ارامش کنم و این احساس ناامنی که با خودم دارم از بین بره؟؟؟؟؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)