ایراد به شغلی با کلاس کاری بالا

[K.I.N.G]

با درود پسری ۲۸ ساله هستم.
مهندسی کامپیوتر خوندم و بلافاصله بعد از اتمام درسم بدلیل تخصص خوبی که داشتم و بسیاری سمینار ها و کنفرانسها که شرکت کرده بودم و برای خودم تجربه کسب کرده بودم دفتر طراحی سایت و برنامه نویسی راه انداختم.

تا الان هر کس که به من مراجعه کرده ، هم از کارم و سلیقم خوشش اومده و هم خوب پول شمرده و اصلآ چونه نزده خخخخ.
خدا رو شکر کارم تو یکسال برام گرفت و اسم و رسمی تو شهرمون درآوردم. در آمدم حداقل ۲ برابر یه کارمنده کارکشتس.
خونوادم تو سطح مالی خوبی هستن و خداروشکر همه چیزم جوره.

خودم ماشین دارم و تو خرید منزل هم تا چند سال آینده مشکلی ندارم ولی برای شروع زندگی متعهدی اجاره میکنم.

اصل مطلب :
خودتون بهتر میدونید دیگه برای ازدواج میخوام بگم، یه جا رفتم خواستگاری که طی ۲ جلسه ۲ ساعته من متوجه شدم که همه ایده آل های من رو دختر خانم دارن هم اینکه هم سن خودم هستن و خوناده خیلی خوب و با خدایی، خلاصه کلام هم سطح و هم تفکر خودم در مسائل مهم و اساسی.

ایشون طی تماسی که خواناده من داشتن عنوان کردن که با شغل من و آینده شغلی من مشکل دارن و چونکه خودشون گفتن که از کامپیوتر و برنامهدنویسی سر در نمیارن با مشورت یکی از اساتیدشون به این نتیجه رسیدن.



حالا با اصرار و پافشاری من و تناس مکرر با منزل ایشون، فرصت یه جلسه دیگه داده شده ، من کمک لازم دارم که کارم رو چطور معرفی کنم و در مورد آینده شغلی چی بگم بهشون که اعتماد کنن.؟!؟!؟

[حیاط خلوت]

چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من فک کردم شغلتون طوریه که همش با خانم ها در تماسین
اتفاقا بیشتر کارهاتون به چند جلسه سفارش و بازدید و یه جلسه تحویل ختم میشه
جالب بود
دلایل مخالفتش رو بپرس و هر کدوم رو کامل شفاف سازی کن

[K.I.N.G]

چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من فک کردم شغلتون طوریه که همش با خانم ها در تماسین
اتفاقا بیشتر کارهاتون به چند جلسه سفارش و بازدید و یه جلسه تحویل ختم میشه
جالب بود
دلایل مخالفتش رو بپرس و هر کدوم رو کامل شفاف سازی کن

نه زیاد با خانم ها سر و کار ندارم.
بیشتر با شرکت‌ها و ارگانهای دولتی.

ایشون دیدشون خیلی گسترده‌تر از اینه و کمی بدبینانه به آینده :
مشکلشون اینطوری که میگن شاید یه روز کامپیوتر و موبایل از زندگی آدما رفت کنار اونوقت آیا شما بعنوان یه تکیه گاه میتونید کار دیگه رو انحام بدین ؟؟

[K.I.N.G]

لطفاً

[mahasty]

شما خیلی شفاف و دقیق با ارقام مشخص به ایشون توضیح دادید که چقدر درامد دارید؟
ببینید جملاتی مثل: درامدم برای زندگی کافیه! - شما نگران نباشید! - از حد متوسط بیشتر در میارم - کم آوردم پدرم کمکم می‌کنه و...
به هیچ وجه نمیتونه خیال زنی رو که میخواد باقی زندگیش رو با شما بگذرونه راحت کنه.

دقیقا بگید که من با درامد شخصیم و بدون صرفه جویی بیش از حد(چون شما خسیس نیستید.) توی دو سال گذشته تونستم یه ماشین بخرم و پول کافی برای رهن یه خونه در فلان منطقه رو پس انداز کنم و البته پدرم هم میتونه کمک کنه جای بهتری بگیریم.

رشته کامپیوتر رو هم انتخاب کردم چون می‌دونم آینده به این سمت حرکت می‌کنه و به تدریج اینترنت و فضای مجازی، قسمت بیشتری از زندگی روزمره ما رو به خودش اختصاص میده. همچنین کامپیوتر جز رشته‌های پر درامده(و از سر تفریح این کار رو انتخاب نکردم).

برای آینده هم برنامه دارم و میخوام مثلا: با دوستم همکاری کنم و شرکتمون رو توسعه بدیم - طبق تحقیقاتم با پس انداز بیشتر میتونم دست به یه تجارت کوچیک بزنم. - تا چند سال آینده محصول جدیدی وارد بازار میشه که من دارم در موردش مطالعه می‌کنم تا از پیشروها در این زمینه باشم و...(رویاهای عجیب و غریب نبافید چون به سرعت متوجه میشه. چیزی بگید که واقعا قصد انجامش رو دارید.)

شاد باشید.

[شیدا.]

ایشون دیدشون خیلی گسترده‌تر از اینه و کمی بدبینانه به آینده :
مشکلشون اینطوری که میگن شاید یه روز کامپیوتر و موبایل از زندگی آدما رفت کنار اونوقت آیا شما بعنوان یه تکیه گاه میتونید کار دیگه رو انحام بدین ؟؟

یعنی اگه بشر به غار برگشت؟
خب شما بسته به رشته تون با علم روز جلو می رین دیگه. بعد هم سرمایه گذاریهای جانبی می کنید و پس انداز و بیمه و بازنشستگی و ...

این چه فکریه که این خانم کرده !!

[mohamad.reza164]

سلام

به همدردی خوش اومدین.

------------------

دوست من این که فرمودین ما به هم می خوریم! میشه توضیح و توصیف کنید دقیقا در چه مواردی مشابه هستین؟


نگاه کن، شما باید از ایشان ممنون باشی که هم چین نکته ای رو قبل از عقد گفتن.

شما تفاوت در نگرش دارید.

شما به قضیه اشتغال طوری نگاه میکنی که ایشان نگاه نمی کنند. شما احتمالا دوست داری یه روز استیو جابز بشی. از کارمند دیگران بودن خوشت نمی آد و غیره . ولی ایشان دوست دارن زندگی با آرامش حتی شده با درآمد کم و تضمین شده داشته باشند.

برای خانواده ها بیمه و بازنشستگی و تضمین ادامه اشتغال مرد حداقل تا 15 سال آینده بسیار مهمه و شما تو معرفی خودت تو این بخش کوتاهی کردی.

از طرفی شما به واسطه رشته ات به دنیا از لنزی نگاه میکنی که ایشان تا قبل از این براش معنی و مفهومی نداشته.

فرض کن فردا روز شما با هیجان زیاد می آی خونه می گی یه سیسستم عامل برای موبایل طراحی کردم که سامسونگ کلی خوشش اومده. ( خوب به نظر کار بزرگی هست) ولی خانومت چون سر رشته ای نداره یه سر تکون می ده بعدش میگه آقای رجبی صبح که نبودی قبوض مشترک رو آورد .

ببین با این خانوم فردا که قرار هست هم کلام بشی. چقدر صحبت هایی خواهید داشت که توش با هم وجه اشتراک علاقه دارین،؟

----------

شخصی رو میشناسم که عین شما بود با این تفاوت که دانشگاه هم تدزیس میکرد.

دختر به واسطه شان اجتماعی جواب بله میده ولی بعد از عقد که پدر عروس با کار داماد بیشتر آشنا میشه، شرط میگذاره که باید بری یه جا استخدام بشی و آینده دختر من رو تضمین کنی.

حال عروس و داماد در برزخی گرفتار شدن که نگو/

------------------

تو پرانتز بگم، متوجه نشدم شما نسبت به داشتن چنین شغل و مرتبه ای، از بالا به پایین نگاه می کنی یا نه؟

[K.I.N.G]

مرسی از دوستان

خوب ما تو زمینه های زیادی تفاهم داریم، یعنی داشتیم :(
خداشناسی، مذهب و مسائل مذهبی و اینکه هر دومون شاغل و عاشق کارشون. شخصیت و نکته خیلی مهمی که هستش اینه که ایشون ارشد روانشناسی دارن و بنده خودمم هم تو این زمینه خیلی مطالعه و سمینار و کنفرانس رفتم و اطلاعات خوبی تو انسان شناسی و روانشناسی دارم و قدرت حل مسئله خوبی داریم.

در مورد کارم
به اندازه ای توضیح دادم که برای همه توضیح میدم خوب مشخص هستش دیگه، الان دوره تکنولوژی و کامپیوتر هستش و روز به روز داره بیشتر در زندگی مردم نفوذ میکنه.

بنده از دید خودم و دید کسایی که با کار من سروکار دارن به شغلم نگاه کردم و نمیتونم طوری دیگه نگاه کنم :) آخه تخصصی هستش.


نه بنده قصد استیوجابز شدن ندارم، چرا که من تو کشور استیو جابز زندگی نمیکنم و شرایط زندگی اوشون رو ندارم.

درضمن منم دوره آموزشی برگزار کردم تو دانشگاه.درآمد خوبی هم داشت ولی الان زمان آموزش ندارم.

از کارمند دیگران بودن هم خسته شدم. قبلاً تو دفترهای دیگه ای کار کردم. درآمدشون پایین بوده نسبت به زحمتشون ولی مشکلی هم با این قضیه ندارم. میتونم در کنار کار داشته باشم ولی کار خودمم هیچ وقت ول نخواهم کرد، حتی اگه درآمد نداشته باشم. :)

دوره های نوابغ فروش رو هم گذروندم و میدونم فروشنده خوبی هستم ولی روحیه مغازه داری ندارم.
این رو هم گفتم بهشون که مغازه داری رو دوست ندارم.

زورم میاد که بهشون گفتم خودتون بهمراه پدر یا برادرتون بیاین محل کارم و قرارداد هام و کلاس کاریم رو ببینید ولی ایشون نیومدن.

احساس میکنم چون کارمند هستن به بودن تو شرابط یکنواخت عادت کردن.


نمیشه بزور کسی رو به کاری واداشت ...

[باغبان]

سلام


مشکل اون خانم با شما ، فقط مربوط به شغلتون میشه ؟

چیز دیگه ای نیست ؟

[K.I.N.G]

بله فقط مشکلشون مربوط به کارم و آیدنه کاریم هستش