کاربر آخیش
همیشه در تاپیک ها می دیدم که شما با نوعی بلوغ برخورد می فرمایی و صحبت های عمیق و منصفانه ای رو دارید . اینبار هم از پست مفید شما تشکر می کنم . مشکل خود من در زندگی همین بود که شما اشاره کردید . یعنی همسرم در اثر رفتارهای تکانه ای (Impulsive) ، به شکلی برخورد می کرد که زندگی رو تلخ و نهایتا نابود کرد . من هم هزار و یک ایراد داشتم ولی برخورد ایشون آنچنان زشت و زننده بود که هیچ توجیهی نداره . به نظر من یک زن نباید با شوهرش کتک کاری کنه یا فحش ناموسی بده جلوی بچه خودش . این کارها رو در اثر عدم توانایی در کنترل خشم انجام می داد و فرد ضعیفی بود . ولی چکار میشه کرد؟ من بعد از چند بار تحمل کردن ، متاسفانه واکنش نشون میدادم و ایشون هم روی واکنش من ، رفتار چند درجه بدتری انجام می داد و زندگی به لجن کشیده شد . . .
خانواده خانوم من گفتن مهریه باشه 14 تا ولی من گفتم باشه 1000 تا . مثلا برای احترام و این چیزا . موقع دعوا بیش از شش جا اجرا گذاشتن . توقیف ماشین + توقیف پول رهن خونه + اداره ثبت املاک + ممنوع الخروج کردن + دادگاه برای زندانی کردن و . . .
خانوم من وقتی بخشیدم و گفتم برگردیم با فاصله کوتاهی دوبار شروع کرد و اگر می گفتم مثلا با ماشین توی جاده نرو ، میگفت که به خاطر مهریه ماشین خودمه و میرم و واقعا هم رفت . وقتی گستاخ میشد و من میگفتم خوب اگر قراره مطیع نباشی برو خونه پدرت میگفت که تو باید بری چون به خاطر پول مهریه این خونه مال منه .
ابتدای زندگی یک خونه توی تهران خریدم و به نام برادر همسرم کردم. وقی مثلا به خیال خودشون دعوای من و همسرم زیاد شده بود ، من رو شب از خونه خودم با سر و صورت خونی بیرون کردن و بعد از اینکه مجدد به زندگی برگشتیم هم هرگز اون خونه به من پس داده نشد .
من از اینکه جلوی بچه دعوا بکنیم ، متنفر بودم ولی همسرم همین رو اهرم فشار کرد . یک دفعه که خواب بودم ، بچه رو بغل کرد و پرید روی من ! تصور کنید این فجایع چقدر روح و روان یک بچه رو نابود میکنه . خانوم من خودش درگیری ها رو شروع میکنه ، حتی درگیری های فیزیکی . چطور یک مادر بچه ی خودش رو هم نابود میکنه ؟ با همه اینا من نمیخام از خودم دفاع تمام قد کنم .
یک پاراگراف از پست قبلی به نظرم خیلی درست هست و در مورد خودم ، لمس کردم :
چنانچه خشونتی در خانواده ای اتفاق می افتد باید شرایط قبل از دعوا و شرایط روحی و جسمی مرد و نوع رفتار و سخن گفتن زن نیز بررسی شود تا قضاوتی درست و راه حلی مناسب به دست آید.خشونت ظاهری همیشه ملاک قضاوت نیست .گاهی وقتها ستمی که یک زن به مرور و در اختفای یک خانواده به مردی روا می دارد بسیار دردناکتر از سیلی مردی است که بر صورت همسرش می خورد.
راستی خانم آخیش ، تجربه شما به چه صورتی بود ؟ با توجه به موضوع تاپیک ، شما چه چیزی در طول زندگی درک کردید ؟ به نظرم بد نیست که هر کسی با رعایت انصاف و از روی تدبیر ، تجارب تلخ و شیرین خودش رو در مسیر طلاق به اشتراک بزاره . . .
علاقه مندی ها (Bookmarks)