ستاره یزیبای نازنین چقدر خوب و کامل بود صحبتات. ممنونم ازت. شاید باورتون نشه ولی احساسمیکنم اصلا همچین نیازی یعنی نیاز تامین کنندگی تو وجود همسرم نیست!!! برعکسدایما تو فکر اینه که چه طور با زرنگی شونه خالی کنه از زیر هر مسیولتی! هربار همکه موفق میشه کم بذاره از من و زندگیمون احساس زرنگی و باهوشی بهش دست میده. شایدباورتون نشه ولی کلا نه تولد نه روز زن نه سالگرد ازدواج هییییچکدومو برام کادونمیگیره مثلا قبلش یه کفش که نیاز داشتم برام گرفته میگه این باشه جای همون کادوتدیگه. هییچوقت سعی نمیکنه سورپرایز کنه منو یا خوشحالم کنه. حتی موقع تفریح یافیلم دیدن همش غر میزنه داریم وقتمونو هدر میدیم اینکارا چه فایده داره !! همشمیگه تفریحمون باید کار باشه. کلا میگه چرا پول خرج کنیم فقط میخواد پول جمع کنهبرای آینده همش میگه باید خونه بزرگتر بگیریم زمین بگیرم..... دقیقا تفکراتمادرشونه. اصلا دلخوشیای من براش اهمیت نداره و مسخره میکنه میگه تو آدمه کوچیکیهستی که خواسته های کوچیک داری. دیگه افسرده شدم باعث شده واقعا حسه بدی نسبت بهخودم پیدا کنم. انقدر سرکوفتا و سرزنشاش تو ذهنمه که نمیتونم هیچکاری از پیش ببریمانرژیم صفر شده.
ستاره ی زیبای عزیزم گفتی لحظات خوشی چه طوره، بالا گفتم کلا میگه خوشی بایدکارو پول درآوردن باشه. البته اخلاقای خوبم داره محبت میکنه زبونی. پایبند بهزندگیه، اهله پیشرفته ولی خب واقعا اخلاقای بدش اونقدر زیاده که فقط اونا توذهنمه.
هردومون فوق لیسانس هستیم. ازدواجمون هم کاملا سنتی بود. در عرض دوسه ماه عقدکردیم. البته بگم مشاور ازدواج قبلش رفتیم گفت بهم نمیخورید ازدواج نکنید اماواااقعا نمیدونم چه طور پیش رفت شرایط که ما ازدواج کردیم. بیشتر حرفه خونواده هابود. من خودم آدم مهربونی هستم، احساساتی، اما تو عصبانیت اصلا صبور نیستم، جفتمونبدجور عصبانی میشم و از کوره درمیریم، آشپزیم عالیه همیشه تعریف میکنه خودش، همیشهبه خودم میرسم تو خونه و بهترینارو میپوشم. خوشبختانه تو مسایل جنسی مشکلی نداریمو تنها مسیله ی مثبت زندگیمون شاید همینه.
اما کم کم این دلخوری ها و دعواها هم نگرانم که اثر بذار رو رابطمون. خیلیزیاد به طلاق فکر میکنم. میگم برم از نظر مالی مستقل بشم و راحت جداشم!!!
درضمن کلید مرد دکتر حبشی رو بارها گوش دادم. سعی کردم عمل کنم به حرفاشون اما اثری ندیدم واقعا!
علاقه مندی ها (Bookmarks)