به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 تیر 95 [ 00:03]
    تاریخ عضویت
    1395-4-11
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    56
    سطح
    1
    Points: 56, Level: 1
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    تفاوتهای رفتاری با شوهرم وازطرف دیگه بیکار شدنش

    سلام به همه عزیزان . من تازه با این سایت به طور اتفاقی اشنا شدم . خیلی خوبه که بتونیم حرفامونو راحت بزنییمو راهنمایی بگیریم. من 24سالمه و شوهرم 26. بعد از 2سال عقد الان 1ساله ازدواج کردم . با شوهرم از نظر رفتاری تفاوتهای زیادی دارم تا جایی که یه جاهایی کاملا مخالف هم فک میکنیم . حالا کم کم مشکلاتمو مطرح میکنم تا یکی یکی حلشون کنم . اما الان یه موضوعی هست میخام راهنمایی بگیرم و عجله دارم . شوهرم خیلی اهل مهمونی رفتن و اهل گشت و گذار نیس. ولی من تا قبل از ازدواجم خیلی اجتماعی و اهل رفت و امد بودم . الانم هستم ولی تا حالا سعی کردم هرجا شوهرم میره برم ولا غیر و روی خواسته های خودم خیلی جاها سرپوش گذاشتم .البته با فامیلهای خودش روابط بیشتری داره . همین چیزا باعث شده اکثرا خونه هستم. نه مهمونی نه مسافرتی نه هیچی . در حد مناسبتهای خاص یا یه سری دعوتی هایی که خودش بخاد . اما این روزا تصمیم گرفتم بیشتر به خودم توجه کنم چون شوهرم درسته اهل رفت و امدهای فامیلی نیس ولی با رفیقاش بیرون میره فوتبال میره خلاصه سرش گرمه ولی من اکثرا تنها توو خونه . حتی گاهی شبها تا دیر وقت .میخام ازین به بعد جاهایی که دوس دارم برم. نمیدونم کارم درسته یا نه . مثلا الان یه هفتس عمم التماسم میکنه با شوهرت تشریف بیارین خونمون . عروسی پسرشه برای یه سری چیزا نظر منو میخاد تنهاس . شوهرم میگه نه نمیام . تا اینکه برای امشب مامانم اینارو هم دعوت کرد برای افطار تا شاید با دعوتی من برم اونجا . به شوهرم گفتم آقا عمه برای افطار دعوتمون کرده ازم خواهش کرده برم کمکش . گفت نه من خودم بیشتر به کمک نیاز دارم . گفتم میدونم عزیزم برای خودمم خیلی مهم نیس ولی چون خیلی اصرار کرده برای اولین بار یه چیز ازم خواسته بازم هرچی تو بگی . گفت من حرفمو زدم نه. دیگه بعدش بیخیال شدم . خودش امروز صبح اومد گفت اگه تو میخای بری با مادرت اینا برو من نمیام. گفتم خب تنها کجا برم .من تا حالا کجا بدون تو رفتم. گفت خب پس نرو . گفتم بودن تو باعث دلگرمیه منه و اگه باشی سرم بالاس . گفت من نمیام .اگه میری برو اگه نه که هیچ خودت میدونی . نمیدونم حالا برم یا نه . از یه طرف دلم میخاد برم از یه طرفمیگم نکنه عادت شه براش . از یه طرفم توو این 3سالی که با همیم انقدی که همش با خودش رفتم مگه چه اتفاقی افتاد؟؟؟؟؟؟

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 تیر 95 [ 00:03]
    تاریخ عضویت
    1395-4-11
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    56
    سطح
    1
    Points: 56, Level: 1
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    کسی نیس نظری بده بهم ؟؟؟

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 تیر 95 [ 00:03]
    تاریخ عضویت
    1395-4-11
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    56
    سطح
    1
    Points: 56, Level: 1
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اینا همه به کنار . بیکاری شوهرم شده معضل بزرگ زندگیم . میترسم زندگیم خراب شه . اعصاب شوهرم به هم ریخته منم داغونم . نمیدونم آخه با این اوضاع بد مالی که توش گیر کردیم چطور بهش روحیه بدم ؟؟؟... روحیه خودمو چطور حفظ کنم ...

  4. #4
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 28 بهمن 02 [ 00:00]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,959
    امتیاز
    32,915
    سطح
    100
    Points: 32,915, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,370

    تشکرشده 6,334 در 1,784 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام یه عنوان برای تایپیکت انتخاب کن واز مثلث پایین یکی از پستهات گزارش بده.

    اول صورت مساله باید برای خود شما مشخص بشه تا بقیه هم بتونن کمکتون کنند
    ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.

  5. #5
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 28 بهمن 02 [ 00:00]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,959
    امتیاز
    32,915
    سطح
    100
    Points: 32,915, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,370

    تشکرشده 6,334 در 1,784 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    نگرانی شما ازاینکه اگر این بار تنهایی برید مهمونی براش عادت بشه قطعی نیست.به هر دلیلی الان نمیتونه بیاد مهمونی حالا مختاری که تنهایی بری یا اینکه بمونی خونه.پس مبنای رفتن ونرفتنت رو کنترل وتغییر شوهرت قرار نده.
    ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.

  6. 2 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    اسما@ (یکشنبه 13 تیر 95), ستاره زیبا (یکشنبه 13 تیر 95)

  7. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 تیر 99 [ 11:20]
    تاریخ عضویت
    1391-8-08
    نوشته ها
    271
    امتیاز
    10,375
    سطح
    67
    Points: 10,375, Level: 67
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience Points
    تشکرها
    852

    تشکرشده 554 در 206 پست

    Rep Power
    47
    Array
    سلام. اینکه همسرتون مایل نیستند به مهمونی بیان و با اقوام رو در رو بشن بخش زیادیش به دلیل بیکاری شون هست. کلا اعتماد به نفس آقایون خیلی زیاد در گروی کارشون هست. اون قدری که خیلی از خانومها درک نمی کنن و براشون عجیبه.
    به نظرم الان تا بیکار هستند اصلا بهشون فشار نیارید و درکشون کنید.

  8. 2 کاربر از پست مفید بابک 1369 تشکرکرده اند .

    اسما@ (یکشنبه 13 تیر 95), ستاره زیبا (یکشنبه 13 تیر 95)

  9. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 اردیبهشت 96 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1395-3-04
    نوشته ها
    150
    امتیاز
    2,234
    سطح
    28
    Points: 2,234, Level: 28
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 66
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    78

    تشکرشده 156 در 94 پست

    Rep Power
    30
    Array
    الان تحت فشار هست یه خورده براش سخت هستش با حرفات بهش دلگرمی دهید شما اگر زندگیت را دوست داشته باشی و همسرت را نیز دوست داشته باشین حتما راهی پیدا میکنی که همسرت را خوشحال کنی
    وقتی که با شما می اید منزل پدرت به ایشان عنوان کنید از اینکه شما با من هستی احساس غرور میکنم به خودم افتخار میکنم که چنین همسری دارم که من را درک میکند
    دنبال راهی باش تا بیکار نماند درسته که وظیفه شما نیست ولی گاهی وقتها پیشنهاد شما باعث دلگرمی و بیدار کردن اراده ایشان میشود و بیشتر مصمم میشود که خوشحالت کند
    دلیل کم رفت امدیش ممکنست کمی حساس و زود رنج باشد وتوقعش از خانوادت بیش از این باشد
    به هر بهونه ای که توانستی در جمع بیارش تا عادت کند وگرنه باید عمری تنها باشی چون اقا خوشش نمی اید
    مثلا بگویید مادر همش از شما تعریف میکند یا پدرم میگوید دوست دارم همیشه شما را ببینم یا مادر میدونه چی دوست داری این غذا را درست کرده
    خلاصه اب تاب بده هر کاری که خانوادت برایش انجام میدهند اشتباه نکنی منت نیست بلکه خوب گفتن یک جوری تشویق کردن همسرت از امدن با شماست
    ویرایش توسط اسما@ : یکشنبه 13 تیر 95 در ساعت 14:51

  10. کاربر روبرو از پست مفید اسما@ تشکرکرده است .

    abs (سه شنبه 15 تیر 95)

  11. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 تیر 95 [ 00:03]
    تاریخ عضویت
    1395-4-11
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    56
    سطح
    1
    Points: 56, Level: 1
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنونم از همه دوستان


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. همسرم بی تفاوته نسبت به نیاز جسمی و روحیم
    توسط EliGokiNo در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: پنجشنبه 15 خرداد 93, 01:35
  2. مخالفت شدید وتهدید مادرم درمورد ازدواجم
    توسط tooska در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: سه شنبه 06 اردیبهشت 90, 22:18
  3. مرغ باغ ملکوتم ...
    توسط 108 در انجمن اعتقادی،‌اخلاقی
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: جمعه 09 فروردین 87, 19:06

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1402 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:47 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.