به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 39
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 اردیبهشت 01 [ 21:41]
    تاریخ عضویت
    1394-1-09
    نوشته ها
    114
    امتیاز
    7,229
    سطح
    56
    Points: 7,229, Level: 56
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 24 در 22 پست

    Rep Power
    22
    Array

    صد رحمت به زمان مجردیم .....

    با سلام ، دوباره پس از چند ماه مثبت اندیشی و مثبت انگاری که توصیه دوستان بود برگشتم
    ( پستهای قبلیم: مشکل من با همسرم و خانواده اش و ازدواج بدون علاقه و آستانه طلاق ) تازه چند روز پیش متوجه شدم که موقعی که من به اصطلاح داشتم همه چی رو مثبت می دیدم همسرم در مورد مسائل مالیش بهم دروغ میگفته .... دروغ دورغه و میتونه زندگی رو از هم بپاشه و من هیچ جوری توجیه این یه موردو قبول نمیکنم باید از همون اول که در مورد ماشینش زمان نامزدی بهم حقیقت و نگفت و صد البته دروغ پی به این موضوع می بردم که دروغهای بعدی هم تو راهه ..... الانم دیگه بهش اعتماد ندارم من از کجا بدونم چه چیزای دیگه ای هست که ازم مخفی کرده اصلا شاید سرد بودنش دلیلش همینهاست؟ خوبه هیچ جوری هم گردن نمیگیره. آخه شگردشه .بعد از 5 ، 6 سال زنگی تازه میفهمم که تو ازدواج اصل خانواده طرفه و والسلام . اومدم ثواب کنم و دل یه دختر و که بهم به اصطلاح علاقه داره و نشکنم که خودم نابود شدم . کاش قانون ایران هم یه جوری بود که میتونستیم به راحتی جدا بشیم حالا با 400 500 سکه تا کی باید مثل چوب درخت خشک همیگه رو تحمل کنیم ؟ با شناختی که من از خانوادش دارم میدونم اگه حرف طلاقم بزنم تا قرون آخر و ازم نگیرن و منو از کار بیکار نکنن ول کن نیستن. همه جور تلاشی و کردم که مثل زن و شوهرای دیگه باشیم اما مثل اینکه قسمته که نشه ....... شایدم امتحانه منه که ولی بخدا از تحملم زیاده .... یاد دوران مجردیم که میفتم بلافاصله میرم جای خلوت و اشکم میگیره . به همه سر میزدم تو هر جمعی اسم من بود و اصلن چقده اعتماد به نفس داشتم .... دیگه نمیخوام برا این زندگی تلاش کنم اگه قراره پیش همه داغون شم بزار بشه .....

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 اردیبهشت 01 [ 21:41]
    تاریخ عضویت
    1394-1-09
    نوشته ها
    114
    امتیاز
    7,229
    سطح
    56
    Points: 7,229, Level: 56
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 24 در 22 پست

    Rep Power
    22
    Array
    1

  3. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 96 [ 00:37]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    641
    امتیاز
    12,858
    سطح
    74
    Points: 12,858, Level: 74
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 392
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 767 در 424 پست

    Rep Power
    111
    Array
    سلام میشه بیشتر بگین چی دروغ گفتن ؟؟؟؟
    در ضمن با بکار بردن اون روشها ایا زندگیت بهتر شد تا قبل اینکه متوجه بشی ایشون پنهان کاری داشته؟؟؟
    بیشتر از روابطتون تو این مدت که نبودین و داشتید تلاش میکردین بگین و چی شد که متوجه شدین

  4. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 اردیبهشت 01 [ 21:41]
    تاریخ عضویت
    1394-1-09
    نوشته ها
    114
    امتیاز
    7,229
    سطح
    56
    Points: 7,229, Level: 56
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 24 در 22 پست

    Rep Power
    22
    Array
    با سلام و ممنون از وقتی که صرف می کنید
    تو این مدت چند ماهه من خودمو بیش از پیش به خانواده همسرم نزدیک کردم حتی برشون داشتم و بردموشون مسافرت. هر چی که با منظور میگفتن ندید می گرفتم و البته هیچ منتی هم سر کسی نمیذاشتم یادمه تو این مدت یه بار گفتم دیشب خواهرمو تو خواب دیدم و خیلی دلم براش تنگ شده ولی با برخورد بی تفاوت تری مواجه شدم ولی باز محبتم و بیشتر کردم اما معذرت میخوام که این کلمه رو میگم اون پرروتر میشه اصلا انگار من خواهری ندارم ولی در عوض خودش برا خواهرزادش جون میده .... حالا همه اینا به کنار شما بگید شریک زندگپی که بخاطر چند صد هزار تومن بهتون دروغ بگه ارزش تکیه کردن داره ؟؟؟؟؟؟ نه فقط نگید که حتما یه دلیلی داشته . من برای دروغ هیچ دلیلی و قبول ندارم کسی که براحتی و حرفه ای دروغ منیگه حتما اینکار براش عادی شده .... فقط شما رو به صاحب این روزا قسم میدم کمکم کنید بعضی دردها رو به هیچکس حتی مادرم هم نمیتونم بگم و دارم اینجا می نویسم . دیگه دلم نمیخواد به این خونه واده لعنتی از خود راضی باج بدم کاش کاش کاش اصلا سراغشون نمیرفتم . تو رویاهام خیلی دلم میخواد دوباره قد علم کنم دوباره مثل سرو جلوشون وایستم از هیچی حتی از مهریه نترسم حرفمو بزنم هیچکس از زندگی تو خونه من خبر نداره بخاطر همین تا دهن باز کنم منو مقصر میدونن . 6 ساله ازدواج کردم ولی یه بار با همسرم نتونستم درددل کنم چون به شدت محافظه کاره و در هیچ موردی نظرشو نمیگه اصلا براش مهم نیست چون یه حمالی مثل من هست که همه چی رو سر وقت مهیا کنه . باورتون نمیشه پریروز از حرصم ماشینمو بدلیل نیاز مالی فروختم اما براش چه فرقی میکنه . ولی مثل اینکه آدمای مسئولیت پذیر احمق هم بنظر میان . دنیای ما خیلی از هم دوره خیلی.
    گاهی اوقات احساس خفگی میکنم دنیا به این بزرگی برا من جا نیست دلم میخواد دیگه خودم آزاد باشم هر کی هر چی میخواد بگه اما ترس از آبروم داغونم میکنه . واقعا تو بن بست عجیبی موندم .به شدت احساس تنفر از خانوادش دارم ولی حریفشون نیستم آخرشم حرف اوناست ................

  5. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 اردیبهشت 01 [ 21:41]
    تاریخ عضویت
    1394-1-09
    نوشته ها
    114
    امتیاز
    7,229
    سطح
    56
    Points: 7,229, Level: 56
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 24 در 22 پست

    Rep Power
    22
    Array
    2

  6. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 19 خرداد 96 [ 18:05]
    تاریخ عضویت
    1395-3-09
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    1,600
    سطح
    22
    Points: 1,600, Level: 22
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 100
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 62 در 33 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.به طور جست وگریخته تایپیک های قبلی تون رو مطالعه کردم.(درباره نحوه آشنایی تون و اینکه مساله برای شما کی جدی شد نخوندم یا پیدا نکردم).
    ما دوازده سال تمام هست ازدواج کردیم وتو صحبت های شما یه رگه مشترک دیدم واز خدای این روزهای مقدس میخوام نوری باشه برای حل مساله زندگی شما.

    همسرم من خیلی مهربونه...خیلی فداکاره...خیلی وقتها خواسته هاشو قربانی حس من کرده ومیکنه....از نظر شغلی موقعیت خوبی داره الان(استاد دانشگاه هستن)ما ازدواج دانشجویی داشتیم ایشون ارشد ومن دانشجوی لیسانس بودم.
    در کنار خوبیهای چشمگیر یه نقطه ضعف داشت که هر روز منو نسبت به خوش جسورتر میکرد......ضعف مدیریت:مدیریت اقتصادی....مدیریت حسی وعاطفی
    مثلا تو این چند سال نتوست یه خونه بخره وچند مورد شکست مالی پی در پی داشت واز همین موضوع خیلی هم من ضربه خوردم هم خودش از نظر من مرد ضعیفی بود از همه بدتر که همش خودش هم عذر خواهی میکرد که نتونسته برای من خونه بخره....یا از نظر عاطفی یه کار بدی میکرد بعد خیلی سریع عذر خواهی میکرد....ومیومد از دل من در بیاره در حالیکه خود من میدونستم منم مقصرم....اما حرصم در میومد ....از همه بدتر یه کارایی میکرد که اصلا ازشون خوشش نمیومد وانمود میکرد اکیه!!!!البته من خیلی از اینا رو تازگی ها بعد از اتفاقی که میگم براتون فهمیدم....

    بقیه اش رو بعدا می نویسم من کودک نوپا دارم پیوسته نمیتونم بگم

  7. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 اردیبهشت 01 [ 21:41]
    تاریخ عضویت
    1394-1-09
    نوشته ها
    114
    امتیاز
    7,229
    سطح
    56
    Points: 7,229, Level: 56
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 24 در 22 پست

    Rep Power
    22
    Array
    فکر کنم ته قصه من همینه : خود کرده را تدبیر نیست.

  8. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 19 خرداد 96 [ 18:05]
    تاریخ عضویت
    1395-3-09
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    1,600
    سطح
    22
    Points: 1,600, Level: 22
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 100
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 62 در 33 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نه اتفاقا تدبیر داره
    اینقدر راحش ساده هست که بعدا با تعجب خواهید پرسید تا حالا این همه خوشبختی کجابوده....کجابوده این همه عششششششق...باور کنید...تجربه کردم که میگم.....اما اگه ناامید باشید نمیگم چی کار کنید اکی شه همه چی....باور کنید شرایط خانمتون بهتر از شما نیست...اون هم حس قشنگی نداره

  9. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 اردیبهشت 01 [ 21:41]
    تاریخ عضویت
    1394-1-09
    نوشته ها
    114
    امتیاز
    7,229
    سطح
    56
    Points: 7,229, Level: 56
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 24 در 22 پست

    Rep Power
    22
    Array
    واقعا دیگه در شرایطی نیستم که بدونم چی درسته چی غلط؟ حس و انرژی یی ندارم که کارهای چند ماه پیش و دوباره تکرار کنم . راستش اصلا حوصله منت و نازکشی ام ندارم دارم حقیقت درون قلبم و میگم ......

  10. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 اردیبهشت 01 [ 21:41]
    تاریخ عضویت
    1394-1-09
    نوشته ها
    114
    امتیاز
    7,229
    سطح
    56
    Points: 7,229, Level: 56
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 24 در 22 پست

    Rep Power
    22
    Array
    با سلام ، به سرم زده بود برای دوری از خانواده همسرم انتقالی بگیرم و برم یه شهر دیگه مثلا تهران ، فکر هزینه هاش و که میکنم میترسم کم بیارم و تازه چیزی هم عوض نشه ، فقط میخوام یه جوری خلاص شم از دست این خانواده از خود راضی . دارم به هر دری میزنم . نمیدونم تصمیم درستیه یا نه ........ لطفا اگه تجربه شو دارین ممنون میشم بهم کمک بدین


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:05 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.