به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 15
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 05 تیر 95 [ 17:24]
    تاریخ عضویت
    1395-4-01
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    58
    سطح
    1
    Points: 58, Level: 1
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    مشکل من با ظاهر همسرم.

    سلام دوستان.
    من سه سالی میشه اینجا عضوم و یه مدت طولانی خاواننده خاموش بودم .
    قبلا اینجا راجعبه چهره همسرم تاپیک زده بودم و دوستان کمک کرده بودن اما متاسفانه هم نام تاپیک هم نام کاربری و رمزم رو فراموش کردم و با نام کاربری دیگه ای وار شدم.اینا رو گفتم که دوستانی که از روی موضوع تاپیکم منو یادشون اومد بیان کمکم کنن. بگذریم.
    من 21 سالمه و شوهرم 29.ازدواج کاملا سنتی داشتیم.5 ماهه عروسی کردیم
    من دانشجو هستم و ایشون شاغل و دانشجوی ارشد..مرد خانواده دوست مهربون خوش قلب . خوش اخلاق. با محبت. فهمیده.و کلی خصوصیات مثبت دیگه.
    من زود عقد کردم چون واقعا احساس میکردم نیاز دارم به یه جنس مخالف.اهل دوست پسر و این چیزا هم نبودم و دوست داشتم ازدواج کنم..
    خواستگار خیلی داشتم..قسمت من همسرم شد.
    اونا هم خوب و پولدار بودن اما بنا با دلایلی جور نشدن.
    اون موقع ها جلوی موهای همسرم کم بود روش حساس شده بودم اما باز به شددددددت الانم نبود..برای عروسیمون سر فروش زمینشون انقدددددددر حرص خورد موهاش خیلی ریخت. الان من موندم و یه دنیای سیاهی که برای خودم درست کردم.
    ناراحت از اینکه چرا موهاش اینطوریه؟شاید مسخره بیاد اما واقعا دارم عذاب میکشم.عکس دوستام رو با شوهراشون میبینم اعصابم خورد میشه.پسر های خوب و پر مو اما شوهر من موهاش اینجوریه داره کامل خالی میشه جلو سرش..خیلی فکر میکنن کاش زمان به عقب برمیگشت و میرفت قبل ازدواجم.با یکی دیگه ازدواج میکردم اما وقتی بیشتر فکر میکنم میگم نه ....اخلاقش خوبه بازم با همین ازدواج میکردم..حتی عکس های مجردیم رو بدم میاد ببینم حس میکنم یه اشتباه بزرگ کردم ازدواج کردم با شوهرم
    بهش گفتم مو بکار و این چیزا میگه چشم میکارم.اما نمیدونم من لعنتی چمه.چی میخوام از زندگی که راضیمی نمیکنه.
    میل جنسیم کم کم کم شده یک ماه باهاش نباشم دلم نمیخواد..باهم باشیم فکرم جای دیگست نمیخوام زیاد باهم باشیم.حتی دیگه از باهاش بودن لذت نمیبرم...
    شب ها تا صبح بیدارم و فکر میکنم و گریه میکنم یواشکی.دلم میسوزه براش که نمیدونه زنش چه فکرایی راجعبش داره میکنه. رفتارم گاهی باهاش خیلی سرده.دست خودم نیست.همه چیزش هیکلش .چهرش و موهاش و تیپش برای مشکل شده رو همه چیز حساس شدم و بدم میاد
    بخدا خیلی زندگیم تحت تاثیر این فکرای منه
    واقعد نمیدونم چی کنم.حتی دلم میخواد گاهی برم خونه پدرم و بگم جدا شم اما خب نمیگن چرا؟ بگم چی؟؟؟؟میخوام همه ی این افکار مزخرف رو بریزم دور میخوام لذت ببرم انقدر شوهرم با دیگران مقایسه نکنم.
    اهان یه چیزی یادم رفت من بعد عقدمم باز خواستگار داشتم اونا عالی بودن و از فامیل بودن میگم کاش ازدواج نمیکردم با اونا ازدواج میکردم یا هنوزم که هنوزه یوقتایی مامانم و داداشم میگن حیف شد فلانی یا داداشم میگه فلان دوستم حیف شد برای تو میخواست بیاد.
    میگم یعنی چی این حرفا مگه از ....ناراضی هستید،؟میگن نه ما خیلیییی .... دوست داریم.راست هم میگن خیلی دوستش دارن ک قبولش دارن .گفتم دفعه اخر باشه تو و مامان از این حرفو جلو میزنید
    توروخدا کمکم کنید نمیخوام زندگیم اینجور بگذره

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 18 فروردین 03 [ 18:08]
    تاریخ عضویت
    1393-6-24
    نوشته ها
    168
    امتیاز
    12,793
    سطح
    73
    Points: 12,793, Level: 73
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,836

    تشکرشده 281 در 127 پست

    Rep Power
    39
    Array
    سلام

    مقایسه آدمو نابود می کنه. توی هر زمینه که می خواد باشه. حسادت، حسرت، افکار منفی و... حاصل همین مقایسه هست. فقط خودتو با خودت مقایسه کن.

    هر آدمی 100 درصد کامل نیست. هر کسی به نوبه خودش یه سری عیبایی داره.

    شما وقتی از زندگیت راضی باشی دیگه این ظواهر و این چیزای سطحی رو نمی بینی. به نظر من مشکل از یه جای دیگه س.

    به هر حال این زندگی شماست. حقیقت زندگی رو باید بپذیری با همه چیزش. زندگی الانت حاصل تصمیم خودت بوده. همینه که می گن قبل از ازدواج خوب چشماتونو باز کنید، بعد از ازدواج چشماتونو ببندید و زیاد عیب جویی نکنید.

  3. 5 کاربر از پست مفید بانوی آفتاب تشکرکرده اند .

    dooo (سه شنبه 01 تیر 95), Hadi99g (شنبه 05 تیر 95), maryam240 (شنبه 05 تیر 95), بارن (سه شنبه 01 تیر 95), شیدا. (چهارشنبه 02 تیر 95)

  4. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    با سلام
    اگر به دنبال آرامش هستی زندگی خودت رو با زندگی هایی مقایسه کن که توش مرد خانواده از نظر اخلاقی و شخصیتی به گرد پای همسر شما هم نمیرسه
    و البته با توضیحاتی که شما دادی به نظر میاد حداقل 70 درصد زندگی ها اینطوری باشن

    مرد مهربان خانواده دوست خوش اخلاق توی جامعه فعلی ما جدا کمیاب هست

    اگر با یکی دیگه از اون افراد خواستگارت ازدواج میکردی احتمالش زیاد بود که این خصوصیات اخلاقی همسرت رو نداشته باشه
    میتونی همین تاپیکهایی که توی این سایت هست از مردهای بداخلاق خیانتکار عصبی بی مسئولیت و رفیق باز رو بخونی و متوجه بشی خدا بهت لطف داشته که درگیر اون جور مردها نشدی

    و از طرفی فکر نکن در صورت طلاق اون افراد قبلی مجدد خواستگار شما میشن

    و از طرفی در نظر داشته باش که خیلی از افراد بعد از اینکه دختری ازدواج کرد به خانوادش میگن حیف شد اگر می دو نستیم میخواد ازدواج کنه ما پیشقدم می شدیم در حالی که احتمال هم داشت اگر اون دختر 30 سالش هم می شد باز هم پیشقدم نمی شدن این حرف رو صرفا به این دلیل میزنن که با خانواده اون دختر روابط صمیمی داشته باشن و به نوعی تایید یا چاپلوسی محسوب میشه

    من هم در سن 21 سالگی ازدواج کردم و از این جمله ای کاش دخترتون عروس ما شده بود ها زیاد به خانوادم گفتن
    توی محل تحصیلم یک نفر که متوجه ازدواجم نشده بود خواستگارم شد (مادرش باهام حرف زد) و البته یادم هست که بعد از اینکه توضیح دادم که نامزد دارم، چقدر سر درد گرفتم و رفتم نشستم قرآن خوندم تا ذهنم از آشفتگی دراومد

    ولی واقعیت این بود که در مقام مقایسه هیچکدام از این افراد از نظر اخلاقی به گرد پای همسر من نمیرسیدن
    کسی که بعدا هیات علمی یک دانشگاه معتبر شد و کلی الان برای خودش معروف شده از نظر من از نظر اخلاقی جذابیتی نداشت

    در ضمن اینکه اگر هم افراد مقبولی بودن مطمئنا در صورتی که من ازدواج اولم باشه حاضر به این ازدواج می شدن نه اینکه بعد طلاق

    به شما قول میدم در صورتی که همسرت یه خرده مغرور بشه و یه مدت بهت بی محلی بکنه اون موقع متوجه میشی چقدر بهش علاقه داشتی و متوجه نبودی
    چقدر توجه اون به شما برات مهم بوده

    دقیقا الان مثل یک ماهی هستی که چون در آب غوطه ور هست اهمیتی برای آب قائل نیست
    همینکه از اون آب بیرون بیاد و دیگه اون آب رو نداشته باشه تازه قدر اون آب رو میدونه

    اگر خانوادت از افراد دیگه برات صحبت میکنن بهشون قاطعانه اعلام کن که اگر بار دیگه بخوان دلسردت کنن از زندگی، برای یه مدت رفت و آمدت رو باهاشون قطع می کنی

    زیبایی ظاهر خیلی راحت میتونه از بین بره اگر با اون افراد دیگه هم ازدواج می کردی ممکن بود موهاشون بریزه یا حتی توی یک حادثه ظاهرشونو از دست بدن

    همسرت رو با کسی که به نظرت ازش بالاتره مقایسه نکن
    بشین تاپیکهای این سایت رو بخون اونایی که همسرشون پر از عیب و ایراد هست و هنوز هم میخوان تلاش کنن بلکه بتونن تحملش کنن چون میدونن مشکلات یه زن مطلقه چی هست
    میتونی شرایط اونا رو با خودت مقایسه کنی

    قدر همسرت رو بدون اگر اون رو از زندگی دلسرد کنی ممکن هست هیچوقت به احساسی که الان در موردت داره برنگرده
    موفق باشی
    پرواز کن آنگونه که می خواهی
    وگرنه پروازت می دهند آنگونه که می خواهند

  5. 7 کاربر از پست مفید فکور تشکرکرده اند .

    fahimeh.a (سه شنبه 01 تیر 95), Hadi99g (شنبه 05 تیر 95), ارغنون (سه شنبه 27 مهر 95), بانوی آفتاب (چهارشنبه 02 تیر 95), بارن (سه شنبه 01 تیر 95), شیدا. (چهارشنبه 02 تیر 95), صبا_2009 (جمعه 04 تیر 95)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 فروردین 03 [ 06:52]
    تاریخ عضویت
    1393-12-14
    نوشته ها
    328
    امتیاز
    14,811
    سطح
    78
    Points: 14,811, Level: 78
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 27.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    947

    تشکرشده 652 در 230 پست

    Rep Power
    74
    Array
    سلام سوگندجان
    پست فکور عزیز واقعا کامل بود

    فقط من یه مورد رو میشناسم که دختر به خاطر ظاهر همسرش که نتونسته بود باهاش کنار بیاد از همسرش جدا شده بود،اما دقیقا بعد از طلاق همه ی اون خصوصیات ظاهری که همسرش داشت و ازش بدش میومد براش کاملا عادی شده بود و فهمیده بود ایراداصلی ظاهر همسرش نبوده،بلکه افکار خودش بوده که دائما مقایسه میکرده،تا اونجا که به هر دری زد تا با همسر سابقش دوباره ازدواج کنه،اما خب همسرش نخواست
    قدر همسرتو بدون
    التماس دعا

  7. 10 کاربر از پست مفید dooo تشکرکرده اند .

    alireza198 (چهارشنبه 02 تیر 95), baitollah-abbaspour (چهارشنبه 02 تیر 95), fahimeh.a (سه شنبه 01 تیر 95), Hadi99g (شنبه 05 تیر 95), tavalode arezoo (سه شنبه 01 تیر 95), فکور (چهارشنبه 02 تیر 95), بانوی آفتاب (چهارشنبه 02 تیر 95), بارن (سه شنبه 01 تیر 95), ستاره زیبا (چهارشنبه 02 تیر 95), شیدا. (چهارشنبه 02 تیر 95)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 05 تیر 95 [ 17:24]
    تاریخ عضویت
    1395-4-01
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    58
    سطح
    1
    Points: 58, Level: 1
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از بانوی آفتاب و فکور و dooooعزیز
    فکور عزیز جوابتون بسیار کامل و مفید بود ممنونم ازت
    دیروز سعی کردم اهمیت ندم و با شوهرم خوش باشم اونم کلی کیف میکرد.
    اونم رو موهاش حساسه دوست نداره کچل بشه.
    میدونید چیه مثل دیوونه ها کارم شده برم پیج های اینستاگرام که عکش زن و شوهرا هست ببینم کی شوهرش کم مو تا امیدوار شم یا زن و شوهرای خوب رو بیینم وباز فکرهای الکی و مزخرف بکنم..میدونم کم کم دارم وسواس میشم رو این موضوع.
    یه ساعت خوبم و خودم رو قانع میکنم یک ساعت بعد باز میشم همون ادم قبلی.
    من دلم نمیخواد اینجور زندگی کنم.میخوام انقدر عاااااااشق شوهرم بشم که اصلا اصلا اصلا ظاهرش برام مهم نباشه.با هیچکس مقایسش نکنم.زیباترین ها به چشمم نیان..فقط دارم دعا میکنم..امیدوارم خدا صدامو بشنوه.
    همش فکر میکنم فلان دوستم ازدواج کرد اگر شوهرش فلان بود من چی کنم حتما همش فکرم مشغول میشه؟؟؟ همش نگران ازدواج دوستامم...
    اخه این چه ارث مزخرفیه.چرا باید موهای مردها بزیزه؟ خدایت کمکم کن.
    حرفاتون رو در طول روز تکرار میکنم و مرور میکم شاید روم تاثیر بذاره
    اینم بگم اوازه خوب بودن شوهرم تو فامیل پیچیده .. اما من لیاقتش رو ندارم

  9. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 فروردین 98 [ 15:00]
    تاریخ عضویت
    1394-1-19
    نوشته ها
    275
    امتیاز
    7,709
    سطح
    58
    Points: 7,709, Level: 58
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    521

    تشکرشده 526 در 206 پست

    Rep Power
    63
    Array
    سلام
    به نظر من چون هنوز سنتون کمه و در حال حاضر بیشتر. احساساتتون درگیر هست تا منطقتون این مشکلات براتون به وجود اومده
    یادتون باشه هیچ آدمی کامل نیست هرکسی یه ایرادی داره اگه با کسی غیر از همسرتون ازدواج میکرید که خیلی خوشتیپ بود ولی از نظر اخلاقی مشکل داشت توی شبکه های اجتماعی دنبال داستان هایی در مورد مردهای خوش اخلاق میگشتید و غصه میخوردید که چرا همسرتون اینطوری نیست
    چندتا راهکار میدم که بهتره انجام بدید
    اول اینکه هیچ وقت باطن زندگی خودتون رو با ظاهر زندگی دیگران مقایسه نکنید
    دوم اینکه سعی کنید از شبکه های اجتماعی فاصله بگیرید( پشت اون خنده ی زن و شوهر خوشتیپی که با هم عکس گرفتن شاید غم بزرگی باشه) چون باعث میشه در انسان افسردگی به وجود بیاد
    سوم از همسرتون درخواست کنید که خصوصیات مثبت و خصوصیات منی شمارو توی یه برگه بنویسه و بهتون بده تا متوجه بشی که شما هم از نظر همسرتون کامل نیستید و یه سری ایرادات دارید ولی اون شمارو همینطوری که هستید پذیرفته و دوستتون داره(شاید الان چون از نظر اخلاقی از طرف همسرتون تامین میشید مسائله ی ظاهرش برای شما پر رنگ شده و اگه کمی باهاتون سرد میشد و کم محلیتون میکرد بیشتر جذبش میشدید)
    ان شاءالله که بتونید یه زندگی خوب و شاد بسازید
    موفق باشید
    یاعلی...

  10. 2 کاربر از پست مفید alireza198 تشکرکرده اند .

    baitollah-abbaspour (جمعه 04 تیر 95), Hadi99g (شنبه 05 تیر 95)

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 20 خرداد 96 [ 00:08]
    تاریخ عضویت
    1391-2-16
    نوشته ها
    139
    امتیاز
    6,293
    سطح
    51
    Points: 6,293, Level: 51
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    312

    تشکرشده 273 در 107 پست

    Rep Power
    38
    Array
    سوگند عزیز قدر همسرت را بدان...
    صحیح و سالمه...خوش اخلاقه، خوش قلب و پاکه و ...
    خیلی ها حسرت همین چیزها رو دارند اما همسرشان دریغ از ...


    زن و شوهر پیری با هم زندگی می کردند. پیر مرد همیشه از خروپف همسرش شکایت داشت و پیر زن هرگز زیر بار نمی رفت و گله های شوهرش رو به حساب بهانه گیری های او می گذاشت. این بگو مگوها همچنان ادامه داشت. تا اینکه روزی پیر مرد فکری به سرش زد و برای اینکه ثابت کند زنش در خواب خروپف می کند و آسایش او را مختل کرده است ضبط صوتی را آماده می کند و شبی همه سر و صدای خرناس های گوشخراش همسرش را ضبط می کند. پیرمرد صبح از خواب بیدار می شود و شادمان از اینکه سند معتبری برای ثابت کردن خروپف های شبانه او دارد به سراغ همسر پیرش می رود و او را صدا می کند، غافل از اینکه زن بیچاره به خواب ابدی فرو رفته است! از آن شب به بعد خروپف های ضبط شده پیرزن، لالایی آرام بخش شبهای تنهایی او می شود...


    قدر هر کسی رو بدونیم تا یه روزی پشیمون نشیم

    تا که بودیم، نبودیم کسی
    کشت ما را غم بی هم نفسی
    تا که خفتیم، همه بیدار شدند
    تا که رفتیم، همه یار شدند
    قدر آن شیشه بدانید که هست

    نه در آن موقع که افتاد و شکست

  12. 3 کاربر از پست مفید Shadi2 تشکرکرده اند .

    alireza198 (پنجشنبه 03 تیر 95), baitollah-abbaspour (جمعه 04 تیر 95), Hadi99g (شنبه 05 تیر 95)

  13. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 بهمن 95 [ 18:24]
    تاریخ عضویت
    1395-2-05
    نوشته ها
    61
    امتیاز
    1,222
    سطح
    19
    Points: 1,222, Level: 19
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 43 در 33 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خب بگو بره مو بکاره، راه حل به این سادگی، پسر فامیلامون کچل بود مو کاشته، هزینش 5تومن هم بیشتر نشده تازه، انقدم قیافه میگیره به ما اصلا محل نمیزاره

    راستی مستقیم نگیا ممکنه ناراحت بشه، یا اگه فکر میکنی ممکنه ناراحت میشه اصلا نگو مهم اخلاقه دیگه، ولی اگه ناراحت نمیشه بگو
    ویرایش توسط persiangirl : پنجشنبه 03 تیر 95 در ساعت 10:26

  14. کاربر روبرو از پست مفید persiangirl تشکرکرده است .

    Hadi99g (شنبه 05 تیر 95)

  15. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 05 تیر 95 [ 17:24]
    تاریخ عضویت
    1395-4-01
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    58
    سطح
    1
    Points: 58, Level: 1
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از دوستان عزیز بابت پاسخ هاشون.
    من هر روز چند بار میام سایت سر میزنم اما وقتی میام پاسخ میدم که تنها باشم و شرایطم خوب باشه..
    آقا علیرضا حق با شماست..خودم میدونم خوشی رده زیر دلم..شوهرم خوب و خوش اخلاقه دارم الکی ازش ایراد در میارم اما نمیدونم چرا همه ی این افکار فقط میتونه منو برای یک ساعت قانع کنه..دوباره بعد یک ساعت میزنه به سرم.
    همون روزی که شما پاسخ دادید و من خوندم سریع رفتم تو اینستا و اون پیج هارو آنفالو کردم به نظرم خیلی موثر بود چون گاهی یادم میره این موضوع مو و این چیزا...
    من شوهرم یکم باهام سرد بشه اعصابم کلی خراب میشه..
    راستشمن راجعبه کاشت مو باهاش حرف زدم حرفی نداره میگه میکارم تو نگران نباش.اما راجعبه کاشت مو خیلی تحقیق کردم باید بانک مو طرف زیاد باشه تقریبا که شوهرم اگر موهاش بریزه بانک موهاش فکر نکنم خیلی بشه و اینکه اون مرکزی که من در نظر دارم عالیه و بین 7 تا 13 میلیون هزینه میگیرن..
    فعلا شروع کرده به قرص های تقویتی خوردن تا حداقل موهاش نریزه و همین بمونه که خداروشکر تا الان تاثیر داشته .
    من یه دوستی تو اینستا دارم که شوهر مثل شوهر منه البته اون بیشششتر موهاش ریخته اما شوهرش چهره دلنشین و بامزه ای داره و کلی باهم خوشن تو دایرکت کلی باهم حرف زدین خیلی کمکم کرد خیلی زیاد.همیشه پیج اون طرف بهم ارامش میدا چون اصلا کچلی شوهرش به چشمم نمیاد و تازه کلی کیف میکنم عکس هاشون رو میبینم.بعد به خودم میگم کچلی اونقدرام بد نیست بابا..درواقع هر وقت افکار بد میاد به ذهنم میرم پیج اون خانوم و عکس هاشون رو میبینم شاید مسخره باشه اما خیلی بهم کمک میکنه این دیدن عکس ها.
    دیشب من و شوهرم با هم بودیم(زناشویی) من اصلا نمیتونستم ا ر ض ا بشم بعد بهن گفت از بس فکرت پیش دیگران و یه جای دیگست اصلا تمرکز نداری ...خیلی ناراحت شدم..یعنی منظورش همین چیزا بود؟ نمیدونم فکرش راجعبه من چیه...
    یه مشکلی که دارم و نمیدونم به این ربط داره یا نه یا این موضوع نوش موثره یا نه اینه که میلی جنسیم شدیدا کاهش داشته... اینم شاید یه مشکل بزرگ باشه ..
    امیدوارم همه ای این افکار اقتضای سنم باشه وتموم شه
    اینم یادم رفت بگم من هیچوقت قبل ازدواج ملاکم چهره و قیافه نبود فقط میگفتم پاک و سالم و خوش اخلاق و.... باشه نمبدونم چرا بعد عقد اینطور شدم..
    برام دعا کنید.
    ممنون

  16. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    144
    Array
    سلام .. اگه برا شوهرتون مقدوره اقدام به کاشت مو بکنید.. در قدم بعدی به هیچ وجه با رفتن به صفحات این اون و حسرت خوردن و مقایسه نذارین ذهنتون دچار وسواس بشه..چون اینطوری پشت سرش اضطراب میاد سراغتون و قدرت منطقو فکر کردنو ازتون میگیره.. و دگ واویلا میشه..

    در قدم سوم به ملاکهایی که در انتخاب همسر فعلیتون نقش داشت رو کاغذ بنویسید تا یادتون بیاد واسه چیا بوده که انتخابش کردین.. در قدم چهارم با دیدن پسری یا شوهر خانمی اجازه مقایسه و رویاسازی رو به ذهنوتون ندین چون مخربه..
    از نگاه خیره به اقایون و پسرها اجتناب کنید .. در خونه سرتونو به چیزهایی سرگرم کنید که ذهنتون بیکار نمونه.. چون تا بیکار بمونه فورا میره سر مسئله ای که براتون حادث شده .. این تمریناتو انجام بدین چون بنده نیز با همین مشکل سر و کار دارم و این کارا برام مفید بوده ..
    ادرس تاپیکمو براتون نمیذارم گرچه دوستان راهنماییهای خوب و با ارزشی برام گذاشتن لیکن خواندن پستهای من شاید براتون ذهنیت جدیدی از مشکلات براتون ایجاد کنه که من صلاح نمیدونم.. چون مشکل شما خیلی راحتتر حل میشه اگه خودتون بهش زیاد پرو بال ندین و دامنشو بزرگ نکنید.. تو همین حد کم پشتی مو نگهش دارین و کم کم از ذهنتون حذفش کنید..

  17. کاربر روبرو از پست مفید جوادیان تشکرکرده است .

    Hadi99g (شنبه 05 تیر 95)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:20 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.