به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 مهر 95 [ 19:45]
    تاریخ عضویت
    1395-3-28
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    29
    سطح
    1
    Points: 29, Level: 1
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    ترس از بچه دار شدن

    سلام دوستان خسته نباشید
    لطفا منو راهنمایی کنین
    من ۲۸ سالمه و ۷ ساله که ازدواج کردم، خودمو همسرم هردو کارمند هستیم تصمیم گرفتیم که بچه دار بشیم اما این تصمیم با وجود اینکه علی رغم گذشته اینبار توسط خود من مطرح شده خیلی برام همچنان استرس زاست طوری که هربار که مقاله ای در مورد بچه میخونم اواسطش متوجه میشم که ضربان قلبم رفته بالا و حالم بد هست، از چند موضوع نگران هستم اول اینکه از وضعیت الان زندگیم راضی هستم و این منو از یه شروع یه دوره جدید مثل بچه داشتن میترسونه ویکی دیگه هم اینکه بچه استقلالمو ازم بگیره و نتونم به راحتی بیرون برم و آزاد باشم وترجیح میدم رویه این هفت سال رو باز هم ادامه بدم همچنین میترسم سر موضوعات نگهداری یا تربیتی بچه رابطم با همسرم خدشه دار بشه
    اما از طرفی هم بهم توصیه های زیادی شده که با وجود اینکه همسرم ده سال ازم بزرگتره زودتر بچه دار بشم.
    ضمنا این نگرانی هارو با همسرم در میون گذاشتم و ایشون قول مساعدت دادن ولی میدونم که اگه عملی نکنن راه برگشتی ندارم!
    ایشون بسیار ذوق داره اما همه احساساتشو میخواد با خرید وسیله برای بچه نشون بده، من احساس میکنم به مسئولیت واقعی بچه آگاه نیست
    البته خودم هم احساس میکنم دچار وسواس فکری شدم!
    ممنون میشم راهنماییم کنین

  2. کاربر روبرو از پست مفید minaR تشکرکرده است .

    fahimeh.a (یکشنبه 30 خرداد 95)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 05 آذر 95 [ 12:43]
    تاریخ عضویت
    1394-11-12
    نوشته ها
    98
    امتیاز
    1,231
    سطح
    19
    Points: 1,231, Level: 19
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    71

    تشکرشده 58 در 35 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شماهم دلتون خوشه ها

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 30 شهریور 98 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1390-10-26
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    11,022
    سطح
    69
    Points: 11,022, Level: 69
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 228
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,196

    تشکرشده 1,600 در 571 پست

    Rep Power
    104
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط minaR نمایش پست ها
    سلام دوستان خسته نباشید
    لطفا منو راهنمایی کنین
    من ۲۸ سالمه و ۷ ساله که ازدواج کردم، خودمو همسرم هردو کارمند هستیم تصمیم گرفتیم که بچه دار بشیم اما این تصمیم با وجود اینکه علی رغم گذشته اینبار توسط خود من مطرح شده خیلی برام همچنان استرس زاست طوری که هربار که مقاله ای در مورد بچه میخونم اواسطش متوجه میشم که ضربان قلبم رفته بالا و حالم بد هست، از چند موضوع نگران هستم اول اینکه از وضعیت الان زندگیم راضی هستم و این منو از یه شروع یه دوره جدید مثل بچه داشتن میترسونه ویکی دیگه هم اینکه بچه استقلالمو ازم بگیره و نتونم به راحتی بیرون برم و آزاد باشم وترجیح میدم رویه این هفت سال رو باز هم ادامه بدم همچنین میترسم سر موضوعات نگهداری یا تربیتی بچه رابطم با همسرم خدشه دار بشه
    اما از طرفی هم بهم توصیه های زیادی شده که با وجود اینکه همسرم ده سال ازم بزرگتره زودتر بچه دار بشم.
    ضمنا این نگرانی هارو با همسرم در میون گذاشتم و ایشون قول مساعدت دادن ولی میدونم که اگه عملی نکنن راه برگشتی ندارم!
    ایشون بسیار ذوق داره اما همه احساساتشو میخواد با خرید وسیله برای بچه نشون بده، من احساس میکنم به مسئولیت واقعی بچه آگاه نیست
    البته خودم هم احساس میکنم دچار وسواس فکری شدم!
    ممنون میشم راهنماییم کنین
    عادی هست استرستون ، ولی وسواس فکریتون نه !
    به هر حال یکی از تاثیر گذار ترین تصمیم های زندگی هست ، زندگیتون می تونه خیلی تغیر کنه ، یا تغییر مثبت یا منفی !
    ولی بستگی به خودتون داره

  5. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    201
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط minaR نمایش پست ها
    سلام دوستان خسته نباشید
    1- ه جدید مثل بچه داشتن میترسونه
    2- ویکی دیگه هم اینکه بچه استقلالمو ازم بگیره و نتونم به راحتی بیرون برم و آزاد باشم وترجیح میدم رویه این هفت سال رو باز هم ادامه بدم
    3- همچنین میترسم سر موضوعات نگهداری یا تربیتی بچه رابطم با همسرم خدشه دار بشه
    اما از طرفی هم بهم توصیه های زیادی شده که با وجود اینکه همسرم ده سال ازم بزرگتره زودتر بچه دار بشم.
    4- ضمنا این نگرانی هارو با همسرم در میون گذاشتم و ایشون قول مساعدت دادن ولی میدونم که اگه عملی نکنن راه برگشتی ندارم!
    5- ایشون بسیار ذوق داره اما همه احساساتشو میخواد با خرید وسیله برای بچه نشون بده، من احساس میکنم به مسئولیت واقعی بچه آگاه نیست
    6- البته خودم هم احساس میکنم دچار وسواس فکری شدم!
    ممنون میشم راهنماییم کنین
    مساله اول و دومتون واقعی است به این معنی که دقیقا چنین اتفاقاتی میافته یعنی روند زندگیتون تغییر خواهد کرد و شما آزادی به معنای اینکه تنها به خودتون فکر کنید و تنها به دنبال مسائل مربوط به خودتون باشید را کمتر خواهید داشت اما اینجا یک امای بزرگ داریم و اون اینکه هر اتفاق قشنگ و رو به پیشرفتی که در زندگی انسان رخ بده با خودش مسولیتهایی رو همراه خواهد داشت . به قول معروف هر که طاووس خواهد جور هندوستان کشد. شما حتی اگر ارتفاء شغلی ساده هم داشته باشید باز مسولیتهاتون بیشتر خواهد شد و استفلال (به تعبیر شما البته) کمتر. اما به همون اندازه لذت ها ، تواناییها، و مزایای دیگری برای شما به ارمغان خواهد داشت که شما همه سختیهایش را به خاطر مزایایی که براتون خواهد داشت می پذیرید. بچه دار شدن هم همین طور است.

    اما مساله سومتون نیاز به یادگیری یک سری مهارتها خواهید داشت . اگر شما تا به حال مشکلی در ارتباط گیری با همسرتون نداشتید پس بعد از این هم با رعایت چند نکته ساده و یادگیری مهارتهای لازم مشکلتون قابل پیشگیری خواهد بود.

    مساله چهارمتون اینکه دیگران در آینده چطور رفتار خواهند کرد کمی به رفتارهای شما بستگی داره و قسمتیش هم قابل پیش بینی نیست و نباید زود قضاوت کنید. اگر شما رفتار صحیحی در برابر همسرتون در پیش بگیرید مطمئنا می تونید شرایط را طوری مدیریت کنید که همسرتون کمک کار شما و در کنار شما باشند.

    مساله پنجمتون به نظرم کمی توقعتون زیاده. خوب بنده خدا الان قراره چه مسولیتی رو بر عهده بگیره . هنوز که بچه ای در کار نیست :) اتفاقا وقتی می بینید ذوق داره باید خوب تشویقش کنید که دوست داشته باشه بازم همکاریشو ادامه بده نه اینکه چون خرید می کنه بگید بی مسولیته .دقیقا به نظرم برعکس این مورد مسولیت پذیری ایشون رو نشون میده و تمایلشون به همکاری و در کنار شما بودن و خانواده دوستی.

    مساله ششمتون رو هم نظری ندارم.
    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  6. کاربر روبرو از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده است .

    fahimeh.a (یکشنبه 30 خرداد 95)

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 دی 96 [ 00:34]
    تاریخ عضویت
    1394-12-24
    نوشته ها
    138
    امتیاز
    2,794
    سطح
    32
    Points: 2,794, Level: 32
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 106
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    20

    تشکرشده 180 در 88 پست

    Rep Power
    31
    Array
    عزیزم استرست به جاست.من الآن هفت ماهه باردارم و بارداریم هم با اینکه شروع راحتی داشت ولی بعدش سخت شد.لکه بینی هست و تشکیل شدن قلب و انواع سونوها و خلاصه هزار جور استرس به آدم وارد میشه.من مجبور شدم سه ماهه اولم را کار نکنم و سه ماهه دوم هم انقدر ساعت کاریم کم شد که عملا بیشتر از درآمد خرج رفت و آمد دادم.ارشد هم داشتم میخوندم که افتاد توی سه ماهه اولم و حالت تهوع و خواب زیاد و سرگیجه اجازه نداد بخونم و خود امتحانم توی سه ماهه دوم بود و فقط تونستم تا نصف زمان امتحان را بشینم.پس بهت نمیگم که نه ترست واقعی نیست.چرا هست،بچه از اولش سخته.ولی...این ولی مهمه... اگر از نظر روحی آمادگیش را داری،یعنی اگر ترس و نگرانی را از خودت دور کنی میبینی بچه میخوای و کلا با بچه داشتن مخالف نیستی در نهایت خوشحال خواهی بود از بچه داشتن.منی که دارم این حرف را بهت میزنم بیشتر از پنج شش بار تا الآن گریه کردم و به شوهرم گفتم خسته شدم دیگه نمیخوام باردار باشم.حتی کسانی که از اعماق قلبشون هم بچه میخوان وقتی واقعا باردار میشن دچار این حالت ها میشن چون بارداری یه تحوله کامله توی تمام سیستم های بدن.دیگه بدنت دست خودت نیست.بدنته که برای تو تصمیم میگیره،کی بخوابی؟کی بخوری؟کی استراحت کنی.من آدم فوق العاده فعالی بودم ولی بدنم توی این بارداری خونه نشینم کرد.برای خانم هایی که حس استقلالشون براشون مهمه این قضیه خیلی اعصاب خرد کنه.ولی در نهایت،عشق به بچه هست.هر کاری بکنی،حتی اگر مثل من به روی خودت نیاری و از عشقت به بچه نگی ولی در نهایت کافیه یک صبح تا ظهر تکون نخوره تا بفهمی چقدر دوستش داری.قبل از اقدام برو مشاوره،خودت را از لحاظ روحی آماده کن و یکسری کتاب و مقاله بخون در مورد بارداری.سایت های زبان انگلیسی خیلی کامل حتی حالت های روحی که ممکنه پیدا کنی را برات توضیح میدن و خیلی خیلی کمک میکنه.در نهایت بگم آره بچه محدود میکنه ولی محدودیتش خود خواستست.یعنی خودتی که میخوای کمتر بری و بیای و خودتی که تصمیم میگیری به خاطر بچه ات فلان کار را انجام ندی.

  8. 2 کاربر از پست مفید kaspian تشکرکرده اند .

    fahimeh.a (یکشنبه 30 خرداد 95), پریا 66 (شنبه 29 خرداد 95)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 مهر 95 [ 19:45]
    تاریخ عضویت
    1395-3-28
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    29
    سطح
    1
    Points: 29, Level: 1
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    دلجو جان مرسی از راهنمایی دقیق و جامعتون🌹🌹

    - - - Updated - - -

    کاسپین جان ممنونم از راهنماییت عزیزم

  10. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 25 آبان 98 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1391-9-15
    نوشته ها
    336
    امتیاز
    7,732
    سطح
    58
    Points: 7,732, Level: 58
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 52.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    626

    تشکرشده 656 در 231 پست

    Rep Power
    46
    Array
    3 سال پیش من هم یه تاپیک ایجاد کردم تحت همین عنوان ترس از بچه دار شدن ... امروز پسرم 21 ماه و نیمش هست و من خوشحالم و شاکر خدای مهربون ...
    تمام ترسها و نگرانیهای شما کاملا بجاست و حق دارید واسه تصمیم به این بزرگی خیلی فکر کنید و خیلی جدی بگیرید این مسیله رو من چون حستون میکنم تجربم رو میگم بهتون
    بچه دار شدن یجورایی تولد دوباره است یجورایی امید اورنده زندگیه یجورایی بهترین تجربه ای که هر ادمی میتونه داشته باشه یجورایی لذت بخشترین حس دنیاست یه دوست داشتن خالصانه اما در کنار همه این حس قشنگا یه دنیا سختی یه دنیا مسئولیت یه دنیا بیخوابی یه دنیا تغییر و تحول تو زندگیت ایجاد میشه دیگه تا یه مدت شایدم واسه همیشه باید کار رو ببوسی بزاری کنار من بعد 14 سال خونه نشین شدم تا یه مدت تفریحات و مهمونی ها مسافرتا کنسله اگرم باشه دیگه رنگ و بوی قبلا رو نداره ... خرید کردن واست سخت میشه ورزشم نمیتونی بری مگر اینکه کسی باشه بتونه گوگول رو نگه داره تا تو بتونی یذره واسه خودت زمان بزاری ولی بازم سخته البته همه اینا بستگی به خودتون هم داره ...
    من خیلی فکر کردم حیلی بالا پایین کردم به همه جوانب فکر کردم بعد تصمیم گرفتم خدا رو شکر با رضایت خودم این کار رو کردم تو این مدت خیلی مواقع کم اوردم ولی الان پسرم که یه حرف جدید یاد میگیره بغلم میکنه بوسم میکنه با هیچی عوض نمیکنم حس قشنگ مادر بودن رو .
    کلا خانوم اگه با ازدواج فکر میکنی وارد یه دنیای جدید میشی با بچه دار شدن دنیات کلا عوض میشه روش زندگیت عوض میشه اگه امادگیش رو داری توکل کن به خدا روزی که ما تصمیم گرفتیم بچه دار شیم تنها عاملی که ما رو مصمم کرد این بود نکنه یه روز پشیمون بشیم که دیگه دیر شده باشه

  11. کاربر روبرو از پست مفید malakeh تشکرکرده است .

    مرحمت (سه شنبه 22 تیر 95)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:27 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.