به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 25
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 19 خرداد 97 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1393-4-20
    نوشته ها
    110
    امتیاز
    4,509
    سطح
    42
    Points: 4,509, Level: 42
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    7

    تشکرشده 84 در 50 پست

    Rep Power
    25
    Array

    رفتار عجیب خانواده همسرم

    سلام
    مدتی بود نتونستم چیزی بنویسم
    ماجرای ما بالا گرفت
    چندین واسطه در فامیل برای پادرمیونی اقدام کردند و پس از نشون دادن خیانت همسرم تعجب کردند و گفتند طلاق بگیریم
    همسرم هر واسطه ای میرفت میگفت اگه کل تهران هم برای مقداد باشه طلاق میخوام و باهاش زیر یک سقف نمیرم!!!!
    منم به واسطه ها میگفتم همسرم را دوست دارم و زندگی کنیم اما شروطی برای ادامه زندگی دارم
    نهایتا دایی مشترک ما به عنوان داور تعیین شد، به داور جریان روابط نامشروع همسرم را توضیح دادم و گفتم یا بی سرصدا طلاق توافقی بگیریم یا برای ادامه زندگی باید تمکین کند، بدون اجازه جایی نره، گوشیش را تحویل بده و یک گوشی ساده بگیره و مورد اخر هم باید تمام دوست پسرهاش را توضیح بده و معلوم بشه تا کجا پیش رفتن
    چون در دوست پسرهاش بچه های فامیل و چندین نفر غریبه هم بودن داور تشخیص داد که بررسی تمام عواقب این خیانت باعث برهم خوردن فامیل میشه و این دختر ارزش درگیری بیشتر را نداره
    دارو گفتند که همه تلاش خودشون را میکنند تا طلاق بگیریم
    در این بین ماجرا زیاد پیش اومد اما چون در تاپیک قبلی که همه چیز را با جزئیات مینویشتم بهم اعتراض شد دیگه از نوشتن جرئیات خودداری میکنم البته اگه بخواین مینویسم

    خلاصه خانواده همسرم جهزیه و کادوها را بردند و طلاها را پس ندادن، از طرف فامیل بطور کامل منزوی شدن، تاحتی یک نفر برای جمع کردن جهزیه کمک نکرد و دیگه کسی منزلشون نرفت
    حکم عدم سازش از دادگاه گفتم اما برای رفتن به دفترطلاق نیومدن و رفتار ناعقلانه برزو دادند که دارو گفت خونه را پس بدم و برم دنیال زندگیم و هرزمانی لازم بود برای دادگاه بیام
    خونه را پس دادم و برگشتم شهرستان تا دوباره زندگی بسازم
    به توصیه دایی های مشترک قرار شد که دیگه طلاقش ندم تا خسارت ازدواج را ازشون بگیریم


    از اعضا راهنمایی میخوام که بدونم بنظرتون همسرم تا چند وقت بر تصمیم خودش برای طلاق پافشاری میکنه ؟؟؟
    آیا موردهای مشابهی سراغ دارید ؟؟؟

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 19 خرداد 97 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1393-4-20
    نوشته ها
    110
    امتیاز
    4,509
    سطح
    42
    Points: 4,509, Level: 42
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    7

    تشکرشده 84 در 50 پست

    Rep Power
    25
    Array
    جالبه دیگه کسی در مورد زندگی ما اظهار نظر نمیکنه!!!!!

  3. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 خرداد 95 [ 21:58]
    تاریخ عضویت
    1394-11-20
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    475
    سطح
    9
    Points: 475, Level: 9
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 35.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 9 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام آقا مقداد
    تالار چند وقته خیلی سوت و کور شده.
    منم مشکلاتم کمتر از شما نیست. یه مدت همسرت رو به حال خودش بزار، واسطه هم نفرست بزار خوب فکر کنه،برا طلاق عجله نکنید. اگه میتونی خانمتو ببخش بزار پای کم عقلیش.ان شاءالله مشکلاتتون زودتر حل شه و هرچی خیرتونه اتفاق بیفته برای منم دعا کنید. ب تایپیک منم سر بزنید.

  4. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 31 خرداد 95 [ 22:58]
    تاریخ عضویت
    1392-9-05
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    1,958
    سطح
    26
    Points: 1,958, Level: 26
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    9

    تشکرشده 6 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام آقا مقداد.واقعا متاسفم برای همسرتون وبرای دوستانی که اینقدر کوته نظر هستند.من تموم پستهای شما رو خوندم. همسر شما درسته سن کمی داره اما سن کمش دلیلی برای توجیه خیانتش محسوب نمیشه. منم وقتی نوزده سالم بود ازدواج کردم اما هیچوقت به خودم اجازه ی بی تعهدی به همسرم رو ندادم.بنظرم هرچه زودتر خودتون رو از این ازدواج غلط آزاد کنید. ان شاءاله با یه ازدواج خوب ویه همسر مهربان و پاکدامن تلخی این روزها رو فراموش کنید.

  5. 3 کاربر از پست مفید زینب70 تشکرکرده اند .

    fahimeh.a (سه شنبه 01 تیر 95), Quality (دوشنبه 10 مهر 96), نیکیا (چهارشنبه 16 تیر 95)

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 19 خرداد 97 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1393-4-20
    نوشته ها
    110
    امتیاز
    4,509
    سطح
    42
    Points: 4,509, Level: 42
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    7

    تشکرشده 84 در 50 پست

    Rep Power
    25
    Array
    Sme:
    شخصی:
    اتمام رابطه با معشوق خیانتکار

    بله! پایان یک رابطه همیشه عذاب آور است ، اما حقیقت این است، برخی رابطه ها به دلیل عدم روراستی طرفین ، خود به خود قبلا” ازبین رفته است!

    اگر کسی شما را فریب دهد و خیانت کند ، به دلیل بی اعتمادی بوجود آمده، شما برآن می شوید تا به این رابطه پایان دهید و بهتر است که این کار را زودتر انجام دهید. اتمام یک رابطه بسیار سخت است ولی خوب در غیر این صورت، روز به روز صدمات روحی عمیق تری از جانب طرف مقابلتان بر شما وارد می شود که مسلما” سخت تر از تحمل جدایی است .

    در صورت تصمیم به جدایی ، باید تمام مراحل آن را در نظر بگیرید . آیا می توانید او را ببخشید ، حتی اگر دیگر توان با او ماندن را در خود نمی بینید ؟ آیا می توانید به این رابطه ، بار دیگر قوت ببخشید و ادامه دهید ؟ ….. و بعد از بررسی سوالاتی چون موارد ذکر شده ، در نهایت بهترین راه را انتخاب کنید.

    همواره در طی مراحل تصمیم گیری و احیانا”، جدایی ، موارد زیر را مد نظر داشته باشید :

    خود را سرزنش نکنید

    بیشتر وقتها ، نفر مقابل شما سعی دارد که شما را هم به نوعی در ارتکاب خیانتش، مقصر بداند. به هر حال شاید شما هم کمی سهل انگاری کرده باشید ، ولی باز هم هیچ عذری برای خیانت او قابل قبول نیست. به هر صورت وی باید عواقب افکار و اعمال فریبکارانه خود را بپذیرد.

    حتی اگر بهترین همراه نبودید و یا او از بودن با شما لذتی نمی برد، بازهم تقصیر شما نیست. وی می توانست بدون خودخواهی، سعی کند با طرح و بررسی مشکلاتش با شما، مسیر را برای ادامه هموار تر کند؛ نه اینکه نفر مقابل خود را فریب دهد.

    بطور کامل جدا شوید

    خودتان را درگیر شروع و پایان دادن های متوالی نکنید، چرا که استرس و رنج شما را بیشتر می کند. اگر نصفه نیمه به این رابطه پایان دهید، دوباره بطور مداوم به این فکر می کنید الآن او با چه کسی است؟ ( که احتمالا” هم هست !!) اگر تصمیم گرفته اید که طرف خیانتکار خود را ترک کنید بهتر است که دیگر برنگردید.

    سعی کنید ببخشید

    در مرحله اول، سعی کنید که وی را ببخشید. نه برای او، بلکه برای خودتان. البته که این بخشش رنجش شما را نمی کاهد و به معنای فراموش کردن کاری که او کرده و صدمات روحی که بر شما وارد شده است نیست، همچینن این عفو و ببخشش به این معنی نیست که افکار و احساسات خود را تحت قوانین و کنترل وی قرار داده اید، بلکه تنها دلیل این است که شما را در وضعیت بهتری قرار می دهد و دیگر بیش از این خود را با افکار و احساسات منفی ، بخاطر وی در عذاب نمی گذارید.

    اتمام و فراموشی یک رابطه زمان می گیرد

    بعد از جدایی ، مدت زمانی را تنها با خود بگذارنید و اجازه دهید تا بتوانید مشکلات و اثرات منفی به جای مانده از رابطه را از ذهن خود کمرنگ و به تدریج پاک کنید. به صحبتهای اطرافیان که خیلی زود شما را برای بازگشت دوباره، تحریک می کنند، توجهی نکنید.

    در طول این مدت اگر واقعا” در هم شکستید و نمی توانید بر احساسات خود غلبه کنید، بهتر است با یک دوست مطمئن، اعضای خانواده، یک روحانی و یا مشاور صحبت و مشورت کنید. این شما نیستید که باید با خود کنار بیاد. شما که مقصر نبوده اید و نباید شرمسار باشید. همواره به اطرافیانتان نزدیک خود که شما را دوست دارند و اهمیت می دهند، اطمینان کنید و اجازه دهید شما را یاری دهند.

    همچنین، با مطالعه بروی کتابهای پاکسازی ذهن و روانشناسی، می توانید خود را از ابتلا به افسردگی نجات دهید.

    منبع
    http://www.mardoman.net/family/breakupcheater

  7. کاربر روبرو از پست مفید meghdad تشکرکرده است .

    Quality (دوشنبه 10 مهر 96)

  8. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 19 خرداد 97 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1393-4-20
    نوشته ها
    110
    امتیاز
    4,509
    سطح
    42
    Points: 4,509, Level: 42
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    7

    تشکرشده 84 در 50 پست

    Rep Power
    25
    Array
    سلام به همه همدردهای گرامی

    عید سعید فطر مبارک

    انشااله بتونیم حکمت های الهی را بیشتر درک کنیم



    ما هنوز جدا نشدیم و خانواده همسرم اقدامی نمیکنن

    البته دلیل این رفتارشون برما معلوم نشده

    خودشون گفته بودن طلاق بگیریم, حکم عدم سازش هم صادر شده اما دیگه نیومدن

    لطفا اگر تجربه ای در موارد مشابه دارید, اینجانب را راهنمتیی بفرمایید
    متشکرم

  9. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 19 خرداد 97 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1393-4-20
    نوشته ها
    110
    امتیاز
    4,509
    سطح
    42
    Points: 4,509, Level: 42
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    7

    تشکرشده 84 در 50 پست

    Rep Power
    25
    Array
    طبق تجربه یی که دارید
    بهتره سریعتر طلاق بگیریم یا من طلاقش ندم و خسارت ازدواج را بگیرم؟
    البته بخاطر این میگم خسارت که خیانت همسرم در زمان عقد هم بود و بعد عروسی ادامه داشت و انتقدر ادامه پیدا کرد که با پیاده سازی نقشه های ماهرانه اونها زندگی خراب شد
    من همچیم را از لحاظ مالی باختم و تا سالها باید خسارت این ازدواج نامبارک را بدم
    یکی از اشناها که خانواده همسرش بسیار اذیتش کردند و خیانت هم بهش کردند , ازدواج مجدد کرد و هفده ساله که زن اول و خیانتکارش را طلاق نداده
    ایا منم اینجور کاری بکنم؟
    تا پنج سال دیگه باید قسط هزینه های ازدواج را بدم چون خونه, مغاره, طلاها و خیلی چیرهای دیگه را از دست دادم , بعضی وقتا فکر میکنم اگر زود طلاق بگیریم خیلی خوش بحالش میشه و همسرم به هدفش میرسه و با دوست پسراش بهم میخندن
    واقعا نمیدونم چه تصمیمی بگیرم که صحیح باشه
    لطفا راهنمایی بفرمایید

  10. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 15 شهریور 98 [ 10:44]
    تاریخ عضویت
    1395-2-21
    نوشته ها
    176
    امتیاز
    4,752
    سطح
    44
    Points: 4,752, Level: 44
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 198
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 319 در 122 پست

    Rep Power
    41
    Array
    دوست عزیز زیادی لفتش بدی و بازی رو یآد بگیره میوفته دنبال مهریه و نفقه. اونوقت نه تنها خسارت(!) نمیتونی بگیری، که بایدهزینه هم بدی باز.

  11. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 19 خرداد 97 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1393-4-20
    نوشته ها
    110
    امتیاز
    4,509
    سطح
    42
    Points: 4,509, Level: 42
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    7

    تشکرشده 84 در 50 پست

    Rep Power
    25
    Array
    ممنون که راهنمایی کردید
    نفقه بهش تعلق نمیگیره, چون خودش خونرا ترک کرده
    نمیدونم چرا برای مهریه هنوز شکایت نکردن اخه منتظرم که اقدام کنن!!!!
    خیلی قشنگ مهریه قسط بندی میشه و فوقش میخوام ماهی سیصد یا چهارصد هزار تومن بدم چون قاضی هم در جریان پرونده هست و دادن دادخواست اعسار و شفاف سازی درآمد و اقساط و هزینه هایی که دارم, قسط بندی میشه اونم به کمترین حد
    منتظرم که برای مهریه اقدام کنند تا دیگه طلاقش نمیدم و اینقدر بشینه تا مهریش را پرداخت کنم احتمالا بیش از یک قرن!!!
    اجرت المثل اون هم همش فوقش چند میلیون میشه تازه هیچوقت بیشتر چند روز خونه نبود و کار خونه را هم انجام نمیداد و فامیل در جریان هستن, برن دادخواست بدن پرداخت میکنم, حدود ده ماه کمتر از ده میلیون میشه
    اینقدر ضرر کردم که این پولا پیشش هیچی نیست
    مسله من تازه ضرر مالی نیست مرد برای کار کردنه و جبران میشه, روحی خرد شدم

    دایی های مشترکمون گفتن که من برم دنبال زندگی و طلاقش ندم و هرجایی دادگاه لازم بود له عنوان شاهد میان و حقیقت را میگن, در فامیل کسی از انها حمایت نمیکنه, چون همه دختر پسر دارن و درک میکنند و میدونن من چقدر عذاب کشیدم
    خانواده ام هم همجوری حمایتم میکنند, حتی برادرم گفته بخاطر کتکی که پدر زنت تو را زده منم چند تا دنده اش را میشکنم
    پدر زنم هم در خون من ریخته شده و حتما خونشون ریخته میشه البته طوریکه نتونن شکایت کنند چون اصلا نمیتونم از خون ریزی جلوگیری کنم

    نمیدونم چرا اقدامی نمیکنن
    پشیمان هم نشدن و روی حرف خودشون هستن و خیلی عادی رفتار میکنند!!!!

    حتما جریانی که برام پیش اومده, بازهم تکرار شده
    لطفا اگه تجربه ای دارید, بفرمایید
    نمیخوام تاریخ تکرار شه و اشتباه بزذگ داشته باشم اگر موردهای مشابه ای سراغ دارید لطفا راهنمایی بفرمایید

  12. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 شهریور 95 [ 02:00]
    تاریخ عضویت
    1394-2-16
    نوشته ها
    109
    امتیاز
    2,724
    سطح
    31
    Points: 2,724, Level: 31
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 138 در 51 پست

    Rep Power
    26
    Array
    سلام اقا مقداد.
    ببخشید اینو میگم ولی شما چندین ماهه خودتونم نمیدونین دنبال چی هستین.توی چندتا تاپیک مختلف اومدین و افراد راهنمایی کردن ولی متاسفانه هنوزم تکلیفتون باخودتون معلوم نیست.
    یه روز میگین میخواین طلاق بدین.
    یه روز میگین میخوام یه زن دیگه بگیرم.
    اخه این که نشد زندگی.
    دوحالت داره.
    یا شما میخواین ادامه بدین یا میخواین جدابشین.
    اگر میخواین ادامه بدین برین دنبال راهش.
    اکر رفتین و نتیجه نداده باید جداشین.چون هم لحظات پرارزش رندگی خودتون داره میره هم همسرتون.
    طلاق هم دوصکرته یا میتونبن با واسطه راضی کنین به توافقی.
    که اینجوری بهتره.
    خودم این راه و انتخاب کردم.تمام حق و حقوقم دو بخشیدم.خدا رک شکر بعد دوسال عقد نه مراسمی برام گرفنه بود نه حتی حلقه ای خریده بود.
    چندباری هم ک پول داده بود برای هدیه دست نزدم و پس خواهم داد.
    درسته ضرر اصلی و من کردم اما تدجیح دادم با ارامش جدابشم.
    اما اگر راضی نشدن حق طلاق باشماست.به راحتی میتونین طلاق بدین.
    مهریه هم بااینکه هیچ اعتقادی بهش ندارم و هزارتومنش هم نگرفتم اما حق زن هست و به گردن شماست.و کارهای همسرتون مانعی برای پرداختش نیست.
    پس لطفا بیش از این عمر خودتون و همسرتون رو تباه نکنین و یه امتخاب بکنین.
    انقد هم دنبال این نباشین که پدرزنم چیکار کرد یا نکرد.فقط دنبال این باشین که باارامش تموم کنین.
    همسر سابق من بیش از حد به پدرو مادر من توهین کرد اما اونها فقط سکوت کددن تا من به راحتی جداشم و واگزار خدا کردم.
    لطفا اگر نمیتونین تصمیم بگیرین برین مشاوره یا با یک وکیل مجرب صحبت کنین.
    ببخشید اگر رک صحبت کردم.
    چون خودم این روزها رو کشیدم و الان خوب میفهمم هدر رفتن عمر یعنی چی.مخصوصا برای من که دختر هستم و بابد توجامعه باشم

  13. 2 کاربر از پست مفید raha_ashegh تشکرکرده اند .

    خانم مهندس (چهارشنبه 19 آبان 95), ستاره زیبا (پنجشنبه 17 تیر 95)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:26 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.