به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 19 خرداد 96 [ 18:05]
    تاریخ عضویت
    1395-3-09
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    1,600
    سطح
    22
    Points: 1,600, Level: 22
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 100
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 62 در 33 پست

    Rep Power
    0
    Array

    اپیدمی بچه های دهه شصت

    سلام دوستان
    اولین باری که این سایت رو دیدم حدود یک ماهه پیش بود.در شرایط خوبی قرار نداشتم.با توجه به نوع تحصیلات وموقعیت کاری خودم وهمسرم از اتفاق بوجود آمده تو شوک بودم. فقط چون خیلی برام دور از ذهن بود میخواستم هر چه زودتر حلش کنم تا از اون بحران بیام بیرون....
    من فردی بودم که از اول ازدواج تمام کتابهای روانشناسی زناشویی رو خونده بودم تمام کتابهای باربارا رو واز حق نگذریم تا چند سال اول زندگی خوب ساپورت کرد....
    اما بعد از چند سال انگار فقط موند در حد یه دیتا....بدون کاربرد عملیاتی انگار تو مسیر زندگی دیگه کاربرد نداشت حالا چرا؟؟؟

    بچه های دهه شصت شرایط کودکی ونوجوانی وکنکور ازدواج کااااااااارررر ویژه ای داشتن...
    درس خوندن کنکور دادن واقعا همه ماهارو (حتی بچه های درس نخون اون دوره) پر تنش ،صفر ویک،ما از هر لحاظ میخواستیم نامبر وان باشیم رقابت های ناسالم.....همه درس خوندن همه ...حالا تو انتخاب کار وانفسایی بود ....رشته هایی که اکثرا با سختی خونده بودیم بخصوص بچه های مهندسی کار نبود ....حس بد .....حالا باید مقاطع بالاتر رو میخوندیم.....
    این داستان تو همه ابعاد شخصیتی اثر داشت....قصد ندارم کلی گویی کنم...یا به هم تعمیم بدم.اما از مدرسه فرزانگان یا تیزهوشانی که توش بودم تا مقطع لیسانس ارشد ودکترا تقریبا نود درصد با ین مسائل درگیر بودیم

    حالا تو آقایون کمی پررنگ تر.....
    با این شرایط شخصیتی وکار ودرس حالا وارد زندگی شدیم که دیگه نباید رقابت می کردیم....نباید میدویدیم....نباید رو ضعف ها زوم می کردیم.....نباید بدبین می بودیم....اما چطوری ما چند دهه اینطوری زندگی کرده بودیم

    وقتی دهه شصت رو با بچه های پنجاهی یا چهل مقایسه میکنم اونا روحیه نرمتری دارن اونا گذشت رو خیلی ملموس تر بلدن وکاربردی میکنن...در حالیکه ماها فقط میدونیم اما عملی نمیتونیم بکنیم چون یاد نگرفتیم.....
    اما خب از اونجاییکه ماهی رو هر وقت از اب بگیری تازه است...پس برای شروع خیلی هم دیر نیست

    وقتی با تایپیک های دوستان آشنا شدم ...آنالیز کردم دیدم برای همه تقربا یه تیپیه.....از مشکلات مالی شروع میشه تا به منم منم های معمول ختم میشه ...اینقدر این فضا آلوده است که حتی چند سال نمیدونی داری با خودت و زندگی ات چه کار میکنی....
    همسر من فردیه که نخبه است با سختی درس خونده و داره میخونه خیسلی پر تلاشه....اما از لحاظ مالی خیلی نسبت به هم کلاسی های ابتدایی که ترک تحصیل کردن وتعمیرگاه دارن افتضاحه...همیشه این موضوع ناراحتش میکرد ..در حالیکه فرد معتقدیه ومیدونه روزی دست خداست..اما خب..فشار کاری درس ومن هم شرایطم مثل ایشون....

    اینا رو گفتم چون هم میخواستم کمی دردل کرده باشم...هم از مدیر سایت دوستان فعال سایت وهمه بچه ها که مسائلشون رو به اشتراک میذارن تشکر کنم..وهم شرایط خودم ودوستان خودم رو آنالیز کرده باشم ...اگر چه میدونم اصلا کارشناسی شده نیست چون من علم کافی اش رو ندارم...
    وخواستم به دوستان بگم مساله اصلی دوستان من والبته خودم این بود که شرایط رو ایده ال میخوایم واز همه مهمتر در پی تغییر شرایط هستیم و همش میخوایم در کار کائنات و خدای خوبی ها دخالت کنیم
    در حالیکه اگر هر کدوم از ما وظایفمون رو در قالب فرزند خانواده همسر و والدین انجام بدیم ودر همه شرایط رضایت خدا برامون الویت باشه وصبور باشیم ونتیجه رو به خدا واگذار کنیم خود خدا برامون بهترینها رو میخواد...

    - - - Updated - - -

    اگه از لحاظ املایی ونگارشی مشکل داره پوزش میخوام...پسر پانزده ماهم کچلم کرد تا تونستم این متن رو بنویسم

    دوستان شصتی لطفا نظراتتون رو بگید واز همه مهمتر راهکارهایی که شما برای بهتر کردن زندگیتون انجام دادید

    من خیلی خیلی خوشحال میشم بدونم هر کدوم از شما چه ترفندهایی استفاده میکنید؟؟؟؟؟؟

  2. 4 کاربر از پست مفید دنیای یاسی تشکرکرده اند .

    sara 65 (دوشنبه 24 خرداد 95), Shadi2 (دوشنبه 24 خرداد 95), tanha67 (دوشنبه 24 خرداد 95), بابک 1369 (دوشنبه 24 خرداد 95)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 06 فروردین 03 [ 16:00]
    تاریخ عضویت
    1394-4-10
    نوشته ها
    498
    امتیاز
    11,733
    سطح
    71
    Points: 11,733, Level: 71
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 317
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    121

    تشکرشده 542 در 278 پست

    Rep Power
    85
    Array
    سلام
    من هم یه دهه شصتی ام
    برای هر چی که فکرش کنی جنگیدم و از اولویت ها و آرامش هام گذشتم

    فقط باید به این فک کنی که هرچی بود تموم شد و خدا رو شکر که خوب تموم شد
    واقعا همیشه حس اضافی بودن و.. کردیم شاید به خاطر این احساس گناهه که بخشش برامون سخت شده

  4. کاربر روبرو از پست مفید حیاط خلوت تشکرکرده است .

    amin7474 (دوشنبه 24 خرداد 95)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 28 خرداد 95 [ 01:19]
    تاریخ عضویت
    1393-3-02
    نوشته ها
    93
    امتیاز
    2,376
    سطح
    29
    Points: 2,376, Level: 29
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 74
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    3

    تشکرشده 53 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    ممنونم كه موضوع خوبي رو طرح كردي
    ما بچه هاي دهه شصت مشكلات زياد داشتيم، گرفتاري زياد داشتيم، الان هم داريم در اينده هم خواهيم داشت، ولي من موضوع رو از نگاه ديگه اي ميخوام بررسي كنيم، خوب همه ادم ها تلاش مي كنن درس ميخونن دانشگاه ميرن مدرك ميگيرن سر كار ميرن ازدواج ميكنن كه چي... تقريبا هيچي... بحران پوچي بچه هاي دهه شصت، چون نميخوان زندگي كنن فقط نق ميزنن، خوب اگه بخوايم خودمون رو با نسل قبل از خودمون مقايسه كنيم روي كاغذ موفق تريم ولي در عمل چي، هيچي يه شكست خورده مطلق. امار بالاي طلاق، خودكشي، خيانت، جنايت، اعتياد، فرار و .... نشون دهنده عدم كاربرد اون چيزايي كه ما اسم شون رو گذاشتيم موفقيت.
    به نظر من بچه هاي دهه شصت زندگي كردن رو ياد نگرفتن، فداكاري گذشت انصاف مهرباني همكاري همياري وفاداري و هزاران حسن ديگه نسل هاي قبل و به جاش خودخواهي، حسرت، حسادت، بد اخلاقي و ... را ياد گرفتن. شايد بپرسيد كه چي دست خودشون نبوده، درسته عوامل بيروني خيلي مهمه ولي اين خوده ادمه كه سرنوشتش رو درست ميكنه وقتي داره ميبينه كه جواب نميده پس چرا نميخوايم تغييرات ايجاد كنيم پس چرا نميخوايم درست فكر كنيم و زندگي كنيم و در يك كلمه داريم به كجا ميريم.
    واقعيت ها ببينيم و به حال زندگي وانفسامون فكري بكنيم كه عمر دارد ميگذرد و حال ما خرابه، بد جور هم خرابه
    ما تا نخواهيم نه خودمون و نه محيطمون رو نميتونيم درست كنيم، حالا جالبه قراره نسل بعدي رو هم پرورش بديم، واي به حال بچه هامون
    پس بهتر دست از مسابقه كار كردن پول دراوردن مدرك گرفتن زرق و برق زندگي دست برداريم و كمي با همديگه مهربانتر باشيم. زندگي ميگذرد و حسرت ارامش و اسايشش بر دل و جونمون موند.

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 19 خرداد 96 [ 18:05]
    تاریخ عضویت
    1395-3-09
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    1,600
    سطح
    22
    Points: 1,600, Level: 22
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 100
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 62 در 33 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوستان لطفا راهکارهای عملی که تو زندگی تون داشتید رو بگید
    مثلا برای همین حس رقابت چه کار کردید؟

    مثلا من خودم واقعا تو مقاطع مختلف زندگی هی باید مدام به خودم تلنگر بزنم وگرنه مسیر رقابتی زندگی رو در پیش میگیرم....ملکه ذهنم نمیشه...از طرف مقابلم میخوام اکی باشه
    ببینید میدونم اما تو مرحله عمل با توجه به ویژگی های همسرم هم که بسیار خودخواه هستن خیلی زود از مسیر اصلی ام منحرف میشم....هی باید مدام به خودم بگم یاسی جان رضایت خدا یاسی جان آرامش خودت یاسی جان ......بعد از یه مدتی احساس میکنم خسته شدم...بعد با خودم میگم نکنه دارم فیلم بازی میکنم؟؟؟؟؟

  7. کاربر روبرو از پست مفید دنیای یاسی تشکرکرده است .

    یاصاحب زمان ادرکنی (چهارشنبه 26 خرداد 95)

  8. #5
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 12:04]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,411
    امتیاز
    286,450
    سطح
    100
    Points: 286,450, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,556

    تشکرشده 37,046 در 6,993 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    با سلام و احترام
    طبق قوانین همدردی، بحث های اجتماعی، نظر سنجی، و مسائل کلی در انجمن های آزاد قابل طرح هست. و در انجمن های عمومی صرفا سئوال جواب های مشاوره ای شخصی قرار می گیرد.
    لذا این تاپیک قفل و به انجمن آزاد منتقل می شود.
    با تشکر

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  9. کاربر روبرو از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده است .

    abs (چهارشنبه 26 خرداد 95)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. به زندگی مون یه فرصت دیگه دادم و اینبار هم جدا نشدم.....
    توسط یاسمن. در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: چهارشنبه 26 اسفند 94, 11:59
  2. فقط یک هفته برای انتخاب رشته فرصت دارم
    توسط mahshid.n در انجمن ارتباط مراجعان - مشاوران
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 26 فروردین 94, 01:57
  3. بافرصت کم چطوردرس بخونم
    توسط roseflower در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 08 آذر 91, 14:05
  4. اگر امسال آخرین فرصت باشه؟
    توسط یک زن امیدوار در انجمن اعتقادی،‌اخلاقی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 03 دی 90, 12:02
  5. به من فرصت بده ....
    توسط erfan25 در انجمن ادبیات و عرفان
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 01 تیر 87, 22:25

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:25 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.