به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 10 12345678910 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 94
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 آبان 00 [ 11:30]
    تاریخ عضویت
    1395-3-22
    نوشته ها
    162
    امتیاز
    8,590
    سطح
    62
    Points: 8,590, Level: 62
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 160
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6

    تشکرشده 113 در 56 پست

    Rep Power
    29
    Array

    نامزدم دوستم نداره و خيلى سرده باهام

    سلام. من نه ماهى ميشه كه عقد كردم ٣٢ سالمه و نامزدم ٣٩ سالشه. قبل از عقدمون به مدت شش ماه با هم ارتباط داشتيم. اوايل رابطه دوستيمون خيلى هيجان داشت و خيلى با هم خوب بوديم. يك ماه بعد از رابطه مون يك دفعه عوض شد و با اصرارهاى زياد من گفت كه دوست دختر سابقش برگشته، گفت كه دوست دخترش رو خيلى دوست داره ولى از نظر منطقى هر چى فكر ميكنه نميتونه باهاش ازدواج كنه و خانواده اش راضى نميشن كه با دوست دخترش ازدواج كنه. من وقتى اين حرفهارو شنيدم نسبت بهش سرد شدم و هيچ وقت هيچ تماسى باهاش نگرفتم. ايشون ولى قول داد كه رابطه رو تموم ميكنه و همين كار رو كرد. ولى متاسفانه من چون احساس ميكردم غرورم شكسته باهاش سرسنگين بودم و اون شش ماهى كه باهاش دوست بودم هيچ وقت باهاش صميمى نشدم، هيچ وقت بهش زنگ نزدم و هميشه ايشون دنبال من ميومد. من حتى اسمش رو هم صدا نزدم. شش ماه بعد از دوستى مون اومدن خواستگارى و ما با هم عقد كرديم، من خيلى دوستش داشتم ولى اصلا باهاش صميمى نبودم. اون هم هميشه ناراحت بود كه تو هميشه اينجورى سردى. گفتم نه و خودم هم علتش رو نميدونم چرا اينجورى هستم باهات. متاسفانه بعد از عقدمون هم من درست نشدم و هيچ محبتى بهش نكردم و رابطه جنسى خوبى با هم نداشتيم يعنى نامزدم اصلا دوست نداشت بياد نزديكم و زمانى كه من برم سمتش من رو هل ميده ميگه نيا نزديكم، تا اينكه احساس كردم نامزدم با دوست دختر سابقش ارتباط داره. هر چى بهش گفتم اونو ميخواى من از زندگيت برم انكار ميكرد. سر مسائل جزئى دعوا ميكرد و دو بار هم منو كتك زده. الان من با نامزدم قهرم و ايشون هم سراغم رو نميگيره، نميدونم چكار بايد بكنم. نميخوام طلاق بگيرم اون هم نميخواد من رو طلاق بده ولى ميدونم كه داره بهم خيانت ميكنه و هيچ كارى نميتونم انجام بدم. اين رو هم بگم كه من هنوز با نامزدم سردم و نميتونم بهش محبت كنم، اونم دوست داره من هميشه قربون صدقه اش برم، ولى نميتونم. دوست دخترش خيلى بهش محبت ميكنه و نامزدم جذب محبت اون شده. راه نجاتي هست به نظرتون؟

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 09 اردیبهشت 96 [ 16:54]
    تاریخ عضویت
    1394-5-27
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,542
    سطح
    22
    Points: 1,542, Level: 22
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    98

    تشکرشده 13 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    قضیه خدا و خرما شد!!
    ایشون هم میخوان با دوست دختر سابقشون باشن و هم با شما؟ بعد به نظر شما اسم این رابطه را باید چی گذاشت؟
    -معادله دو مجهولی
    نه شما علاقه ای به ایشون دارید و نه ایشون علاقه ای به شما دارند،یه برزخ درست کردید برای همدیگه.
    یا عاقلانه بشینید پای حرف همدیگه و سعی کنید مشکل رو رفع و رجوع کنید
    یا محترمانه تشریف ببرید پیش مشاور.
    متاسفانه یا خوشبختانه هر دو تو سنی هستید که تقریباً از تبعات و عواقب این رفتارها اطلاع و آگاهی دارید.
    برام جای تعجبه که نامزدتون تو سن ~40 سالگی یاد عشق و عاشقی جوانی افتادن و به جای اینکه طعم اون عشق را با همسرشون احیا کنند دارند ....

  3. کاربر روبرو از پست مفید Ashab تشکرکرده است .

    بارن (شنبه 22 خرداد 95)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 آبان 00 [ 11:30]
    تاریخ عضویت
    1395-3-22
    نوشته ها
    162
    امتیاز
    8,590
    سطح
    62
    Points: 8,590, Level: 62
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 160
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6

    تشکرشده 113 در 56 پست

    Rep Power
    29
    Array
    من واقعا دوستش دارم ولى متاسفانه از دوست داشتن نامزدم مطمئن نيستم. اوايل عقدمون من دفترچه يادداشتشو پيدا كردم كه توش نوشته بود "خدايا خودت كه ميدونى ٥٠ درصد انتخابم سالم بودن و پاك بودنشه،دوستش دارم ولى اونى نشده كه من ميخوام، خدايا محبتش رو در دلم زياد كن" اون هميشه از من ميخواست باهاش صميمى و با محبت باشم ولى نشد. ولى بعد از گذشت چند ماه رفته سراغ دوست دختر سابقش. من رفتم پيش مشاور دكتر بهم گفت نامزدت هم ميخواد تو رو داشته باشه كه يك زندگى سالم و خوب با تو داشته باشه چون تو دختر سالمى و قابل اعتمادى هستى. هم يك معشوقه دلخواهش رو داشته باشه. نامزد من وضع مالى خيلى خيلى خوبى داره ولى من از يك خانواده معمولى با ظاهر معمولى هستم و همسرم هميشه از ظاهر و لباس پوشيدن و هيكلم ايراد ميگيره و ميگه تو خيلى لاغرى. حتى به مشاور گفته بود كه نامزدم انقدر لاغره كه من هيچوقت نميتونم نزديكش برم و موقع رابطه جنسى يه جورى ميشم و هيچ لذتى ازش نميبرم. البته من از هيكلم راضى ام من قدم ١٦٠ و وزنم ٥٥ كيلو هست.
    اينم بگم خانواده نامزدم اون موقعى كه اومده بودن خواستگارى خيلى خوششون اومده بود از من ولى همون هفته دوم عقدمون رفتار مادرش عوض شد و همه ميگفتند كه دليل رفتارهاى مادرشوهرت از حسادته، نامزدم در مقابل رفتارهاى مادرش خيلى هوامو داشت و ميگفت رفتار مادرم همينجوريه و بايد تحمل كرد. ولى كم كم حرفهاى مادرش روش اثر گذاشت و الان نامزدم خيلى عوض شده، ميگه مادرم حق داره من تو انتخابم اشتباه كردم. ميگه مادرم راست ميگه لياقت من خيلى بالاتر از دخترى مثل تو هستش. الان هم كه ده روز پيش منو كتك زد و من باهاش قهرم، ولى اصلا سراغم رو نميگيره، نميدونم عاقبتمون چى ميشه! من چيكار بايد بكنم؟

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 20 آبان 96 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1394-5-30
    نوشته ها
    179
    امتیاز
    4,001
    سطح
    40
    Points: 4,001, Level: 40
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 149
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    33

    تشکرشده 208 در 97 پست

    Rep Power
    36
    Array
    سلام عزیزم
    قد و وزن شما که خیلی عالی و متناسب هست
    شما بعد از رفتارای نامزدت اعتماد به نفستو از دست دادی و کاملا طبیعیه
    یعنی چی که قیافم معمولیه؟؟خوب همه معمولی هستن. اعتماد به نفستو تقویت کن خانومی
    میدونم شرایط سختی داری و واقعا سخته که بخوای به نامزدت محبت کنی
    به نظرم منتظر باش ببین اون چیکار میکنه توم بهش زنگ نزن
    ببین چی میشه
    اینطوری معلوم میشه چند مرده حلاجه

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 آبان 00 [ 11:30]
    تاریخ عضویت
    1395-3-22
    نوشته ها
    162
    امتیاز
    8,590
    سطح
    62
    Points: 8,590, Level: 62
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 160
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6

    تشکرشده 113 در 56 پست

    Rep Power
    29
    Array
    آيا شروع زندگى با اين آدم به صلاحم هست؟ من واقعا دوستش دارم و عليرغم اين همه رفتار بدش، خيانتش، كتكش باز هم دلتنگش هستم و دنبال يه راهى ميگردم همه چى خوب بشه و زندگيمو باهاش شروع كنم. اوايل عقدمون هيچ كس راضى نبود نامزد بمونيم و همون ماه اول قرار بود جشن عروسى بگيريم ولى نامزدم علاقه اى به شروع زندگى با من نداره مثل اينكه. چون همه اش دنبال بهانه است و تاريخى واسه عروسى نميده.

  7. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 مرداد 99 [ 22:16]
    تاریخ عضویت
    1393-7-18
    نوشته ها
    223
    امتیاز
    9,079
    سطح
    64
    Points: 9,079, Level: 64
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 271
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    130

    تشکرشده 285 در 148 پست

    Rep Power
    45
    Array
    سلام
    متاسفم بخاطرشرایطی که پیش اومده ، بنظرم شما زمانی که فهمیدین رابطه دیگه ای داشته ، باید خوب فکراتون و میکردین و بجای شروع یه رابطه سرد و سنگین ، منطقی تصمیم میگرفتید ! اگر هم ایشون رو واقعا دوست داشتید و تصمیمتون برای ازدواج قطعی بود نباید با رفتار سرد ، دورش میکردین و به رابطه با اون دختر مطمئن ترش میکردین ! نمیخوام سرزنشتون کنم ، ولی شما مسیر و اشتباه رفتین ! یا انتخاب نمیکردین و یا پای همه چیز وامیستادین و رابطه رو اصلاح میکردین ! البته نمیدونم همسر شما چقدر به شما علاقه مند بوده ! گویا شمارو منطقی انتخاب کرده و فقط منتظر محبت از جانب شما بوده تا بتونه رابطه رو محکم کنه ! اما شما کوتاهی کردی و اون و به سمت رابطه قبلی سوق دادی !
    صبر کنید تا برگرده و برین پیش مشاور ، اما پیشنهاد میکنم به فکر اصلاح رابطه باشید ، نه سردی و فرار
    ویرایش توسط نجمه چ : شنبه 22 خرداد 95 در ساعت 23:31

  8. 4 کاربر از پست مفید نجمه چ تشکرکرده اند .

    fahimeh.a (چهارشنبه 26 خرداد 95), maryam240 (شنبه 05 تیر 95), sara 65 (یکشنبه 23 خرداد 95), ستاره زیبا (سه شنبه 25 خرداد 95)

  9. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 آبان 00 [ 11:30]
    تاریخ عضویت
    1395-3-22
    نوشته ها
    162
    امتیاز
    8,590
    سطح
    62
    Points: 8,590, Level: 62
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 160
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6

    تشکرشده 113 در 56 پست

    Rep Power
    29
    Array
    راستش دليل سردى رفتارم رو خودم هم نميدونم دست خودم نبود، من خيلى سعى كردم درست بشم ولى نميشد، طى اون چند ماهى كه دوست بوديم و حتى بعد از عقدمون بارعا و بارها پيش مشاور رفتم ولى كمكى نشد. مشاور بهم گفت كه برگشت دوباره اون دختر يك شوك بوده برات.
    راستش من سالها بود با هيچ پسرى رابطه دوستى نداشتم و تصميم گرفته بودم با هيچ پسرى دوست نشم. بعد از چند سال همسرم حدود چهار ماه اصرار كرد كه با من آشنا بشه فقط براى ازدواج، من هم بعد از چهار ماه قبول كردم كه به خاطر جدى بودنش باهاش دوست بشم. يك ماه اول دوستيمون خيلى خوب بود ولى پيدا شدن اون دختر همه روح روان منو بهم ريخت واحساس كردم غرور و شخصيتم له شده. درسته كه همسرم اون رو گذاشت كنار و من رو انتخاب كرد ولى من هنوز هم نميدونم چرا نتونستم باهاش صميمى بشم. هنوزم كه هنوزه من يكبار هم نامزدم رو به اسمش صدا نزدم. هميشه ازش فاصله دارم، راحت نيستم، خجالت ميكشم، اسمشو نميتونم صدا بزنم. چندين مشاور رفتم كمكى نشد بهم. دفعه آخرى كه با نامزدم رفتيم پيش مشاور، همسرم خيلى كلافه بود و به دكتر گفت كه "خسته شدم پس اين كى ميخواد درست بشه و با من صميمى بشه" حتى چندين بار بهم گفته دارم از دستت ميرم ها درست شو. منم گريه كردم و ازش فرصت خواستم. فرصتم تموم شد ولى من هيچ تغييرى نكردم.
    من واقعاً دوستش دارم ولى نميدونم چرا اينجورى هستم، كنارش اصلا اعتماد بنفس ندارم، كمكم كنيد ديگه اينجا آخرين اميد منه چون مشاورها نتونستن كمكم كنند،
    اگه نياد سراغم چى؟!!! اون خيلى مغروره و سرش هم با دوست دخترش گرمه، ميترسم أصلاً من يادش نيفتم

  10. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 اردیبهشت 96 [ 15:14]
    تاریخ عضویت
    1391-8-17
    نوشته ها
    110
    امتیاز
    5,053
    سطح
    45
    Points: 5,053, Level: 45
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    163

    تشکرشده 177 در 80 پست

    Rep Power
    31
    Array
    سلام . به نظرم رفتار سرد شما و صمیمی نبودن با او یکی از دلایلی بود که شوهرت ( دیگه وقتی عقد کردید شوهرت هست نامزاد که نیست ) به سمت دوست دختر قبلی اش رفته . خوب معلومه وقتی نتونه نیاز به محبت رو از شما دریافت کنه جذب یکی دیگه بشه ... الیبته این دلیل نمیشه که هر کسی که نیازش تامین نشده بره سراغ یکی دیگه .... خلاف دین و شرع هست میخواستم بیان علت کنم

    ببین سعی کن باهاش صمیمی بشی ... خیلی راحته ... می تونی برای شروع با پیامک شروع کنی ... من چند تا مثال بزنم ...
    ===================

    سلام مهدی ( اسم شوهر خودت رو بنویس ! )

    میخواستم ازت بپرسم دوست داری چی تو رو صدا بزنم ؟؟

    سعی کن در کنارش به اسم های مختلف صداش کنی .. عزیزم ... نفسم .. مهربونم ... همه زندگیم .... و غیره

    ==========



    یا هر از گاهی بهش پیام بده و بگو :

    دلم برات تنگ شده ... هم خودت و هم مسکن قوی ات ..... می دونی مسکن قویت ات چی هست ؟؟؟

    هر چی گفت بعد تو بگو :

    میدونی اغوشت برام مثل یه دونه مسکن قوی هست که توی هیچ داروخانه ای در دنیا پیداش نمی کنم !!

    =============


    هر از گاهی یه پیام بوسی بده مثلا
    بوس به توان بی نهایت روی جزء جزء بدنت عزیزم ...

    ==============

    وقتی می خوای بهش نزدیک بشی از همه اندام شوهرت تعریف کن ... از همه جاش .. دیگه ریزتر بخوام بگم .. حتی مردونگیش رو ...

    ================

    برای هم اغوشی هم خیلی به خودت از نظر پوشش زیر برس ..و ظاهر اراسته داشته باش.

    یاعلی ...
    =============================================
    ویرایش توسط skyzare : یکشنبه 23 خرداد 95 در ساعت 21:13

  11. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 آبان 00 [ 11:30]
    تاریخ عضویت
    1395-3-22
    نوشته ها
    162
    امتیاز
    8,590
    سطح
    62
    Points: 8,590, Level: 62
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 160
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6

    تشکرشده 113 در 56 پست

    Rep Power
    29
    Array
    تو اس ام اس خيلى حرفهاى محبت آميز بهش گفتم ولى هميشه پيام هاى من بدون جواب ميمونه چون ميگه كه ميخوام با من راحت باشى و بهم محبت كلامى بكنى، اسممو صدا بزنى. ولى من اصلا باهاش راحت نيستم. خودمم نميدونم چى شده بهم. الان كه دوباره ارتباطش رو با اون دختر شروع كرده امكانش هست دوباره برگرده با من ادامه بده؟! من ازش كتك خوردم در مقابل اين رفتار زشتش چه رفتارى بكنم؟!

    - - - Updated - - -

    تو اس ام اس خيلى حرفهاى محبت آميز بهش گفتم ولى هميشه پيام هاى من بدون جواب ميمونه چون ميگه كه ميخوام با من راحت باشى و بهم محبت كلامى بكنى، اسممو صدا بزنى. ولى من اصلا باهاش راحت نيستم. خودمم نميدونم چى شده بهم. الان كه دوباره ارتباطش رو با اون دختر شروع كرده امكانش هست دوباره برگرده با من ادامه بده؟! من ازش كتك خوردم در مقابل اين رفتار زشتش چه رفتارى بكنم؟!

    - - - Updated - - -

    تو اس ام اس خيلى حرفهاى محبت آميز بهش گفتم ولى هميشه پيام هاى من بدون جواب ميمونه چون ميگه كه ميخوام با من راحت باشى و بهم محبت كلامى بكنى، اسممو صدا بزنى. ولى من اصلا باهاش راحت نيستم. خودمم نميدونم چى شده بهم. الان كه دوباره ارتباطش رو با اون دختر شروع كرده امكانش هست دوباره برگرده با من ادامه بده؟! من ازش كتك خوردم در مقابل اين رفتار زشتش چه رفتارى بكنم؟!

  12. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 15 شهریور 98 [ 10:44]
    تاریخ عضویت
    1395-2-21
    نوشته ها
    176
    امتیاز
    4,752
    سطح
    44
    Points: 4,752, Level: 44
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 198
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 319 در 122 پست

    Rep Power
    41
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Hanli نمایش پست ها
    آيا شروع زندگى با اين آدم به صلاحم هست؟ .
    خیر به صلاح نیست.
    این که فقط بگید من دوسش دارم، برای خوشبخت شدن کافی نیست. ایشون رسما ذاره خیانت میکنه
    رسما از خیانتش به شما میگه
    شما آشکارا نسبت بهش سرد هستید که حق هم دارید چون بهتون خیانت شده.

    گاهی قیچی کردن و درد مقطعی، بهتر از کش آمدن و درد مستمر هست.

  13. 2 کاربر از پست مفید سوشیانت2 تشکرکرده اند .

    Amina (چهارشنبه 09 تیر 95), Dr.Goebbels (پنجشنبه 27 خرداد 95)


 
صفحه 1 از 10 12345678910 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تو سایت همسر یابی اشنا شدیم به دوستم گفته خیلی دوستم داره نمی دونم دوستم داره یا نه
    توسط arshida در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: شنبه 16 دی 96, 21:27
  2. چی کار کنم که شوهرم دوستم داشته باشه
    توسط نازنین 2 در انجمن نامزدی و عقد
    پاسخ ها: 21
    آخرين نوشته: دوشنبه 25 خرداد 94, 10:22
  3. شوهر دوستم فوت کرده...خودکشی...چه کمکی میتونم به دوستم بکنم؟
    توسط یک زن در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: سه شنبه 05 خرداد 94, 16:40
  4. پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: سه شنبه 31 اردیبهشت 92, 09:09
  5. چطور از عشقم دل بکنم ؟ (به خاطر دوستم)
    توسط Hamdardi2 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 32
    آخرين نوشته: شنبه 04 آذر 91, 13:19

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.