سلام کم و بیش با مشکلات من آشنا بودید و هر مشکلی داشتم در اینجا مطرح میکردم . تقریبا جواب می گرفتم.
مختصری از خودم براتون مینویسم
32 سالم و کارشناسی خوندم و الان دارم میرم توی شش سال که ازدواج کردم طی ازدواجم خیلی سختی کشیدم و ناراحتی تحمل بسیار و صبر و حوصله ولی دیگه دارم میبینم تموم میشم به خاطر همین دارم اقدام میکنم برای طلاق اولا فکر میکردم کارم درست نیست اما طی سفری که به مشهد داشتم تقریبا دیگه تردید ندارم .این ماه وامم نوبتی دارم ک به نامم در میاد و میخوام وکیل بگیرم چون خودم توانایی و قدرت رفتن به دادگاه ندارم .قبلا هم اقدام کرده بودم تا حل اختلاف رفتم تعهد داد و من هم تعهد دادم و برگشتیم سر خونه زندگیم .دنبال کار براش گشتم و پیدا کردم ولی بعد دو سال خیلی راحت کارشو گذاشت کنار .گفت نمیرم نمیتونم میخوای برو خونه بابات ...خلاصه الان دو ماهه و نیمه خونست انگار نه انگار ...از همه بدتر اینکه وسواس و فسو فس بیشتر شده به حدی که اگر صبح میخواد بره بیرون کاری انجام بده من باید یا مرخصی بگیرم یا با تاخیر برم سر کار که بتونه آماده بشه .اینقدر قدرت نداره بخواد خودش آماده بشه یا میگه حالشو ندارم یا فکر و خیال میاد سرمو................
خلاصه چندین بار نوبت پزشک وانپزشک گرفتم یا رفتیم قرص داد و نخورد و دادمه ندارد یا دیر رسیدیم ویزیت نشد.مشاور هم که چه عرض کنم باید از شهر خودمون بریم تهران هر دفعه که نوبت گرفتم یا دیر رفتیم یا جلسات بعدی گذاشتن بهونه کارشو می آورد که خسته ام نمی تونم .....
خلاصه اینکه از نشر ورابط کامل سرد بود اصلن رابطه برقرار نمیکرد و اگر هم رابطه برقرار میکرد کامل ناقص و بدون.-------- ...حالا من میخوام امسال تکلیفم معلوم کنم
دست بزن داره وقتی عصبی میشه پرت میکنه میزنه خودشو منو و همه چیز بهم میریزه ...
حس خوبیدارم فقط ته دلم آشوبه کمک کنید بتونم میدریت کنم و آشوب درونم بهتر کنم ..
علاقه مندی ها (Bookmarks)