چطوری گذشته را فراموش کنم

[دنیای یاسی]

سلام دوستان خیلی خوبم
از راهمایی های تون در تایپیک قبلی ممنون.

من وهمسرم الان دو روزه برگشتیم (البته اومدیم داخل دانشگاه اسکان داریم:چون ایشون فکر میکنه دلیل اصلی مشکلات از خونه ای که توش بودیم (اون خونه پدری من بود))

من تونستم با اطلاعاتی که میدونستم واما فراموش کرده بودمودوستان یادآوری کردن والبته نکات خیلی مهم مدیر محترم همسرم رو به زندگی راغب کنم.

حالا با دوتا تا مساله مواجه هستم.

1-همسرم خیلی تو این مدت که خونه پدرشون بوده از من بدگویی کرده واین در حالیه که من تو دوازده سال حتی یک کلمه دلخوری کلامی از اونها نداشتم با ور میکنید حتی یک بحث ساده خواهر شوهر مادر شوهری نداشتم.....اما حالا از من دیوی ساخته ....من یه بار تو شرایط ناراحتی پسرم رو تنبیه بدنی کردم حتی اون رو هم عنوان کرده....خلاصه الان خیلی شرایط قمر در عقربه...نمیدونم چطوری این کارش رو فراموش کنم یا توجیه کنم(میدونم اون هم تو شرایط بد روحی گفته اما خب ....

2-چطوری روابطم رو با خانوادش بهبود بدم چون اونها یه خانواده مرد سالری هستن وحالا که ما برگشتیم سر خونه زندگیمون هر روز زنگ میزنن که مواظب باش زنت سوارت نشه

[mohamad.reza164]

سلام

وقتي ميفرماييد " ديو" از من ساخته، يعني اينكه شما از اون شخصيت دور هستين.

تلاش كنيد زندگي عادي خودتون را انجام بدهيد و از رهنمود هاي دوستان در تاپيك قبلي هم بهر ببريد.

اصلا به روي خودتون نياوريد كه اتفاقي افتاده. با مهرباني و گذشت ادامه بدهيد.

يك روز همسرتون كه ميفهمه اشتباه كرده، خودش براي جبران گذشته پيش قدم خواهد شد.

تلاشتون اين باشه كه اون تصوير ساخته شده را به همه بفهمونيد اشتباه است. براي اين كار فقط بايد خوب زندگي كنيد. همين !!!!!!

كليد مرد رو كه خانوم استاد هليا ( من نمي دونم اين خانوم ها چقدر زبل هستن، بيچاره دكتر حبشي) تدريس ميكنند رو گوش كردين؟!

[باران بهاران]

سلام دوست عزیز خیلی خوشحال شدم که مشکلتون حل شد,به نظر من کاملا خودتون رو بزنید به بی خیالی و شما به زور هیچ گاه موفق نمی شید دیدگاه دیگران رو عوض کنید همه چیز را به گذر زمان بسپارید که گذشت زمان بسیاری از مشکلات را کمرنگ میکند,یادتون باشه دیگران همیشه حرفی برای گفتن خواهند داشت پس در پی جلب رضایت همیشگی اطرافیان نباشید که احساس ناکامی کرده و سرخورده میشوید!!در تمامی اعمال تنها ملاکتون رضایت خدا باشه ,این طوری خیالتون راحته که درست زندگی می کنید بذارید بقیه هرطور میخوان فکر کنن شما مسعول طرز تفکر دیگران نیستید!!!موفق باشی عزیزم

[دنیای یاسی]

ممنون دوستان همراه
از اینکه وقت میذارید ممنون
اما همسرم رو چه کار کنم که هر از چند گاهی میگه بابام راست میگه نباید خیلی رو داد به زنها
وقتی تو دانشگاهه وهمو میبینیم خیلی تیپ روشنفکری داره ها اما تو خانه یه دفعه تفاوت معناداری داره خیلی این شکاف عمیقه......
بین اساتید که هست اگه برم اتاقش یا برم برای پروژه خیلی خیلی موقر هستن وخیلی با کمالاته...اما تو خونه صدو هشتاد درجه فرق داره.....
با خودم میگم یاسی سخت نگیر یادته چند روز پیش چه شرایطی داشتی حالا باید خداروشکر کرد اما ته ته ذهنم خوشحال نیست از این اتفاقات

[باران بهاران]

یاسی سخت نگیر یادته چند روز پیش چه شرایطی داشتی حالا باید خداروشکر کرد عزیزم این مساعل خیلی پیش پا افتادس زیاد ذهنت رو درگیرش نکن که انرژی زیادی ازت میگیره,شما مسعول طرز رفتار همسرت نیستی به ایشون هم کمی حق بده بالاخره مساعل اخیر برای ایشون هم یه بحران بوده و به لحاظ روانی فرصت بده تا با حال و هوای اون روزها فاصله بگیره و حرفهایی که تو این چند وقت گوشش رو پر کردن با دیدن خانومی و ثبات شخصیتی شما فراموشش بشه,بخوای سر مساعل جزعی گیر بدی ممکنه کار به جاهای باریک بکشه چون التیام آسیب ناشی از بحران قبلی طبیعتا کمی زمان میبره پس لطفا به هیچ وجه گیر ندهید و خودتون رو به رفتار ایشون حساس نشون ندهید چون این طوری نقطه ضعفتون رو یاد میگیره و شاید برای لجبازی بدتر کنه در چنین مواقعی خودتون رو به کوچه علی چپ بزنین و مشغول کارهای شخصی رسیدگی به فرزندان و..باشید یعنی که من اصلا سردی رفتار تو رو نفهمیدم این طوری مطمعن باش زودتر نتیجه میگیری تا این که بخوای گیر بدی بحث به دعوا بکشه نقطه ضعفت دستش بیاد و اتفا قا بدتر میکنه,موفق باشی عزیزم اگه حرفام کار گشا بود برات منو از دعای خیرت بی نصیب نکن.

[هلیاجون]

2-چطوری روابطم رو با خانوادش بهبود بدم چون اونها یه خانواده مرد سالری هستن وحالا که ما برگشتیم سر خونه زندگیمون هر روز زنگ میزنن که مواظب باش زنت سوارت نشه
شما کاری که فکر می کنید درسته انجام دهید به عنوان یک انسان عاقل و بالغ.
در نقش عروس هم انسان شریفی باشید
اهمیتی ندارد که خانواده همسرتان چه فکری در مورد شما می کنند. می دانید چرا؟؟؟

چون در شرایط اخیرتان این ‍۱۲سال که به قول خودنان هیچ ناراحتی بینتان نبود به چه دردتان خورد ؟؟؟ در هر صورت فرقی به حالتان نداشت ......
امیدوارم منظورم را رسانده باشم

[دنیای یاسی]

ممنون باران بهاری و کوشای عزیز

راست میگید من باید اونچه وظیفه ام هست ودرسته وانجام بدم
باقی اش رو باید بسپارم به زمان
وچقدددددددددددددددررررررر رررررمن از میوه شیرین صبر حتی تو این مدت کوتاه لذت بردم واقعا معجزه که میگن همینه
معجزه چیزی جز تفکر گفتار آمیخته با صبر نیست
همش این روزها تا میخوام برگردم به گذشته وبگم آخه چرا سریع به خودم یه استپ بلند میگم و یه لبخند الکی(این لبخند الکیه اینقدر کاربرد داره کارهای تصنعی برای همه اگه مسخره باشه برای خود آدم خیلی مفیده)=حالم خوب میشه
زمان زمان این واژه مقدس با قداستش همه ناپاکی ها را میشوره

بازم ممنون ممنون
من وهمسرم داریم به نقاط اشتراکمون توجه میکنیم نقاطی که برای هر دومون خطر ساز بوده راداریم از مهم تر بررسی میکنیم
اولیش کار ایشونه:ایشون سعی دارن این سه ماهه که دانشگاه کلاس نداره ومن هم تعطیلم بیشتر رو پروژه وشرکت کار کنه ومن هم تلاشم رو بکنم که این بازه زمانی رو کمتر از ایشون بخوام مشارکت داشته باشن.برای بچه کوچولو هم از مهد داخل دانشگاه استفاده کنیم روزی دوساعت تا من هم به کارهای درسی ام برسم
تزهای دیگه روهم میخواستیم پیاده کنیم که گفتیم نه:استپ بای استپ......اینجوری وقتی خیالمون از یه مرحله راحت شد میریم سراغ بعدی