به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 20
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 22 خرداد 95 [ 20:54]
    تاریخ عضویت
    1392-10-06
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    2,452
    سطح
    30
    Points: 2,452, Level: 30
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 148
    Overall activity: 49.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    111

    تشکرشده 19 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array

    حسودم یا نه؟....ابجیم شرکت زده و من هولم..یه حس عجیبی دارم.....:(( کمکم کنید

    سلام..

    من پسری ام 23 ساله تاپیک های قبلیمو هم شاید خوندید که راجب وسواسم و لکنتم بود ..که الان درمان وسواسو شروع کردم...و با ی روانشناس بالینی کار میکنم....(توضیحات بیشتر تو تاپیکهای قبلیم مینویسم..)


    خب من ب دلیل مشاوره گرفتن برای وسواس و لکنتم تو سایتای مشاوره آبجی های نتی دارم که واقعن مثل خاهرمن..این باور منه.....


    یکی از این ابجیام که شهرستان هم هس..و چن سالی از من بزرگتره.. چن ماه پیش جوابمو نمیداد خیلی زیاد ناراحت بودم..میدونستم چند جا سرکار میره و وقت نداره اما در کل کم محلی میکرد...

    چند روز پیش گفت در حال تاسیس شرکنش هست..و تاحالا راجبش چیزی ب منم نگفته بود..
    اینم بگم که چون من افسرده بودم و بخاطر شرایم توعذاببودم..وسواسو لکنت خیلی ناامیدم کرده بود..همش بهم میگفت بیا پیشم..من خوبت میکنم..و واقعن میخاست کمکم کنه......اوایل انقد باهام حرف میزد تا من بفهمم که فکرم اشتباس و وسواس درمان میشه وامیدوار باشم اینا....

    حالا شرکتو تاسیس کرده....اومد و ب منم گفت....تازه چیده بودن.خلاصه شرکته کامل شده.....و ب منم میگه حتمن برم پیشش منم خیلی همین ابجیامو دوس د ارم خلیی...

    حالامن مشکلی که دارم اینه...


    از طرفی میگم من الان 23سالمه..هم سن های من..جاهای بلند بلندن..برو بیا دارن..ولی لکنت و وسواس باعث شد من عقب بیوفتم..استرس و اظطزاب منونابود کرد..و همش غصه میخورم.......


    و یکی این که انگار به خاهرم حسودی میکنم....و نگرانم نکنه مشهور بشه شرکتش اوج بگیره منو فراموش کنه....میترسم..اما خودش میگه به فکر منم هس تا تامنم ببره شرکتش....


    من واقعن نمیدونم حس الانم چیه..ترو خدا کمکم کنید...

    وسواس و لکنت انقد منو فشار داد..همش تو خونه یا سرکار خودم بودم اطلاعات عموم صفر..از جامعه فراری شدم..:(

    - - - Updated - - -

    اینم بگم...که مثلا میگم اون خاهرم چقد کار بلده و چیز میدونه..
    من از سهام و شرکت و سایتو قرارداد و اینا سردر نمیارم اما اون خیلی وارده . ب اینم انگار حسویم میشه..:(

    تو سایت ها دنبال مطلبم تا منم اطلاعاتم راجب شرکت ها و چگونگی تاسیس و کلا از اینجور چیزا سردربیارم..ولی حوصلم نمیشه اخه گفتم که وسواسم هم رو اعصابمه..مخصوصا الان که تحت درمانم خیر سرم.....

    اعصابم خورد میشه وقتی چیزی بلد نیستم..الان باید خوشال باشم اجیم صاحب شرکته اما اتگار ناراحتم..اخه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟....دارم دیوونه میشم...کمکم کنید









    اگه جای نا مناسبی تاپیک زدم ببخشید..

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 آذر 98 [ 23:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-24
    نوشته ها
    762
    امتیاز
    26,356
    سطح
    97
    Points: 26,356, Level: 97
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 994
    Overall activity: 57.0%
    دستاوردها:
    OverdriveRecommendation Second ClassTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,761

    تشکرشده 2,595 در 691 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    215
    Array
    سلام علی جان

    یه درگیری ذهنی برای من ایجاد کردی!

    میشه دقیقا بفرمایید آبجی نتی یعنی چی؟

    اهداف این رابطه چی هستن؟

    یه آبجی نتی نقش اش در زندگی آدم چیه؟

    یه آدم متاهل هم میتونه آبجی نتی داشته باشه؟

    منتظر جوابت هستم. لطفا کامل توضیح بده


  3. 3 کاربر از پست مفید mohamad.reza164 تشکرکرده اند .

    **ali** (شنبه 15 خرداد 95), نیکیا (شنبه 15 خرداد 95), آی تک (جمعه 14 خرداد 95)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 اردیبهشت 02 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1393-10-26
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    15,299
    سطح
    79
    Points: 15,299, Level: 79
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 91.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    526

    تشکرشده 1,129 در 328 پست

    Rep Power
    101
    Array
    سلام


    ببخش که رک میگم.من انقد از اصلاحاتی مثل آبجی نتی،داداش نتی،جاست فرند،دوست اجتماعی و... بیزارمt یعنی رو اعصابمه


    علی آقا من عنوانت رو که خوندم واقعا فکر کردم منظورت آبجی واقعیت هست، بعدا دیدم نه بابا منظورت یه آدمی اون ور سیستمه که معلوم نیس دختره؟ پسره؟ و...واقعا تعجب کردم!!!!!

    اول از همه شما باید رو خودت کار کنی و از یه مشاور خوب کمک بگیری به خاطر اینکه چرا باید انقد به یه آدم تو دنیای مجازی وابسته شی که نگران بشی اون فراموشت کنه و...منظورم اینه که اگه این مساله ناشی از کمبود اعتماد به نفس هست و یا هر علت دیگه ای داره باید بررسی و برطرف بشه.



    هیچ وقت تو دنیای مجازی خودت رو درگیر این جور روابط خواهر برادری نکن.نمیگم از اینترنت استفاده نکن ولی درست استفاده کن (من مخالف نت و فضای مجازی نیستم و خودم از خیلی سال پیش هست که از اینترنت استفاده میکنم) ولی سعی کن چیزای به درد بخور ازش یاد بگیری.


    اصلا فرض کنیم این آبجی نتی شما داره شرکت میزنه خب به شما یا بقیه دوستان مجازیش چه ربطی داره؟از کجا میدونی داره درست میگه؟اصلا فرض کنیم درست میگه و خیلی دختر اکتیویه و سرش همش تو تاسیس شرکت و قرارداد و ...هستش.خب لزومی نداره تو خودت رو با اون مقایسه کنی.

    به جای مقایسه خود با یه نفر دیگه،خودت رو با گذشته خودت مقایسه کن.ببین نسبت به سال قبل پیشرفتی داشتی یا نه؟هر آدمی توانایی های منحصر به فردی داره.مثلا من تو کارهایی مثل برنامه ریزی برای یه گروه و آموزش و تدریس و...عالی هستم ولی تو کارهای فنی که نیاز به مهارت عملی داره گیج میزنم ولی یه دوستی دارم دقیقا برعکس منه.

    شما هم مسلما یه سری توانایی ها و محدودیت هایی داری که باید اونارو بشناسی و سعی کنی با توجه به توانایی های خودت یه سری مهارت هارو بدست بیاری تا برای آینده ات هم مفید باشه.


    ببخش حرفام جنبه نصیحت به خودش گرفت،ولی واقعا نتونستم جلوی خودمو بگیرم.من اگه برادری همسن شما داشته باشم که انقدر ساده و شکننده باشه که با یه بی توجهی یه نفر تو نت بخواد این جوری نگران بشه اعصابم خورد میشه و سعی میکنم بیدارش کنم.


    در ضمن انقد نگو من سنم بالاست و از زندگی عقبم و....محض دلداری نمیگم ولی من پسرهایی تو اطرافم دیدم که سنشون از شما هم بیشتره و همچنان در حال متر کردن خیابونا هستن.

    شما هم سعی کن علاوه بر درمان وسواس و لکنت، یه حرفه ای چیزی یاد بگیری و خودت رو مشغول یه کاری بکنی.

    موفق باشی

  5. 4 کاربر از پست مفید آی تک تشکرکرده اند .

    **ali** (شنبه 15 خرداد 95), mohamad.reza164 (شنبه 15 خرداد 95), sara 65 (یکشنبه 16 خرداد 95), نیکیا (شنبه 15 خرداد 95)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 22 خرداد 95 [ 20:54]
    تاریخ عضویت
    1392-10-06
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    2,452
    سطح
    30
    Points: 2,452, Level: 30
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 148
    Overall activity: 49.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    111

    تشکرشده 19 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    نقل قول نوشته اصلی توسط mohamad.reza164 نمایش پست ها
    سلام علی جان

    یه درگیری ذهنی برای من ایجاد کردی! چرا
    ببخشید


    میشه دقیقا بفرمایید آبجی نتی یعنی چی؟

    ینی یکی با دختری تو فضای مجازی اشنا میشه که بعد میشه خاهرش حالا چه نفر اولی مذکر باشه و چه مونث.....اگه اون فرد خاهری هم نداشته باشه بیشتر جای خالی ی خواهر رو توی زندگیش حس میکنه...که با وجود ابجی نتی شاید یکم وضعش بهتر بشه.....ابجی نتی فقط تو نت و صفحه مانیتور و گوشی نیست..نت میتونه ی راه برای اشنایی باشه ممکنه رابطه ها ب بیرون هم بکشه و کاملا جدی و واقعی باشه....


    حرفاهام برای همه صدق نمیکنه ها..

    اهداف این رابطه چی هستن؟ برای افراد مختلف متفاونه..برای من کمک هست

    یه آبجی نتی نقش اش در زندگی آدم چیه؟ نقش های مختلفی دارن بازم بسته ب طرفین..راهنمایی نصیحت همدردی کمک...

    یه آدم متاهل هم میتونه آبجی نتی داشته باشه؟
    بستگی ب طرفین داره من نمیتونم که جواب دقیق بدم..ولی میتونه

    منتظر جوابت هستم. لطفا کامل توضیح بده

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 22 خرداد 95 [ 20:54]
    تاریخ عضویت
    1392-10-06
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    2,452
    سطح
    30
    Points: 2,452, Level: 30
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 148
    Overall activity: 49.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    111

    تشکرشده 19 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط آی تک نمایش پست ها
    سلام


    ببخش که رک میگم.من انقد از اصلاحاتی مثل آبجی نتی،داداش نتی،جاست فرند،دوست اجتماعی و... بیزارمt یعنی رو اعصابمه


    علی آقا من عنوانت رو که خوندم واقعا فکر کردم منظورت آبجی واقعیت هست، بعدا دیدم نه بابا منظورت یه آدمی اون ور سیستمه که معلوم نیس دختره؟ پسره؟ و...واقعا تعجب کردم!!!!!

    اول از همه شما باید رو خودت کار کنی و از یه مشاور خوب کمک بگیری به خاطر اینکه چرا باید انقد به یه آدم تو دنیای مجازی وابسته شی که نگران بشی اون فراموشت کنه و...منظورم اینه که اگه این مساله ناشی از کمبود اعتماد به نفس هست و یا هر علت دیگه ای داره باید بررسی و برطرف بشه.



    هیچ وقت تو دنیای مجازی خودت رو درگیر این جور روابط خواهر برادری نکن.نمیگم از اینترنت استفاده نکن ولی درست استفاده کن (من مخالف نت و فضای مجازی نیستم و خودم از خیلی سال پیش هست که از اینترنت استفاده میکنم) ولی سعی کن چیزای به درد بخور ازش یاد بگیری.


    اصلا فرض کنیم این آبجی نتی شما داره شرکت میزنه خب به شما یا بقیه دوستان مجازیش چه ربطی داره؟از کجا میدونی داره درست میگه؟اصلا فرض کنیم درست میگه و خیلی دختر اکتیویه و سرش همش تو تاسیس شرکت و قرارداد و ...هستش.خب لزومی نداره تو خودت رو با اون مقایسه کنی.

    به جای مقایسه خود با یه نفر دیگه،خودت رو با گذشته خودت مقایسه کن.ببین نسبت به سال قبل پیشرفتی داشتی یا نه؟هر آدمی توانایی های منحصر به فردی داره.مثلا من تو کارهایی مثل برنامه ریزی برای یه گروه و آموزش و تدریس و...عالی هستم ولی تو کارهای فنی که نیاز به مهارت عملی داره گیج میزنم ولی یه دوستی دارم دقیقا برعکس منه.

    شما هم مسلما یه سری توانایی ها و محدودیت هایی داری که باید اونارو بشناسی و سعی کنی با توجه به توانایی های خودت یه سری مهارت هارو بدست بیاری تا برای آینده ات هم مفید باشه.


    ببخش حرفام جنبه نصیحت به خودش گرفت،ولی واقعا نتونستم جلوی خودمو بگیرم.من اگه برادری همسن شما داشته باشم که انقدر ساده و شکننده باشه که با یه بی توجهی یه نفر تو نت بخواد این جوری نگران بشه اعصابم خورد میشه و سعی میکنم بیدارش کنم.


    در ضمن انقد نگو من سنم بالاست و از زندگی عقبم و....محض دلداری نمیگم ولی من پسرهایی تو اطرافم دیدم که سنشون از شما هم بیشتره و همچنان در حال متر کردن خیابونا هستن.

    شما هم سعی کن علاوه بر درمان وسواس و لکنت، یه حرفه ای چیزی یاد بگیری و خودت رو مشغول یه کاری بکنی.

    موفق باشی
    سلام ممنون که وقت گذاشتید و نوشتید.

    آی تک عزیز چرا بدت میاد دلیلش چیه؟

    شما خودت دختری یا پسر؟خاهر برادر چیا داری؟ (اگه معذب بودی جواب نده..)

    تعجبتون طبیعیه..چون درک این روابط برا همه ممکن نیست...ولی دیگه نباید انقد تند برید اونا خواهرای منن...لازمه بگم..خواهر های من فقط پشت سیستم و یا تو نت و گوشی نیستن....روابط ما بیرون از مجازیه..هرچند شهرستانن ولی فقط تو فضای مجازی نیستن....

    انقدرم احمق نیستم که دیگه ندونم دخترن یا پسر..من میگم ابجیم هستن...شما میگی معلوم نیس....خب من مطمئم 100 درصد کامل....و انتظار دارم دوستانی ه قصد مکم دارن..ب این روابط من ارتام بارند....شاید از این حرفم بدتون بیاد
    اما این روابط برای من واقعتیه.....


    بله اعتماد ب نفسم بخاطر لکنت و وسواسم که خرابه..اما بازم میگم فقط تو نت نیس روابط ما...

    راحب من چی فکر میکنید..همینجوری از بیکاری که نیومدم اینجا..خب ای تک عزیز سایتشو دیدم کارت ویزیت شرکتش.......چ دروغی.....من از خاهرام مطمئنم...

    ممنونم که راهنمایی میکنید خیلی مرسی که وقت میذاری اما میخام اون چیزی که خاستمو بیشتر مد نظر قرار بدید...
    بله درسته هر فردی ی استعداد و توانایی های خاص خودشو داره..مشکل اینجاس که وسواسم نذاشته حتی من مهارت های خودمو بکار ببرم..و خودمو دست کم میگیرم واقعن....

    بله من وابسته ام ب ابجیام..و شخیصتی وابسته زود رنج و سست دارم..اعتما ب نفسم هم که دیگه افتضاح...نمیدونم..
    خب واقعن خاهرمن از نظر خودم.

    نصیحت هم باشه خوبه مرسی

    از حرفاتون استفاده میکنم.....



    +++++++++++++++++++دوستان بازم منظرم

  8. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 فروردین 03 [ 22:43]
    تاریخ عضویت
    1393-2-29
    نوشته ها
    159
    امتیاز
    10,273
    سطح
    67
    Points: 10,273, Level: 67
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 177
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    386

    تشکرشده 337 در 142 پست

    Rep Power
    41
    Array
    با سلام به شما.

    خیلی خیلی عالی هست که بالاخره حضورا به روانشناس مراجعه کردید.
    اگر باز هم ادامه بدید انشالله خودتون پاسخ تاپیک رو که الان ایجاد کردید میدید.

    چنانچه عزت نفس و اعتماد به نفس تون رو بیشتر تقویت کنید‌ ، به جای اینکه برای مقابله با مشکلات از دیگران مثلا آبجی های اینترنتی مجازی یا حقیقی مددجویی کنید، به استعداد ها و توانایی های خودتون تکیه خواهید کرد.
    استقلال و مستقل بودن رو از همین الان تمرین کنید.
    انشاالله که موفق باشید،
    پرده پرده آنقدر از هم دریدم خویش را
    تا که تصویری ورای خویش دیدم خویش را

    خویش خویش من هم اکنون از در صلح آمدست
    جمله گوش از غیر بستم تا شنیدم خویش را
    خویش خویش من مرا و هرچه من ها بود سوخت
    کشتم او را و زخاکش پروریدم خویش را
    معنی این خویش را از خویش خویش خود بپرس
    خویش بینی را گزیدم تا گزیدم خویش را

  9. 4 کاربر از پست مفید من می دونم تشکرکرده اند .

    **ali** (شنبه 15 خرداد 95), mohamad.reza164 (شنبه 15 خرداد 95), نیکیا (شنبه 15 خرداد 95), آی تک (یکشنبه 16 خرداد 95)

  10. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 فروردین 98 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1391-9-10
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    9,513
    سطح
    65
    Points: 9,513, Level: 65
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,478

    تشکرشده 1,276 در 407 پست

    Rep Power
    73
    Array
    سلام
    علی آقای عزیز شما داری برای دوستان توضیح میدی که روابطت با دوستات واقعا مثل خواهر و برادره در حالی که حتی عنوان تاپیکت داره این قضیه رو نفی میکنه! هیچوقت آدم به موفقیت خواهرش حسادت نمیکنه و دلشوره نمیگیره که اگه موفق شه اونو فراموش کنه یا حس عجیبی مثل شما پیدا کنه! همین که داری این احساساتو تجربه میکنی پس بدون که روابط شما با هر اسمی که روش بذاری و هر شکل و شمایلی که بهش بدی با یه رابطه ی خواهر برادری واقعی فرق میکنه!
    در واقع اگه این خانوم واقعا خواهرت بود ما به شما میگفتیم که روی خودت کار کن و سعی میکردیم ریشه ش رو بفهمیم اما وقتی تاپیک رو میخونیم قضیه برامون اصلا عجیب نیست و نمیگیم شما مشکل داری! بلکه میفهمیم پایه ی رابطه ای که شروع کردی مشکل داره و به همین دلیل جواب دوستان به شما رو همین مسئله ی خواهر برادر واقعی نبودن شما تاکید داشته،
    خب البته الان ذهنت دوباره توجیه میکنه که نه اینطور نیست و درک این روابط برای دیگران راحت نیست، من که به شخصه به خاطر تحصیل و کارم جنس مخالف زیادی تو زندگیم بودن و هستن که شاید واقعا بیشتر از برادرم به من کمک کرده باشن اما هیچوقت اسم برادر روشون نذاشتم، چون اگه صمیمیتی که با برادرم داشتم رو با اونا داشتم قطعا رابطه از حالت نرمال خارج میشد و شکل عاطفی به خودش میگرفت و وقتی هم حد و مرزهایی بینمون هست پس جای برادرم نیستن که میتونیم نهایت کمک و عشق رو بدون هیچ چشمداشتی به هم داشته باشیم.

    نکته ی دوم اینکه شما برای خودت یه هدف تعیین کن و به سمت اون حرکت کن، مهم نیست توی بیست سالگی بهش میرسی یا چهل یا شصت همینکه بدونی داری به سمت اون هدفت حرکت میکنه باعث میشه حس سرخوردگی یا نامشخص بودن تکلیف زندگی رو نداشته باشی
    برات آرزوی موفقیت میکتم

  11. 3 کاربر از پست مفید sara 65 تشکرکرده اند .

    **ali** (دوشنبه 17 خرداد 95), نیکیا (یکشنبه 16 خرداد 95), آی تک (یکشنبه 16 خرداد 95)

  12. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 14:02]
    تاریخ عضویت
    1394-4-10
    نوشته ها
    498
    امتیاز
    11,783
    سطح
    71
    Points: 11,783, Level: 71
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 267
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    121

    تشکرشده 542 در 278 پست

    Rep Power
    85
    Array
    اگه فرض رو به این بدونیم که مثل یه کارمند قراره براش کار کنی حقوق و.. داشته باشی

    ولی زندگی خصوصیت جدا باشه و از حریم شریعیش خارج نشه چه اشکالی داره ؟

    شاید یه تجربه خوب هم باشه
    و اما مشکل اینه که تو این دوره و زمونه کسی به خاطر بقیه کاری نمیکنه جز برا منفع خودش و با دلایل خاص خودش
    بیشتر روش فک کن

  13. 3 کاربر از پست مفید حیاط خلوت تشکرکرده اند .

    **ali** (دوشنبه 17 خرداد 95), نیکیا (یکشنبه 16 خرداد 95), آی تک (یکشنبه 16 خرداد 95)

  14. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 09 آبان 00 [ 22:30]
    تاریخ عضویت
    1394-11-10
    نوشته ها
    98
    امتیاز
    6,561
    سطح
    53
    Points: 6,561, Level: 53
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 189
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    67

    تشکرشده 120 در 63 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوستان
    جدای از عنوان بحث من یه اعترافی بکنم.
    پست اول رو که خوندم کلا فکر می کردم دلیل این حسادت چیه آخه؟! خوب موفقیت خواهر که حسادت نداره افتخار داره.
    بعد تازه تو پست محمدرضا و آیتک خوندم "خواهر نتی" ، گفتم پسر منظور خواهر ناتنی بوده حتما شاید جدیدا خلاصه شده به "نتی" تازه نتی رو هم با فتحه میخوندم!
    بعد که دیدم آیتک عصبانی شده از نتی ، رفتم تو گوگل سرچ کردم دیدم بابا نتی یعنی اینترنتی!!

    من از حضور جمع پوزش میخوام که واقعا آبروی دهه شصتی ها رو لگدمال کردم :))

    ببخشید که به تاپیک بی ربط بود

  15. 4 کاربر از پست مفید Wishbone تشکرکرده اند .

    **ali** (دوشنبه 17 خرداد 95), mohamad.reza164 (یکشنبه 16 خرداد 95), نیکیا (دوشنبه 17 خرداد 95), آی تک (یکشنبه 16 خرداد 95)

  16. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 22 خرداد 95 [ 20:54]
    تاریخ عضویت
    1392-10-06
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    2,452
    سطح
    30
    Points: 2,452, Level: 30
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 148
    Overall activity: 49.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    111

    تشکرشده 19 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    نمیدونم چی بگم..

    اونا خواهرای منن



    من بخاطر وسواس و لکنت و شرایط بد خانوادگی ترک تحصیل کردم از دبیرستان و دانشگاهم نرفتم..شغلم هم توکارگاه مردونس..و کلا ارتباط خاصی با جنس مخالف ندارم . ونداشتم....


    همین که شما میگی زیاد داری از این نوع ارتباط ها من ب این هم حسودیم میشه........:( منم دوس دارم تو جمع های مختلط باشم...هرچند موقعیتشم شاید پیش اومده اما بخاطر لکنم و ترس از لکنت نرفتم...


    واقعن شرایط من خیلی پیچیدس....

    سارا خانم خوشبحالتون.....

    لطفا" دیدگاه منو تغییر ندید:( معذب میشم...



    سوال من ...من چرا نسبت ب تاسیس شرکت ابجیم حسودم؟و یا حساس؟


    من حسود هستم در کل چرا؟


    چرا ب روابط سارا خانم با جنس مخالف حساسم..و حسود..چرا میخام منم با جنس مخالف باشم؟




 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. سوء تفاهم های کوچک اما تاثیر گذار
    توسط majid_k در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: یکشنبه 09 فروردین 94, 19:08
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: چهارشنبه 19 شهریور 93, 17:41
  3. سوال از خانم های متاهلللللللل
    توسط amykate در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: یکشنبه 27 شهریور 90, 14:47
  4. سوءظن و بدبینی مرد به همسر و راه حل آن
    توسط گام به گام در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: پنجشنبه 30 تیر 90, 11:05
  5. سانسور ...خودسانسوری...بی سانسوریه محض؟؟؟
    توسط NIM-KHAK در انجمن پیشنهادات ،انتقادات و مشکلات تالار
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 07 شهریور 87, 10:43

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:13 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.