به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 16 خرداد 95 [ 11:17]
    تاریخ عضویت
    1394-7-10
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    761
    سطح
    14
    Points: 761, Level: 14
    Level completed: 61%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    23

    تشکرشده 9 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    دوست ناباب همسرم و دروغگویی اش

    سلام دوستان
    من و شوهرم 24 سالمونه تازه رفتیم زیر یه سقف
    قبلا در دوران عقدم تایپیک بازکرده بودم راجب شکاکی های همسرم
    متاسفانه ما درگیری های زیادی داشتیم
    مدتی دعوا داشتیم و تو اون دوران همسرم دوستی پیدا کرد که
    اصلا از نظر اخلاقی خوب نبود اهل سیگار مشروب و اهل دوستی و رابطه با دخترها بود و از همسرش هم جدا شده بود.
    حتی مادرشوهرمم هم از دوستی این دو خبر داشت و
    سعی میکرد این هارو از هم جدا کنه تو مدتی که ما جدا بودیم حتی مادرش به خانواده اون اقا تماس گرفته بوده و گفته بوده که این اقا چه کارهایی میکنه(البته من با اینکارش مخالفم چون شوهرم بچه نیست که با خانواده دوستش تماس گرفت نقل قول کردم فقط)(این داستان برای زمان قبل صیغه هست که دوران اشنایی بود)
    چند وقتی گذشت و بعد از اینکه رابطمون رو به راه شد دیگه نمیدیدم ارتباطی داشته باشه با این اقا
    اما شک دارم چون گاهی فکر میکنم به دروغ به من میگفت جای دیگه ای میرم اما میرفت پیش این دوستش
    البته من ادم شکاکی نیستم اما از حرفها و سوتی هاش فهمیدم
    اما بروی خودم نیاوردم
    یروز دلم خیلی گرفته بود همش فکر دوستش بودم
    اروم و مهربون ازش خواستم رابطه ش رو با ایشون قطع کنه اونم گفت چشم
    من ارامش تو برام مهمه و حتما اینکارو میکنم اونم رفته مسافرت و من دیگه ارتباطی باهاش ندارم
    من خوشحال شدم و ازش تشکر کردم
    تا اینکه خودش داشت تویه برنامه تلگرام یسری عکس بهم نشون میداد که اتفاقی من عکس دوستش رو دیدم و دیدم که کلی باهم چت کردن..
    قبلا هم دیده بودم که خیلی باهم تماس میگرفتن
    خیلی غیرعادی بود بنظرم که یه مرد با دوست مردش انقددددددر چت کنه و زنگ بزنه شاید هردوساعت یکبار باهاش تماس گرفته بود که تو لیست تماسهاش بود و تویه چتهاشون هم مدام عزیزم فداتشم قربونت برم ...
    عجیبه واقعا برام البته همسرم ازین لفظ استفاده نمیکرد دوستش مدام قربون صدقه همسرم میره!!
    اصلا بحث حسودی نیست بحث عجیب بودن موضوعه!!
    دلم خیلی گرفت از دروغاش
    ازونروز چیزی نگفتم اما حسابی سرد شدم
    بعد یک هفته بهم گفت نمی خوای سردیات تموم کنی؟
    و من موضوع رو بهش گفتم خیلی بد باهام صحبت کرد و منم کلی گریم گرفت منم بهش گفتم که خیلی دوست داری جای دوستت میبودی؟با دوست دخترهای رنگارنگش؟
    از خونه رفت بیرون و گفت دست از سرم بردار
    گفت باید جدا بشیم اخلاقات خیلی گنده خیلی گیر میدی
    (موضوع دیگه اینکه مادرش به رابطه عاشقانه و حرف زدن اینها خیلی شک داشت و همش فکر میکرد اینها باهم رابطه خاصی دارن!!!!)
    خیلی سردرگمم
    خستم کرد از بس حرف جدایی رو پیش کشید!!
    خبر داد که برو خونه بابات چون من نمیام خونه تا جدا بشیم برو خونه بابات که تنها نباشی با کلی حرف زشت و بدوبیراه عین لاتای خیابونی با من صحبت کرد.
    منم تو جوابش نوشتم باشه جدامیشیم و موبایلمو خاموش کردم.
    و خونه ی بابام نرفتم
    نمی خوام هیچکسم بدونه چون نه خودم دوست دارم به کسی بگم همچین شوهری دارم
    هم اگر بگم و حل شه پشیمون میشم
    همه فکر میکنن ما عاضق و معشوقیم
    اما من از یروز درمیون گفتن اینکه جدابشیم خسته شدم
    موبایلمو خاموش کردم چون این وقتها مدام هرچی از دهنش درمیاد زنگ میزنه میگه یا اس مس میده
    خیلی خسته ام
    خیلی....
    کمک کنید
    ویرایش توسط افراخانوم : پنجشنبه 13 خرداد 95 در ساعت 10:17

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 16 خرداد 95 [ 11:17]
    تاریخ عضویت
    1394-7-10
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    761
    سطح
    14
    Points: 761, Level: 14
    Level completed: 61%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    23

    تشکرشده 9 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    122 نفر بازدید کردن از تاییکم اما هیچکس حرفی نداشت برای گفتن ؟ :-(

  3. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 مرداد 99 [ 22:16]
    تاریخ عضویت
    1393-7-18
    نوشته ها
    223
    امتیاز
    9,079
    سطح
    64
    Points: 9,079, Level: 64
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 271
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    130

    تشکرشده 285 در 148 پست

    Rep Power
    45
    Array
    سلام
    دوست عزیز ، این مشکل الان شما فقط بخاطر دعوا سر دوست صمیمی ایشون بوجود اومده ؟ یعنی شما توی موارد دیگه به ایشون گیر نمیدادین ؟ ایشون بخاطر یه جمله شما انقد از کوره در رفته و میخواد شما رو طلاق بده ؟ یکم عجیبه ! که رابطه شما انقدر سست بوده !؟
    از این بگذریم ، این دوست صمیمی شوهرتون شاید واقعا دچار مشکل حادی باشه ، ولی شما گفتید توی اون متنی که ازشون دیدین ، شوهر شما چیزی نگفته و رفتار دوستش غیر عادی بوده !
    بنظر میرسه شوهر شما دچار کمبود اعتماد بنفس هست و نتونسته برخورد جدی با اون دوستش داشته باشه و یا شوهرتون هم شاید بنوعی دچار کمبودهایی هست که شما ازش بیخبر هستید ، بهتره بجای دعوا باهاش منطقی صحبت کنید و ازش بخواین تا پیش مشاور خوب برید .
    اگر رابطه غیر عادی هم بینشون بوده که این یه احتمال هست ، این مشکل باید بررسی بشه و اگر راه اصلاح و حل این مشکل وجود داره ، منطقی حل بشه ، نه با دعوا !
    شما آرامشتون رو حفظ کنید و خودتون و یا یک واسطه بخواین تا شوهرتون برگرده و پیش مشاور برید .

  4. کاربر روبرو از پست مفید نجمه چ تشکرکرده است .

    افراخانوم (جمعه 14 خرداد 95)

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 16 خرداد 95 [ 11:17]
    تاریخ عضویت
    1394-7-10
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    761
    سطح
    14
    Points: 761, Level: 14
    Level completed: 61%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    23

    تشکرشده 9 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    سست نه
    خیلی هم عاشق و معشوق هستیم
    اما همیشه شوهرم همین جور بود تا تقی به توقی میخورد حرف جدایی و طلاق پیش میکشید
    بله دقیقا بخاطر همین موضوع
    نه من گیری نمیدام اتفاقا خودش همیشه به همچی گیر میده و شکاک هست
    موبایلم خاموش کردم زنگ زده بود
    تماس گرفتم باهاش
    کلی بد باهام حرف زدو گفت ما نمیتونیم زندگی کنیم میگفت من یدونه دوستم ندارم همین یکیه انقدر گیر یدی بهش گفتم بیا خونه انقدر مقاومت کردو انقدر گفتم بیا تا اومد اا انقدر ازینکه غرورمو شکستم دلخورم که تا اومد
    اومدم تو رختخوابم که بخوابم
    الان تو تختمم و اون داره game بازی میکنه
    وقتی اومد خونه با صدای بلند گفت خبر مرگم اومدم...
    نه می خوام بره نه می دونم چی بهش بگم!
    چی بگم بهش هزاربار گفتم انقدر حرف طلاق نزن گفته باشه..
    خسته شدم

  6. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 15 شهریور 98 [ 10:44]
    تاریخ عضویت
    1395-2-21
    نوشته ها
    176
    امتیاز
    4,752
    سطح
    44
    Points: 4,752, Level: 44
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 198
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 319 در 122 پست

    Rep Power
    41
    Array
    رابطه ش با اون آقا مشکوک میزنه

    ببینید منم دوستایی دارم که دو سه تاشون خیلی باهام صمیمی هستن و با یکیشون زیاد حرف میزنیم و چت میکنیم و بیرون میریم. ولی قربون صدقه هم نمیریم! معمولا پسرها وقتی خیلی رفاقتشون صمیمی بشه لاتی و گاهی حتی بی ادبانه توی خلوتشون حرف میزنن و میگن و میخندن. ولی قربون صدقه هم نمیرن!
    این رو با مشاور در میون بذار بعدا دچار مشکل نشید. فقط یادت باشه حتی اکه واقعا هم رابطه همجنسبازی بینشون شکل گرفته باشه؛ قابل درمان هست

  7. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    با سلام

    در چنین مواردی که پای نفر سومی باز می شه مهم ترین توصیه این است که:

    کفه ترازوی جاذبه خودتون را سنگین تر کنید.

    این کار امکان پذیر نیست مگر اینکه ذهنتون رو از نفر سوم خالی کنید .

    اساس رفتار ما نیاز هامون می باشد ، هر جا این نیاز ها بهتر پاسخ داده می شه به همان سمت می رویم.







    پ.ن برخی منابع پاسخ دهی به نیازها موقتی است و فریب دهنده هستند چه بهتر جذب منابع پایان ناپذیر شویم.


  8. کاربر روبرو از پست مفید بی نهایت تشکرکرده است .

    افراخانوم (یکشنبه 16 خرداد 95)

  9. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 08 خرداد 97 [ 04:49]
    تاریخ عضویت
    1395-3-05
    نوشته ها
    138
    امتیاز
    2,771
    سطح
    32
    Points: 2,771, Level: 32
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    79

    تشکرشده 133 در 75 پست

    Rep Power
    27
    Array
    سلام
    این چه پیام هایی هست که مینویسید
    پای نفر سوم؟!؟!خیانت!؟!؟هم جنس بازی؟!؟!
    آقا هیچی نیست تو دانشگاه ما هم خیلی هم همین طوری هستن پسر ها الکی قربون صدقه هم میرن همین طوری دلیلی هم نداره با هم رابطه هم ندارن کاملا شوخیه اصلا بهش فکر هم نکن
    بعد ایشون روی دوستشون حساسه دیگه چون حتما تا حالا دوست صمیمی نداشته و اونطور که خودش هم میگه یدونه هست دیگه چیزی نیست که چرا غیرعادی می بینیدش شما هم شرایط رو واسش سخت و بد نکنید تا خودشو با راحتی و آرامش مجردی اون مقایسه نکنه تنها چیزی که ما مرد هارو سرد میکنه همین مشکلات بی معنی متاهلیه واقعا آدم پشیمون میشه

  10. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    مثل اینکه اشتباه برداشت شده است. حرفی از خیانت نزدم.
    بنده پست قبلی ام را تکمیل می کنم منظورم از نفر سوم (باجناق ،پدر زن ،مادر زن، پدر شوهر، مادر شوهر ، خواهر شوهر ، جاری ، دوست ، همکار و...)هر کسی که فکر می کنیم وارد حریم زندگی ما شده است می باشد .اشتباه برداشت نشود.
    ویرایش توسط بی نهایت : شنبه 15 خرداد 95 در ساعت 14:53

  11. 3 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (یکشنبه 16 خرداد 95), ZENDEGIBEHTAR (یکشنبه 16 خرداد 95), افراخانوم (یکشنبه 16 خرداد 95)

  12. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 16 خرداد 95 [ 11:17]
    تاریخ عضویت
    1394-7-10
    نوشته ها
    23
    امتیاز
    761
    سطح
    14
    Points: 761, Level: 14
    Level completed: 61%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    23

    تشکرشده 9 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    بی نهایت عزیز :
    ممنون از پاسخگوییت
    رابطه ما از گرمی هیچ چیزی کم نداره
    همیشه خودش این رو میگه به من ولی وقت عصبانیت هیچی جلو دارش نیست و یکمی زورگو هستش
    دیشب دستم رو موقع اشپزی بریدم اومد پیشم و دستم پانسمان کردو کلی قربون صدقه که ببخش گفتم طلاق بگیریم عصبانی بودم من اما بهش گفتم نمیشه هروقت عصبانی بشی حرف طلاق پیش بکشی که انقدر عذر خواهی کردو قربون صدقم رفت تا اشتی کردیم
    اما میدونم اینجا تموم نمیشه موضوع هردفعه این جمله رو میگه
    و من هردفعه نمیتونم باور کنم که از روی عصبانیته
    وقتی اشتی کردیم بهش گفتم که منم اگر همچین دوست بی اخلاقی داشتم تو منو ازش دور نگه میداشتی
    بهش گفتم من نمی خوام باهاش ارتباطی داشته باشی ولی باز خودت صلاحو بهتر میدونی
    گفت اره میدونم من کاری نمیکنم به زندگیمون اسیب برسه (اصلا مستقیم نگفت رابطمو تموم میکنم)
    بعدشم گفت تو برام میمونی همه ی ادمهعای دیگه تو حاشیه هستند و ازین حرفا..
    که منم دیگه چیزی نگفتم
    بینهایت عزیز
    باور کن تمام وقتش رو بامنه
    نه که من زورش کنم اما خودش دوست داره همجا با من بره تاحالا نشده بهم بگه خسته کننده ام!
    مدام هم در حال تعریف کردن از منه
    من نمی خوام هیچ دوستی نداشته باشه
    ولی نمیدونم چرا سعی نمیکنه دوستهای دیگه پیدا کنه
    البته این دوستش همیشه بهش میگه خوشبحالت که زن و زندگی داری من خوشبخت نیستم
    اما بعدش از خوشیا و دخترهای رنگ و رنگ دورش تعریف میکنه و من ازین کارش متنفرم
    یعنی دیگه به هیچ عنوان به دوستهاش اهمیتی ندم ؟
    حتی اگر فهمیدم رفته دیدنش؟

  13. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    این خیلی خوبه که رابطه شما تا این حد خوبه و می تونید خیلی استفاده ببرید.

    سعی کنید تنش ها رو به حداقل برسونید.

    وقتی فضا به گونه ای باشد که مرد بتونه بیشتر نیازهایش را درکنار همسرش ودر خانه برآورده کند فرصتی پیدا نمی شود که به غیر رجوع کند (هر نوع نیازی باز اشتباه برداشت نشود منظورم خیانت نیست)

    یک مثال از خودم می زنم . یک مساله ای ساده چند وقت پیش بین من ، مادرم و همسرم به وجود آمده بود همسرم از مادرم دلخور بودند و از ایشون پیش من گلایه کردند در آن شرایط به جای همدلی بنده قضاوت کردم ونتیجه این شد که همسرم چون نیازش از اون جهت برطرف نشده بود شرایطی به وجود آمده بود که آن درد دل را برای برادرم آن هم خیلی خلاصه کرده بودند. من از دست همسرم خیلی ناراحت شدم که چرا مساله را به برادرم گفته است ماجرایی بود بین خودمان اما بعد از بررسی متوجه شدم اشکال از خود بنده بوده که نتوانسته بودم به نیاز همسرم که همان همدلی بوده پاسخ دهم.

    شما هم باید گسل ها را شناسایی کنید بدون اینکه تمرکزی روی دیگران داشته باشید (چرا که تمرکز روی دیگران شما رو از هدف دور می کند و وارد حاشیه می کند) وآنها را با درایت پر کنید.

    در چنین شرایطی خود به خود همسر جذب شما خواهد شد و اثرات دیگران کم رنگ تر.


    نکته کلیدی: هر چه عملکرد بر اساس اصول درست واخلاقی باشد اثرماندگار با ضریب اطمینان بالاتر خواهد داشت.


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. 10 روش برای فهمیدن دروغگویی
    توسط ali@@@ در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: چهارشنبه 11 تیر 93, 23:43
  2. دروغگویی و اختلالات روانی
    توسط nasriin در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 60
    آخرين نوشته: چهارشنبه 06 شهریور 92, 13:26
  3. دروغگویی همسر
    توسط Tinaa در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 13 شهریور 91, 18:11
  4. شک در مورد دروغگویی
    توسط parvane123 در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: یکشنبه 15 مرداد 91, 15:04

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:25 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.