به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 25
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 14 آذر 97 [ 02:41]
    تاریخ عضویت
    1395-3-04
    نوشته ها
    41
    امتیاز
    2,487
    سطح
    30
    Points: 2,487, Level: 30
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    37

    تشکرشده 43 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array

    زندگی باخانواده همسرم

    سلام ،من تازه عضوشدم واولین پیامیه که میذارم.بیشتر دوست دارم بگم تاسبک شم واگه دوست داشتید راهنماییم کنید.
    نوزده سالمه وسه ساله ازدواج کردم.خودم از خانواده ی مذهبی هستم وهمچنین خانواده ی همسرم هم از سادات هستن.
    همسرمودوست دارم (البته باتمام اختلافات زیادی که تواین سه سال داشتیم وتوپیام های دیگم درموردش صحبت میکنم).
    ازمجردیم این اخلاقمو داشتم که دختری آروم وکم حرف ودرعین حال قانع بودم.وقتی ازدواج کردم حتی ازهمون روز اول دیدارم باهمسرم هیچ خواسته ای ازش نداشتم.به دلم نشسته بود وسید بودنشون برای من وخانوادم همچی بود.شایدهم سنم کم بودوسختی زندگی زیردندونم نرفته بود.میدونستم خونه نداره،ماشین وکار نداره(اون موقعه سرباز بود)اما انگار برام مهم نبود.خونشون یه زیرزمین خیلی کوچیک داشت که اومدیم اینجا جهیزیمو چیدیم.نمیخوام ازجزئیاتش بگم.خلاصه تو دهه ی نود به بعد هیچ عروسی همچین جایی که من نشستمو قبول نمیکرد که من وخانوادم قبول کردیم.بابامیناهم خیال میکردن سر چند ماه میخواییم خونمونو عوض کنیم .بدتر از همه سه ساله خورد وخوراکمون باهمه ویکسره من پله های بالا وپایین ودر رفت وآمدم.پدرشوهرمیناهم پیرن ونود درصد کارای خونه بامنه.اکثر اوقات هم مریضن ورسیدگی میخوان.رابطشون هم باهم اصلاخوب نیست وسر پیری یکسره دعوامیکنن.خلاصه روحیمو تواین خونه باختم.حس میکنم افسردم.اولین سال زندگی مشترکمون نه من میگفتم به فکر خونه باشیم نه همسرم.هیچکدوم انگار به فکر آینده نبودیم.پولی روهم که همسرم از مغازشون که زیادهم نبود میاورد خونه خرج میکردیم.اما بعدها که همسرم بیشتر پشتم وایساد دیدم اونم دیگه به فکرافتاده.وتقریبا داریم پس انداز میکنیم اما کوتا خونه دارشدن؟؟
    اگرم بخواییم بریم خونه اجاره ای،نه میتونیم پس انداز کنیم وهم اینکه پشت سرمون حرف میزنن که پیرمرد وپیرزن وتنها گذاشتنورفتن خونه اجاره ای.پس این وسط حق من چی میشه؟حق مستقل بودنم؟حق زندگی کردن توخونه خودم؟اینکه خانوم خونه خودم باشم؟؟؟چون تعداد برادرشوهروخواهرشوهرمینازی اده خیلی هم ماخونمون مهمون داریم.اولای عروسیمون خیلی صبورتر بودم وزیاد به روی خودم نمی آوردم اما رفته رفته دیگه خسته شدم.پدرشوهرمیناهم خیلی توقعشون از عروس زیاده.پدرشوهرم حتی میگه لقمه درست کنم بدم بهش.خونه روهم یکسره تمیز میکنم اما بازم توقعشون بیشتر ازتوانمه.همسرم سرکاره وخیلی چیزهارونمیبینه.درضمن من بخاطر احتراماتی که براشون قائلم نمیتونم توخونه راحت بگردم.حتما باید روسری وتونیک وبیشتر اوقات دامن بپوشم.اصلا اگه بخوام ازاین به بعد هم کمی راحت تر توخونه بگردم هم نمیتونم.من حتی پامو جلوشون دراز نمیکنم.نمیدونم دیگه چی بگم واز کجابگم.اماخیلی خسته شدم.منم مثل تازه عروسایی که دارم میبینم دوست دارم مثل اوناخونه داشته باشم واز اول این همه دغدغه نداشته باشم.آخه من باشوهرم هم خیلی مشکلات داشتم که الان به لطف خداخیلی کمتر شده.به نظرتون من باید چیکارکنم؟انقدرغصه خوردم که احساس جوونی نمیکنم.
    به قول شاعر:
    آنقدر آه کشیدم که زجان سیر شدم صورتم گرچه جوان است ولی پیر شدم

  2. 2 کاربر از پست مفید yalda.n تشکرکرده اند .

    Eram (شنبه 22 خرداد 95), هلیاجون (چهارشنبه 12 خرداد 95)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 15 تیر 98 [ 21:00]
    تاریخ عضویت
    1394-4-11
    نوشته ها
    156
    امتیاز
    7,418
    سطح
    57
    Points: 7,418, Level: 57
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 132
    Overall activity: 66.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    808

    تشکرشده 404 در 138 پست

    Rep Power
    44
    Array
    این فایل رو حتما گوش کنید.
    به قول ستاره زیبا زندگیتون زیرو رومبشه ایشالاه

    http://s5.picofile.com/file/81248922...emard.mp3.html

    خیلی با سیاست و زیر پوستی باید تغییر کنید.
    صبور باشید
    اطلاعاتتون رو ببرید بالا.

    1. تا چه حد باید در کارهای منزل خانواده همسر کمک کرد؟
    2. ایا درست است که نیاز مالی خود را مخفی کنیم؟ و به اصطلاح زن قانع و کم توقعی باشیم؟
    3. چطور عادات غلط 3 ساله خود را کنار بگذاریم بدون انکه روابط فامیلی و از ان مهمتر روابط زناشویی خراب شود؟

    مقالات سیاست های زنانه را مطالعه بفرمایید.

    قول این شعرا که جز ناامیدی کمکی نمی کنند بریزید دور.

  4. 2 کاربر از پست مفید هلیاجون تشکرکرده اند .

    Eram (شنبه 22 خرداد 95), ستاره زیبا (شنبه 22 خرداد 95)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 15 شهریور 98 [ 10:44]
    تاریخ عضویت
    1395-2-21
    نوشته ها
    176
    امتیاز
    4,752
    سطح
    44
    Points: 4,752, Level: 44
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 198
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 319 در 122 پست

    Rep Power
    41
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط yalda.n نمایش پست ها
    اگرم بخواییم بریم خونه اجاره ای،نه میتونیم پس انداز کنیم وهم اینکه پشت سرمون حرف میزنن که پیرمرد وپیرزن وتنها گذاشتنورفتن خونه اجاره ای.
    سلام
    بهتره یآد بگیریم که حرف مردم همیشه و در همه حال هست. یآد بگیریم تصمیمات مهم زندگیمون رو بر پایه حرف مردم نباید برنامه ریزی کنیم.

  6. کاربر روبرو از پست مفید سوشیانت2 تشکرکرده است .

    mercedes62 (یکشنبه 30 خرداد 95)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 14 آذر 97 [ 02:41]
    تاریخ عضویت
    1395-3-04
    نوشته ها
    41
    امتیاز
    2,487
    سطح
    30
    Points: 2,487, Level: 30
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    37

    تشکرشده 43 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خیلی ممنونم هلیاجون ازراهنماییتون
    به قول شماباید اطلاعاتم خیلی بالاباشه وسیاست زنانه بلد باشم.

  8. کاربر روبرو از پست مفید yalda.n تشکرکرده است .

    هلیاجون (پنجشنبه 13 خرداد 95)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 14 آذر 97 [ 02:41]
    تاریخ عضویت
    1395-3-04
    نوشته ها
    41
    امتیاز
    2,487
    سطح
    30
    Points: 2,487, Level: 30
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    37

    تشکرشده 43 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سوشیانت2 عزیز
    ممنونم ازراهنماییتون
    امامتاسفانه حرف مردم خیلی برای آدم سخته وماام داریم بین همین مردم زندگی میکنیم.
    من دوست داشتم هیچوقت کاری نکنم که کسی ازم ناراضی باشه وپشت سرم حرف بزنه.مخصوصا باخانواده ی همسرم همیشه طوری رفتارکردم که خدایی نکرده جایی تو رفتارم یاگفتارم کوتاهی نکرده باشم که بعدش ازم دلخورنباشن.اماامسال که از درجه ی صبوریم کمتر شده یه جورایی بیخیال تر شدم.احساس میکنم ازمحبتم نسبت به پدرشوهر ومخصوصا مادرشوهرم کمتر شده.حس میکنم اگه بیشتر از این اینجابمونم باهاشون سرد میشم.منم اینونمیخوام.
    اولای زندگیمون پدرشوهرمینامیگفتن یه خونه دوطبقه میگیرن وبعدازاون باهم تواون خونه میشینیم.امامن دیگه به اون دوطبقه هم راضی نیستم چون دوباره وضعیتم مثل الان میشه وحتی دائمی.
    فقط فرقش تواینه که از این زیرزمین درمیاییم وتویه خونه بهتر میریم که من دیگه نمیخوام.
    مستقل بودن واقعاشیرینه اماکاش آدم قبل از ازدواج فکرشوبکنه.

  10. کاربر روبرو از پست مفید yalda.n تشکرکرده است .

    نیکیا (پنجشنبه 13 خرداد 95)

  11. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 دی 00 [ 03:31]
    تاریخ عضویت
    1388-2-21
    نوشته ها
    1,176
    امتیاز
    30,655
    سطح
    100
    Points: 30,655, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    6,023

    تشکرشده 6,300 در 1,292 پست

    Rep Power
    138
    Array
    سلام
    خوش اومدید به تالار همدردی

    شما در اولویت اول باید خودتون رو بشناسید شخصیت خودتون، اخلاقتون، روحیاتتون، خط قرمزهاتون و.....

    اینکه شناخت کافی از مناسبات روحی خودتون ندارید باعث میشه در موضوعات مختلف تصمیماتی بگیرید یا رفتاری داشته باشید که متحمل فشارهایی بشید

    در واقع شخصیت شما این نوع زندگی را نمی پسندد اما همه ما درجه ای از سازگاری داریم و می توانیم تا زمانی با این سازگاری با موضوعی خلاف روحیه خود کنار بیایم اما از آنجا که همچنان با شخصیت ما در تضاد هست به مرور خزانه این سازگاری یا به تعبیر شما همان صبر به ته رسیده و حتی در بعضی با حرکت های تندی همراه هست.
    بهتر است از ابتدا مطابق با روحیه خود، مناسبات برخورد با دیگران را تنظیم کنیم و دامنه آن به گونه ای باشد که متحمل فشار در حال یا آینده نباشد
    مثلا اگر تا روزی یک ساعت در خدمت پدرومادر همسر بودن، شما را آزار نمیدهد ولی بیش از آن این اثر را دارد پس در همین دامنه بمانید
    دیگران نیز باید به مرور شخصیت شما را بشناسند و همانگونه شما را بپذیرند نه اینکه خود را به خاطر خواست و رضای دیگران تغییر دهید یا نقش بازی کنید که بار روانی آن شما را ازپا درآورد.شما اگر قرار باشد به رضایت تمام اطرافیان و آشنایان فکر کنید و رفتار خود را بر این اساس تنظیم کنید از خودتان چه میماند؟ اساسا می شود باب میل همه با تضادهایی که هست رفتار کرد آنگاه آسیب ندید؟

    بر اساس همین شناخت از خود باید خط قرمزهایی را برای زندگی خود تنظیم کنید کاری که باید از اول می کردید و به دیگران فرصت می دادید تا با خط قرمز های شما کنار بیان و حریم شمارو محترم بدانند و هیچوقت خودتون هم این خط قرمزهارو زیرپا نگذارید خصوصا بخاطر دیگران

    دومین نکته احساس ارزشمندی و دوست داشتن خودتان است.تا وقتی که این حس را نداشته باشید همیشه دیگران را مهم تر از خود میدانید و برایتان سخت است به اصول خود پایبند باشید آن هم به قیمت ناراحت کردن دیگران یا حرف دیگران که این موقع طبیعی است که دیگران هم اصول شما را به رسمیت نشناسند

    شما حاضرید دیگران ناراحت نشوند اما خودتان ناراحت و خسته و رنجور شوید این یعنی عدم حس ارزشمندی.

    تغییر در یک روش غلط سخت و زمان بر و با مقاومت دیگران همراه است اما حاصل آن آرامش است
    ویرایش توسط baran.68 : پنجشنبه 13 خرداد 95 در ساعت 13:10

  12. کاربر روبرو از پست مفید baran.68 تشکرکرده است .

    هلیاجون (پنجشنبه 13 خرداد 95)

  13. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 14 آذر 97 [ 02:41]
    تاریخ عضویت
    1395-3-04
    نوشته ها
    41
    امتیاز
    2,487
    سطح
    30
    Points: 2,487, Level: 30
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    37

    تشکرشده 43 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنونم باران جون،حرفاتون خیلی قشنگ وتاثیرگذاربود.
    امیدوارم بتونم ازاین به بعد حدومرزهامو رومشخص کنم .البته تاحدودی این کاروکردم مثلا صبح دیرتر رفتم طبقه ی بالاپیششون.چون معمولا اوناسرخیزن وزود بیدارمیشن.بااین کارم سعی کردم رفت وآمدم به خونه ی پدرشوهرم ساعات مشخصی نداشته باشه تامثل محل کار نشه برام واوناعادت نکنن.اما متاسفانه پدرشوهرم نیم ساعت که دیر برم بهم میگه چرا دیر اومدی وازاین حرفا.من هم انقدربهونه آوردم که دیگه خسته شدم.
    چون رابطه ی پدرشوهرم ومادرشوهرم خیلی صمیمی نیست واین صمیمی نبودن بیشتر از جانب مادرشوهرمه واصلا بهش توجهی نمیکنه پدرشوهرم هم همه خواسته هاشوبه من میگه.به مادرشوهرم حتی نمیگه برام یک لیوان آب بیار.وخیلی خیلی مسائل دیگه.حتی یک بارزمستون بهم میگفت بروبالاپشت بوموپاروکن.
    تابستون که میشه یه چندوقتی میرن شهرستان ومن تازه حس میکنم متاهلم.
    میدونم که بیشترش تقصیر خودمه وانقدری که سعی کردم بقیه روراضی نگه دارم واسه خودم ارزش قائل نشدم..
    فقط ازخدامیخوام زودتر ازاین خونه بریم وجداشیم.نمیگم کیلومترها ازشون دور شیم،توشهرخودشون بمونیم حتی توکوچه ی خودشون یه جایی نزدیکشون،اماخونم ازشون جداباشه.بتونیم تندتند بهشون سر بزنیم واحترامات سرجاش باشه امامستقل باشیم.

  14. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 مرداد 01 [ 00:35]
    تاریخ عضویت
    1393-3-17
    نوشته ها
    145
    امتیاز
    8,664
    سطح
    62
    Points: 8,664, Level: 62
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    54

    تشکرشده 56 در 36 پست

    Rep Power
    26
    Array
    سلام

    میتوانید زمان خاصی را به والدین شوهر اختصاص بدهید.مثلا وقت صبحانه،ناهار و شام

  15. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 14 آذر 97 [ 02:41]
    تاریخ عضویت
    1395-3-04
    نوشته ها
    41
    امتیاز
    2,487
    سطح
    30
    Points: 2,487, Level: 30
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    37

    تشکرشده 43 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array
    میشه راهنماییم کنید؟؟؟
    من وشوهرم برای خونه دار شدن وحتی زمین خریدن پول کافی نداریم.تواین سه سال هم باوام گرفتن تاحدی جمع کردیم اما فعلا نمیشه خونه یازمین بخریم.
    از طرفی اگه ماازاینجابخواییم بریم مستجر شیم باحقوقی که همسرم میگیره خیلی زندگی سخت میشه باتوجه به وضعیت اقتصادی جامعه،اگه مستقل شیم تمام پولی که داریم صرف خرج منزل وخودمون میشه. ویک جورایی شاید به سختی بشه پس انداز کرد وخونه خرید.
    امامن این روزها خیلی کم طاقت ترشدم وفقط دوست دارم از اینجا بریم ومستقل شم.خواسته ام بیش از توانمونه.
    داز طرفی دوست ندارم به همسرم فشار بیادومقصرباشم(چون مزیت اینجا نشستنمون اینکه نه اجاره میدیم ونه پول آب وبرق وگاز ونه خورد وخوراک منزل)یعنی اینجا نشستنمون باعث میشه بتونیم راحت تر پس انداز کنیم.
    اما میترسم دیگه نتونم طاقت بیارم وافسرده تر شم.خداخودش شاهده که خیلی دارم اینجا اذیت میشم.زیرزمینمون کوچیکه وآشپزخونش حیاطه واتاق خوابم نداره.
    آیاتوقعم خیلی زیاده که دیگه بخوام از اینجا برم هرچند توسختی بیوفتیم؟؟؟؟
    نظرتون درباره ی مسکن مهر چیه؟میگن از مستاجری بهتره.

  16. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 08 آبان 95 [ 20:37]
    تاریخ عضویت
    1395-3-04
    نوشته ها
    21
    امتیاز
    586
    سطح
    11
    Points: 586, Level: 11
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 17 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام


    موقعیت خوبی نیست اما خیلی سخت نگیرید. خیلی زودتر از اونی که فکر کنید میگذره. صاحب خونه هم میشید. کمی صبر و تحمل داشته باشید. وظیفه ای مقدس و سنگین به شما محول شده. با خوشحالی انجامش بدین و ناراحت نباشید. پدر و مادر شوهرتون خیلی پیرن. آفتاب لب بومن. تو مدتی که هستن بهشون برسید. جای دوری نمیره. به خدا خیلی ها هستن تو آپارتمانهای چند صد متری زندگی میکنن ولی خون میخورن. صبور باشید. بعد از هر سختی آسان است.

  17. 3 کاربر از پست مفید vahed12 تشکرکرده اند .

    fahimeh.a (شنبه 22 خرداد 95), yalda.n (شنبه 22 خرداد 95), ستاره زیبا (شنبه 22 خرداد 95)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:53 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.