سلام به همه دوستای گل.اکثرا منو میشناسین و در جریان کارام هستین.
بعداز مدت زیادی ک تنش داشتیم همه چی خوب شد.من و همسرم مشاوره رفتیم و زندگیمون روبراه شد.
من خیلی روی خودم کار کردم و همه ی تلاشم و کردم حساسیت های همسرم رو بیدار نکنم.
همه چیز عالی پیش میرفت.
چنتا ماجرای کوچیک پیش اومد که باعث دلخوری شد ولی بعدش باعذرخواهی حل شد.
اما ما تحت نظر مشاور بودیم همچنان
اخرین باری ک امروز رفتم مشاوره مشاورم فرمودن من باهمه ی وجودم اعتقاد به ادامه ی این زندگی داشتم ولی طی چند جلسه ای که با همسرت مشاوره داشتم به این نتیجه رسیدم ایشون اختلال شخصیت وسواسی داره و این بسیار برای اینده تون خطرناکه.
و جدایی الان خیلی بهتره.
نشانه های اختلال وسواسی رو که سرچ زدم تعداد زیادیش در همسرم هست:
1.جزبینی و ریزبینی بیش از حد روی مسایل
2.دل نکندن از وسایل قدیمی و به درد نخور.
3.اعتیاد به کار و عدم رفت و امد
4.حالت تدافعی در مقابل نظر مخالف
5.عدم علاقه به بودن در جمع ورفت و امد
6.کمال گرایی.که یا همه یا هیچ
7.حس بدبینی به دیگران و ناراحت شدن مداوم از همه
وخیلی موارد دیگه.
من ابن مدت فقط با نیومدن ایشون ب منزل پدریم مشکل داشتم.مثلا یک بار درماه میومد یک ساعت و همش کار رو دلیل نیومدن میگفت..و چنتا مورد دورریختن وسایل کهنه که موضع گرفت.و بقیه موارد خیلی اذیتم نکرد.
اما دوتا مشاور بهم اخطار جدی دادن که ایشون نشانه های بیماری دارن و بهتره الان که عقدم جدا شم.
البته گفتن درصورتی که درمان رو قبول نکنه.
که بعید میدونم بپذیره چون حتی وسواس شستشوش که خیلی واضح هست و همه میفهمن رو قبول نداره چه برسه به بیماری روحی.
مشاورم گفتن حتی اگه تو باهاش کناربیای برای فرزندت دراینده مشکلات زیادی به بار میاد و اخربن حرفشون این بود که اگر درمان و قبول نکنه بهترین راه جلوگیری از اتفاقات بد و جدایی هستش.
قرار شد باز یه تست شخصیت ازش بگیرن و بهش برای درمان بگن.ولی با شناختی که ازش دارم مطمینم قبول نخواهد کرد.
دلم داره از جا کنده میشه.ماهمو خیلی دوست داریم اما مشکلاتی که توضیح دادن کاملا منطقیه و همین الانش هم وجود داره.
ولی من نمیتونم حتی به طلاق فکر کنم.
خواهش میکنم دوستان راهنمایی کنن راجع به این بیماری و مشکلات قطعی که وجود خواهد داشت و...و مشکلات ادامه ی این راه رو بگن.ممنون
علاقه مندی ها (Bookmarks)