به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6

Hybrid View

  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 26 خرداد 95 [ 11:38]
    تاریخ عضویت
    1393-9-25
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    1,139
    سطح
    18
    Points: 1,139, Level: 18
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Talking خانواده با ازدواج من مخالفت میکنن

    خانواده من با ازدواج من مخالفت میکنن
    با عرض سلام و خسته نباشید
    پسری ۲۲ساله هستم .دانشجوی رشته حقوق در دانشگاه بورسیه.من در خانواده و شهری زندگی میکنم که خیلی مذهبی و سنتی ان و بخاطر همین مسایل پدر من با ازدواج من مخالفت میکنه
    من تمایل ب ازدواج با دختری رو دارم که دوسال از من بزرگتره و این مسعله خیلی برای خانواده ما غیر قابل باوره
    و ی مشکل دیگه اینکه ۵ سال پیش پسر عموی من از همین دختر خاستگاری کرده و مقداری رابطه داشتن فقط در حیطه ازدواج ک مادر دختر درجریان بوده و خانواده من این قضیه رو میدونن و پسر عموی بخاطر نداشتن پول و کار درست حسابی از طرف خانواده دختر رد میشه
    و تا الان که پتج سلله هیچ خبری از پسرعموی بنده نیست برای خواستگاری مجدد
    پدر من بخاطر مذهبی بودن و ترس از حرف مردم بدجور مخالفت میکنه.میگه ک زندگی شما پر از حرف مردمه و بخاطر علاقه ای ک اون دختر قبلا به پسرعموی من داشته زنگی من پر از شک و تردید ولی من با دختری ک میخوامش حرف میزنم و این قضیه رو باهاش درمیون گذاشتم و گفته هیچ علاقه ای دیگه نسبت ب پسر عموی من نداره و پذیرفته که دربرابر حزف هایی ک ممکنه پیش بیاد تحمل کنه..البته بنظر من حرفی پیش نمیاد ک ازش بتزسیم
    با چندتا مشاور صحبت کردم..راه هایی برای شناخت اخلاقیات اون دختر بهم نشون دادن م با بکار بردن این راه ها فهمیدم از نظر اخلاقی بهم نزدیکه!
    و چیز دیگه ای ک مهمه حدود 2سال ما باهم رابطه داریم..ب صورتی ک ۶ماه کلا قطع رابطه کردیم تا هم فکر کنیم و هم یجورایی ناامید شده بودیم از راضی کردن...با وجود اون ۶ماه ک آتیش عشق رو میخوابونه من بهش علاقه داشتم و همچنین اون دختر!
    بنظر من دختر باحیا و منطقیه...میتونم باهاش زندگی کنم بهتر از هرکس دیگه ای...ولی این مخالفت ها ک حدود ۲ساله ایجاد شده یکم کار رورو سخت کرده...من میخوام اخرین تلاش ام رو در این رابطه انجام بدم
    پدرم با حرف منطقی راضی نمیشه و فقط راه قهر و داد و بیداد میمونه.....بنظر شما ادامه بدم؟
    با همه این اوصاف ترک کردن اون دختر باعث ضربات روحی ب من میشه ک طللوع اون تو امتحانات ک نزدیکه دیده میشه
    دوست دارم نظر شما رو هم بدونم
    مرسی ک وقت گذاشتین

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 اردیبهشت 96 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1395-3-04
    نوشته ها
    150
    امتیاز
    2,234
    سطح
    28
    Points: 2,234, Level: 28
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 66
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    78

    تشکرشده 156 در 94 پست

    Rep Power
    30
    Array
    اختلاف سنی مناسب بین 3تا 6 سال میباشد یعنی اقا بایستی بزرگتر باشند تا ازدواج موفقی داشته باشند

    از همه بدتر پسر عموی شما اون را میخاسته بعدها دچار مشکل میشوید

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 26 خرداد 95 [ 11:38]
    تاریخ عضویت
    1393-9-25
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    1,139
    سطح
    18
    Points: 1,139, Level: 18
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    یا تحقیقاتی ک من کردم از نظر روانشناسی ب ۲سال اختلاف سن ایرادی نگرفتن...
    در مورد پسر عمو هم نظر خودم اینه ک خانواده عمو من حداکثر یک سال قهر ان...بعدش همه چیز فراموش میشه

  4. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 اردیبهشت 96 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1395-3-04
    نوشته ها
    150
    امتیاز
    2,234
    سطح
    28
    Points: 2,234, Level: 28
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 66
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    78

    تشکرشده 156 در 94 پست

    Rep Power
    30
    Array
    اختلاف سنی به این جهت مهم است که چون خانم ها بعد از هر باردادری توانایی کمتری دارند

    و برای اینکه توانایی لازم جهت امور زندگی را داشته باشند این امر را مهم دانستند و ان طراوت وتازگیشان حفظ شود

    و دوم جهت حرف شنوی خانم از اقا و اینکه اقایون حدودا 2تا 3سال دیرتر به بلوغ فکری میرسند نسبت به خانمها

    اگر هم روانشناس ایراد نگرفتند به شروط میگویند

    که ان هم رسیدن بلوغ فکری از طرف هر دو میباشد که این امر مهم بستگی دارد به نوع تربیت خانوادگی

    بلوغ جسمی با بلوغ فکری فرق میکند و زمانی شخص کامل هست که هردو را یک زمان داشته باشد

    لطفا ارتباط دختر و پسر را در همین سایت مطالعه کنید متو جه میشوید
    ویرایش توسط اسما@ : دوشنبه 10 خرداد 95 در ساعت 08:54

  5. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 بهمن 95 [ 18:24]
    تاریخ عضویت
    1395-2-05
    نوشته ها
    61
    امتیاز
    1,222
    سطح
    19
    Points: 1,222, Level: 19
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 43 در 33 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با اسما کاملا مخااالفم.

    قدیما به خاطر این میگفتن پسر بزرگتر باشه که دخترها کارهای زیاد خونه را انجام میدادن، زیاد هم بچه میزاییدن و زحمت زیادی داشتن و زود شکسته میشدن، به خاطر همین اون زمان ها خانم ها زودتر از آقایون فوت میکردن، برای اینکه دونفر تا آخر عمر با هم زندگی کنند میگفتن که آقا بزرگتر باشه .
    ولی الان بری بهشت زهرا میبینی همه خانوما سرقبر آقاشون نشستن، الان فرق کرده.

    - - - Updated - - -

    ولی اینکه دخترا زودتر به بلوغ فکری میرسن و عقلشون بزرگ میشه هست، اگه فکر میکنی اونقدرها عاقلی و میتونی زندگی را بچرخونی و به همسرت ابراز علاقه کنی اختلاف سنی تون کاملا منطقی هست،
    اتفاقا اگه پسر به بلوغ فکری رسیده باشه تو این زمونه این اختلاف سنی بهترین هست

  6. کاربر روبرو از پست مفید persiangirl تشکرکرده است .

    ستاره زیبا (سه شنبه 11 خرداد 95)

  7. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 15 شهریور 98 [ 10:44]
    تاریخ عضویت
    1395-2-21
    نوشته ها
    176
    امتیاز
    4,752
    سطح
    44
    Points: 4,752, Level: 44
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 198
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 319 در 122 پست

    Rep Power
    41
    Array
    تجربه عملی این کار شما رو دارم.
    دقیقا 22 سالگی با کسی که 2 سال و نیم ازم بزرگتر بود علیرغم مخالفت خونواده ه و با کله شقی ازدواج کردم. ضمنا ما هم دوست بودیم. و غرق در عشق!

    یک سال بعد جدا شدیم.


    این سبک ازدواج تو ايران جواب نمیده. چون اولا فرهنگ ما قرنهاست که پذیرفته دختر بآید از پسرکوچکتر باشه.
    ثانیا دختری که از پسر بزرگتر باشه، ناخواسته پسر رو جدی نمیگیره چون به چشم کوچکتر و بچه بهش نگاه میکنه. در کل به عنوان کسی که تجربه این اشتباه رو داره، توصیه میکنم این کار رو نکن.

    ضمنا چیزی که بارها گفتم بحث سن و سال پسر هست. من وقتی از 25 سالگی عبور کردم، دنیام با زمانی که زیر 25 بودم 180 درجه تفاوت کرد. و این تفاوت رو توی اکثر دوستهام هم دیدم. به قطع میگم که شما هم دو سه سال دیگه به عشق افلاطونی امروزت به چشم خنده و جوک نگاه خواهی کرد.

  8. 2 کاربر از پست مفید سوشیانت2 تشکرکرده اند .

    sara 65 (دوشنبه 10 خرداد 95), ستاره زیبا (سه شنبه 11 خرداد 95)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:57 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.