سلام سارا جان
خودت گفتی که گردش دسته جمعیتون فقط با دوستان میسره پس حساس نشو چون آدم بالاخره از گردش دو نفره خسته میشه برای شاد بودن باید با دیگران تفریح داشته باشی حالا اگه خانواده باشه چه بهتر اگه نباشه دوستان خوب میتونند بجاش باشند .
چیزی که علت ناراحتی شما هست در مورد لایک و تعارف غذا و ... وابستگی بیشتر شما به ایشون هست چیزی که خیلی شایع هست یجورایی میخوایی همیشه حواسش بهت باشه قربون صدقت بره ..خودم هم همینطورم تا حدودی ولی اون موقع هایی هم که ناراحت میشم میدونم که من حساسم ...
شما هم سعی کن لینک های وابستگی به همسر را سرچ کنی و بخونی .
مثلا ما هم اوایل ازدواج که بیرون میرفتیم با خانواده به طور کاملا محسوسی به من توجه می کرد همیشه کنار من مینشست برام خوردنی های مخصوص میاورد جلوی جمع و ....
ولی رفته رفته کمتر شده وقتی میریم بیرون بیشتر دوست داره با اقایون بچرخه فوتبال بازی کنن بخندن
منم مثل شما یکم ناراحت میشدم هی اخم می کردم که چرا نمیاد با منم حرف بزنه
ولی حالا وقتی میریم بیرون من بیشتر با بچه ها یا خواهرها سرگرم میشم و حرف میزنم توجهم رو ازش میگیرم که راحت تر باشه حالا برعکس همسرم میخواد که بهش توجه کنم و باهاش باشم.
در مورد برگردوندن غذا هم چرا حساسیت بخرج می دی یا حساس نشو یا اینکه یبار تو خلوتتون با ناز بگو که عزیزم من دوست دارم وقتی برات چیزی کنار میذارم بخوری و بهم برنگردونی حتی شده به زور
پ.ن : اگه به موضوع تاپیکت دقت کنی میبینی که مشکل خاصی راجع به همسرت ننوشتی("اینطور همسر" که نشد مشکل ) اینطور یعنی چطور؟
اگه بخوایی دقیق تر بنویسی مشکل برمیگرده به خودت مثلا " حساسیت - وابستگی و.." معنی اینطور را تبدیل کن به کلمه ای روشن و گویا.
علاقه مندی ها (Bookmarks)