به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 9 123456789 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 86
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 آذر 01 [ 11:57]
    تاریخ عضویت
    1393-11-19
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    9,758
    سطح
    66
    Points: 9,758, Level: 66
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 292
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    20

    تشکرشده 104 در 58 پست

    Rep Power
    31
    Array

    کمک فوری. همسرم پیام داده که برگرده. تو رو خدا کمک

    سلام
    الان حدود 10 ماه میشه از همسر سابقم جدا شدم. داستن جدایی ما طولانیه که تو پروفایلم هست. من خیلی سعی کردم ایشون رو فراموش کنم و البته فعلا به ازدواج جدید فکر نکردم ولی واقعا بدم نمی یومد اگه سرش به سنگ بخوره و به اشتباهاتش پی ببره به عنوان یک گزینه به همسر سابقم فکر کنم.
    تو این 10 ماه خیلی تلاش کردم خودم رو بازیابی کنم و خدا رو شکر از هر جهت تونستم به تعادل روحی و فکری برسم.
    دیروز همسرم تو تلگرام پیام داد که چقدر لاغر شدی. آخه من حدود 25 کیلو با رژیم و ورزش لاغر شدم.
    بعد دوباره رفت سر جریان گذشته که مادرت اینو گفت و پدرت این کار رو کرد.
    البته من متوجه شدم نمی خواد خودش رو بشکنه و مستقیم بخواد بگه برگرده.
    بعد من تا چند ساعت جوابش رو ندادم.
    تا اینکه گفت تو این چندماه منتظر بوده بهش پیام بدم برگرده. منم گفتم تو خودت خواستی جدا بشی و دلیلی نداشت من دوباره بیام دنبالت.
    آخرش گفت دوست داری برگردم؟
    الان واقعا تو فکر رفتم که چه کار کنم.
    البته اینو بگم اصلا نمی خوام احساسی تصمیم بگیرم. نمی خوام مشکلات قبلی پیش بیاد.
    به نظرتون چه کار کنم؟ فکر کنم پشیمونه و البته عذاب وجدان داره؟

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 فروردین 98 [ 15:00]
    تاریخ عضویت
    1394-1-19
    نوشته ها
    275
    امتیاز
    7,709
    سطح
    58
    Points: 7,709, Level: 58
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    521

    تشکرشده 526 در 206 پست

    Rep Power
    63
    Array
    سلام
    بهتره قبل از هر تصمیمی بری یه سر پست های قدیمی که زدی رو کامل بخونی
    به نظر من بهتره حالا حالا ها تصمیمی نگیری و به فکر خودت و آرامشت باشی چون همچین فردی هر لحظه امکان داره نظرش عوض بشه و بگه نمیخوامت
    موفق باشید
    یاعلی...

  3. 2 کاربر از پست مفید alireza198 تشکرکرده اند .

    danger (یکشنبه 02 خرداد 95), بابک 1369 (یکشنبه 02 خرداد 95)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 اردیبهشت 03 [ 18:39]
    تاریخ عضویت
    1393-12-14
    نوشته ها
    329
    امتیاز
    14,886
    سطح
    79
    Points: 14,886, Level: 79
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 464
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    955

    تشکرشده 655 در 231 پست

    Rep Power
    74
    Array
    سلام
    با خوندن این پستتون نمیدونم چرا اینقدر خوشحال شدم،شاید چون منم منتظر همچین روزی هستم که همسر سابقم برگرده و بگه پشیمونه و بخواد جبران کنه،با خوندن این پستتون یکمی امیدوار شدم ،البته هیچ وقت نمیشه یک خانومو با اقا مقایسه کرد

    الان همسر سابق من به گوشم رسیده که چندجا رفته خواستگاری اما هنوز موفق نشده ازدواج کنه

    نمیدونم چرا همسر شما پشیمون شده و اصلا نمیخوام ایشونو قضاوت کنم،چون فقط مهم اینه که پشیمونه،البته به شرطی که بخواد جبران کنه اشتباهات گذشته رو
    چون به هرحال هردوطرف مقصر هستن ،که یک زندگی به سمت جدایی میره

    لطفا سریع جوابشونو ندید و خوب فکر کنید،مشاوره رفتن حتما جزء برنامتون باشه

    اما به نظر من همسر سابق ادم اگه اشتباهات خودشو قبول داشته باشه و سعی کنه جبران کنه واقعا میتونه گزینه ی مناسبی باشه نسبت به بقیه

    امیدوارم هر چی خیره خدا براتون رقم بزنه

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 آذر 01 [ 11:57]
    تاریخ عضویت
    1393-11-19
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    9,758
    سطح
    66
    Points: 9,758, Level: 66
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 292
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    20

    تشکرشده 104 در 58 پست

    Rep Power
    31
    Array
    جالبه هنوز دوباره از ناراحتی هاش از مادرم می گه. هنوز تو حواشی زندگی قبلی هست. می گه حسی به من نداره ولی چرا از من پرسید نمی خوای برگردم واسم عجیب بود.

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 آذر 01 [ 11:57]
    تاریخ عضویت
    1393-11-19
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    9,758
    سطح
    66
    Points: 9,758, Level: 66
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 292
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    20

    تشکرشده 104 در 58 پست

    Rep Power
    31
    Array
    واقعا دلم براش می سوزه. همش تو حرفاش تناقض داره. دیروز کلی باهاش از طریق تلگرام حرف زدم.
    اول خودش گفت نمی خوای برگردم؟
    بعد می گفت اصلا نمی دونم چرا پیغام دادم. جا خورده بود که چرا وزنم کم شده . آخه من حدود 100 کیلو بودم و تو این چندماه 28 کیلو کم کردم. فکر می کرد به خاطر جدا شدن از اون لاغر شدم و وقتی گفتم خودم با رژیم و ورزش وزنم رو کم کردم، تعجب کرد.
    در هر صورت بازم می گفت به من حسی نداره ولی من بهش گفتم اگه من بگم حسی بهش ندارم دروغ گفتم.
    گلایه می کرد چرا تو این چندماه یادی ازش نکردم. منم گفتم خودت تموم کرده بودی و دلیلی نداشت بهت پیام بدم. بهش گفتم اصلا دیگه یک درصد هم به زندگی قبلیم فکر نمی کردم و از پیام تو جا خوردم.
    می گفت نمی دونه اصلا چرا بهم پیام داده. منم گفتم واقعا نمی دونم چرا جوابت رو دادم.
    بهم گفت نمی تونه با پدر و مادرم و خانوادم کنار بیاد و ازشون متنفره. ولی از خودم چیزی نگفت.
    منم گفتم از خانوادت و خودت دل خوشی ندارم ولی می شه به این پیام تو به عنوان یک فرصت نگاه کرد شاید قسمت بود دوباره شروع کنیم. البته بهش گفتم این دفعه منطقی تصمیم می گیریم و باید از صفر شروع کرد.
    مدام تناقض رو تو حرفاش می شد فهمید. من احساس می کنم اگه بشه درمانش کرد، می شه امیدوار بود. من اصلا دوست ندارم دوباره وارد یه رابطه سرد بشم.
    کلافه شدم . قرار شد فکرامون رو بکنیم و منطقی با هم صحبت کنیم. من بهش گفتم اصل اینه که ببینیم می شه دوباره تفاهم کرد یا نه؟ گفتم حواشی و دیگران واسم مهم نیست.
    به نظرتون چه کار کنم؟ می شه روی چنین گزینه ای دوباره حساب کرد؟
    ویرایش توسط tanhaye93 : شنبه 01 خرداد 95 در ساعت 08:33

  7. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    از همین الان اقتدار ، و رفتار جراتمندانه رو حتی در جزییات جاری کنید.

    می شه به این گزینه هم فکر کرد اما نباید زیاد خودتون رو راغب نشون بدهید.

    همسرتون هنوز همون گلایه ها ، ناراحتی ها و ... را دارد ، و اینکه آیا شما چقدر آمادگی برای شروع یک رابطه را دارید هنوز مشخص نیست.

    همسرتون به خاطر این چند ماه تنهایی ، و از اونجایی که می دونست همیشه شما زندگی رو دوست دارید می خواهد با قدرت بیشتری به زندگی برگردد چرا که به گمان خودش از شما زهر چشم گرفته است و اینبار اگر برگردد شما رو از هر جهت مطیع خودش می بیند.

    بهتره از این تمایل ایشان به برگشت استفاده ببرید.

    اگر بتونید درست مدیریتش کنید وسریع وارد فاز احساسی نشوید می توانید امیدوار باشید .

    اول اینکه بیان کنید حاضر نیستید برگردید سر زندگی اون هم با همون دیدگاه قبلی که هر دو تون به مسایل پیرامونتون(مادر شوهر ، پدر زن ، گلایه ها...) داشتید و در صورتی حاضرید یک فرصت دیگر دهید که ایشون جدی سهم اشتباهات خودش رو بپذیرد و برای رفع اونها زیر نظر مشاور اقدام کنید.

    یادتون باشه اقتدار ، رفتار جراتمندانه .

  8. 2 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    فکور (دوشنبه 03 خرداد 95), بابک 1369 (یکشنبه 02 خرداد 95)

  9. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 مهر 95 [ 12:23]
    تاریخ عضویت
    1394-5-26
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    936
    سطح
    16
    Points: 936, Level: 16
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 64
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 11 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بنظرم اصلا احساساتی تصمیم نگیرید.
    چون اون الان دلش تنگ شده.دوباره چند روز که با هم بودید همون آش و همون کاسه است.
    بنظر من هردو نفرتون باید کینه ها و ناراحتی های قدیمو کنار بگذارید و زندگی جدیدی رو شروع کنید. و مشکلات گذشته خودتونو چراغ راه آینده کنید.اگه قرار باشه همون دوتا آدم قبل با همون دیدگاه دوباره زندگیشونو شروع کنن فایده نداره.

  10. کاربر روبرو از پست مفید اروند تشکرکرده است .

    بابک 1369 (یکشنبه 02 خرداد 95)

  11. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 مهر 95 [ 12:23]
    تاریخ عضویت
    1394-5-26
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    936
    سطح
    16
    Points: 936, Level: 16
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 64
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 11 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بقول پریسا زابلی که میگه:
    آدم ها عوض نمی شوند
    فقط دلتنگ می شوند
    برمیگردند
    و دوباره از نو با همان عادت ها دوستی می کنند
    آدمها برمیگردند
    نه برای اینکه قدر و قیمتت را فهمیده اند
    برمیگردند
    چون دیواری کوتاهتر از تو پیدا نکرده اند....
    یادت باشد
    دلخوش نکنی به این برگشتن ها
    آدم ها عوض نمی شوند

  12. 3 کاربر از پست مفید اروند تشکرکرده اند .

    danger (یکشنبه 02 خرداد 95), ناهیدگل (چهارشنبه 26 خرداد 95), بابک 1369 (یکشنبه 02 خرداد 95)

  13. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 تیر 96 [ 08:10]
    تاریخ عضویت
    1393-6-06
    نوشته ها
    199
    امتیاز
    5,221
    سطح
    46
    Points: 5,221, Level: 46
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    149

    تشکرشده 449 در 170 پست

    Rep Power
    49
    Array
    شما خودت هم نمیدونی چی میخوای.
    مگه شما ملعبه دست این دختری که یه روز بگه نمیخوام یه روز بگه میخوام؟
    به نظرم دوباره اسیر احساسات خودت به این آدم شدی.یه مدت بچرخ و برای خودت بگرد و با آدمای جدید آشنا شو.
    چرا زود وا میدی.برگرد متنهای خودت رو از اول بخون و ببین چه اسیری و فضاحتی کشیدی تا جدا شدی.
    با این برگشتت هیشکی دیگه روت حساب باز نمیکنه.
    اگر هم میخوای برگردی بگو فعلن تصمیمی نگرفتم و میخوام یه ذره برا خودم باشم.
    اینطور زود بخشیدن و زود گذشتن ارزشتو میاره پایین و زود هم دل طرفو میزنه.
    برگشته گفته از خانوادت متنفره شما هم هیچی نگفتی؟
    والا بعضیرو من اصلا درک نمیکنم.
    یه ذره جسارت همراه با درایت زندگیتو میسازه.
    همه از زیر بار ازدواج در میرن شما عجله داری دوباره برگردی به اون جهنم و با این سرعت؟
    درکت نمیکنم برادر من درکت نمیکنم
    ویرایش توسط Mr DaNi : شنبه 01 خرداد 95 در ساعت 12:11

  14. 3 کاربر از پست مفید Mr DaNi تشکرکرده اند .

    danger (یکشنبه 02 خرداد 95), fahimeh.a (سه شنبه 25 خرداد 95), همت 1400 (دوشنبه 03 خرداد 95)

  15. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 آذر 01 [ 11:57]
    تاریخ عضویت
    1393-11-19
    نوشته ها
    163
    امتیاز
    9,758
    سطح
    66
    Points: 9,758, Level: 66
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 292
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    20

    تشکرشده 104 در 58 پست

    Rep Power
    31
    Array
    majid jamalo:
    ممنون از نظرات همه دوستان. ممنون از بی نهایت عزیز، اروند عزیز و مستر دنی عزیز.

    واقعا دیگه نمی خوام احساسی تصمیم بگیرم.
    من به این موضوع به عنوان یک گزینه و یک فرصت نگاه می کنم. خودم زیاد امیدوار نیستم به شروع دوباره ولی می خوام ببینم چقدر اون عوض شده؟
    من می خوام منطقی تصمیم بگیرم. می خوام بعدا یک هزارم درصد پشیمون نشم که می شد دوباره اون رابطه رو درست کرد.
    من بهش گفتم که ازش ناراحت و خیلی دلخورم. ولی احساس می کنم شاید بشه با کمی مدیریت به زندگی قبلی برگشت. البته قبول دارم باید از صفر شروع کنیم. از صفر.

    من می خوام این دفعه حرفام رو رک بزنم. خودش هم البته نمی دونه دنبال چیه. یه بار می گه برگردم. یه بار می گه حسی به من نداره. یه بار می گه خانوادت رو نمی تونم تحمل کنم.

    من می خوام بهش بگم که:
    اول چندماه رابطه با صیغه محرمیت و شناخت بیشتر بعد شروع مجدد.
    البته این دفعه بدون سکه های مهریه و مادیات.
    و اینکه تا حداقل یک سال نه من خونه پدر و مادر اون برم و نه اون بیاد خونه پدر و مادر من. هر کسی خودش به پدر و مادرش سر بزنه.

    لطفا نظر بدین . ممنون.


 
صفحه 1 از 9 123456789 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: دوشنبه 01 آبان 96, 11:41
  2. کمک فوری. همسرم پیام داده که برگرده. تو رو خدا کمک 2
    توسط tanhaye93 در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: سه شنبه 14 دی 95, 03:45
  3. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: جمعه 09 آبان 93, 15:47
  4. آیا تو هم مانند پیامبر (ص)تطهیر می کنی ؟
    توسط setareh در انجمن تجربه های فردی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 16 دی 90, 23:10

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:56 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.