با سلام. خواهر من با همسرشون مشکل برخوردن و البته همه میدونند مشکل از همسرشون هست. حالا من نمیخوام وارد جزییات زندگی خواهرم بشم. حدود یکسال هست که همسرشون ایشون رو اوردن خونه مادرم و بشون گفتن برنگرد. من و همسرم به خواهرم پول وکیل رو دادیم تا ایشون قانونا حقشو بگیره. ولی ایشون اون اول گفت نمیتونه خونه مادرم بمونه به خاطر حرفای برادر و چون ما ساکن خارج از کشور هستیم و منزلمون خالی در ایران میموند بعد اومدن ما قرار شد دو ماه با ما باشه و بعد دو ماه که ما از ایران اومدیم مالزی اون خونه ما ساکن باشه. ما که اومدیم مالزی من حساس شدم به خونم و دوست نداشتم خواهرم فامیل یا همسایه رو بیاره داخل خونم وقتی من نیستم. بهش که گفتم دایم میگفت وای چقد منت میزاری و... ناگفته نمونه من باردار هستم و بسیار حساس شدم. یه جوری این مساله رو باش کنار اومدم. ولی خواهرم خیلی عصبی و طلبکارانه بام حرف میزنه. حالا برای زایمان میخوام برم خونه خودم تا مادرم کنارم باشه. خواهرم خیلی ازین موضوع ناراحته و طوری بیان میکنه که ما چرا داریم میریم؟ و من دلم نمیخواد اگه بریم ایران خواهرم تو خونه من بمونه چون میدونم جنگ اعصاب راه میندازه و من باردارم و نباید عصبی بشم. اونم اصلا قصد نداره به بهانه من بره خونه مادرم. همسرم توی منزل به صورت ریموت با شرکتش کار میکنه و باید در طول روز همش خونه باشه. من بگید برم خونه مادرم و خواهرم بمونه خونه من. واقعا سردر گمم. دلم نمیاد بهش بگم برو خونه مادرم. چون اونجا اذیته. حالا بمونه خونه من هم من اذیتم. نمیدونم چی کار کنم. راهنماییم کنید لطفا.. ممنونم
- - - Updated - - -
میدونم الان ایران اول وقته. ولی خواهشا اگه کسی هست و میتونی راهنمایی کنه دریغ نکنه. من شنبه دارم میام ایران و کلی غم دارم. بیچاره همسرم به خاطر من چیزی نمیگه ولی میدونم دوست داره دونر تو خونه تنها باشیم. چطوری به خواهرم بگم تا ناراحت نشه
- - - Updated - - -
علاقه مندی ها (Bookmarks)