سلام بر دوستان عزیز.من پسری هستم که یک ساله نامزد کردم و متاسفانه به طور وحشتناکی وابسته به نامزدم شدم و ناگفته نماند ک متاسفانه ادم اجتماعی نیستم و اکثرا در خونه هستم و سر کار هم هنوز نزفتم
و اما مشکل:مشکلاتی که میگم خودم می دونم تقصیر خودم هست.
همش دلم می خواد پیش هم باشیم همش پیام بدیم زنگ بزنیم به هم هر وقت ک پیام میدم بهش اگه دوستاش بهش پیام بدن و یه لحظه دیر جواب منو بده ناراحت میشم همش فکر می کنم دوستاشو بیشتر از من دوست داره یا وقتی با ماشین میریم بیرون اگ با دوستاشش همش حرف بزنه ناراحت میشم ک محل من نمی زاره طوری شده ک ب دوستاش حساس شدم حسود شدم هر وقت با پسر عموهاش شوخی می کنه ناراحت میشم یا وقتی با معلم تو مدرسه شوخی می کنه ناراحت میشم یا سر اینکه تو واتس با معلمش چت می کرد شوخی می کرد بحث می شدیم هر وقت پیش دوستاش می رفت یه بحث درست میشد و ناراحتی میشد یا زمانایی ک خسته هستش یا نمی تونه حرف بزنه اصرار می کنم ک حرف بزنیم که بعضی وقتا باز بحث میشیم دوس دارم تمام حواسشش ب من باشه سر چیزای کوچیک و بی ارزش ناراحت میشم ازش از این ک مثلا با ی پسری شوخی کنه ناراحت میشم یا مثلا هر وقت با خونوادش می خواد بره گردش همش بهونه می گیرم که منم باید بیام و اگ خانوادش نزارن باز بحث میشیم خلاصه یکساله ک اون بنده خدا داره از دست من زجر می کشه خودمم متوجه اشتباهم هستم ولی متاسفانه هر دفعه ک میگم درستش کنم موقتا خوب میشم ولی بعدش باز همون طور طوری شده ک خودمم میدونم دیگه خیلی میلی ب دیدن من نداره احساس می کنم اویزونشم
اگ دوستان کمک کنن ممنون میشم
علاقه مندی ها (Bookmarks)